جبرئیل

از دانشنامه غدیر

جبرئيل و غدير در قيامت[۱]

احاديثى در فضيلت عید غدیر و اهمیت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومین‏ علیهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ علیه السلام است.

از جمله حضرت فرمود:

روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى ‏برند:

عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.

خداوند تعالى بر غدير ملائکه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيس شان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيس شان حضرت محمد صلى الله عليه و آله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيس شان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيس شان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان «غدیر» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند.[۲]

حامل وحى در خطبه غدير[۳]

از جمله معارفى كه در خطبه بلند غدیر به آن اشاره شده اينكه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله از طرف خداوند متعال سخن مى ‏گويد. قول او از جبرئيل امين، و قول جبرئيل از خداست.

حضور جبرئيل پس از خطبه غدير[۴]

يكى از نقشه‏ هاى منافقین ضد غدير پيشنهاد شركت در خلافت پس از اتمام خطبه غدیر بود، كه خداوند هم اين آيه را نازل كرد:

«وَ لَقَدْ أُوحِىَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ. بَلِ اللَّه فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»[۵]

«به تو وحى شده و به آنان كه قبل از تو بودند كه اگر شريک نمايى عمل تو ساقط مى‏ شود و از زيانكاران خواهى بود. بلكه خدا را عبادت كن و از شكر گزاران باش».

آنچه در اينجا قابل ذكر است معجزه اى بود كه پس از خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير پيش آمد و بار ديگر حجت را بر همگان تمام كرد، و آن حضور جبرئيل در غدير و ظهور بر همگان در پاسخ به پيشنهاد شركت در خلافت است.

داستان را بايد از زبان عمر بشنويم كه اين آيه را همچون پُتكى بر سر خود احساس كرده و هرگز انتظار آن را نداشته است پس از اينكه عمر بن خطاب در غدير و در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراضاتى داشت، همين كه از محضر پيامبر صلى الله عليه و آله با عجله بيرون آمد، به سوارى برخورد.

عمر مى‏ گويد:

با شنيدن اين آيه سينه‏ ام تنگ شد، و از فشارى كه بر من وارد شد از نزد پيامبر با حالت فرار بيرون آمدم. در آن حال به سوارى برخورد كردم كه سوار بر اسبى با من رو به رو شد و عمامه زرد رنگ بر سر داشت كه بوى مشک از آن ساطع بود.

او به من گفت: به خدا قسم روزى مانند امروز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را مؤكد نمود! محمد براى او پيمانى بست كه جز کافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند.

واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.

از او پرسيدم: تو كيستى؟ ولى آن مرد سکوت كرد. من نزد پيامبر آمدم و اين ماجرا را به او خبر دادم. پيامبر گفت: آيا آن اسب سوار را شناختى؟

او جبرئيل بود! پيمان ولايت بر شما عرضه شد، اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد روز قيامت من خصم شما خواهم بود.

تو مواظب باش شكننده اين پيمان نباشى كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.[۶]

و اما تحليل حضور جبرئيل پس از خطبه غدير:

يكى از برنامه‏ هاى الهى پس از خطبه غدير حضور جبرئيل در غدير و ظهور در برابر ديدگان همه بود. بايد در نظر داشته باشيم در هيچ يک از فرامين الهى و يا مقاطع حساس تاریخ اسلام، جبرئيل در برابر مردم ظاهر نشده بود.

اما خداى غدیر اين پيش بينى را براى اولين بار در سخنرانى به يادماندنى غدير گنجانده بود؛ تا با ظهور آن واسطه وحى به صورت انسان، و معرفى او توسط پيامبر صلى الله عليه و آله كه او جبرئيل بوده، الهى بودن غدير و وَحيانى بودن آن و امضاى پروردگار نسبت به آن براى همه روشن شود.

به عبارت ديگر همان جبرئيلى كه دستور «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» را براى پیامبر صلی الله علیه و آله آورده، درباره آن با مردم گفتگو مى‏ كند.

در حالى كه مردم گروه گروه در خيمه‏ هاى بيعت حاضر مى‏ شدند، مردم اسب سوارى را ديدند كه در كنار جمعيت ايستاده بود و عمامه ‏اى بر سر داشت كه عطر مشک از آن ساطع بود. آن سوار گفت:

به خدا قسم هرگز روزى مانند امروز نديدم. چقدر كار پسرعمويش را محكم نمود، و براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش يا منافق آن را بر هم نمى ‏زند. واى بر كسى كه پيمان او را بشكند.

چهره آن سوار و سخن او كه خبر از بى‏ سابقه بودن برنامه غدير داشت و بوى مشكى كه از او ساطع بود، مردم را متوجه كرد كه هم شخص او و هم سخنانش عادى به نظر نمى ‏آيد.

جالب آن بود كه عُمَر در آن صحنه حاضر بود و از آن مرد پرسيد: تو كيستى؟ ولى آن سوار مُهر سكوت بر لب زد و پاسخى نداد، و اين مسئله جمعيت را به تعجب بيشترى واداشت كه اين ناشناس چه كسى مى‏ تواند باشد.

اين بود كه عمر نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و ماجرا را خبر داد و همه مى‏ خواستند بدانند آن سوار چه كسى بوده است.

حضرت در اين فرصت پيش آمده، هم آن سوار را معرفى كرد و هم خبر از پيمان شكنانى كه جبرئيل اشاره كرده بود داد.

پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به عمر فرمود: آن اسب سوار را شناختى؟ او جبرئيل بود! پيمان ولايتى را براى شما مطرح كرد كه اگر آن را بر هم زنيد يا در آن شک نماييد، من در روز قیامت خصم شما خواهم بود. تو -  اى عمر -  مواظب باش كه شكننده اين پيمان نباشى، كه اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنين از تو بيزار خواهند بود.

اين امضاى الهى كه به صورت يک معجزه رخ داد، نه تنها دشمنان غدير بلكه شک كنندگان درباره آن را نيز هدف قرار داد، و پيامبر صلى الله عليه و آله شخصاً خود را در برابر اخلال گران بر ضد غدير به عنوان خصم قرار داد.

بُعد ديگر اين امضاى الهى بيزارى خداوند و همه دست اندر كاران دستگاه الهى - از رسول گرفته تا ملائکه و مؤمنین -  نسبت به مخالفین و معاندينِ پايه ‏هايى بود كه در خطابه غدير پايه گذارى شد.[۷]

دستور ابلاغ ولايت[۸]

   پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت به مردم گوشزد كرد كه من سابقه كوتاهى و قصور در ابلاغ اوامر الهى نداشته‏ ام و نزول چنين آيه ‏اى درباره ابلاغ ولايت سبب خاصى دارد. سپس در بيان علت نزول چنين آيه شديد اللحنى فرمود:

«جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است»:

مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:

اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم:

جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است.

نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».

عيد غدير و جبرئيل[۹]

در آسمان‏ ها روز غدير را مى‏ شناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يک سال آن جشن غدير ترک نشده است. از جمله جشن غدير در ملائكه و حضور جبرئيل است:

امام رضا علیه السلام فرمود: روز غدير، روزى است كه خداوند به جبرئيل امر مى‏ كند تا تختى از كرامت خود در مقابل بیت‏ المعمور قرار دهد.

سپس جبرئيل بر فراز آن قرار مى‏ گيرد و ملائكه از همه آسمان‏ ها جمع مى شوند و بر پيامبر صلى الله عليه و آله ثنا مى فرستند و براى شيعيان اميرالمؤمنين و ائمه ‏عليهم السلام و محبّان ايشان استغفار مى ‏كنند.[۱۰]

نزول آيات توسط جبرئيل در غدير[۱۱]

پيامبرصلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم خطبه غدیر، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه جبرئيل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولايت على را آورده است.

مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ:

اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:

اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم:

جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى ‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».

منبع

دانشنامه غدیر،جلد ۶ ،صفحه ۳۴۰

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۲۳۳ - ۲۳۵.
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲.
  3. اسرار غدير: ص ۲۰۳.
  4. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۷. چهارده قرن با غدير: ص ۲۷. اسرار غدير: ص ۶۰ . غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۶۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۷
  5. زمر /  ۶۶،۶۵ .
  6. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۶،۸۵، ص ۱۴۹ ح ۲۲۴. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹.
  7. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۶ ۸۵.
  8. مائده /  ۵۵ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.
  9. اسرار غدير: ص ۲۳۷ - ۲۳۹. چهارده قرن با غدير: ص ۲۲۹ - ۲۳۱.
  10. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۲.
  11. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.