آیات ۵۱ و ۵۲ قلم و غدیر


آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم و غدیر آیاتی نازل‌شده در غدیر درباره منافقان که نحوه نگاه غضبناک آنان و نسبت جنون‌دادن به پیامبر صلی الله علیه و آله پس از اعلان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را نقل کرده و بر حق بودن و جهانی‌بودن این ولایت تأکید کرده است.

آیات ۵۱ و ۵۲ قلم و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهقلم
شماره آیه۵۱ و ۵۲
جزء۲۹
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعنگاه غضبناک منافقان و نسبت جنون‌دادن به پیامبر صلی الله علیه و آله پس از اعلان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام

از سوی برخی محققان، موقعیت تاریخی نزول آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم چنین ترسیم شده است: یکی از سخنان جسارت‌آمیز منافقان که هنگام معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر از شدت خشم بر زبان آورده‌اند دادن نسبت جنون به پیامبر صلی الله علیه و آله بود. در پاسخ به این نسبت آنان یکی آیات ابتدای سوره قلم نازل شد و دیگری آیات آخر این سوره که در آنها حتی حرکات نامناسب آنان را در برابر منبر غدیر ذکر شده است.

برخی محققان درباره تحلیل اعتقادی آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم مطالبی ارائه کرده‌اند: اینکه این آیات نشان از خشم و کینه اصحاب صحیفه از اعلام ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است؛ اینکه آیه ۵۲ این سوره نشان می‌دهد که ولایت علی علیه السلام جهانی و همیشگی است. نمود این ولایت جهانی و مطلق ولایت معصومان علیهم السلام بر همه موجودات، از جمله انسان‌ها، فرشتگان، جنیان، جمادات و گیاهان، دانسته شده است.

آیاتی درباره اقدامات منافقان در غدیر

آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم از جمله آیاتی دانسته شده که علیه منافقان در رخداد غدیر نازل شده است.[۱] از آنجا که منافقان از نخستین ساعات سفر غدیر فتنه‌گری و توطئه را آغاز کردند و در موارد بسیاری به اجرای نقشه‌های خود اقدام کردند؛ به همین دلیل در کنار آیاتی که دربارهٔ اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر نازل می‌شد، آیات بسیاری هم دربارهٔ تحریکات و نقشه‌های منافقین بر آن حضرت وحی می‌شد. روایات مربوط به این آیات، شأن نزول و ارتباط مستقیم آنها را با غدیر روشن کرده است.

این آیات ۱۰۴ آیه هستند که در ۳۹ مورد نازل شده‌اند.[۲] از جمله آنها آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم است:  وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ۵۰ وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ ۵۱ ؛ کسانی که کافر شدند آنگاه که ذکر را می‌شنوند از روی غضب نگاه‌های تندی به تو می‌کنند و می‌گویند: او دیوانه است، ولی آن جز ذکری برای جهانیان نیست .

موقعیت تاریخی نزول آیات

از سوی برخی محققان، موقعیت تاریخی نزول آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم چنین ترسیم شده است: یکی از سخنان جسارت‌آمیز منافقان که هنگام معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر از شدت خشم بر زبان آورده‌اند دادن نسبت جنون به پیامبر صلی الله علیه و آله بود. در پاسخ به این نسبت آنان یکی آیات ابتدای سوره قلم نازل شد و دیگری آیات آخر این سوره که در آنها حتی حرکات نامناسب آنان را در برابر منبر غدیر ذکر شده است.

امام صادق علیه السلام شخصاً در بیابان غدیر حاضر شده و مکان وقایع آن روز را نشان داده و علت نزول این آیات را بیان فرموده است. حضرت با نگاهی به سمت چپ مسجد غدیر (که در زمان امام صادق علیه السلام وجود داشته) فرمود: آنجا جای پای پیامبر صلی الله علیه و آله است آنگاه که فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست».

سپس نگاهی به‌سمت دیگر نموده فرمود: آنجا محل استقرار ابوبکر، عمر، سالم مولی ابی‌حذیفه و ابوعبیده جرّاح است. آنگاه که دیدند حضرت دست علی علیه السلام را بالا برد به یکدیگر گفتند: چشمانش را بنگرید که چگونه می‌گردد گویا چشمان دیوانه است! جبرئیل هم این آیات را نازل کرد: «کسانی که کافر شدند آنگاه که ذکر را می‌شنوند از روی غضب نگاه‌های تندی به تو می‌کنند و می‌گویند: او دیوانه است، ولی آن جز ذکری برای جهانیان نیست»، و منظور از ذکر علی بن ابی‌طالب علیه السلام است.[۳]

در این مورد نیز ردپای اصحاب صحیفه، به‌خصوص ابوبکر و عمر، نمایان است. آیه قرآن حتی تیز نگاه کردن آنان را در برابر منبر غدیر ترسیم کرده و عین گفتارشان را آورده است.

روایتی درباره اینکه منظور منافقان امیرالمؤمنین بوده است

در حدیث دیگری به این نکته اشاره شده که منظور منافقان از «مجنون» علی بن ابی‌طالب علیه السلام بوده است، که خدا این نسبت را رد کرده و او را یاد و یادگاری برای جهانیان معرفی کرده است.

حضرت درباره آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم فرمود: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله فضیلت و مقام امیرالمؤمنین علیه السلام را به آنان خبر داد، گفتند: او دیوانه است! خداوند سبحان فرمود: او -یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام- دیوانه نیست. او نیست مگر ذکری برای جهانیان.[۴]

تفصیل ماجرا چنین است: برنامه بیعت همگانی در غدیر بعد از خطبه تا غروب ادامه یافت و پس از ادای نماز تا پاسی از شب طول کشید و ادامه آن به روز بعد ماند. در فرصتی که برای پیامبر صلی الله علیه و آله پیش آمد لازم دانست رفتارهای منافقان در اثناء خطبه را به آنان گوشزد فرماید؛ چه آنکه تمام گفته‌هایشان را جبرئیل به حضرت خبر داده بود؛ همان‌گونه که عده‌ای از مؤمنان سخنان آنان را هنگام خطبه غدیر شنیده و به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش داده بودند.[۵]

حضرت کسی را فرستاد و ابوبکر و عمر و اطرافیان آنان را فراخواند و گفته‌های جسارت‌آمیز آنان را برایشان یادآور شد و در این باره از آنان سؤال فرمود. آنان به‌شدت انکار کردند و بر انکار خود قسم یاد کردند که هیچ سخن ناروایی نگفته‌اند. در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله آیه ۷۴ سوره توبه را قرائت کرد: «به خدا قسم یاد می‌کنند که چنین سخنی نگفته‌اند، در حالی که کلمه کفر را بعد از اسلامشان گفته‌اند…»، و این‌گونه حضرت دروغ‌شان را بر آنان ثابت کرد.[۶]

آنگاه پیامبر صلی الله علیه وآله سخن اصحاب صحیفه را یادآور شد که هنگام بالابردن امیرالمؤمنین علیه السلام به یکدیگر گفته بودند: «چشمانش را بنگرید که چگونه می‌گردد، گویا چشمان دیوانه است». سپس نزول آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم را درباره آنان یادآور شد که می‌فرماید: «کسانی که کافر شده‌اند آنگاه که ذکر را می‌شنوند از روی غضب نگاه‌های تندی به تو می‌کنند و می‌گویند: او دیوانه است، ولی آن جز ذکری برای جهانیان نیست».[۷]

تحلیل اعتقادی آیات

برخی محققان درباره تحلیل اعتقادی آیات ۵۱ و ۵۲ سوره قلم مطالبی ارائه کرده‌اند:

تحلیل اعتقادی اول

دو نکته بسیار مهم از ضمیمه روایات مذکور در شأن نزول این آیات استفاده می‌شود:

خشم و کینه اصحاب صحیفه

مخالفان ولایت علی علیه السلام در درجات مختلفی از دشمنی بودند. این شدت در اصحاب صحیفه به‌حدی بود که هیچ نمونه‌ای برای آن نمی‌توان یافت؛ چنان‌که سالم مولی ابی‌حذیفه برای ورود به پیمان به آنان گفت: «به خدا قسم، آفتاب طلوع نکرده بر خاندانی که نزد من از بنی‌هاشم مبغوض‌تر باشد و در بنی‌هاشم کسی نزد من از علی بن ابی‌طالب مبغوض‌تر و نامحبوب‌تر نیست».[۸]

از این سخن سالم می‌توان فهمید که شدت بغض و کینه در دل ابوبکر و عمر تا کجا بوده است. خداوند نقطه اوج این خشم و نفرت را با به کار گرفتن مصدر زَلَقَ به تصویر کشیده است. این کلمه در سیاقی که در اینجا به کار رفته حامل معنای ادبیِ بسیار دقیق و پرمحتوایی است: در کتاب‌های لغت ازْلَقَهُ بِبَصَرِهِ را چنین معنی کرده‌اند: «از روی نارضایتی و خشم به او نگاه تُند و تیز نمود»؛ بر این اساس، جمله  لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ  را چنین معنی کرده‌اند: «تو را با چشمان خود هدف قرار می‌دهند، تا تو را از مقامی که خدا برایت قرار داده زایل کنند».

آنچه خدا در این آیه به تصویر می‌کشد بدین معنی است که اصحاب صحیفه با آن کینه‌ای که از اول نسبت به علی بن ابی‌طالب علیه السلام داشتند، از هنگامی که متوجه برنامه اعلان ولایت در غدیر شدند آتش کینه‌شان شعله‌ور شد. این آتش همچنان در خروش بود تا هنگام اعلان ولایت که علی علیه السلام بر فراز دستان پیامبر صلی الله علیه و آله.

در چنین شرایطی بود که کینه آنان به اوج خود رسید و اگر قادر به عکس‌العملی بودند از همان‌جا حمله می‌کردند تا علی علیه السلام را از فراز دست پیامبر صلی الله علیه و آله پایین بکشند. از آنجا که چنین کاری در آن لحظات امکان‌پذیر نبود او را با چشمان خود هدف قرار دادند؛ از همان جایی که در مقابل منبر نشسته بودند چنان خشم و کینه از چشمانشان می‌بارید و حدقه چشمشان از کینه گشاد شده بود که هر بیننده‌ای می‌توانست سخن دلشان را از چشمانشان بخواند. گویا با چشمانشان برای آینده خط و نشان می‌کشیدند که خواهید دید چه نقشه‌هایی در سر داریم و چگونه علی را از این مقام پایین می‌آوریم و جای او را غصب می‌کنیم.[۹]

جهانی بودن ولایت علی علیه السلام

دو بار کلمه  ذِکر  در آخر سوره قلم آمده است: یک بار در جمله  سَمِعُوا الذِّکْرَ  و بار دیگر در جمله  ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ . هر دو این موارد، اشاره به یک موضوع دارد و آن ولایت علی بن ابی‌طالب علیه السلام است.

خداوند از یک سو به آنان که با شنیدن اعلان ولایت به خشم آمدند و حرکات ناشایست از خود بروز دادند پاسخ داد، که شما را چه رسیده که با یک اعلان جهانی مقابله کنید و شما چه کسی هستید که بخواهید نارضایتی خود را از ولایت عالم‌گیر علی علیه السلام نشان دهید؛ از سوی دیگر، به مسلمانان می‌فهماند که ولایت و صاحب اختیاری علی علیه السلام به شما اختصاص ندارد، بلکه مربوط به «عالمیان» است.

کلمه  العالَمینَ  به‌معنای ما سِوَی الله (هرآنچه غیر خداست) است؛ و این به‌معنای صاحب اختیاری امامان علیهم السلام بر همه مخلوقات است، اعم از موجودات زنده یا غیرزنده، از انسان‌ها گرفته تا فرشتگان و جن و حیوانات و موجودات ناشناخته کرات دیگر و آنچه غیر از ذات الهی وجود دارد. این ولایت را خدا به ائمه علیهم السلام عنایت کرده و امر ایشان درباره همه چیز نافذ است، اگر چه فرمان الهی بر ایشان و آنچه تحت امرشان است احاطه دارد.

تحلیل دوم

در اینجا برای تبیین کاملِ آیه ۵۲ سوره قلم روایات مربوط به ولایت مطلقه معصومان علیهم السلام و عمومیت صاحب اختیاری ایشان نسبت به همه مخلوقات و نیز پذیرش تکوینی مخلوقات نسبت به ولایت ایشان و اقرار بسیاری از آنها به مقام با عظمت ایشان یادآوری می‌شود.

در این باره در احادیثی کلّیت و عمومیت ولایت ایشان را تبیین شده است. در روایاتی هم، ارتباط ملائکه، جن، حیوانات و نباتات را با ولایت بیان شده است:

ولایت بر همه مخلوقات

روایات مربوط به ولایت مطلقه معصومیان علیهم السلام، به‌صراحت همه‌جانبه‌بودن و شمول آن نسبت به همه مخلوقات را با عبارات مختلف و ذکر آثار آنها و کیفیت اعلان ولایت به آنها بیان نموده است؛ از جمله این روایات:

ولایت حتی بر جمادات

امام صادق علیه السلام با استفاده از کلمه «شیء» حتی جمادات را تحت ولایت معصومان علیهم السلام ذکر فرموده و تأکید بر حجت‌بودن و عرضه ولایت بر آنها نموده است، آنجا که می‌فرماید: هیچ چیزی و آدمی و انسانی و جنّی و ملائکه آسمانی نیست، مگر آنکه ما حجت‌های الهی بر آنها هستیم. خداوند مخلوقی را خلق نکرده مگر آنکه ولایت ما را بر آن عرضه کرده و به‌وسیله ما بر او اتمام حجت نموده است. پس گروهی به ما ایمان آورده‌اند و گروهی کافر و منکر شده‌اند، حتی آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها.[۱۰]

ولایت ما سوی اللَّه

امام باقر علیه السلام ضمن بیان مراحل خلقت و اینکه وجود معصومان علیهم السلام قبل از بقیه مخلوقات خلق شده و سپس خداوند ایشان را شاهد بر خلق بقیه مخلوقات قرار داده، کیفیت ولایت ایشان بر ما سوی اللَّه را چنین بیان می‌فرماید:

خداوند از ازل در یکتایی و تنهایی فرد بود. سپس محمد و علی و فاطمه علیهم السلام را خلق کرد، و وجود آنان هزار روزگار ادامه پیدا کرد. سپس اشیاء را خلق کرد و ایشان را بر خلق آنها شاهد گرفت و اطاعت ایشان را بر آنها جاری ساخت و در مخلوقات خود آنچه می‌خواست قرار داد. مسئله حکم و تصرف و ارشاد و امر و نهی در مخلوقات را به ایشان سپرد؛ چرا که ایشان صاحبان ولایت‌اند و امر و صاحب اختیاری و هدایت برای ایشان است؛ بنابراین، ایشان درها به‌سوی خدا و نایبان پروردگار و پرده‌داران حریم الهی هستند. آنچه خدا بخواهد حلال می‌کنند و آنچه خدا بخواهد حرام می‌کنند و جز آنچه او بخواهد انجام نمی‌دهند. بندگان محترم خداوند هستند که در گفتار بر او پیشی نمی‌گیرند و به دستور او عمل می‌کنند.[۱۱]

ولایت بر همه عوالم

امام صادق علیه السلام تعدد عوالم مخلوق الهی را بیان کرده و یادآور شده که هر کدام از این عوالم خبر از خلقت عوالم دیگری ندارند. سپس در بیان حجت‌بودن معصومان علیهم السلام بر همه این عوالم چنین می‌فرماید: خداوند عزوجل دوازده هزار عالَم دارد، که هر یک از آنها از هفت آسمان و هفت طبقه زمین بزرگ‌تر است؛ و هر یک از این عوالم چنین می‌پندارند که خداوند عزوجل عالمی غیر آنان ندارد. و من حجت بر همه آنان هستم.[۱۲]

ولایت بر اهل آسمان و زمین

امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ثمره پذیرش ولایت از سوی همه مخلوقات که ولایت بر آنها عرضه شده، ظهور خوبی‌ها را نتیجه قبول ولایت و ظهور بدی‌ها را نتیجه نپذیرفتن آن اعلام می‌نماید و چنین می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی ولایت ما را بر اهل آسمان‌ها و اهل زمین از جن و انس و میوه‌ها و غیر اینها عرضه کرد. هر کدام که ولایت را قبول کرد طیب و طاهر و گوارا شد، و هر کدام قبول نکرد خبیث و پست و بدبو شد.[۱۳]

ولایت بر دوازده هزار عالم

امام صادق علیه السلام درباره اینکه صاحب ولایت در یک روز به دوازده هزار عالم سر می‌زند، در حالی که آنان خبر از خلقت آدم ندارند، فرمود: عالِم مدینه (یعنی امام صادق علیه السلام) در یک روز به اندازه مسیر یک سالِ آفتاب سیر می‌کند، به‌گونه‌ای که دوازده هزار عالَم را -که مثل این عالَم شما هستند- طی می‌کند. اهل آن دوازده هزار عالَم نمی‌دانند که خدا آدم و ابلیس را خلق کرده است. و با این همه بر آنان جز ولایت ما و بیزاری از دشمنانمان واجب نشده است.[۱۴]

ولایت بر موجودات بدون استثنا

امام رضا علیه السلام مسئله عرضه ولایت از سوی خداوند بر همه مخلوقات را به تفصیل بیان فرموده است؛ در آنجا حضرت تأکید کرده که این عرضه ولایت در روز غدیر انجام گرفته و چیزی از موجودات از این برنامه استثنا نشده‌اند. همچنین آثار پذیرفتن ولایت در قبول‌کنندگان و نیز نتایج نپذیرفتن آن از سوی منکران را به‌تفصیل بیان فرموده که در اینجا قسمت‌هایی از آن روایت ذکر می‌شود:

در روز غدیر خداوند ولایت را بر اهل آسمان‌های هفت‌گانه عرضه کرد… سپس بر زمین‌ها عرضه کرد…، و بر کوه‌ها عرضه کرد…، و در آن روز بر آب‌ها عرضه کرد…، و در آن روز بر گیاهان عرضه کرد…، و سپس در آن روز بر پرندگان عرضه نمود…[۱۵]

ولایت گسترده بر همه خلق

امام صادق علیه السلام درباره سیطره صاحب ولایت بر همه مخلوقات می‌فرماید: آیا گمان می‌کنی کسی که خدا او را حجت بر خلقش قرار داده، چیزی از امورشان بر او مخفی می‌ماند؟[۱۶]

ولایت و اتصال کامل‌عیار

امام باقر علیه السلام برای روشن‌شدن ذهن شیعیان درباره مفهوم ولایت و صاحب اختیاری معصومین علیهم السلام می‌فرماید: بین ما و هر سرزمینی رشته اتصالی است مانند نخی که بَنّا هنگام بنای ساختمان برای تنظیم به‌کار می‌برد. وقتی درباره سرزمینی دستوری به ما داده شود آن رشته را به‌سوی خود می‌کشیم، و آن سرزمین با چاه‌ها و بازارها و خانه‌هایش به ما روی می‌کند و تحت تصرف ما قرار می‌گیرد به‌گونه‌ای که آنچه از امر خدای تعالی به ما دستور داده شده درباره آن اجرا شود.[۱۷]

ولایت به‌معنای حضور در محضر معصوم

امام صادق علیه السلام حاضربودن تمام جهان را در محضر امام علیه السلام و سهولت هرگونه تصرفی در آن را در بیانی رسا چنین فرموده است: دنیا برای امام مثل دو نیمه گرد و حاضر است و نیازی نیست که موجوداتِ آن بر او عرضه شوند، بلکه او در همه جوانب دنیا تصرف می‌کند همان‌گونه که یکی از شما از سفره غذا هر چه بخواهد بر می‌دارد و چیزی از او مخفی نمی‌ماند.[۱۸]

ولایت مانند احاطه بر کف دست

امام صادق علیه السلام ظاهر و باطن عالم را برای امام مانند کف دست توصیف کرده فرمود: دنیا و آسمان‌ها و زمین‌ها برای امام نیست، مگر این‌گونه -و حضرت با دست به کف دست خود اشاره کرد- به‌گونه‌ای که ظاهر و باطن و داخل و خارج و تر و خشک آن را می‌شناسد و از آنها آگاهی دارد.[۱۹]

ولایت بر فرشتگان

در روایات صریحاً آمده است که فرشتگان با سجده بر آدم در واقع بر انوار معصومان علیهم السلام که در صلب او بودند سجده کردند و در واقع سر تسلیم در برابر ولایتشان فرود آوردند.[۲۰] آنان همگی ولایت اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته‌اند، و حتی گرفتاری «فطرس» نیز برای توقف در ولایت بود که پس از توبه به دست صاحب ولایت شفای خود را بازیافت.

درباره پذیرش همه‌جانبه ولایت از سوی ملائکه و فرمان‌برداری و خدمتگزاری ایشان در محضر معصومان علیهم السلام چهار روایت به‌عنوان نمونه ذکر می‌شود:

اعتقاد همه فرشتگان به ولایت

امام باقر علیه السلام با یادآوری کثرت ملائکه اعتقاد آنان به ولایت اهل بیت علیهم السلام را چنین بیان فرمود: به خدا قسم، در آسمان هفتاد صنف از فرشتگان هست، که اگر همه اهل زمین جمع شوند تا یک صنف از آنان را بشمارند قادر نخواهند بود؛ و آنان به ولایت ما اعتقاد دارند.[۲۱]

شرافت فرشتگان با ولایت

پیامبر صلی الله علیه و آله شرافت فرشتگان را به قبول ولایت دانست و در بیان آن چنین فرمود: آیا فرشتگان جز با محبت محمد و علی و قبول ولایت ایشان شرافت یافتند؟[۲۲]

تقرّب فرشتگان با ولایت

امام صادق علیه السلام تجدید اعتقاد به ولایت نزد فرشتگان را چنین توصیف فرمود: احدی از فرشتگان نیست، مگر آنکه هر روز به وسیله ولایت ما اهل بیت به خدا تقرب می‌جوید.[۲۳]

فرشتگان در خدمت صاحب ولایت

امام جعفر صادق علیه السلام انجام‌وظیفه فرشتگان در ساحت قدس ولایت را چنین بیان فرمود: ملائکه در کنار اثاث زندگی ما نازل می‌شوند و بر فرش‌های ما از این سو به آن سو می‌روند، و بر سر مردگان ما شاهد و حاضر می‌شوند، و اخبار وقایع را قبل از وقوع آن برای ما می‌آورند، و با ما نماز می‌گزارند و برای ما دعا می‌کنند و بر سر ما بال‌های خود را می‌گسترانند، و در هر فصلی از گیاهان آن فصلِ زمین برای ما می‌آورند، و از آب‌های سرزمین‌های مختلف برای ما می‌آورند و آن را در ظرف‌های خود می‌یابیم…[۲۴]

ولایت بر جنّیان

جنّیان مانند انسان‌ها دو گروه‌اند: گروهی که ولایت اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته‌اند و گروهی که ولایت را نپذیرفته‌اند، ولی آنان که قبول کردند در وفاداری به آن پابرجا ماندند. در این باره احادیث و داستان‌های مفصلی آمده که چهار نمونه ذکر می‌شود:

پیروان اهل بیت علیهم السلام از جن

امام صادق علیه السلام فرمود: برای ما پیروانی از جن وجود دارد، همان‌گونه که برای ما پیروانی از انسان‌ها وجود دارد.[۲۵]

اطاعت جنّیان از مقام ولایت

امام کاظم علیه السلام اطاعت جنّیان را از مقام عصمت قوی‌تر از انسان‌ها دانسته فرمود: ای انسان‌ها، جنّیان از شما بهتر اطاعت ما را می‌نمایند.[۲۶]

سؤال جنّیان از مقام عصمت

امام باقر علیه السلام درباره اینکه جنیان برای فهم دین نزد معصومان می‌آیند فرمود: برادران شما از جن نزد ما آمده در حلال و حرامشان از ما حکم می‌خواهند، همان‌گونه که شما نزد ما می‌آیید و در حلال و حرامتان از ما حکم می‌خواهید.[۲۷]

فرستادگان جن نزد امام

امام باقر علیه السلام با اشاره به گروهی از جن که برای معارف نزد حضرت آمده بودند فرمود: اینها فرستادگان شیعیان ما از جنّ بودند که آمده بودند تا از معارف دینشان از ما سؤال کنند.[۲۸]

ولایت بر حیوانات و گیاهان و جمادات

حیوانات و نباتات چون صامت هستند و بشر سخن آنان را نمی‌فهمد در سایه معجزاتی که با حضور معصومان علیهم السلام درباره آنها اتفاق افتاده، به‌وضوح نشان داده‌اند که تحت ولایت کامل ایشان قرار دارند.

وقایع بسیاری در انقیاد حیواناتی نظیر آهو، شتر، گوسفند، شیر، گرگ، سگ، سوسمار، مار، مرغابی، کلاغ، قرقاول و حتی ماهیان دریا وارد شده که امر معصومان علیهم السلام را اطاعت کرده‌اند یا با ایشان سخن گفته‌اند.[۲۹] همچنین درباره گیاهان و جماداتی نظیر نخل و آفتاب و ماه و کوه و ساختمان و لباس و گوشت روایات زیادی آمده که آنها مطیع ایشان بوده یا با ایشان سخن گفته‌اند.[۳۰] روایات خاصی هم به‌طور کلی ولایت معصومان علیهم السلام بر حیوانات، نباتات و جمادات را بیان کرده که دو نمونه ذکر می‌شود:

ولایت بر حیوانات و گیاهان

امیرالمؤمنین علیه السلام پیوند حیاتی حیوان و نبات را با مقام ولایت چنین بیان می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی پیمان مودت و دوستی ما را بر هر حیوان و گیاهی قرار داده است.[۳۱]

ولایت کامل بر حیوانات

امام باقر علیه السلام سیطره مقام ولایت بر جزئیات مسایل حیوانات را چنین بیان می‌فرماید: من کسی را می‌شناسم (منظور خود حضرت است) که اگر بر ساحل دریا بایستد موجودات دریا را با نامشان و نام مادر و عمه و خاله‌شان صدا می‌زند.[۳۲]

پانویس

  1. برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: واقعه قرآنی غدیر، ص۱۲۷.
  2. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۱۳–۲۱۴.
  3. الکافی، ج۴، ص۵۶۶–۵۶۷، ح۲؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۳۷؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۱۹، ح۶۷؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۱، ح۱۴۹؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۰۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۲۲.
  4. تفسیر القمی، ج۲، ص۳۸۳؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۹۴.
  5. بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۹؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۵۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۳۴؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۰.
  6. بحارالانوار، ج۷، ص۲۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۹۶، ح۴۹؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۲۲؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۳۵–۶۳۳.
  7. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۰؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۲۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۱، ح۱۴۹؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۰۸؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۲۲.
  8. بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۰۱.
  9. غدیر در قرآن، ج۱، ص۳۱۲–۳۱۴.
  10. بحارالانوار، ج۲۷، ص۴۶، ح۷.
  11. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۳۹، ح۲۱.
  12. بحارالانوار، ج۲۷، ص۴۱.
  13. بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۸۳.
  14. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۶۹، ح۱۴.
  15. بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۶۲، ح۵.
  16. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۶۶.
  17. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۶۶.
  18. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۶۷، ح۱۱.
  19. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۸۵، ح۴۲.
  20. بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۴۰.
  21. بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۴۰.
  22. بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۳۸، ح۴.
  23. بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۳۹.
  24. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۷۴.
  25. بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱.
  26. بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۳.
  27. بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۹–۲۰.
  28. بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۸.
  29. بحارالانوار، ج۱۷، ص۳۹۰–۴۲۱؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۲۳۰–۲۷۴.
  30. بحارالانوار، ج۱۷، ص۳۴۷–۳۹۰؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۲۴۸–۲۷۴.
  31. بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۸۱.
  32. بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۷۲، ح۲۲.

منابع

  • إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات؛ محمد بن حسن حر عاملی، تحقیق: علاءالدین اعلمی، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۵ق.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی‏، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی‏، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • تفسیر القمی‏؛ علی بن ابراهیم قمی، تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب‏، ‏۱۴۰۴ق‏.
  • الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مناقب آل ابی‌طالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.