آیات ۷ و ۸ انشراح و غدیر
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | انشراح |
| شماره آیه | ۷ و ۸ |
| جزء | ۳۰ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | دستور به پیامبر صلی الله علیه و آله که چون از وظیفه پیامبری فارغ شده امیرالمؤمنین را به ولایت منصوب نما. |
آیات ۷ و ۸ سوره انشراح آیاتی نازل شده در رخداد غدیر که به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان میدهد که چون از وظیفه پیامبری فارغ شده امیرالمؤمنین را به ولایت منصوب نما.
موقعیت تاریخی نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: در حالی که سفر حجةالوداع در پیش بود در دو آیه کوتاه دستورالعمل ادامه این سفر داده شد. در این دو آیه آمده که پس از فراغت از حج -که ابلاغ همه احکام الهی کامل میشود- نوبت اعلان آخرین دستور، یعنی ولایت و منصوبکردن امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت است. روایاتی که در تفسیر و شأن نزول این آیات وارد شده در مواردی دقیقاً موقعیت زمانی آن را حجةالوداع و پس از اتمام حج معین میکند.
بهگفته برخی محققان، اثبات نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح درباره غدیر بازمیگردد به تفسیر دو عبارت فَرَغْتَ و فَانْصَبْ در روایات اهل بیت علیهم السلام که در ادامه به آن پرداخته شده است: اولین مطلب قرائت کلمه فَانْصَبْ است که آیا باید با کسره صاد خوانده شود یا فتحه آن. در روایات شیعه تصریح به قرائت به کسره شده است. این عبارت اگر با فتحه خوانده شود، بهمعنای «تلاشکردن» است و فعل لازم بوده نیازی به مفعول ندارد؛ ولی اگر با کسره خوانده شود بهمعنای «منصوبکردن» است و فعل متعدی بوده بدون مفعول معنی نمیدهد و حتی گاهی به دو مفعول نیاز دارد. بر اساس خوانش متعدی معنای آیه چنین خواهد شد: «چون فراغت یافتی علی را به امامت منصوب نما». این خوانش در روایات هم مورد تأیید قرار گرفته است.
همچنین، سوره انشراح حاکی از گشایش اساسی در رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله است. در این سوره از مسئولیت عظیمی یاد شده که با انجام آن سنگینی از دوش پیامبر صلی الله علیه و آله برداشته شده و دوران سختی پشت سر گذاشته میشود و دوران آسایش فرا میرسد. کلید همه این گشایشها علی بن ابیطالب علیه السلام است که آرامش نهایی و مطلق با منصوبکردن او به مقام امامت حاصل میشود.
آیاتی مربوط به اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر
بستر نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح چنین تبیین شده است: آیات زیادی از قرآن در طول سفر پیامبر از مدینه به مکه و بازگشت به آن نازل شده که ۲۱ آیه مستقیماً به موضوع غدیر و پیام آن مربوط است. این آیات نشاندهنده پشتوانه الهی و دستور مستقیم خداوند در مراسم غدیر است. برخی آیات به ختم رسالت و آغاز ولایت اشاره دارند و برخی دیگر مردم را برای امتحان بزرگ الهی آماده میسازد. همچنین، غدیر به عنوان فتح بزرگ و یأس دشمنان معرفی شده و بر اهمیت ابلاغ ولایت تأکید میشود. در نهایت، این آیات کمال دین و اوج نعمت خدا را با ولایت اعلام میکنند. این آیات ۴۹ آیه است و در ۲۱ مورد نازل شده است.[۱]
از جمله این آیات، آیات ۷ و ۸ سوره انشراح است که مقارن با شروع اعمال حج در حجةالوداع، با نزول این دو آیه اعلام شد که با پایان این آخرین واجب الهی، برنامه اعلان ولایت و منصوبنمودن علی علیه السلام آغاز میشود:
فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصِبْ
۷
وَ اِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ
۸
؛ آنگاه که فراغت یافتی منصوب کن و به پروردگارت مشتاق شو
.
موقعیت تاریخی نزول آیات
موقعیت تاریخی نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: در حالی که سفر حجةالوداع در پیش بود و پیامبر صلی الله علیه و آله از پایان عمر خود خبر میداد و نشانههای ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در دو آیه کوتاه دستورالعمل ادامه این سفر داده شد. در این دو آیه آمده که پس از فراغت از حج -که ابلاغ همه احکام الهی کامل میشود- نوبت اعلان آخرین دستور، یعنی ولایت و منصوبکردن امیرالمؤمنین علیه السلام به خلافت است؛ این دو آیه آیات ۷ و ۸ سوره انشراح هستند.[۲]
تحلیل اعتقادی آیات
بهگفته برخی محققان، اثبات نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح درباره غدیر بازمیگردد به تفسیر دو عبارت فَرَغْتَ و فَانْصَبْ در روایات اهل بیت علیهم السلام که در ادامه به آن پرداخته شده است:
قرائت کسره یا فتحه در عبارت «فَانْصَبْ»
اولین سخنی که قبل از بحث شأن نزول این آیه مطرح است قرائت کلمه «فَانْصَبْ» است که آیا باید با کسره صاد خوانده شود یا فتحه آن. در اینجا با یادآوری اینکه اختلاف قرائت در حد حرکات و اعراب قرآن مسئلهای مورد قبول است، یادآور میشود که در روایات شیعه تصریح به قرائت به کسره شده است. این عبارت اگر با فتحه خوانده شود، بهمعنای «تلاشکردن» است و فعل لازم بوده نیازی به مفعول ندارد؛ ولی اگر با کسره خوانده شود بهمعنای «منصوبکردن» است و فعل متعدی بوده بدون مفعول معنی نمیدهد و حتی گاهی به دو مفعول نیاز دارد؛ مثلاً فَانْصِبْ عَلِيّاً؛ على را منصوب كن و فَانْصِبْ عَلِيّاً اماماً؛ على را به امامت منصوب كن. در همه مواردی که در روایات ائمه علیهم السلام این آیات تفسیر شده، این عبارت با کسره خوانده شده است.
اقتضای حکم و موضوع و روند مطلب در سوره نیز با قرائت کسره بیشتر تناسب دارد، زیرا فَانْصَبْ با فتحه یعنی: «تلاش کن، و خود را به زحمت بینداز»، و معنای عبارت چنین میشود: «وقتی از وظیفه پیامبری فراغت یافتی تلاش کن و خود را به زحمت انداز»، که چندان معنای عمیقی را نمیرساند. ولی با کسره یعنی «منصوب کن»، و معنای عبارت چنین میشود: «وقتی از وظیفه پیامبری فراغت یافتی منصوب کن»، که دقیقاً متوجه مسئله خلافت میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله در مرحله پایانی نبوت بدان اقدام میکند.
در برخی روایات هم به این موضوع پرداخته شده است؛ برای نمونه:
- از امام صادق علیه السلام از پدرشان امام باقر علیه السلام نقل شده که درباره کلام خداوند تعالی
فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصِبْ
فرمود: کلمه فَانْصِبْ با کسره صاد است و معنایش چنین است که هرگاه از اقامه اعمال واجب فراغت یافتی علی را منصوب نما، و پیامبر صلی الله علیه و آله این دستور را عملی ساخت.[۳] در این روایت به کلمه بِكَسْرِ الصّادِ تصریح فرموده، و در عبارت بعدی هم کلمه فَانْصِبْ عَلِيّاً را بهکار برده که اگر با فتحه خوانده شود نیاز به مفعول ندارد و معنی غلط میشود. - در روایت دیگری با کلمه قَرَأَ تصریح به قرائت امام صادق علیه السلام با کسره نموده و سپس با عبارت فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِياً اماماً مطلب را واضحتر نموده و نشان داده که منظور قرائت با کسره است که نیاز به مفعول دارد. متن روایت چنین است: همانا جعفر بن محمد علیه السلام خواند: «پس زمانی که فراغت یافتی نصب کن»؛ سپس گفت: پس وقتی که از اتمام شریعت فراغت یافتی، علی علیه السلام را بهعنوان امام برای آنها نصب کن».[۴]
عکسالعمل اهل سنت به این قرائت
با توجه به قرائت ائمه علیهم السلام با کسره در کلمه فَانْصِبْ برخورد شدید برخی از اهل سنت و تأکید بر خارج ساختن آیه از موضوع «ولایت» جلب توجه میکند و ریشه مسئله را بازگو مینماید؛ برای نمونه:
- زمخشری، مفسر اهل سنت در قرن پنجم و ششم قمری، میگوید: از بدعتها مطلبی است که از بعضی رافضیان نقل شده که کلمه فَانْصَبْ در آیه را با کسره صاد خوانده، یعنی علی را به امامت منصوب کن.[۵]
- قاضی ابوبکر محمد بن عبدالله مَعافِری اشبیلی مالکی (درگذشته ۵۴۳ق) مشهور به ابن العربی[یادداشت ۱] میگوید: عدهای از بدعتگزاران این آیه را بهصورت فَانْصِبْ با کسره صاد و همزه اوّلش خواندهاند و گفتهاند معنایش چنین میشود: امامی را که جانشین توست منصوب کن. و این هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنی، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله هیچکس را بهعنوان خلیفه و جانشین خود منصوب نکرده است.[۶]
بدعتشمردن قرائت آیه با کسره بهضمیمه کلمه «روافض» گویای همه چیز است؛ زیرا اختلاف قرائت آن هم در حدّ حرکات هرگز بدعت شمرده نشده و در روایت اهل سنت نیز نمونههای بسیاری دارد. چگونه است که این موضوع درباره شیعیان بدعتآمیز خوانده شده است؟ پاسخ این سؤال را خود ابن العربی در آخر کلام خود داده است؛ آنجا که میگوید: این هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنی، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله هیچکس را خلیفه خود منصوب نکرده است. پس بدعتبودنِ تغییر یک حرکت در یک به خاطر آن است که به نظر او خلافت انتصابی نیست، بلکه مردم باید انتخاب کنند. ولی شیعه میگوید: چون خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله فقط باید با منصوبکردن آن حضرت باشد، بنابراین، قرائت اصلی با کسر بوده و بدعتگزاران برای فرار از حقیقتِ خلافت و ایجاد بدعتِ خلافت انتخابی، آن را با فتحه خواندهاند.[۷]
تصریح به نزول آیه درباره غدیر
روایاتی که در تفسیر و شأن نزول آیات ۷ و ۸ سوره انشراح وارد شده در مواردی دقیقاً موقعیت زمانی آن را حجةالوداع و پس از اتمام حج معین میکند، و گاهی با آوردن عبارت مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ بهدنبال بیان آیه به تحقق آن در غدیر اشاره میکند. سه روایت زیر گویای این جهت است:
- امام صادق علیه السلام فرمود: قول خداوند: «آنگاه که فراغت یافتی منصوب کن»، پیامبر صلی الله علیه و آله در سفر حج بود که چنین نازل شد: وقتی از حج خود «فراغت یافتی» علی را بهعنوان عَلَم و علامتی برای مردم «منصوب کن».[۸]
- درباره معنای آیه «آنگاه که فراغت یافتی منصوب کن» فرمود: وقتی از حجةالوداع فراغت یافتی امیرالمؤمنین را منصوب کن و بهسوی پروردگارت رغبت نما.[۹]
- امام صادق علیه السلام: خداوند فرمود: «آنگاه که فراغت یافتی منصوب کن و بهسوی پروردگارت رغبت نما»، میفرماید: وقتی فراغت یافتی علامت خود را منصوب کن و جانشین خود را اعلان نما و فضیلت او را علناً بیان کن. این بود که پیامبر صلی الله علیه و آله سه مرتبه فرمود: هرکس من صاحب اختیار اویم، علی صاحب اختیار اوست. خدایا، دوست بدار هرکس او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکس او را دشمن بدارد.[۱۰]
ارتباط کل سوره با غدیر
سوره انشراح حاکی از گشایش اساسی در رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله است و خداوند خبر از گشودگی سینه و آسودگی قلب آن حضرت را میدهد. در این سوره از مسئولیت عظیمی یاد شده که با انجام آن سنگینی از دوش پیامبر صلی الله علیه و آله برداشته شده و دوران سختی پشت سر گذاشته میشود و دوران آسایش فرا میرسد. کلید همه این گشایشها علی بن ابیطالب علیه السلام است که آرامش نهایی و مطلق با منصوبکردن او به مقام امامت حاصل میشود.
این پی در پی بودن مراحل اسلام و ارتباط نهایی آن با غدیر در کلام امام باقر و امام صادق علیه السلام چنین ترسیم شده است: کلام خداوند «آیا سینهات را برایت نگشودیم؟»، یعنی: آیا به تو نفهمانیدیم جانشینت کیست؟ آیا او را یار تو و خوارکننده دشمن تو قرار ندادیم؟ همان دشمنی که کمر تو را میشکست. آیا از نسل علی فرزندان انبیاء را قرار نداده که هدایت یافتهاند؟ «و بار گرانت را از پشتت برنداشتیم؟»، تا آنجا که هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (ای پیامبر) همراه من نام برده میشوی؟ هرگاه از دنیای خود فارغ شدی، علی را برای ولایت منصوب کن تا بهوسیله او از اختلاف هدایت یابند.[۱۱]
در حدیث فوق آیات سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولایت را در مسیر ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حدیثی دیگر به جزئیات بیشتری از این ارتباط پرداخته شده است: «آیا سینه تو را فراخ قرار ندادیم»، فرمود: بهوسیله علی علیه السلام که او را جانشین تو قرار دادیم. آنگاه که مکه را فتح کرد و قریش به اسلام داخل شدند، خداوند سینه پیامبر صلی الله علیه و آله و باطن او را گشایش عنایت فرمود. «مشکل تو را از دوشت برداشتیم»، فرمود: بهوسیله علی، جنگی را که کمرت را میشکست یعنی بار آن بر کمرت سنگینی میکرد را از دوشت برداشتیم. «و یاد تو را بلندآوازه قرار دادیم»، فرمود: هرگاه نام من (خدا) برده شود نام تو هم ذکر میشود، و این همان کلام مردم است که میگویند: اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه. سپس میفرماید: «با هر سختی آسانی هست»، فرمود: مادامی که در سختی بودی آسانی برایت آمد. «آنگاه که فراغت یافتی منصوب کن»، فرمود: آنگاه که از حجةالوداع فراغت یافتی امیرالمؤمنین را منصوب کن. «و بهسوی پروردگارت رغبت کن».[۱۲]
منظور از فراغت و منصوبکردن
نقطه ای که ارتباط دقیق آیات ۷ و ۸ سوره انشراح را با غدیر روشن میکند فهمیدن این است: فراغت از چه کاری و منصوبکردن چه کسی به چه منصبی. احادیث وارده در تفسیر آیه به غدیر، بر این دو نکته تأکید خاصی دارند. درباره متَعَلَق فَرَغْتَ سه جهت بهچشم میخورد که منظور از همه آنها یک مطلب است، ولی هر یک از بُعد خاصی به مسئله مینگرد:
- اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّکَ…،[۱۳] اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ…:[۱۴]در این روایت دو بُعد زمانی مورد تأکید قرار گرفته و نشاندهنده آن است که منصوبکردن امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر پس از مراسم حج، آن هم در سال حجةالوداع انجام گرفته است.
- اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْیاکَ…:[۱۵] در این مورد اشاره به نصب مقام ولایت در آخر عمر پیامبر صلی الله علیه و آله است.
- اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِکَ…،[۱۶] اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ…،[۱۷] اذا فَرَغْتَ مِنْ اکْمالِ الشَّریعَةِ…:[۱۸]
در این سه مورد آخرین رسالتبودن ابلاغ حکم ولایت مورد توجه قرار گرفته است. این نکته با سه تعبیر متفاوت مطرح شده است: اول، نبوت، یعنی پس از انجام همه آنچه بهعنوان نبوت بر عهده حضرت بود؛ دوم، اقامه فرائض، یعنی ولایت آخرین واجبی است که پس از همه آنها اعلام شد؛ سوم، اکمال شریعت، یعنی چیزی از آنچه دین خداست باقی نماند و فقط ولایت باقی و پا بر جا بماند، که باید بهعنوان روح حاکم بر آنها و قبول آنها پس از پایان اعلان آنها مطرح شود.
درباره متعلق فَانْصَبْ باید توجه داشت که فعل نَصَبَ بهمعنای منصوبکردن دو مفعول میخواهد که یکی منصوبشونده و دیگری منصبی است که بدان منصوب گردد: مفعول اول در شش حدیث با ذکر نام امیرالمؤمنین علیه السلام بهصورت عَلِيّاً آمده و در یک مورد «امیرالمؤمنین» آمده، و در مورد دیگری هم عَلَمَكَ ذکر شده است. مفعول دوم هم در یک مورد وَصِيّاً آمده، و در یک مورد اماماً ذکر شده، و در دو مورد عَلَماً مطرح شده و در دو حدیث دیگر با حرف جر با کلمه لِلْوِلايَة آمده است، که مجموع عبارات از این قرار است:
- فَانْصِبْ اميرَالْمُؤْمِنينَ؛ پس منصوب کن امیرالمؤمنین را.[۱۹]
- فَانْصِبْ عَلِيّاً؛ پس منصوب کن علی را.[۲۰]
- فَانْصِبْ عَلِيّاً اماماً؛ پس منصوب کن علی را بهعنوان پیشوا.[۲۱]
- فَانْصِبْ عَلِيّاً لِلْوِلايَةِ؛ پس منصوب کن علی را برای صاحب اختیاری.[۲۲]
- فَانْصِبْ عَلِيّاً وَصِيّاً؛ پس منصوب کن علی را بهعنوان وصی.[۲۳]
- فَانْصِبْ عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ؛ پس منصوب کن علی را نشانهای برای مردمان.[۲۴]
- فَانْصِبْ عَلَمَكَ وَ اعْلِنْ وَصِيَّكَ؛ پس نصب کن نشانه خود را و معرفی کن وصی خود را.[۲۵]
هریک از این عبارات نیز یادآور بُعدی مهم و عمیق از ولایت مطلقه امیرالمؤمنین علیه السلام است. امامت بهمعنای پیشوایی و رهبری مردم، وصایت از بُعد جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله، عَلَمبودن بهمعنای انحصار و تنها نشانِ هدایت بودن علی بن ابیطالب علیه السلام است.[۲۶]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۴۱.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۴۵، ح۲۷۰.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۲۲۶.
- ↑ الکشاف، ج۴، ص۷۲۲.
- ↑ أحکام القرآن، ج۴، ص۴۱۳.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۴۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۵، ح۹۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۵۱، ح۲۲۷؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۷۸۶.
- ↑ تفسیر القمی، ج۲، ص۴۲۸؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۳–۱۳۴.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۹۴؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۲، ح۱۰۵؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۵۰، ح۲۲۶.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۳.
- ↑ تفسیرالقمی، ج۲، ص۴۲۸–۴۲۹؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۳–۱۳۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۵، ح۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۴.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۳.
- ↑ تفسیر فرات الکوفی، ص۵۷۳–۵۷۴.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۴۵، ح۲۷۰.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۴.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۴۵، ح۲۷۰.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۳.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵۱، ح۱۱۱۶؛ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۳.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ص۷۸۵؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۵، ح۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۳۵، ح۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۴۲، ح۱۰۵.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۱، ص۴۹.
- ↑ این شخص کسی غیر از محییالدین ابنعربی (۵۶۰–۶۳۸ق) صوفی مشهور و صاحب کتابهای فصوص الحکم و فتوحات مکیه است.
منابع
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تفسیر فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
- تفسیر القمی؛ علی بن ابراهیم قمی، تحقیق: طیّب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
- شرح الاخبار؛ نعمان بن محمد ابن حیون، م ۳۶۳ ق، تحقیق: محمد حسین حسینی جلالی، قم: جامعه مدرسین، اول، ۱۴۰۹ق.
- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازلة فی أهل البیت صلوات الله و سلامه علیهم؛ عبیدالله بن عبدالله حسکانی، تحقیق: محمدباقر حسکانی، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۱ق.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل؛ محمود بن عمر زمخشری، تحقیق: مصطفی حسین احمد، بیروت: دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.