پرش به محتوا

آیه ۳۹ زخرف و غدیر

از ویکی غدیر
آیه ۳۹ زخرف و غدیر
آیه ۳۹ زخرف و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهزخرف
شماره آیه۳۹
جزء۲۵
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعاصحاب صحیفه و سقیفه در عذاب جهنم مشترک هستند.
ترتیل آیه

ترجمه صوتی

آیه ۳۹ سوره زخرف آیه‌ای نازل‌شده علیه منافقان در غدیر که پایان ظلم آنان عذاب جهنم دانسته شده است؛ عذابی که سران صحیفه و سقیفه و پیرانشان در آن مشترک هستند.

نزول آیه ۳۹ سوره زخرف در رخداد غدیر از نظر اعتقادی چنین تحلیل شده است: این آیه درباره اصحاب صحیفه نازل شده تا شاید از تصمیم خود بازگردند. این آیه هشدار نسبت به روزی است که پشیمانی فایده ندارد و هرکس به آنان کمکی کرده باشد با آنان در عذابشان مشترک خواهد بود. همچنین، پیرو و پیشرو و اصول و فروعِ ظلم در رخداد صحیفه و سقیفه در عذاب مشترک خواهند بود، اگرچه هرکس به درجه‌ای که اعمالش اقتضا کند سزای آن را خواهد دید.

آیه‌ای درباره اقدامات منافقان در غدیر

آیه ۳۹ سوره زخرف از جمله آیاتی دانسته شده که علیه منافقان در رخداد غدیر نازل شده است. از آنجا که منافقان از نخستین ساعات سفر غدیر فتنه‌گری و توطئه را آغاز کردند و در موارد بسیاری به اجرای نقشه‌های خود اقدام کردند؛ به همین دلیل در کنار آیاتی که دربارهٔ اقدامات پیامبر صلَّی اللّٰه علیه و آله در غدیر نازل می‌شد، آیات بسیاری هم دربارهٔ تحریکات و نقشه‌های منافقین بر آن حضرت وحی می‌شد. روایات مربوط به این آیات، شأن نزول و ارتباط مستقیم آنها را با غدیر روشن کرده است.

این آیات ۱۰۴ آیه هستند که در ۳۹ مورد نازل شده‌اند و از جمله آنها آیه ۱۰ سوره مجادله است:[۱]

وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ؛ اکنون که ظلم کرده‌اید هرگز برای شما فایده ندارد. شما در عذاب شریک هستید.

موقعیت تاریخی نزول

موقعیت تاریخی نزول آیه ۳۹ سوره زخرف از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: قبل از هم‌پیمان‌شدن و نوشتن صحیفه ملعونه توسط منافقان خداوند خبر آن را به پیامبرش داد. هنوز مراسم حجةالوداع پایان نیافته بود که پیامبر صلَّی اللَّه علیه و آله این پیام را از جانب درگاه الهی دریافت کرد، و در حالی که آنان سرگرم توطئه‌ها بودند حضرت از جزئیات کارشان خبر داشت.

امام باقر علیه السلام ماجرای پیمان‌نامه اصحاب صحیفه را بیان فرمود که آن را در بین خود نوشتند و در کعبه بر سر آن هم‌پیمان شدند و یکدیگر را شاهد گرفتند و مُهر خود را به‌عنوان امضا بر آن زدند. سپس فرمود: خداوند عزوجل قبل از آنکه آنان پیمان‌نامه را بنویسند پیامبرش را از کار آنان باخبر کرد و درباره آن آیاتی از قرآن نازل کرد.

راوی با تعجب از حضرت پرسید: واقعاً خداوند درباره اقدامات آنان آیه نازل کرد؛ حضرت فرمود: کلام خداوند تعالی را نمی‌شنوی که می‌فرماید: «به‌زودی شهادت و گواهی آنان نوشته می‌شود و آنان مورد سؤال قرار خواهند گرفت»، و کلام خداوند تعالی که می‌فرماید: «بیزاری شما از یکدیگر امروز (قیامت) فایده‌ای به حالتان ندارد چرا که ظلم کرده‌اید و در نتیجه در عذاب مشترک خواهید بود».[۲]

تحلیل اعتقادی آیه

نزول آیه ۳۹ سوره زخرف در رخداد غدیر از نظر اعتقادی چنین تحلیل شده است:

روزگار ندامت اصحاب صحیفه

این آیه درباره اصحاب صحیفه نازل شده تا شاید از تصمیم خود بازگردند. این آیه هشدار نسبت به روزی است که پشیمانی فایده ندارد و هرکس به آنان کمکی کرده باشد با آنان در عذابشان مشترک خواهد بود.

امام باقر علیه السلام در بیان این آیه ارتباط آن به آیات قبل را مطرح می‌فرماید و آن را تفسیر می‌فرماید: «امروز برای شما هیچ نفعی ندارد» یعنی این روزی که صحیفه را امضا کردید؛ «چرا که ظلم کردید» به حق آل محمد علیهم السلام؛ «شما در عذاب شریک هستید»، یعنی کسانی که تابع اصحاب صحیفه شدند و خود اصحاب صحیفه که رهبر دیگران قرار گرفتند، آنان که اصل ظلم بودند و کسانی که پیرو ظلم آنان شدند.[۳]

عذاب مشارکت‌کنندگان صحیفه و سقیفه

در پایان حدیث امام باقر علیه السلام با تکیه بر آیه ۳۹ سوره زخرف آمده است که که پیرو و پیشرو و اصول و فروعِ ظلم در رخداد صحیفه و سقیفه در عذاب مشترک خواهند بود، اگرچه هرکس به درجه‌ای که اعمالش اقتضا کند سزای آن را خواهد دید.

درباره مشارکت در ظلم سقیفه روایاتی وارد شده که محدوده‌های آن را نشان می‌دهد، و باید هر مسلمانی مواظب باشد که مبادا حرکتی از او سر زند که معنایش امضای صحیفه ملعونه باشد. در دعاها و زیارات ائمه علیهم السلام نیز با دقت تمام این مسئله مورد توجه قرار گرفته، که نمونه‌هایی از آن قابل ذکر است:

عذاب بنیان‌گذاران ظلم سقیفه

درباره افراد اصلیِ ظلم که مورد تبعیت و پیروی مردم واقع شدند -با اشاره به ظلم و غصب آنان و بنیانگذاربودنشان- عباراتی از این قبیل آمده است:

  • اللّهُمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ خداوندا، نخستین ظالمی را که در حق محمد و آل محمد ظلم کرد، لعنت کن.
  • اللّهُمَّ خُصَّ انْتَ اوَّلَ ظالِمٍ وَ غاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ؛ خداوندا، مخصوص گردان اولین ظالم در حق محمد و آل او و اولین غاصب حق آنان را به لعن.
  • لَعَنَ اللَّهُ امَّةً اسَّسَتْ اساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اهْلَ الْبَيْتِ؛ خداوند لعنت کند مردمانی را که بنا نهادند بنیان ظلم و ستم در حق شما اهل بیت را.
  • اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ… بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اسَّسَ اساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ؛ تقرب می‌جویم به‌سوی خداوند… با بیزاری از کسی که بنیان نهاد بنیاد این کار را و پایه‌گذاری کرد بر آن بنیانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما.[۴]

انواع پیروان ظلم سقیفه

درباره فروع ظلم و انواع پیروان و یاران دور و نزدیک ظالمان سقیفه و صحیفه، با توجه به جهت یاری آنان به ظلم، و شدت و ضعف عملکردشان، عبارت‌های متفاوتی در منابع آمده که در شش عنوان قابل دسته‌بندی است:

اصل یاری و پیروی

در مواردی با در نظر گرفتن یاری و پیروی یاران صحیفه، استفاده از کلماتی از این قبیل به‌چشم می‌خورد: اعْوانهم؛ یاورانشان، انْصارهم؛ یارانشان، اشْياعهم؛ پیروانشان، اتْباعهم؛ تبعیت‌کنان از آنان، مُساعديهم؛ یاری‌کنندگانشان، «اوْلِیائهم»، تابِعيهم؛ تبعیت‌کنندگانشان.[۵]

جهات کلی پیروی

در مواردی جهت‌گیری‌های کلی از صحیفه ملعونه، مانند اظهار محبت به اصحاب صحیفه، تسلیم در برابر امرشان، تمایل به آنان و پذیرش دین و مذهبشان به‌میان آمده است؛ و کلماتی حاکی از این مفاهیم به کار گرفته شده است:

مُحِبّيهم؛ دوستانشان، مَواليهم؛ ولايتمدارانشان، «الْمُسَلِّمین لِامْرِهم»: تسلیم شوندگان در برابر اوامرشان، الْمائِلين الَيْهم؛ متمايلان به‌سوى آنان، الْمُبايِعين لَهُم؛ بيعت‌كنندگان با آنان، مَنْ والاهم؛ كسانى كه ولايت آنان را پذيرفته‌اند، مَنْ مالَ الَيْهم؛ كسانى كه به آنان توجه دارند، مَنْ حَذا حَذْوَهم؛ كسانى كه پا جاى پاى آنان مى‌گذارند، مَنْ سَلَكَ طَريقهم؛ كسانى كه راه آنان را مى‌پيمايند، مَنِ اتَّبَعَ امْرَهم؛ كسانى كه اوامر آنان را پيروى مى‌كنند، اهْل مَذْهَبِهم؛ اهل مذهب آنان.[۶]

صف‌آراییِ پیروان

در مواردی صف‌آراییِ پیروان صحیفه در برابر اهل بیت علیهم السلام و مخالفت آنان با ایشان، خوارکردن و ظلم به آنان، غصب حقوقشان، انکار ولایتشان، قتل آنان، جنگیدن با ایشان و مباح‌شمردن خون و حرمتشان، دورکردن ایشان از مقامشان و زمینه‌سازی برای دشمنانشان مطرح شده است. در این موارد با ارجاع ضمیر به اهل بیت علیهم السلام عباراتی از این قبیل به کار رفته است:

مُخالِفيهِمْ؛ مخالفان آنان، خاذِليهِمْ؛ خواركنندگانشان، ظالِميهِمْ؛ ظلم‌كنندگان به ايشان، قاتِليهِمْ؛ قاتلينشان، المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ؛ پيروان دشمنانشان، ناصِرى عَدُوِّهِمْ؛ يارى‌كنندگان دشمنانشان، غاصِبيهِمْ؛ غصب‌كنندگان مقام آنان، جاحِدى وِلايَتِهِمْ؛ منكران ولايت آنان، المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ؛ هم‌دست‌شوندگان بر ضد آنان، مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً؛ كسانى كه پرچم جنگ در برابر ايشان برافراشتند، الْحادينَ عَنْهُمْ؛ اعراض‌كنندگان از اهل بيت عليهم السلام، مُنازِليهِمْ؛ درگيرشوندگان با آنان، دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ؛ كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ؛ كسانى كه آنان را از جایگاه بلندشان كنار زدند، الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ؛ كسانى كه با آماده‌سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ؛ كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ؛ كسانى كه خون آنان را حلال شمردند، مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ؛ كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند.[۷]

اصول اعتقادی منحرف

در موارد دیگری سخن از پایه‌های اعتقادی اصحاب صحیفه ملعونه به‌میان آمده، که مطالبی از قبیل پذیرفتن دین صحیفه، دعوت به آن، پذیرش منصب‌های دنیوی که در سایه صحیفه به‌دست می‌آید و ایجاد شک و شبهه درباره ایمان اصحاب صحیفه از جمله آنهاست.

در این باره کلمات زیر جلب توجه می‌کند، که ضمیر در آنها به دشمنان اهل بیت علیهم السلام بازمی‌گردد: مَنْ دانَ بِقَوْلِهِمْ؛ كسانى كه به سخن آنان اعتقاد داشته باشند، مَنْ دَعا الى وِلايَتِهِمْ؛ كسانى كه مردم را به ولايت آنان دعوت كنند، مَنْ تَصَدَّرَ بِبِدْعَتِهِمْ؛ كسانى كه طبق بدعت‌هاى آنان به رياست دست يابند، مَن شَكَّ فى كُفْرِهِمْ؛ كسانى كه در کفر آنان شک كنند.[۸]

رضایت قلبی به گمراهی

در مواردی حتی رضایت به گفتار و کردار اصحاب صحیفه الحاق به آنان حساب شده است. در منابع، عبارات دقیقی در بیان انواع رضایت قلبی نسبت به اعمال آنان ذکر شده، که از نمونه‌های آن عمل به روش‌های اصحاب صحیفه و اظهار رضایت به گفتار و کردار آنان و رضایت به قتل اهل بیت علیهم السلام و تصدیق حکم‌های صادره از سوی پیروان صحیفه است. این موارد در قالب عبارات زیر ذکر شده که ضمایر به اهل بیت علیهم السلام بازمی‌گردد:

  • كُلُّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَّ اعْدائَهُمْ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ؛ همه كسانى كه تا روز قيامت به سنت‌هايى كه دشمنان اهل بيت عليهم السلام پايه‌گذارى كرده‌اند عمل نمايند؛
  • مَنْ سَمِعَ بِظُلْمِ اعْدائِهِمْ فَرَضِىَ بِهِ؛ هركس كه ظلم دشمنان ايشان را بشنود و به آن راضى شود؛
  • مَنْ رَضِىَ بِقَوْلِ اعْدائِهِمْ وَ فِعْلِهِمْ؛ هركس كه به گفتار و رفتار دشمنانشان راضى باشد؛
  • مَنْ بَلَغَهُ افْعالُ اعْدائِهِمْ فَرَضِىَ بِهِ؛ هركس كه خبر كارهاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام به او برسد و بدان‌ها رضايت دهد؛
  • الرّاضينَ بِقَتْلِ الْاعْداءِ ايّاهُمْ؛ كسانى كه از قتل ايشان به دست دشمنانشان راضى باشند؛
  • الْمُصَدِّقينَ بِاحْكامِ اعْدائِهِمْ؛ كسانى كه حكم‌هاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام را تصديق نمايند و آنها را درست بدانند.[۹]
عمومیت پیروان در زمان و مکان

در بیان عمومیت پیروان صحیفه ملعونه نسبت به زمان‌ها و مکان‌ها و حتی موجودات از جن و انس، عبارات قابل توجهی دیده می‌شود که همه طرفداران و یاوران صحیفه و سقیفه تا روز قیامت از اولین و آخرین، بلکه از همه خلایق را در بر می‌گیرد: اللّهُمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ، مِنَ الْجِنِّ وَ الْانْسِ مِنَ الْاوَّلينَ وَ الْاخِرينَ، مِنَ الْخَلائِقِ اجْمَعينَ الى يَوْمِ الدّينِ که معنای مجموع این سه عبارت چنین می‌شود: خدایا، اولین ظالم حق آل محمد تا آخرین پیروان او بر این ظلم را از جن و انس، از همه خلایق اولین و آخرین تا روز قیامت را لعنت کن.[۱۰]

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۱۳–۲۱۴.
  2. بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۱۹؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۱۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص ۱۵۳، ح۱۳۳.
  3. تأویل الآیات الظاهره، ص۵۳۹؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۵۳، ح۱۳۳.
  4. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۶.
  5. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۶.
  6. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۶–۲۴۷.
  7. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۷–۲۴۸.
  8. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۸.
  9. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۴۹–۲۵۰.
  10. غدیر در قرآن، ج۱، ص۲۵۰.

منابع

  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ شرف‌الدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.