آيه ۴۶ حجر و غدیر
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | حجر |
| شماره آیه | ۴۶ |
| جزء | ۱۴ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | ارتباط تقوا و پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام و توصیف چگونگی ورود شیعیان به بهشت |
| ترتیل آیه ترجمه صوتی | |
آیه ۴۶ سوره حجر آیهای در خطبه غدیر که ارتباط تقوا و پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام را نشان میدهد. همچنین در این آیه تشریفات خاص برای ورود باشکوه شیعیان به بهشت توصیف شده است.
آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از جمله آیات قرآن است که بهصورت اقتباس و تضمین، در شأن پذیرندگان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است. موقعیت تاریخی استفاده از این آیه چنین ترسیم شده است: در خطبه غدیر پس از آنکه پیامبر صلی الله علیه وآله از تبیین اصل مسئله امامت فراغت یافت، به معرفی دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در این قسمت مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از این آیه بیان کرد.
درباره آمدن آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از منظر ارتباط تقوا و ولایت چنین گفته شده است: موضوع این آیه، «متقین» است که پیامبر صلی الله علیه وآله آن را به دوستان دوازده امام علیهم السلام تأویل کرده است. نکته مهم ارتباط تقوا و ولایت است که طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بیتقوایی با نپذیرفتن ولایت خواهد بود؛ همانگونه که اگر کسی ترس از خدا نداشته باشد، گناه میکند، بههمان صورت از پذیرفتن ولایت و صاحباختیاری علی بن ابیطالب علیه السلام سر باز میزند.
درباره آمدن آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از منظر توصیف تشریفات خاص برای ورود شیعیان به بهشت چنین گفته شده است: عنایت خاص پروردگار در روز قیامت به کسانی است که ولایت ائمه علیهم السلام را پذیرفتهاند. آنان با سلام وارد بهشت میشوند؛ در غوغای محشر در امن و امانند؛ بهشت در انتظار قدوم آنان است و به محض آمدن درهای بهشت به رویشان باز میشود؛ فرشتگان موکل بر بهشت برای آنان سه خبر خوش دارند: «سلام بر شما»، «پاکیزه شدید» و «تا ابد در بهشت خواهید بود».
آیهای مربوط به دوستان غدیر
آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از جمله آیات قرآن است که بهصورت اقتباس و تضمین، در شأن پذیرندگان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است.
مقامات و شئونی که درباره دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام در این قسمتها مطرح شده از پایههای اعتقادی آن، یعنی داشتن قلبی مطمئن و بیتردید آغاز شده، و به توصیف ایمان حقیقی آنان، یعنی «ایمان به غیب» رسیده است. آنگاه رستگاری آنان مورد تأیید خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برایشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت و دوری از آتش و استقبال از دوستداران علی علیه السلام با سلام بهشتی.[۱]
این آیات تضمینشده در کلام پیامبر صلی الله علیه وآله ۶ آیه است که از جمله این آیات، آیه ۴۶ سوره حجر است:
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِینَ؛ [به آنان گویند:] «با سلامت و ایمنی در آنجا داخل شوید.»
.[۲]
آیه در متن خطبه
آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین آمده است: الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليم؛ بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در امنیت وارد بهشت میشوند و فرشتگان با سلام به ملاقات آنان مىآيند.[۳]
موقعیت تاریخی استفاده از آیه
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۴۶ سوره حجر چنین ترسیم شده است: در خطبه غدیر پس از آنکه پیامبر صلی الله علیه وآله از تبیین اصل مسئله امامت فراغت یافت، به معرفی دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در این قسمت از اواسط خطبه مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از دو آیه قرآن در کلام خود بیان کرد: آیه ۴۶ سوره حجر و آیه ۷۳ سوره زمر که با تغییراتی متناسب با کلام پیامبر در خطبه آمده است.[۴]
موقعیت قرآنی
آیه ۴۶ سوره حجر، ضمن ضمن اتمامحجتهای خدا بر ابلیس آمده که وقتی بر آدم سجده نکرد مورد مؤاخذه قرار گرفت. ضمن این مؤاخذه خدا به او فرمود: وعدهگاه گمراهشوندگان بهدست تو جهنم است؛ در مقابل، وعدهگاه پرهیزکاران بهشت است که با سلامتی وارد آن خواهند شد.[۵]
تحلیل اعتقادی آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت
درباره آمدن آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از منظر ارتباط تقوا و ولایت چنین گفته شده است: موضوع این آیه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقین» است که پیامبر صلی الله علیه وآله آن را به دوستان دوازده امام علیهم السلام تأویل کرده است. نکته مهم ارتباط تقوا و ولایت است که طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بیتقوایی با نپذیرفتن ولایت خواهد بود. «تقوا» بهمعنای ترس از خدا و اطاعت از فرمانهای اوست، و اصل آن بهمعنای «حفظ از خطر» است. در تقوای اصطلاحی منظور از خطر همان عذاب الهی و آتش جهنم است که باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او میشود؛ بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمیدهد، بلکه ظهور آثار تقوا در دو موقعیت در زندگی بروز میکند: یکی در مقام اعتقاد و فکر و دیگری در مقام عمل که در مقام عمل نیز تأثیریافته از گناه قلب و فکر است.
فرمانهای الهی از تعیین خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نیاز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آنگونه که او دستور داده عمل شود. همانگونه که اگر کسی ترس از خدا نداشته باشد، گناه میکند، بههمان صورت از پذیرفتن ولایت و صاحباختیاری علی بن ابیطالب علیه السلام سر باز میزند؛ در حالی که مورد اول مربوط اعمال است، ولی قبول ولایت یک اعتقاد قلبی است. بیتقوایی و گناه اعتقادی بسیار مهمتر از بیتقوایی در عمل است؛ زیرا گناهِ عملی فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولی گناهِ اعتقادی آثار گستردهای در عمل دارد چرا که اعمال در سایه اعتقاد جهت مییابند؛ مثلاً کسی که ولایت ائمه علیهم السلام را پذیرفت چگونگی نماز را از ایشان فرا میگیرد، ولی کسی که ولایت ایشان را قبول نکرد، حتی اگر نماز بخواند کیفیت نماز او مورد رضای الهی نیست چرا که از راه غلط آموخته است.[۶]
عمق این ارتباط دو سویه بین تقوی و ولایت با تکیه بر آیه ۴۶ سوره حجر در احادیث چنین تبیین شده است:
- امام صادق علیه السلام ایمانآوردن شیعیان را مظهر تقوای آنان معرفی میکند: «متقین شیعیان ما هستند که به غیب ایمان میآورند».[۷]
- امام باقر علیه السلام: «بهخدا قسم شیعه ما نیست، مگر کسی که از خدا میترسد و او را اطاعت میکند».[۸]
ارتباط بیتقوایی و نپذیرفتن ولایت
نقطه مقابل تلازم تقوا و ولایتپذیری، ارتباط بیتقوایی با نپذیرفتن ولایت امامان علیهم السلام است. اگر مخالفان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام تقوا داشتند در رأس همه فرمانها قبول ولایت ائمه علیهم السلام بود که با دستور مستقیم خداوند نازل شد. این سرپیچی از امر الهی بهمعنای بیتقوایی و نترسیدن از خدا و عذابی است که برای نافرمانان مقرّر شده است.
در رخدادهای مقارن غصب خلافت، چند نفر از معترضان بر ابوبکر برای توصیف رفتار او با ولایت از واژه «تقوا» استفاده کردند و او را در حضور مردم بیتقوا معرفی نمودند. برای نمونه، سلمان خطاب به ابوبکر گفت: «ای ابوبکر، تقوا پیشه کن و از اینجایی که نشستهای برخیز و آن را به اهلش واگذار کن که تا روز قیامت با خوشی آن را به کار گیرند و دو شمشیر از این امت با یکدیگر اختلاف پیدا نکنند… و اگر نپذیرید از آن خون خواهید دوشید و آزادشدگان و مطرودشدگان و منافقان در خلافت طمع خواهند کرد».[۹]
سلمان دو سوی تقوا و بیتقوایی را تبیین میکند و نشان میدهد که آثار سوء بیتقوایی تا کجا پیش میرود که باید امتی خون بدوشند و نااهلان دنباله این راه غلط را بگیرند؛ چنانکه این اتفاق بهوقوع پیوست و چه خونهای ناحقی که در پی این غصب خلافت در طول قرنها ریخته شد و چه کسانی حکومت را در دست گرفتند که فتنههای عظیمی برپاکردند. این چنین بیتقوایی با هیچ بی تقوایی و گناه دیگری قابل مقایسه نیست.
همچنین، مقداد به ابوبکر چنین گفت: «ای ابوبکر، از ظلم خود بازگرد و نزد پروردگارت توبه کن و در خانهات بنشین و بر گناهت گریه کن و امر خلافت را به صاحب آن که از تو بدان سزاوارترست تسلیم نما…. تقوی پیشه کن و هر چه زودتر آنچه تصرف کردهای بازگردان قبل از آنکه وقت آن بگذرد.[۱۰] در این کلام مقداد، توبه از آن بیتقوایی و گریه بر چنین گناهی مطرح شده و به او تقوا سفارش شده که لازمهاش باز پس دادن خلافتِ غصبشده است.
ابوایوب انصاری نیز بیتقوایی مردم در یاری غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خلیفه منصوبشده الهی را موضوع سخن خویش قرار داده و چنین گفته است: «ای بندگان خدا، درباره اهل بیت پیامبرتان از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و حق آنان را که خدا برایشان قرار داده به آنان بازگردانید. در پیشگاه خدا توبه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است.[۱۱]
تحلیل اعتقادی آیه: تشریفات خاص برای ورود باشکوه شیعیان به بهشت
درباره آمدن آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از منظر توصیف تشریفات خاص برای ورود شیعیان به بهشت چنین گفته شده است: عنایت خاص پروردگار در روز قیامت به کسانی است که ولایت ائمه علیهم السلام را پذیرفتهاند. لطف این کرامت در آن است که این اقلیت در غوغای اکثریت تقوا و امر الهی دربارهٔ صاحباختیارشان را فراموش نکردند و از خدای خود برای چنین نعمتی سپاسگزاری کردند. در روز قیامت خداوند سرفرازی این اقلیت مظلوم را بر همه و بر اکثریت ظالم معلوم میکند.
در این آیه (با توجه به آیه ۴۵ حجر و آیه ۷۳ زمر) چهار عنایت الهی به شیعیان اهل بیت علیهم السلام چنین آمده است:
- با سلام وارد بهشت میشوند؛
- در غوغای محشر در امن و امانند؛
- بهشت در انتظار قدوم آنان است و به محض آمدن درهای بهشت به رویشان باز میشود.
- فرشتگان موکل بر بهشت برای آنان سه خبر خوش دارند: «سلام بر شما!»، «پاکیزه شدید!» و «تا ابد در بهشت خواهید بود!»
همچنین، احادیث بسیاری دربارهٔ کرامت خداوند دربارهٔ شیعیان در روز قیامت وارد شده، تا آنجا که همهٔ مردم جهان در آن روز آرزو میکنند که ای کاش از «فاطمیین» و «علویین» بودند و به آنهمه عنایت الهی دست مییافتند.[۱۲]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۵۲، بخش ۷.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵–۳۵۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۲، ص۲۱، ح۵۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۰، ص۹۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۹۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۹–۳۶۰.
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
