آیه ۸ تغابن و غدیر
آیه ۸ سوره تغابن آیهای مورد اشاره در خطبه غدیر که با تکیه بر آن ولایت الهی در غدیر مانند نوری در میان معصومان علیهم السلام تسری داده شده است.
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | تغابن |
| شماره آیه | ۸ |
| جزء | ۲۸ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مدینه |
| موضوع | تسری نور ولایت الهی در میان معصومان علیهم السلام |
| ترتیل آیه ترجمه صوتی | |
موقعیت تاریخی اشاره به آیه ۸ سوره تغابن در خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: در اواسط خطابه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله مسئله امامت را بهشدت مورد تأکید قرار داد و دشمنان امامت را نیز معرفی کرد، ایمان به نور الهی را، بهعنوان دستوری که به زیربنای خلافت غدیر بازمیگردد، مورد تأکید قرار داد.
از آمدن آیه ۸ سوره تغابن در این قسمت از خطبه غدیر تحلیلهای اعتقادی ارائه شده است؛ از جمله: اینکه نور ولایت پس از انتقال از خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام و امامان بعد از او تا حضرت مهدی علیه السلام منتقل میشود؛ اینکه نور در این آیه نور ولایت معصومان علیهم السلام که در قلب دوستداران آنان میتابد؛ اینکه اولین مخلوقی که خدا خلق کرد اهل بیت علیهم السلام بودند که اشباح نوری در پیشگاه خداوند بودند و از نور آنان سایر مخلوقات خلق شدند؛ اینکه نور ولایت مانند چراغی سبب نورانیت راه و هدایت بندگان میشود.
آیهای مربوط به دستورات الهی دربارهٔ ولایت در غدیر
آیه ۸ سوره تغابن از جمله آیاتی است که در متن خطبه غدیر آمده است. بستر استفاده از این آیه چنین تصویر شده است: غدیر همان اندازه که یک اعتقاد بود یک دستور نیز بود؛ دستوری به گستردگی جوانب مختلف آن، که مجموعهای از ایمان، اطاعت و پیمان در یک سو و حمد و سپاس از این نعمت در سوی دیگرِ آن بهچشم میخورد. این فرامین خاص که در غدیر به مردم داده شد وظایف آنان را در آن مقطع خاص بهعنوان مقدمهای برای آینده تعیین کرد.
آیات پشتیبانِ اوامر غدیری مستقیماً در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است. آیاتی که به این عنوان در غدیر بهصورت ترکیب و تضمین در کلام حضرت دیده میشود ۱۰ آیه است.[۱] یکی از این آیات، آیه ۸ سوره تغابن است: فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَ اللَّه بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛ به خدا و رسولش و نوری که نازل کردیم ایمان آورید و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است .
آیه در متن خطبه
آیه ۸ سوره تغابن در متن خطبه غدیر چنین گزارش شده است: مَعاشِرَ النّاسِ، آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى انْزِلَ مَعَهُ …. مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ مَسْلُوكٌ فِىَّ، ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ الَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ؛ اى مردم، ايمان آوريد به خدا و پيامبرش و نورى كه همراه او نازل شده است. اى مردم، نور از طرف خداوند عزوجل در من نهاده شده و سپس در على بن ابىطالب و سپس در نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است.[۲]
موقعیت تاریخی
موقعیت تاریخی اشاره به آیه ۸ سوره تغابن در خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: در اواسط خطابه غدیر که پیامبر صلی الله علیه و آله مسئله امامت را بهشدت مورد تأکید قرار داد و دشمنان امامت را نیز معرفی کرد، ایمان به نور الهی را، بهعنوان دستوری که به زیربنای خلافت غدیر بازمیگردد، مورد تأکید قرار داد.
حضرت برای این منظور آیه ۸ سوره تغابن را عیناً در کلام خود تضمین مینماید و حرف «فاء» را از اول آن بر میدارد و کلمه مَعَهُ را با تغییر فعل أَنْزَلْنا به انْزِل ترکیب مینماید. ممکن است آیه ۱۵۷ سوره اعراف نیز مورد توجه حضرت بوده و بدین صورت در کلام حضرت تضمین شده باشد.[۳]
موقعیت قرآنی آیه
بعضی محققان درباره موقعیت قرآنی آیه ۸ سوره تغابن چنین نوشتهاند: این آیه به دنبال چند آیه درباره کسانی که از پذیرفتن دین الهی سر باز میزنند آمده است، که از آیه ۵ این سوره آغاز میشود. در این آیات چنین مطرح میشود که آیا خبر کافران به شما نرسیده که وقتی پیامبران برای هدایتشان میآمدند آنان میگفتند: آیا بشری میخواهد ما را هدایت کند. آنگاه در پاسخ به چنین تفکری نورانیت نازلشده به همراه انبیاء را مطرح میفرماید تا آنان را با بشر عادی قیاس نکنند: «ایمان بیاورید به خدا و رسولش و نوری که نازل کردیم…». این جمله با کلام حضرت که در خطبه میفرماید: «نوری که همراه او نازل شده» شباهت زیادی دارد، ولی کلمه مَعَهُ همراه آن نیست.[۴]
تحلیل اعتقادی آیه
از آمدن آیه ۸ سوره تغابن در این قسمت از خطبه غدیر تحلیلهای اعتقادی ارائه شده است؛ از جمله:
تحلیل اعتقادی اول: تفسیری سه مرحلهای از نور
تفسیری که پیامبر صلی الله علیه و آله درباره این آیه نموده سِری از اسرار الهی است که مقام عظیم چهارده معصوم علیهم السلام را روشن میکند: آیه میفرماید: «به خدا و رسولش و نوری که نازل کردیم ایمان بیاورید»، و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را در سه مرحله تفسیر نموده است: در مرحله اول پیامبر صلی الله علیه و آله با تعبیر انْزِل مَعَهُ؛ نازل شده به همراه او این مطلب را بیان میکند که این نور به همراه آن حضرت نازل شده است.
در مرحله دوم، این همراهی را با ظرافت ادبی تمام بیان میفرماید و از کلمه مسلوک استفاده مینماید، که مثال آن دانههای تسبیح است که نخ در آن مسلوک است؛ یعنی از آن عبور کرده و با این عبور آن را یکپارچه و بهمبافته نموده است. پس نور اینگونه در وجود ما نهاده و وارد شده و سراسر وجودمان نورانی است چرا که این نور مسلوک است. در نسخهای دیگر، کلمه مَسْبُوک بهکار رفته که همین معنی را تأکید میکند؛ یعنی نور در وجود ما قالبریزی شده است و وجود ما یکپارچه نور است.
در مرحله سوم به همه اعلام میکند که این نور مخصوص من نیست، بلکه بعد از من علی بن ابیطالب علیه السلام و امامان بعد از او تا حضرت مهدی علیه السلام همگی نورانیاند و نور در وجود آنان قالبریزی شده و یکپارچه نورند.[۵]
تحلیل اعتقادی دوم: چیستی نور
با اذعان به اینکه معرفت به چنین مقام نورانی دلی نورانی میطلبد، و انسان خود را بسیار ضعیفتر و کوچکتر از آن میدانیم که قابلیت درک چنان منزلتی را در خود بدانیم، ولی کلمات معصومان علیهم السلام در شناساندن این نورانیت کافی است و گویای بسیاری از زوایای آن است.
امام باقر علیه السلام در ترسیم بسیار ظریفی از این نور الهی در وجود معصومان علیهم السلام و آثار آن، آیه ۸ سوره تغابن را میخواند و میفرماید: «به خدا قسم، مقصود از نور در آیه، نورِ امامان آل محمد علیهم السلام تا روز قیامت است. به خدا قسم، آنانند نور خدایی که نازل شده است. به خدا قسم، آنانند نور خداوند در آسمان و زمین. به خدا قسم، نور امام در قلبهای مؤمنان از آفتاب تابان در روز نورانیتر است. به خدا قسم امامان قلبهای مؤمنان را نورانی میکنند، و خداوند نور آنان را از هرکس بخواهد مانع میشود و قلب او ظلمانی میشود. به خدا قسم بندهای ما را دوست نمیدارد و ولایت ما را نمیپذیرد تا خداوند قلب او را پاک گرداند؛ و قلب بنده مسلمانی را پاک نمیکند تا در برابر ما تسلیم شود و با ما در صلح و صفا باشد…».[۶]
آنچه در این کلام امام باقر علیه السلام آمده در خطابه غدیر بهعنوان نتیجهگیری مطرح شده است: پیامبر صلی الله علیه و آله پس از ذکر آیه ۸ تغابن و قبل از تفسیر آن فرمود: فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى ما يَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ؛ پس هركس عمل كند مطابق آنچه در قلبش از دوستی يا دشمنی نسبت به على مىيابد.[۷]
تحلیل اعتقادی سوم: کیفیت آمیختن نور در وجود معصومان علیهم السلام
کیفیت آمیختن نورانیت در وجود اهل بیت علیهم السلام در کلام ایشان چنین آمده است:
- امام صادق علیه السلام آغاز خلقت جهان را از نوری به تصویر میکشد که آغاز همه انوار است و میفرماید: «خداوند (در آغاز خلقت) نور الانوار را خلق فرمود که انوار از آن نورانی شدند و از نور خود در آن جاری ساخت که نورها از آن نورانی شدند و این همان نوری است که محمد و علی از آن خلق شدند».[۸] این آغاز نوری است که میخواهد در وجود معصومان علیهم السلام قرار گیرد.
- ادامه این مسیر را پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بیان میفرماید: «اولین خلقی که خدا خلق فرموده نور من است که آن را از نور خود خلق کرده و آن را از جلال عظمت خویش مشتق نموده است».[۹]
- آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله اعتقاد ما را با بیان دیگری کاملتر مینماید و میفرماید: آنگاه که خداوند خواست ما را خلق کند کلمهای فرمود که نوری از آن خلق کرد. سپس کلمه دیگری فرمود که از آن روحی خلق نمود. آنگاه نور را با روح سرشته نمود و مرا و علی و فاطمه و حسن و حسین را خلق کرد.[۱۰]
- امام باقر علیه السلام میفرماید: اولین مخلوقی که خدا خلق کرد محمد و عترت هدایتکننده و هدایتشده او بودند که اشباح نوری در پیشگاه خداوند بودند. پرسیدند: اشباح چیست؟ فرمود: سایه نور! بدنهای نورانی بدون ارواح که به یک روح واحد تأیید میشدند و آن روح القدس بود.[۱۱]
تحلیل اعتقادی چهارم: چگونگی ارتباط خلقت نورانی با نبوت و امامت
درباره ارتباط خلقت نورانی اهل بیت علیهم السلام با موضوع نبوت و امامت در روایات چنین آمده است:
- امام صادق علیه السلام تاریخچه اعتقادی این ارتباط را چنین بیان میفرماید: محمد و علی علیهما السلام دو هزار سال قبل از خلقت مخلوقات نوری در پیشگاه خداوند جل جلاله بودند. آنگاه که فرشتگان خلق شدند آن نور را دیدند که سرچشمهای داشت و شعاعهای نورانی از آن منشعب بود. پرسیدند: خدای ما و سید ما، این نور چیست؟ خداوند عزوجل فرمود: این نوری است که اصل آن نبوت و فرع آن امامت است. نبوت برای محمد بنده و پیامبر من، و امامت برای علی حجت و ولی من است، که اگر آن دو نبودند، مخلوقات را خلق نمیکردم.[۱۲]
- پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: من و علی چهارده هزار سال قبل از خلق آدم در پیشگاه خداوند نوری بودیم. آنگاه که خدا آدم را خلق نمود آن نور را دو قسمت نمود: جزئی من و جزء دیگر علی.[۱۳]
- امام زینالعابدین علیه السلام اتحاد رشته نبوت و امامت با ذکر همه معصومان علیهم السلام را چنین بیان فرموده است: خداوند محمد و علی و یازده امام بعد از او را از نور عظمتش ارواحی خلق نمود که در پرتو نورش قبل از خلقت مخلوقات او را عبادت میکردند.[۱۴]
- این نورانیت پیچیدگی خاصی دارد که اقتضا میکند در آن تعمق بیشتری شود؛ همانگونه که یک سوی این نور محمد و علی صلوات اللَّه علیهما هستند سوی دیگر آن حضرت زهرا علیها السلام است. جا دارد کلام امام صادق علیه السلام در این باره را با دقت مورد توجه قرار داده شود، آنگاه که از حضرتش پرسیدند: چرا حضرت فاطمه علیها السلام «زهرا» نامیده شده است؟ فرمود: زیرا خداوند او را از نور عظمتش خلق نمود. وقتی نور او تابید آسمانها و زمین به نور او روشن شد و چشمان فرشتگان را خیره کرد. آنان به سجده افتادند و گفتند: خدای ما و سید ما، این نور چیست؟ خداوند در پاسخ آنان چنین وحی فرستاد: این نوری از نور من است که او را در آسمان جای دادهام و او را از عظمت خویش خلق نمودهام. او را از صلب پیامبری از پیامبرانم بیرون میآورم که او را بر همه پیامبرانم فضیلت دادهام. از این نور امامانی بیرون میآورم که برای بهپا داشتن امر من قیام میکنند و مردم را به سخن حق من هدایت مینمایند آنان را پس از پایان وَحیَم جانشینانم در زمین قرار میدهم.[۱۵]
تحلیل اعتقادی پنجم: آثار نورانیت اهل بیت علیهم السلام
آثار این نور را در کلام معصومان علیهم السلام چنین صورتبندی شده است:
- حضرت زهرا علیها السلام دریای علم را منشعب از این خلقت نورانی بیان میکند و میفرماید: «خداوند نور مرا خلق کرد و من مشغول تسبیح خدا شدم. سپس نور مرا به درختی از درختان بهشت سپرد و از آن درخت نور ساطع شد. [شب معراج که] پدرم وارد بهشت شد خداوند به او الهام کرد میوه آن درخت را چیده تناول کند. پدرم آن میوه را میل کرد و خداوند اینگونه مرا به صلب پدرم منتقل نمود. سپس مرا به خدیجه منتقل نمود و او مرا بهدنیا آورد. از آن نور، من به آنچه واقع شده و آنچه خواهد شد و آنچه نباید اتفاق بیفتد علم دارم».[۱۶]
- امام باقر علیه السلام درباره آیه ۳۵ سوره نور اللَّه نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ…؛ خدا نور آسمانها و زمین است… میفرماید: مشکاتی که در آن مصباح است (چراغدانی که در آن چراغ است) منظور علم در سینه پیامبر صلی الله علیه و آله است. مصباحی که در زجاجه است (چراغی که در شیشه است) منظور همان علم در سینه علی بن ابیطالب علیه السلام است.[۱۷]
- امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف شب معراج میفرماید: در آن شب نور چشمانِ پیامبر صلی الله علیه و آله را فرا گرفت، و آن حضرت عظمت پروردگارش را با قلب خود دید نه با چشمانش.[۱۸]
- امام باقر علیه السلام این نکته را به صورت روشنتری چنین بیان مینماید: خداوند علم خود را نزد جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داده است، آنجا که میفرماید: اللَّه نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ، یعنی: من هدایتکننده آسمانها و زمینم. مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ ، یعنی: مَثَل عَلَمی که به او عطا کردهام و با آن هدایت میشوند، مانند چراغدانی است که چراغی داخل آن است؛ بنابراین، چراغدان قلب محمد صلی الله علیه و آله است، و چراغ همان نوری است که علم در آن است….[۱۹] تشبیه این نورانیت به چراغ و چراغدان و شیشه همه برای فهماندن آثار هدایت در آن است.
آثار نورانیت در هدایت مستقیم بندگان
پس از روشنشدن مسیر این نور نهاده شده در وجود معصومان علیهم السلام میتوان به آثار نورانی آن در هدایت مستقیم بندگان پرداخت: در شب معراج، خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: یا محمد، به علی خبر بده که او پرچم هدایت و امام اولیائم و نور کسانی است که مرا اطاعت کنند.[۲۰]
در فرمایشی پیامبر صلی الله علیه و آله نورِ بهشت را، که آخرین منزل هدایتیافتگان است، به این نور ارتباط میدهد و میفرماید: آنگاه که خداوند عزوجل بهشت را خلق فرمود آن را از نور عرش خود خلق کرد. سپس از آن نور گرفت و یکسوم آن را به من و یکسوم به فاطمه و یکسوم دیگر را به علی و اهل بیتش داد. به هر کس از آن نور رسیده باشد به ولایت آل محمد علیهم السلام هدایت میشود، و به هرکس از آن نور نرسیده باشد از ولایت آل محمد منحرف میشود.[۲۱]
آثار آن نور هدایت در شیعیان تأثیر عجیبی میگذارد و به آنجا میرسد که الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه؛ مؤمن با نور خدا مینگرد. امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ این سؤال که مؤمن چگونه با نور خدا مینگرد، فرمود: زیرا ما از نور خدا خلق شدهایم و شیعیان ما از نور ما خلق شدهاند. پس آنان برگزیدگان ابرار و پاکان نشاندار هستند، که نورشان مانند ماه شب چهارده در شب تاریک به دیگران روشنی میبخشد.[۲۲]
پانویس
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۹۷.
- ↑ اسرار غدیر، ص۱۴۸، بخش۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۹۸.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۰۸.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۲۰۰–۲۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۰؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۳؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۹۱؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۴۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۱۱–۱۲؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۸۰–۸۱.
- ↑ بحارالانوار، ج، ۳۵، ص۲۴، ح۱۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۸، ح۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۳، ص۳۲۰؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۸۹؛ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۳۹، ح۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۴، ص۱۹، ح۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۳۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۸، ص۱۸۸؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۴۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۱.
منابع
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
