امضای الهی برای ولایت
به عنوان حساس ترين فراز نبوت و پيام آورى پيامبرصلى الله عليه وآله، يک برنامه ريزى چند جانبه پس از خطبه غدير مطرح شد، تا امضاى الهى بر سر تا سر آن پيام بلند بر همه روشن و واضح گردد.
چهار برنامه - كه مستقيماً از طرف خداوند هدايت مى شد - اين هدف غدير را به ثمر رساند، و بر حاضرين غدير و همه نسل هاى غايب از غدير اراده مستقيم الهى را بر جزء جزء مراسم غدير ثابت كرد:
- سپاس خداوند از مبلغ اعظم غدير،
- پيام خاص الهى پس از خطابه غدير،
- ظهور جبرئيل علیه السلام در غدير،
- سنگ آسمانى بر دشمن غدير.
اولين برنامه سپاس خداوند از مبلغ اعظم ولايت و غدير بود. به راستى چه زيباست كه يک سخنرانى آن قدر حساب شده باشد كه خداى غدير از مبلِّغ آن تشكر كند. در هيچ يک از پيام رسانى هاى پيامبرصلى الله عليه وآله سابقه ندارد كه خداوند سپاس نامه اى براى پيامبرش فرستاده باشد؛ اگر چه در واقع خداوند هميشه سپاسگزار پيامبر معظم صلى الله عليه وآله بوده كه بار سنگين ختم رسالت را بر دوش كشيده است.
از آنجا كه دستور ابلاغ غدير در گونه اى خاص و سنگين با خطاب يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ، و با تأكيد «واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» و با خوف و رجاء «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» نازل شده بود، تشكرنامه پرمعنايى از سوى پروردگار غدير براى مبلغ اعظم آن فرستاده شد، و از آن همه تلاش و فداكارى و تسليم محض در برابر فرمان الهى تقدير شد.
جبرئيل علیه السلام نازل شد و آيه سوم سوره قلم را آورد: «وَ اِنَّ لَكَ لأََجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» : «براى تو اجرى بى منت خواهد بود» ، و اين به معناى عظمت كارى بود كه جز پيامبرصلى الله عليه وآله كسى را ياراى بر دوش كشيدن آن نبود، و در دلسوزانه ترين شكل به اجرا در آمده بود.
در نگاهى ديگر اين سپاس، اعلام رضايت خداوند از كيفيت عمل به آيه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» بود، و امضاى برنامه اى بود كه مجرى فرامين الهى در غدير به اجرا درآورد.[۱]
و اما برنامه دوم پيام خاص الهى پس از خطابه غدير بود. اكنون نوبت آن بود كه مُهر قبولى پروردگار درباره غدير، جلوه خود را در ارتباط مردم با خداوند نشان دهد، بدين معنى كه اگر خداى غدير خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير را امضا كرده، روزى هم براى بازخواست اين تأييد الهى وجود خواهد داشت.
اين پيام يكى از پيش بينى هاى جالب غدير بود كه هدف از برنامه عظيم غدير را به مردم فهمانيد و مردم را با مجرد شنيدن خطابه رها نكرد.
پيامبرصلى الله عليه وآله پس از خطابه، پيام خاص الهى را - كه جبرئيل آورده بود - به مردم ابلاغ كرد و چنين فرمود: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم... ، و بعد از اين حكمى به شما نازل نمى كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى نمايم» .
پيش بينى چنين بود كه اين پيام در متن خطبه نباشد و به طور جداگانه و به عنوان تفسير «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ ...» پس از ختم كلام در خطابه ارائه گردد، تا به طور جداگانه در خاطره ها بماند.[۲]
برنامه سوم و چهارم، ظهور جبرئيل در غدير و ماجراى سنگ آسمانى بر دشمن غدير، حارث فهرى بود.
به تعبير ديگر: با آنكه اصل بعثت پيامبرصلى الله عليه وآله و نيز هر روز و هر ساعت و هر لحظه پيامبرصلى الله عليه وآله بر اساس «اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْىٌ يُوحى» بود، و ايمان به نبوت حضرت به معناى پذيرفتن كلام الهى از صداى نبوى بود، اما در موارد حساس بايد تأكيد مى شد كه اين امر از طرف خداست.
در غدير به عنوان حساس ترين فراز نبوت و پيام آورى پيامبرصلى الله عليه وآله، يک برنامه ريزى چند جانبه مطرح شد، تا امضاى الهى بر سر تا سر آن پيام بلند بر همه روشن و واضح گردد.
يک بُعد اين برنامه مربوط به پيامبرصلى الله عليه وآله و مُهر تأييد بر انجام وظيفه آسمانى آن حضرت بود، و بُعد ديگر آن مربوط به مردم بود كه با چشم خود تأييد الهى را ببينند. در نگاهى ديگر يک جلوه از اين تأييد با نزول جبرئيل و اعلان پيامبرصلى الله عليه وآله انجام شد، و جلوه ديگر آن با وقوع دو معجزه در حضور مردم تحقق يافت.
چهار برنامه - كه مستقيماً از طرف خداوند هدايت مى شد - اين هدف غدير را به ثمر رساند، و بر حاضرين غدير و همه نسل هاى غايب از غدير اراده مستقيم الهى را بر جزء جزء مراسم غدير ثابت كرد: سپاس خداوند از مبلغ اعظم غدير، پيام خاص الهى پس از خطابه غدير، ظهور جبرئيل در غدير، سنگ آسمانى بر دشمن غدير.
منبع
سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۸ - ۸۵ .