پرش به محتوا

انتقام خداوند از مجرمان

از ویکی غدیر

انتقام خداوند از مجرمان از موضوعاتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر به آن اشاره کرده و عدم شتابزدگی خداوند در انتقام را مورد تأکید قرار داده است.

به‌گفته برخی محققان، در این عبارت از خطبه غدیر موضوع انتقام‌گرفتن خداوند از مجرمان و عذاب‌دادن آنها مطرح شده است. اما با این خصوصیت که خداوند در این کار تعجیل نمی‌کند و این خود باعث افزودن بار گناه و عصیان آنها خواهد شد؛ زیرا مجرمان نسبت به این سنّت الهی غافل هستند.

«ذوانتقام» از اسمای حسنای خداوند است که در همهٔ موارد در کنار اسم «عزیز» آمده است. علت همراه‌بودن این دو اسم در قرآن کریم این دانسته شده که عزت به‌معنای چیره‌شدن و برتری یافتن است و کسی می‌تواند انتقام بگیرد که بر دیگران برتری و تسلط داشته باشد.

گفته شده که انتقام خداوند، انتقام مظلوم از ظالم نیست که جنبه تلافی‌کردن داشته باشد؛ همچنین انتقام قاضی از بزهکار نیست که جنبه تأدیبی و تأمینی داشته باشد؛ بلکه انتقام خداوند که مجازات گناهکاران است بنا به مقتضای عدل الهی است.

صبر خداوند در انتقام‌گیری

به گفته برخی محققان، در این عبارت از خطبه غدیر موضوع انتقام‌گرفتن خداوند از مجرمان و عذاب‌دادن آنها مطرح شده است. اما با این خصوصیت که خداوند در این کار تعجیل نمی‌کند و این خود باعث افزودن بار گناه و عصیان آنها خواهد شد؛ زیرا مجرمان نسبت به این سنّت الهی غافل هستند.

از سال دهم هجری به بعد مجرمان در شکستن بیعت غدیر و ظلم و ستم به خاندان عصمت و طهارت و ائمه غدیر علیهم السلام کوتاهی نکرده‌اند؛ با این حال، خداوند را در انتقام و عذاب، صبور دیده‌اند، زیرا خداوند متعال این انتقام سخت و عذاب خود را به‌دست آخرین امام غدیر علیه السلام در زمان ظهور و رجعت پیاده خواهد کرد.

در دعای کمیل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: وَ لَا تُعَاجِلْنِی بِالْعُقُوبَةِ عَلَی مَا عَمِلْتُهُ فِی خَلَوَاتِی؛ از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم تقصیر و نادانی و بسیاری شهواتم و غفلتم، شتاب نکنی.[۱]

خداوند صاحب انتقام

انتقام از ماده «نقم» به‌معنای انکار یک چیز و عیب‌گیری از آن است.[۲] گفته شده که خدای متعال در چهار آیه قرآن[یادداشت ۱] خود را با وصف «ذو انتقام» معرفی نموده است. همراه‌شدن «ذو»، که به‌معنای مالکیت است، با انتقام (ذوانتقام) به این مطلب اشاره دارد که انتقام‌گرفتن خداوند از روی اختیار بوده و هدفمند است، نه اینکه غیر اختیاری و ناشی از عصبانیت باشد:[۳]

... وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُوانْتِقام…؛ و خداوند توانا و صاحب انتقام است(آل عمران:۴).

به‌گفته سید محمدحسین طباطبایی (درگذشت: ۱۳۶۰ش)، مفسر قرآن، «ذوانتقام» از اسمای حسنای خداوند است که در همهٔ موارد در کنار اسم «عزیز» آمده است.[۴]

حسن مصطفوی (درگذشت: ۱۳۸۴ش)، مفسر قرآن و لغوی، معتقد است که علت همراه‌بودن این دو اسم در قرآن کریم این است که عزت به‌معنای چیره‌شدن و برتری یافتن است و کسی می‌تواند انتقام بگیرد که بر دیگران برتری و تسلط داشته باشد.[۵]

از نظر جعفر سبحانی، فقیه و مفسر قرآن، انتقام الهی در مقابل عقاب‌کردنِ سریع است و انتقام، شدیدتر از مجازات سریع و زود بوده است؛ چرا که وقتی در عذاب انسان گناهکار تعجیل شود، فرصت گناه‌کردن را چندان پیدا نمی‌کند؛ اما وقتی مهلت داده شود و فرصت نافرمانی بیشتر پیدا کند، مستحق شدیدترین مجازات‌ها خواهد بود.[۶]

هدف خداوند از انتقام گرفتن

درباره هدف خداوند در انتقام‌گرفتن در ذیل این پاره از خطبه غدیر از سوی برخی محققان چنین گفته شده است: در میان انسان‌ها رایج است که وقتی عمل بدِ یک فرد موجب نقص و ضررشان شود، با مجازاتِ وی می‌خواهند قلب خود را التیام دهند و در صورتِ توان ضرر خود را جبران کنند یا به‌وسیلهٔ انتقام حدأقل عصبانیت خود را خالی کنند؛ اما خدا ساحتش مقدّس‌تر از آن است که از اعمال بندگان بدکارش متضرّر شود یا نقصی بر او وارد آید.

گفته شده که انتقام خداوند، انتقام مظلوم از ظالم نیست که جنبه تلافی‌کردن داشته باشد؛ همچنین انتقام قاضی از بزهکار نیست که جنبه تأدیبی و تأمینی داشته باشد؛ بلکه انتقام خداوند که مجازات گناهکاران است بنا به مقتضای عدل الهی است: خدا زمانی از یک گروه انتقام می‌گیرد که اجرای عدالت و اصلاح امور مقتضای آن را داشته باشد و بر وفق نظام کامل خلقت، انتقام لازم باشد. این زمانی رخ می‌دهد که برنامه انسان و جریان امور او بر خلاف نظم الهی و در مقابل کتاب، احکام و تکالیف الهی و در مقابل رسولان او باشد. در این صورت بر خداوند واجب می‌شود که او را مؤاخذه و عقاب کند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله دین خود را یاری کند و از سویی کفر و مکر شیاطین و دشمنان را نابود کند و نور خود را کامل نماید.[۷]

بنابراین هدف خداوند از انتقام، اصلاح زمین از فساد است؛ یعنی مفسدانی را که امید هیچ‌گونه خیری از آنها نیست و همه منافذ نور و هدایت را بر خودشان بسته‌اند از بین برده و ریشه‌کن می‌کند. پس خداوند انتقام‌گیرنده از ظالمان به‌خاطر حق مظلومان است: ... فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذینَ أجْرَمُوا وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ…؛ ولی (هنگامی که اندرزها سودی نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یاری کردیم) و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما(روم:۴۷).

گفته شده که هرکجا در قرآن و سنّت انتقام به خدا نسبت داده شده، به‌دلیل تضییع حقی از حقوق دین الهی و شریعت آسمانی است. همچنین خداوند از گروهی نیز در قیامت انتقام خواهد گرفت و هدف از این انتقام انجام وعده الهی است؛ چرا که خداوند وعده داده که به‌زودی در میان بندگانش به‌حق قضاوت می‌کند و اعمال آنها را جزا می‌دهد؛ اگر خیر است جزای خیر و اگر شر است جزای شر می‌دهد: لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أساءواْ بِمَا عَمِلُواْ وَ یجزِیَ الَّذِینَ أحْسَنُواْ بِالحُسْنیَ؛ تا بدکاران را به کیفر کارهای بدشان برساند و نیکوکاران را در برابر اعمال نیکشان پاداش دهد(نجم:۳۱).[۸]

پانویس

  1. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۱۸۰.
  2. معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۴۶۴.
  3. التحریر والتنویر، ج۳، ص۱۲.
  4. تفسیر المیزان، جلد۱۲، صفحه۸۵.
  5. التحقیق، ج۱۲، ص۲۲۹.
  6. مفاهیم القرآن، ج۶، ص۲۴۵.
  7. التحقیق، ج۱۲، ص۲۲۸.
  8. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۱۸۲–۱۸۳.
  1. آل عمران/۴؛ مائده/۹۵؛ ابراهیم/۴۷؛ زمر/۳۷.

منابع

  • التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌؛ حسن مصطفوی، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
  • تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور؛ محمدطاهر ابن عاشور، بیروت: فرهنگ نشر نو، ۱۴۲۰ق.
  • المیزان فی تفسیر القرآن؛ سید محمدحسین طباطبایی، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق.
  • شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
  • معجم مقاییس اللغة؛ احمد بن فارس بن زکریاء قزوینی رازی، تحقیق: عبد السلام محمد هارون، بیروت: دار الفکر، ۱۳۹۹ق.