عباس بن عبدالمطلب
عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و جد خلفای عباسی، در مکه حوالی سه سال پیش از عام الفیل به دنیا آمد و از رجال برجسته قریش و تجار ثروتمند زمان خود بود. وی پس از هجرت پیامبرصلی الله علیه وآله به اسلام گروید و سقایت (آبرسانی) حاجیان و عمارت مسجدالحرام را بر عهده داشت. عباس در سال ۳۲ هجری قمری در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | عباس بن عبدالمطلب بن هاشم |
| سرشناسی | عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و جد خلفای عباسی |
| تولد | حدود سه سال پیش از عام الفیل، مکه |
| وفات | حدود سال ۳۲ هجری قمری، مدینه |
| محل دفن | قبرستان بقیع، مدینه |
| خویشان سرشناس | پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله (برادرزاده)، خلفای عباسی (نوادگان) |
| اطلاعات علمی | |
| مذهب | اسلام |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | تجارت، سقایت حاجیان، مسئولیتهای مذهبی در مکه |
| علت شهرت | عموی پیامبرصلی الله علیه وآله، مسئول سقایت حاجیان |
زندگینامه
عباس بن عبدالملک، معروف به ابوالفضل، از چهرههای برجسته خاندان قریش و عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بود که در سه سال پیش از عام الفیل و ۵۶ سال پیش از هجرت در مکه به دنیا آمد.[۱] مادرش، نتله، دختربن خباب بن کلیب، از زنان نیکوکار بود.[۲] عباس از سادات قریش بود و به دلیل جایگاه خانوادگی و فعالیتهای اقتصادی، نقش مهمی در جامعه مکه داشت.[۳]
مطابق نقلهای تاریخی، عباس از جمله ده پسر عبدالمطلب بود و پس از وفات عبدالمطلب، مسئولیتهایی چون سرپرستی چاه زمزم و سقایت حاجیان به او واگذار شد که این وظایف تا زمان ظهور اسلام در دست او باقی ماند و توسط پیامبر نیز تأیید شد.[۴] عباس مردی عاقل، زیرک، و نسبت به خویشانش مهربان بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله او را به خاطر سخاوت و محبت به خویشان ستوده است.[۵] وی به دلیل قامت بلند، پوست روشن و صدای رسا مورد توجه بود و از حیث ثروت و تجارت در مکه جایگاه برجستهای داشت.[۶] عباس به فعالیتهای تجاری در جزیرةالعرب مشغول بود و از طریق تجارت، جایگاه اجتماعی و اقتصادی خود را تقویت کرد.[۷]
درباره زمان پذیرش اسلام توسط عباس اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی بر این باورند که او پیش از جنگ بدر پنهانی مسلمان شده بود[۸] و برخی دیگر ایمان او را در دوران فتح خیبر میدانند.[۹] نقل است که عباس حتی در جریان جنگ بدر به ظاهر با مشرکان بود، ولی اسلام خود را از آنان مخفی نگه میداشت.[۱۰]
عباس به همراه دیگر بزرگان قریش به ویژه در موضوع امامت علی علیه السلام موقف مهمی داشت و در برخی موقعیتها به عنوان رابط میان خاندان پیامبر و دیگر مسلمانان حضور فعالی ایفا کرد. عیاشی در این باره مینویسد: خبر بردن علی علیه السلام به سوی مسجد به عباس بن عبدالمطلب رسید، در حال هروله به مسجد آمد و گفت: "با پسر برادرم مدارا کنید، علی با شما بیعت میکند". پس عباس جلو آمد و دست او را گرفت و دست علی را بر دست ابوبکر کشید. سپس در حالی که آن حضرت غضبناک بود، دستش را رها کرد. در این حال امام علی علیه السلام در حالی که سرش را به طرف آسمان بلند کرده بود، فرمود: "خدایا! تو شاهدی که پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمود: " اگر بیست نفر شدند جهاد کن و این قول توست در کتابت: إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ و سپس سه مرتبه فرمود: "خدایا! اینها بیست نفر نشدند". سپس به خانهاش بازگشت.[۱۱]
از عمار بن یاسر روایت شده که گفت: در زمان آن بیماریی که فاطمه زهرا سلام الله علیها به خاطر آن از دنیا رفت، عباس بن عبدالمطلب برای عیادت آن حضرت آمد. به عباس گفتند: حال فاطمه سلام الله علیها خوب نیست و کسی نزد او نمیرود. عباس به سوی خانه خود بازگشت…[۱۲]
عباس در سال ۳۲ یا ۳۳ هجری قمری در مدینه درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد. مراسم تدفین او با حضور امام علی علیه السلام و عثمان برگزار شده و پس از مرگش، پسرش عبدالله خاکسپاری وی را به عهده گرفت.[۱۳]
روایت حدیث غدیر[۱۴]
یکی از صحابه که حدیث غدیر را نقل کرده عباس بن عبدالمطلب بن هاشم (م ۳۲ ق) است. ابن عقده حدیث غدیر را از عباس بن عبدالمطلب نقل کرده است، و جزری در «اسنی المطالب» عباس بن عبدالمطلب را از جمله راویان حدیث غدیر ذکر کرده است.[۱۵]
پانویس
- ↑ الطبقات الکبری، ج۴، ص۳
- ↑ لاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۸۱۰
- ↑ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۲، ص۸۱۲
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۷۸
- ↑ اسدالغابه، ج۳، ص۶۴–۶۳
- ↑ اسدالغابه، ج۳، ص۶۴–۶۳
- ↑ تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۱۱
- ↑ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۷۶
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۴۱
- ↑ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۷۶
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۸–۶۷.
- ↑ الامالی، شیخ طوسی، ص۱۵۵
- ↑ الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه، سید علی خان مدنی، ص۹۹
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۱۵۲.
- ↑ اسنی المطالب: ص ۳.