عدم امکان مشاهده خداوند
عدم امکان مشاهده خداوند از جمله صفاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر به آن اشاره کرده است.
درباره معنای این جمله گفته شده که خدای سبحان همه را میبیند؛ چون خالق است و بر حال مخلوق آگاهی کامل دارد. همچنین، آگاهی او به حال مخلوق همان علمش است که از آن به «ابصار» تعبیر شده است. خداوند چشم ندارد چون جسم نیست، پس دیدن او بهمعنای علم او به دیدنیها است.
عقیده مخالفان غدیر در مورد رؤیت خداوند با تکیه بر این روایت از صحیح بخاری و صحیح مسلم این است که خداوند در قیامت قابل رؤیت از سوی بندگان است.
دیدن خداوند همان احاطهٔ علمی به تمام اشیاء است
گفته شده که یَلْحَظُ فعل مضارع از باب لحِظَ، یَلحَظُ و مصدر آن لَحظ -به سکون حاء- بهمعنای نگاهکردن با گوشهٔ چشم است، چنانکه گفته میشود: فَلَحَظَهُ ملکُ المَوتُ؛ ملک الموت او را دیدار نمود تا از دنیا رفت. نیز «عیون» جمع «عین»، بهمعنای چشم است.
بر اساس این معانی، مفهوم این جمله این دانسته شده که خدای سبحان همه را میبیند؛ چون خالق است و بر حال مخلوق آگاهی کامل دارد. همچنین، آگاهی او به حال مخلوق همان علمش است که از آن به «ابصار» تعبیر شده است.
خداوند چشم ندارد چون جسم نیست، پس دیدن او بهمعنای علم او به دیدنیها است، همچنانکه معنای «سمع» در خدا علم او به شنیدنیهاست است. البته در عبارت «وَ اَحاطَ بِکُلِ شیءٍ عِلما وَ هُو فِی مَکانِه» از خطبه غدیر این مطلب ثابت گردید که دیدن برای خداوند همان احاطهٔ علمی به همهٔ اشیا و موجودات میباشد.[۱]
علت عدم امکان رؤیت خداوند
از نظر برخی شارحان این قسمت از خطبه غدیر اینکه چشمها نمیتوانند خدا را ببینند از آن رو است که او جسم نیست که جهت، مکان و صورتی داشته باشد تا دیده شود؛ پس تا شیء در جهتی از جهات نباشد دیدن آن محقق نمیشود؛ بنابراین حق تعالی از این عیوب منزه است.
گفته شده که پیامبر صلی الله علیه و آله در این قسمت از خطبه مردم را متذکر این آیه کرده که خداوند میفرماید:
لا تُدرِکُهُ الاَبصار وَ هُو یُدرک الأبصار…؛ چشمها او را در نمییابند، ولی او چشمها را درمییابد
(انعام:۱۰۳).[۲]
از باورهای توحیدی یک مسلمان غدیری این دانسته شده که خداوند متعال نه در دنیا و نه در آخرت قابل دیدن نمیباشد. این قسمت از خطبه غدیر شبیه به قسمتی از برخی ادعیه دانسته شده که در آن آمده است: یَا مَنْ یَرَی وَ لَا یُرَی؛ ای خدایی که میبینی و دیده نمیشوی.[۳]
خداوند در این مورد میفرماید:
وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أرِنی أنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی؛ و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم. خداوند فرمود: هرگز مرا نخواهی دید.
(اعراف:۱۴۳). از این آیهٔ به دست داده شده که خداوند به هیچ وجه دیدنی نیست؛ زیرا لفظ «لَن» که در آیه آمده، در زبان عربی دلالت بر نفی ابدی دارد و شامل آخرت هم میباشد.
از نظر عقلی هم عدم امکان رؤیت چنین اثبات شده است: هر چیز قابل رؤیتی دارای جسم، جهت، مکان و صورت میباشد و خداوند متعال منزّه از همهٔ اینهاست. مضاف بر این، هر چیز مرئی بایستی مورد احاطهٔ دید بیننده قرار گرفته باشد، در حالی که خداوند میفرماید:
... إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحیط؛ تنها خداوند به هر چیزی محیط میباشد
(فصلت:۵۴).
البته بنابر روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، خداوند را میتوان با قلبها به حقیقتِ ایمان مشاهده کرد، نه با ترسیم صورتهای خیالی، توهّمی و ذهنی.[۴]
دیدن خداوند با حقیقت ایمان
بزرگی از علمای یهود نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گفت: ای امیرمؤمنان! آیا پروردگارت را زمانی که او را عبادت کردی، دیدهای؟ حضرت فرمودند: وای بر تو! هیچگاهی پروردگاری که ندیده باشم، عبادت نکردهام. یهودی پرسید: چگونه او را دیدهای؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چشمها او را درک نکردهاند، ولی قلبها او را به حقیقت ایمان دیدهاند.[۵]
عقیده مخالفان غدیر در مورد رؤیت خداوند
عقیده مخالفان غدیر در مورد رؤیت خداوند با تکیه بر این روایت از صحیح بخاری و صحیح مسلم روشن شده است: «دو بهشت با هر آنچه از ظروف و وسایل موجود در آن از نقره و دو بهشت از طلا و ظروف و وسایل آن از طلا میباشد و بین بهشتیان و دیدن پروردگارشان مانعی نیست مگر رداء کبریایی که خداوند بر چهرهٔ خود در بهشت عدن قرار داده است».[۶]
پانویس
منابع
- الإقبال بالأعمال الحسنة؛ علی بن موسی بن طاووس، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش.
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
- شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
- صحیح البخاری (الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسولالله صلی الله علیه و سلم وسننه و أیامه)؛ محمد بن إسماعیل بخاری جعفی، تحقیق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، بیروت: دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق.
- صحیح مسلم (المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسولالله صلی الله علیه و سلم)؛ مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.