عذاب اصحاب صحیفه ملعونه

از ویکی غدیر

عذاب اصحاب صحيفه ملعونه[۱]

يكى از آياتى كه به صراحت در خطبه غدير تفسير شده آيه ۴۷ سوره نساء است:

مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّه وَ رَسُولِهِ و النور الذى انزل معه مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ».[۲] بِاللَّه ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ الاّ قَوْماً مِنْ اصْحابى اعْرِفُهُمْ بِاسْمائِهِمْ وَ انْسابِهِمْ، وَ قَدْ امِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ:

اى مردم، ايمان آوريد به خدا و رسولش و نورى كه همراه او نازل شده است قبل از آنكه هلاک نماييم صورت‏هايى را و آنها را به پشت برگردانيم يا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت كنيم. به خدا قسم از اين آيه قصد نشده مگر قومى از اصحابم كه آنان را به اسم و نسبشان مى‏ شناسم، ولى مأمورم از آنان پرده پوشى كنم.[۳]

در اين فرازِ خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله قسم ياد مى‏ كند كه منظور از اين آيه و آن گروهى كه مانند اصحاب سبت لعنت شده‏اند گروهى از اصحاب من هستند؛ و در فقرات بعدى تصريح مى ‏فرمايد كه آنان اصحاب صحيفه ملعونه‏ اند.[۴] چه مشابهتى در اعمال و رفتار اين دو گروه وجود دارد كه خداوند از ميان لعنت شدگان، اصحاب سبت را نام مى‏ برد؟

چه شباهتى بين اهل سقيفه و اصحاب سبت بالاتر از اينكه با پوشش دين و به نام اسلام، بدعت ‏ها را جايگزين فرامين الهى نمودند؛ و در همه موارد با اينكه رو در روى خدا ايستاده بودند با كمال وقاحت نشان دفاع از پيامبر صلى الله عليه و آله و دين او را بر پيشانى خود بسته بودند؟!

اگر آنان بر سرِ گرفتنِ ماهى و رسيدن به مال دنيا متوسل به چنان نيرنگ‏ هايى مى‏ شدند، اهل سقيفه براى محو نام على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام و خاندانش و باز گرداندن مردم به جاهليت حيله ‏هاى آن چنانى را به كار مى‏ گرفتند. اگر لعنت و دورى آنان از رحمت الهى با مسخ شدن پايان يافت، اهل سقيفه مستحق سزايى هستند كه اين جهان ظرفيت انعكاسش را ندارد، و در برزخ و قيامت اثر آن ظاهر شده و مى ‏شود.

امام زين‏ العابدين‏ عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: خداوند اصحاب سبت را به خاطر صيد ماهى مسخ نمود. چگونه مى‏ بينى نزد خداى عز و جل حال كسانى را كه فرزندان انبياء را به قتل رساندند و حرمت آنان را شكستند؟ اگر چه خداوند تعالى آنان را در دنيا مسخ نكرد، ولى آنچه از عذاب آخرت برايشان آماده كرده چندين برابر عذاب مسخ است.[۵]

الف) عذاب غاصبين خلافت در برزخ

نمونه ‏اى از عالم برزخِ آنان كلام اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است كه به حارث همدانى فرمود:

آنچه من مى ‏بينم تو هم مى‏بينى؟ عرض كرد: چگونه مى ‏توانم آنچه شما مى‏ بينى من هم ببينم در حالى كه خداوند به شما نورانيت داده و مقامى عطا فرموده كه به احدى نداده است. فرمود: اين اولى است كه بر پرتگاهى از آتش قرار دارد و التماس مى ‏كند كه اى اباالحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.

بار دوم اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اين ديگرى دومى است كه بر شكافى از آتش قرار دارد و م ى‏گويد: اى ابا الحسن مرا ببخش، ولى خدا او را نبخشايد.[۶]

ب) عذاب غاصبين خلافت در قيامت

نمونه ‏اى از عذاب آخرت غاصبين، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله است كه فرمود: در جهنم تابوتى از آتش است كه در آن دوازده نفرند: شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين.

اين تابوت در چاهى در قعر جهنم است و بر در آن تابوت قفلى است و بر در آن چاه صخره ‏اى است. هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى‏ دارد، و جهنم از شعله‏ ها و حرارت آن چاه شعله ‏ور مى‏ شود.

شش نفر از اولين عبارتند از قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، و فرعون بزرگ فرعون ‏ها، و كسى كه با حضرت ابراهيم ‏عليه السلام بر سر توحيد مجادله نمود، و دو نفر از بنى‏ اسرائيل كه كتاب آسمانى آنان را تحريف كرده سنت‏ هايشان را تغيير دادند كه يكى يهوديان را و ديگرى مسيحيان را منحرف ساخت، و ابليس ششمى آنان است.

و اما شش نفر از آخرين يكى دجال است و بقيه پنج نفر اصحاب صحيفه‏ اند كه در حجةالوداع و مقارن غدير پيمان نامه ‏اى بر ضد پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام امضا كردند و سر از سقيفه در آوردند كه عبارتند از: اولى و دومى و ابوعبيده جراح و معاذ بن جبل و سالم مولى ابى‏ حذيفة.[۷]

پانویس

  1. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۹ - ۷۲.
  2. نساء /  ۴۷.
  3. اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶ .
  4. اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .
  5. بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۵۸ .
  6. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۹۵.
  7. كتاب سليم: ص ۳۴۹،۱۶۲.