محمد بن مسلم قرشی (ابوبکر، ابن شهاب)

محمد بن مسلم بن عبیدالله بن عبدالله بن شهاب زهری، مشهور به ابن شهاب زهری (۵۲–۱۲۴ق)، از فقیهان، محدثان و مورخان برجسته قرن دوم هجری و از تابعین مدینه بود که به تدوین احادیث اهتمام داشت و نزد بزرگان حدیث مانند سعید بن مسیب و عروة بن زبیر تلمذ کرد. او از اصحاب امام زین العابدین و امام صادق (علیهماالسلام) به‌شمار می‌رفت و روایت‌های متعددی از ایشان و صحابه نقل کرده است. ابن شهاب زهری از خاندان قریش و بنی زهرة بن کلاب بود و در شام و مدینه زندگی می‌کرد؛ وی به دلیل جایگاه علمی و نقش مهمش در تدوین سنت نبوی، به عنوان یکی از ائمه بزرگ حدیث اهل سنت شناخته می‌شود.

محمد بن شهاب زهری
اطلاعات فردی
نام کاملابوبکر محمد بن مسلم بن عبدالله بن عبدالله بن شهاب زهری قرشی مدنی
سرشناسیفقیه، محدث، مورخ و نخستین تدوین‌کننده حدیث در قرن دوم هجری
تولدحدود سال ۵۱ یا ۵۲ ق، مکه یا مدینه
وفاتسال ۱۲۴ ق، منطقه شغب (مرز حجاز و فلسطین)
خویشان سرشناسشهاب (جد بزرگ)، مسلم بن شهاب (پدر)، عبدالله بن شهاب (برادر)
اطلاعات علمی
استادانسعید بن مسیب، آبان بن عثمان، عروة بن زبیر، انس بن مالک، عطاء بن ابی رباح و دیگر صحابه و تابعین
شاگردانسفیان بن عیینه، صالح بن کیسان، ایوب سختیانی، خالد بن یزید مصری و دیگران
مذهباهل سنت (فقهای اهل سنت)
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتفقه، حدیث، تاریخ، تدوین حدیث، تدریس در دربار امویان
علت شهرتنخستین تدوین‌کننده حدیث، از بزرگان تابعین، راوی بیش از ۲۰۰۰ حدیث، استاد و معلم خلفای اموی

روایت حدیث غدیر[۱]

ابن اثیر در «اسد الغابة» حدیث غدیر را با شرح مختصر ماجرای غدیر از ابن منده و ابونعیم و ابن عبدالبَرّ در کتاب‌هایشان از زهری نقل کرده‌اند.[۲]

همچنین ابن صبّاغ مالکی در «الفصول المهمّة» حدیث غدیر را از تِرمِذی از زُهری نقل کرده است.[۳] ذهبی و سیوطی و یافعی:[۴] او را بسیار توثیق و تعریف کرده‌اند. ایّوب سختیانی، ابن منجویه، لیث و دیگران نیز وثاقت و علم حدیث و فقه او را ستوده‌اند. او ده تن از صحابه را درک کرده است.

عمارة بن يزيد عن عبد الله بن العلاء عن الزهري قال سمعت سعيد بن جناب يحدث عن أبي عنفوانة المازني قال سمعت أبا جنيدة جندع بن عمرو بن مازن قال سمعت النبي صلى الله عليه وآله يقول من كذب على متعمدا فليتبوأ مقعده من النار وسمعته والا صمتا يقول وقد انصرف من حجة الوداع فلما نزل غدير خم قام في الناس خطيبا وأخذ بيد على علیه السلام وقال من كنت وليه فهذا وليه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه قال عبيد الله فقلت للزهري لا تحدث بهذا بالشأم وأنت تسمع ملء أذنيك سب على علیه السلام فقال والله ان عندي من فضائل على علیه السلام ما لو تحدثت بها لقتلت.[۵]

عمارة بن يزيد از عبد الله بن العلاء از محمد بن مسلم الزهری نقل کرده که گفت: شنیدم سعید بن جناب از ابی عنفوانه المازنی روایت می‌کند که شنیدم از أبا جنیده جندع بن عمرو بن مازن نقل می‌کرد که شنیده است پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش جهنم است.» من این سخن را شنیدم و پس از آن سکوت کردم. سپس پیامبر صلی الله علیه وآله پس از بازگشت از حجّة الوداع در غدیر خم برپا شد و در میان مردم خطبه‌ای ایراد کرد و دست علی علیه السلام را گرفت و گفت: «هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی می‌کند.» عبیدالله به زهری گفت: «چرا در شام این سخن را بازگو می‌کنی در حالی که صدای ناسزا به علی علیه السلام شنیده می‌شود؟» زهری پاسخ داد: «به خدا قسم من فضائلی درباره علی علیه السلام دارم که اگر آنها را بازگو کنم، مرا خواهند کشت.»

جایگاه راوی

محمد بن مسلم الزهری المدنی، از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) شمرده شده است. شیخ رحمه‌الله در رجال خود او را تابعی معرفی کرده و نسبش را چنین ذکر کرده است: محمد بن مسلم بن عبیدالله بن عبدالله بن الحارث بن شهاب بن زهرة بن کلاب. وی در سال ۵۲ هجری متولد و در سال ۱۲۴ هجری وفات یافته است. عمر او بین ۷۰ تا ۷۲ سال گفته شده است. مقدسی نیز نسب او را به همین صورت آورده و افزوده است که او از اصحاب انس بن مالک، سهل بن الساعدی و دیگر صحابه و تابعین بوده است و وفاتش را در روز هفدهم ماه رمضان سال ۱۲۴ هجری ثبت کرده است. وی از حافظان برجسته زمان خود و در روایت متون بسیار ماهر بوده است.

ابن خلکان او را یکی از فقها، محدثان و علمای تابعین مدینه معرفی کرده و گفته است که او ده نفر از صحابه را دیده است. همچنین گفته‌اند که از مکحول عالم‌تر بوده است. ابن شهاب نقل کرده که عمر بن عبدالعزیز به همه مناطق نوشته بود که محمد بن شهاب را بشناسید زیرا کسی به اندازه او به سنت گذشته آگاه نیست. محمد بن شهاب الزهری همراه با عبدالملک و هشام بن عبدالملک بوده و در شب سه‌شنبه هفدهم یا بیست‌وسوم یا بیست‌وپنجم رمضان سال ۱۲۴ هجری درگذشته است.

صدوق رحمه‌الله در مشیخته خود نام محمد بن مسلم بن شهاب الزهری را آورده و گفته که او از راویان علی بن حسین (علیهما السلام) بوده است. به نظر می‌رسد که «محمد بن مسلم بن شهاب» و «محمد بن شهاب الزهری» یک نفر باشند، زیرا در برخی منابع به صورت «ابن شهاب الزهری» نیز از او یاد شده است.

ابن داود در کتاب خود محمد بن مسلم الزهری را تابعی مهمل و محمد بن شهاب الزهری را مردود و دشمن معرفی کرده است که این نشان می‌دهد آن دو را دو نفر جدا می‌داند، اما با توجه به اسناد و کنیه «أبا بکر» که به محمد بن مسلم نسبت داده شده، این تفکیک اشتباه است و این دو همانند هم هستند.

ابن اثیر او را مردی عادل و راوی صحیح دانسته که روایت‌های او از تابعین است و در کتاب‌های صحیح بخاری و مسلم نیامده اما صحیح و معتبر است. البته ابن ابی‌الحدید در شرح نهج‌البلاغه او را از منحرفان علی (علیه‌السلام) معرفی کرده و نقل کرده که جریر بن عبد الحمید از محمد بن شهاب روایت کرده که او و عروه بن زبیر در مسجد مدینه علیه علی علیه السلام سخن گفته‌اند و علی بن حسین علیهما السلام او را توبیخ کرده است.

ابن طاوس نیز در ترجمه عبدالله بن عباس، سفیان بن سعید و الزهری را به عنوان عدوان و متهمان معرفی کرده است. از اصول مذهب شیعه معلوم است که دشمن علی علیه السلام کافر است نه شیعه، و شهادت شیخ و ابن طاوس به دشمنی او نشان می‌دهد که او شیعه نبوده است.

مولی الوحید رحمه‌الله تلاش کرده است او را شیعه معرفی کند و به روایاتی استناد کرده که نشان‌دهنده امامت دوازده‌گانه است، اما این روایات در میان اهل سنت نیز نقل شده و دلالت بر شیعه بودن او ندارد؛ بنابراین احتمال شیعه بودن او پس از شهادت شیخ و ابن طاوس نادرست است.

در مجموع، احتمال دارد که او در ابتدا ناصبی و غالی بوده و در نهایت به کفر و دشمنی با اهل بیت رسیده باشد. همچنین در کتاب «مرآت العقول» آمده که او از اصحاب ابی‌الخطاب بوده و ربوبیت را قبول داشته و حتی ادعای نبوت کرده است.[۶]

کلام مرحوم خویی

ابن شهرآشوب درباره او گفته است: «الزهری عامل بنی امیه بود و مردی را به مجازات رساند که آن مرد در اثر آن مجازات فوت کرد. پس الزهری دچار اندوه و تنهایی شد و به غاری رفت و به مدت نه سال در آنجا ماند.»

وقتی علی بن حسین (علیه‌السلام) به حج رفت، به دیدار الزهری آمد و به او گفت: «من از نومیدی تو بیشتر از گناهت می‌ترسم، پس به خانواده‌ات بگو که به خانه بازگردی و دین خود را حفظ کنی.» الزهری پاسخ داد: «ای سرور من، از تو رهایی یافتم (و خدا بهتر می‌داند رسالت خود را کجا قرار دهد)» و سپس به خانه بازگشت و به علی بن حسین (علیه‌السلام) پیوست و از یاران او شد. به همین دلیل برخی از بنی‌مروان به او گفتند: «ای زهری، پیامبرت چه کرد؟» منظورشان علی بن حسین (علیه‌السلام) بود.

اگرچه الزهری از علما و دانشمندان اهل سنت به شمار می‌رود، اما از این روایت و دیگر روایات پیداست که او علی بن حسین (علیه‌السلام) را دوست داشت و به او احترام می‌گذاشت.

شیخ صدوق با سند خود از عمران بن سلیم نقل کرده است که: «الزهری هرگاه از علی بن حسین (علیه‌السلام) روایت می‌کرد، می‌گفت: زین‌العابدین علی بن حسین (علیه‌السلام) به من خبر داد.» سفیان بن عیینه پرسید: «چرا نمی‌گویی زین‌العابدین؟» او پاسخ داد: «چون از سعید بن مسیب شنیدم که از ابن عباس نقل می‌کرد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: روز قیامت منادی ندا می‌دهد: زین‌العابدین کجاست؟ و من می‌بینم فرزند علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السلام) که میان صفوف مردم گام برمی‌دارد.»

الزهری همچنین از سفیان بن عیینه نقل کرده است که به او گفته شد: «کسی که در دنیا زاهدترین مردم است، کیست؟» او پاسخ داد: «علی بن حسین (علیه‌السلام).»

او همچنین گفته است: «من علی بن حسین (علیه‌السلام) را ملاقات کردم و کسی بهتر از او ندیدم.»

روزی الزهری علی بن حسین (علیه‌السلام) را در شبی سرد و بارانی دید که دانه‌های آرد و هیزم بر پشتش بود و می‌رفت. الزهری پرسید: «ای فرزند رسول خدا، این چیست؟» علی بن حسین پاسخ داد: «می‌خواهم سفری کنم و توشه‌ای برای آن تهیه کنم.» الزهری گفت: «این غلام من است که بار تو را حمل می‌کند.» اما علی بن حسین نپذیرفت و گفت: «من بار تو را حمل می‌کنم تا تو را از آن رهایی دهم.» سپس افزود: «اما من خود را از آنچه مرا در سفرم نجات می‌دهد، رها نمی‌کنم.» سپس به الزهری گفت: «ای فرزند رسول خدا، من نمی‌دانم این سفر که از آن سخن می‌گویم چه اثری دارد.» الزهری گفت: «بله، آن سفر مرگ است و من برای آن آماده می‌شوم. آماده شدن برای مرگ یعنی دوری از حرام و بخشش و نیکی.» الزهری چندین روایت در کتاب‌های «الکافی»، «الفقیه» و «التهذیب» دارد.

با توجه به آنچه گفته شد، نسبت دشمنی به او که برخی شیخ ذکر کرده‌اند، ثابت نمی‌شود و ظاهراً نادرست است. تنها نکته باقی‌مانده این است که ابن داود مسلم بن شهاب الزهری را از ائمه حدیث نامیده و گفته است: «یکی از امامان حدیث است که کنیه‌اش ابوبکر است.» اما این اشتباه است، زیرا نام او محمد بن مسلم بن شهاب است، همان‌طور که شیخ صدوق در برخی نسخ الکافی تصریح کرده است. محمد بن یعقوب نیز با سند خود از معمر بن راشد، از الزهری محمد بن مسلم بن شهاب نقل کرده است که از علی بن حسین (علیه‌السلام) پرسید: «کدام عمل نزد خدا بهتر است؟» این روایت در الکافی آمده است. الزهری از علی بن حسین (علیه‌السلام) روایت کرده و معمر از او روایت گرفته است.[۷]

تحقیق مسأله

زهرى عمر خود را در كاخ‌هاى بنى اميه و در خدمت عبدالملك بن مروان، هشام بن عبدالملك و يزيد بن عبدالملك گذرانده است. به عبارت ديگر وى عالم دربار بوده است، از اين رو برخى او را عامل بنى اميه و برخى شرطه بنى اميه ناميده‌اند.

در مورد زهرى نوشته‌اند: لم يزل الزهرى مع عبدالملك، ثم مع هشام بن عبدالملك. وكان مع يزيد بن عبدالملك، وقد استقضاه، زهرى همواره، [در خدمت] عبدالملك و سپس، [در خدمت] هشام بن عبدالملك بود و هم‌چنين تا پايان عمر در خدمت يزيد بن عبدالملك بود. حاكم نيشابورى و ابن عساكر مى‌نويسند: كان يعمل لبني امية؛ او سرباز بنى اميه بود.

حضرت امام سجاد عليه السلام نامه‌اى به زهرى نوشته است. در بخشى از اين نامه خطاب به وى چنين مى‌فرمايد: واعلم أن أدنى ما كتمت وأخفّ‌ ما احتملت أن آنست وحشة الظالم وسهّلت له طريق الغيّ‌ بدّنوك منه حين دنوت وإجابتك له حين دعيت... جعلوك قطباً أداروا بك رحى مظالمهم وجسراً يعبرون عليك إلى بلاياهم وسُلّماً إلى ضلالتهم، داعياً إلى غيّهم، سالكاً سبيلهم... احذر فقد نُبّئت وبادر فقد اجِّلت... أمّا ترى ما أنت فيه من الجهل والغرّة وما النّاس فيه من البلاء والفتنة... أما بعد، فأعرض عن كلّ‌ ما أنت فيه حتّى تُلحَق بالصّالحين... مالك لا تَنتَبه من نعستك...؛

بدان كمترين چيزى كه پنهان كرده‌اى و دم فرو بسته‌اى آنست كه به همدمى ظالم در وحشت او تن داده‌اى و راه رسيدن به مقصود را براى وى آسان گردانيده‌اى چرا كه هر گاه تو را به حضور طلبيده به او نزديك شده‌اى و هر گاه به تو توجه كرده به وى پاسخ مثبت داه‌اى... تو را محور قرار داده‌اند كه آسياب ستمهايشان گرد تو مى‌چرخد و پلى قرار داده‌اند كه در گرفتاريهايشان از تو عبور مى‌كنند و تو را از نردبان گمراهى خود، دعوت كننده به پرچمشان و راهرو راهشان قرار داده‌اند... [از اين كار] پرهيز كن تا بالا روى و [در اين كار] عجله كن تا بزرگ شوى... آيا نمى‌بينى كه در جهل و غرور فرو رفته‌اى و مردم در سختى و گرفتارى واقع شده‌اند... امّا بعد پس از آن چه در آن هستى روى گردان تا به صالحان ملحق شوى... تو را چه مى‌شود كه از خواب بيدار نمى‌شوى....

(اين نامه از اهميت فوق العاده‌اى برخوردار است و در درجۀ بالاى فصاحت قرار دارد به همين جهت در منابع ذكر شده است. امّا برخى منابع جهت مخفى ساختن فضايل و مناقب اهل بيت عليهم السلام بدون ذكر نام نگارندۀ نامه فقط‍‌ متن آن را نقل كرده‌اند. غزالى در احياء العلوم ضمن اشاره به رفت و آمد زهرى با دستگاه بنى اميه مى‌نويسد: «كتب إليه اخ له في الدين» برادر دينى وى به او نوشت.)

زهرى از رجال صحاح سته است و ابن تيميه وى را اعلم از حضرت امام باقر عليه السلام مى‌داند! و البته از مثل ابن تيميه عجيب نيست كه سرباز بنى اميه را از اهل بيت رسول خدا عليهم السلام اعلم بداند![۸]


پانویس

  1. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۲۰۳.
  2. اسد الغابة: جلد ۱ صفحه ۳۰۸.
  3. الفصول المهمّة: صفحه ۲۴.
  4. تذکرة الحفّاظ: جلد ۱ صفحه ۹۶. دول الاسلام: حوادث سال ۱۲۴. طبقات الحفّاظ: صفحه ۴۲. مرآة الجنان: حوادث سال ۱۲۴.
  5. اسد الغابة: جلد ۱ صفحه ۳۰۸.
  6. تنقیح المقال في علم الرجال. جلد 3، مطبعة المرتضوية، صفحه 186.
  7. معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. جلد 17، صفحه 190
  8. جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، جلد ۱، صفحه ۲۷۰