مرگ و حیات به دست خداوند

مرگ و حیات به دست خداوند مفهومی برگرفته از قسمتی از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر است که در آن میرانندگی و زنده‌کنندگی از افعال مخصوص خداوند دانسته شده است.

میرانندگی و زنده‌کنندگی خداوند در همه مخلوقات جاری است. به این موضوع در آیات مختلف قرآن، از جمله آیه ۴۳ سوره ق، آیه ۱۵۶ آل عمران و آیه ۴۴ سوره نجم اشاره شده است.

محققان دو نوع زنده‌کردن و میراندن را تبیین کرده‌اند: یکی زنده‌کردن و میراندن حیوانی که تن زنده می‌شود و می‌رانده می‌گردد؛ دیگری زنده‌کردن و میراندن روحی انسانی است که روح با ایمان، تقوا و اعمال صالح زنده می‌شود و با شرک، کفر، ضلالت، فسق، فجور و طغیان می‌میرد.

مفهوم

میرانندگی و زنده‌کنندگی از افعال مخصوص خداوند دانسته شده است؛ مثل: خلق، رزق، صحت، مرض، غنا، فقر، عزت، ذلت و… مراد از زنده‌کنندگی افاضه روح است در بدن و از میرانندگی قبض و اخذ و اخراج روح است از بدن.[۱]

میرانندگی و زنده‌کنندگی خداوند در همه مخلوقات جاری است؛ در حیات جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی، ملکی، جنّی، آسمانی و زمینی.[۲] این موضوع در روایتی از امام حسین علیه السلام چنین مورد تأیید قرار گرفته است: أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتون، وأنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَون؛ اهل آسمان می‌میرند و اهل زمین باقی نمی‌مانند.[۳]

حیات هر چیزی به‌حسب خود او است: حیات جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی، ملکی حتی نفس ایجاد شیء احیاء شیء است و فانی‌کردن آن در میراندن آن است.[۴] این دو صفت از صفات ده‌گانه است که مختص به خداوند است. در باب توحید افعالی، خلق، رزق، زنده‌کردن، میراندن، غنا، فقر، عزت، ذلت، صحت، مرض و البته هر کدام اسباب و مقتضیاتی دارد بر حسب خود.[۵]

دلایل قرآنی

میرانندگی و زنده‌کنندگی توسط خداوند، که در این قسمت از خطبه غدیر مورد اشاره قرار گرفته، در آیاتی از قرآن مورد تأیید قرار گرفته است؛ از جمله:

  1.  إِنَّا نَحْنُ نُحْیی وَ نُمیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصیر؛ بی‌تردید ماییم که زنده می‌کنیم و می‌می‌رانیم و بازگشت به‌سوی ماست (ق:۴۳)؛
  2.  وَ اللَّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر؛ و خداست که زنده می‌کند و می‌می‌راند و خدا به آنچه انجام می‌دهید، بیناست (آل عمران:۱۵۶)؛
  3.  وَ أنَّهُ هُوَ أماتَ وَ أحْیا؛ و هم اوست که می‌می‌راند و زنده می‌گرداند (نجم:۴۴)؛
  4.  کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ؛ هر کسی مرگ را می‌چشد (آل عمران:۱۸۵)؛
  5.  کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ ۲۶ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ ۲۷ ؛ هر چه بر روی زمین است دستخوش فناست. و ذات پروردگار صاحب جلالت و اکرام توست که باقی می‌ماند (الرحمن:۲۶ و ۲۷)؛
  6.  ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذلِکَ لَمَیِّتُونَثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ تُبْعَثُونَ؛ و بعد از این همه شما خواهید مُرد. باز در روز قیامت زنده می‌گردید (مؤمنون:۱۵ و ۱۶).

زنده‌کردن و میراندن دائمی

زنده‌کردن و میراندن دائمی خداوند از سوی برخی محققان چنین تفسیر شده است: مَثلِ وجود ممکن و حیات حیّ، مانند نور برق و چراغ است: آنی معدوم می‌شود و موجود می‌گردد تا از مبدأ به او مدد برسد. تمام ممکنات دائماً در حال پوشیدن و کندن لباس حیات هستند. تا از مبدأ فیّاض افاضه می‌شود وجود پس از وجود به آنها می‌رسد.

اما چون افاضه دائمی است و این وجودات متصل به یکدیگر است توهّم می‌شود که یک وجود است؛ چنانچه در برق و نور این توهّم ایجاد می‌گردد؛ مانند چرخاندن آتش‌گردان که یک دائره آتش به نظر می‌آید با اینکه در هر آنی در یک نقطه دائره بوده است. پس خداوند دائماً افاضه زندگی و مرگ می‌کند و این منحصر به یک حیات و اماته نیست.

رشد اشیاء هم از همین باب است؛ مثل نطفه که لحظه به لحظه سیر تکاملی دارد تا به حدّ رشد برسد. تمام این سیر در تحت قدرت الهی است و همین نحو که در تکامل است در زوال هم هست. پس یک قوس صعودی هست و یک قوس نزولی: کل شیئ یرجع الی اصله؛ هر چیزی به اصل خود بازمی‌گردد تمام ممکنات سیر آنها از خداوند و به‌سوی خداوند است که مفاد  وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ همه به‌سوی او بازمی‌گردید (یونس:۵۶) است.[۶]

انواع زنده‌کردن و میراندن

محققان دو نوع زنده‌کردن و میراندن را تبیین کرده‌اند: یکی زنده‌کردن و میراندن حیوانی که تن زنده می‌شود و می‌رانده می‌گردد؛ دیگری زنده‌کردن و میراندن روحی انسانی است که روح با ایمان، تقوا و اعمال صالح زنده می‌شود و با شرک، کفر، ضلالت، فسق، فجور و طغیان می‌میرد.[۷]

پانویس

  1. اطیب البیان، ج‏۳، ص۲۴–۲۵.
  2. أطیب البیان، ج۱۱، ص۳۹۷–۳۹۸.
  3. تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۹.
  4. اطیب البیان، ج۶، ص۳۲۶.
  5. اطیب البیان، ج۶، ص۳۲۶.
  6. أطیب البیان، ج‏۶، ص۴۰۸.
  7. أطیب البیان، ج۱۲، ص۷۵.

منابع

  • أطیب البیان فی تفسیر القرآن؛ عبدالحسین طیب، تهران: انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
  • تاریخ الطبری؛ محمد بن جریر طبری، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا.