مسخره کردن خدا و پیامبر توسط منافقین
مسخره كردن خدا و رسول صلى الله عليه و آله توسط منافقين[۱]
از جمله آياتى كه در سفر حجةالوداع پس از اتمام اعمال حج و در مسير مكه تا غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود:
«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ. فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ. إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»[۲]:«قسم به پروردگارت از همه آنان سؤال خواهيم كرد درباره آن چه انجام مى دهند. پس با صداى بلند آن چه بدان مأمورى ابلاغ كن و از مشركين اعراض نما، و ما تو را از شرّ مسخره كنندگان حفظ مى كنيم» .
در مورد اين آيات دو نكته قابل توجه است:
خطر و مسخره كردن منافقين
نكته مهمى كه درباره غدير در اين مقطع بيان شده است اين كه در آيه مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ» . در اين آيه چهار نكته ظريف درباره ولايت به چشم مى خورد:
نكته اول: كلمه «اصدع» درباره ولايت به كار رفته در حالى كه در اكثر موارد از كلمه «بلِّغ» و نظاير آن استفاده شده است. «اصدع» به معناى اعلان با صداى بلند و ابلاغى است كه اطمينان از رسيدن خبر به مخاطبين در آن لحاظ شده باشد؛ و حقاً مراسم غدير اين گونه ابلاغ شد به طورى كه خبر آن تا دورترين نقاط جهان آن روز و امروز منتشر شد، و تا دوردست هاى زمان و در همه اعصار تاكنون پخش شده است.
نكته دوم: كلمه »تُؤْمَرُ« حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله است.
نكته سوم: «مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى توانند باشند؟ با توجه به اين كه پس از فتح مكه پيامبر صلى الله عليه و آله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر اسلام باطن شرک را حفظ كرده اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله شركتى داشته باشند.
نكته چهارم: كلمه «أَعْرِضْ» حاكى از بى توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.
وعده حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله
«إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» . چنان كه در اوايل خطابه غدير آمده، يكى از عمده ترين موانع بر سر راه ابلاغ ولايت در غدير حضور مسخره كنندگان اسلام از داخل مسلمين بود كه همان منافقين بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير فرمود: «از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا ... از حيله هاى مسخره كنندگان اسلام (المستهزئين بالاسلام) اطلاع دارم» .[۳]
در اين آيه خداوند صريحاً به پيامبرش وعده خنثى سازى توطئه هاى آنان و دفع خطر آنان را مى دهد؛ و عملاً هم برگزارى مراسم سه روزه در آرامش كامل و حفظ حضرت از خطر قتل در كوه هرشى[۴]، نشان داد كه وقتى ضمانت خداوند پشتوانه عمل باشد، هيچ قدرتى توان بر هم زدن آن را ندارد.
نكته ديگرى كه در متن حديث جلب توجه مى كند عبارت: «اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخَرِ سُورَةِ الْحِجْرِ» است. از اين جمله مى توان استفاده كرد كه آيات نازل شده در اين مورد همه آيات آخر سوره حجر است و اختصاص به چند آيه ذكر شده ندارد. دنباله آيات از آيه ۹۶ تا ۹۹ در توصيف استهزا كنندگان و آزار آنان نسبت به ساحت مقدس پيامبر صلى الله عليه و آله چنين است:
«الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّه إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ . وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ . وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» :
«كسانى كه خداى ديگرى در كنار خدا قرار مى دهند، كه به زودى خواهند دانست. ما خوب مى دانيم كه از آن چه مى گويند سينه ات به تنگ مى آيد. پس با حمد پروردگارت تسبيح بگو و از سجده كنندگان باش. و پروردگارت را عبادت كن تا برايت يقين حاصل شود».