مسخره کردن خدا و پیامبر توسط منافقین

از ویکی غدیر

مسخره كردن خدا و رسول ‏صلى الله عليه و آله توسط منافقين[۱]

  از جمله آياتى كه در سفر حجةالوداع پس از اتمام اعمال حج و در مسير مكه تا غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود:

«فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ. فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ. إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»[۲]:«قسم به پروردگارت از همه آنان سؤال خواهيم كرد درباره آن چه انجام مى ‏دهند. پس با صداى بلند آن چه بدان مأمورى ابلاغ كن و از مشركين اعراض نما، و ما تو را از شرّ مسخره كنندگان حفظ مى‏ كنيم» .

در مورد اين آيات دو نكته قابل توجه است:

خطر و مسخره كردن منافقين

نكته مهمى كه درباره غدير در اين مقطع بيان شده است اين كه در آيه مى ‏فرمايد: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ» . در اين آيه چهار نكته ظريف درباره ولايت به چشم مى‏ خورد:

نكته اول: كلمه «اصدع» درباره ولايت به كار رفته در حالى كه در اكثر موارد از كلمه «بلِّغ» و نظاير آن استفاده شده است. «اصدع» به معناى اعلان با صداى بلند و ابلاغى است كه اطمينان از رسيدن خبر به مخاطبين در آن لحاظ شده باشد؛ و حقاً مراسم غدير اين گونه ابلاغ شد به طورى كه خبر آن تا دورترين نقاط جهان آن روز و امروز منتشر شد، و تا دوردست‏ هاى زمان و در همه اعصار تاكنون پخش شده است.

نكته دوم: كلمه »تُؤْمَرُ« حاكى از مأموريت الهى ولايت است و صراحتى در نزول امر ولايت از جانب خدا بر پيامبرصلى الله عليه وآله است.

نكته سوم: «مُشْرِكين» در چنين موقعيتى چه كسانى مى ‏توانند باشند؟ با توجه به اين كه پس از فتح مكه پيامبر صلى الله عليه و آله معارضى از مشركين نداشت، منظور از مشركين يا منافقينى هستند كه با ظاهر اسلام باطن شرک را حفظ كرده ‏اند و يا كسانى هستند كه مايلند در خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله شركتى داشته باشند.

نكته چهارم: كلمه «أَعْرِضْ» حاكى از بى‏ توجهى و اعتنا نكردن است. يعنى اين امر پروردگار به قدرى مهم است كه در انجام آن به هيچ عكس العملى نبايد اعتنا كرد.

 وعده حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله

«إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» . چنان كه در اوايل خطابه غدير آمده، يكى از عمده ‏ترين موانع بر سر راه ابلاغ ولايت در غدير حضور مسخره كنندگان اسلام از داخل مسلمين بود كه همان منافقين بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير فرمود: «از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا ... از حيله ‏هاى مسخره كنندگان اسلام (المستهزئين بالاسلام) اطلاع دارم» .[۳]

در اين آيه خداوند صريحاً به پيامبرش وعده خنثى سازى توطئه ‏هاى آنان و دفع خطر آنان را مى ‏دهد؛ و عملاً هم برگزارى مراسم سه روزه در آرامش كامل و حفظ حضرت از خطر قتل در كوه هرشى[۴]، نشان داد كه وقتى ضمانت خداوند پشتوانه عمل باشد، هيچ قدرتى توان بر هم زدن آن را ندارد.

نكته ديگرى كه در متن حديث جلب توجه مى‏ كند عبارت: «اتاهُ جِبْرَئيلُ بِآخَرِ سُورَةِ الْحِجْرِ» است. از اين جمله مى ‏توان استفاده كرد كه آيات نازل شده در اين مورد همه آيات آخر سوره حجر است و اختصاص به چند آيه ذكر شده ندارد. دنباله آيات از آيه ۹۶ تا ۹۹ در توصيف استهزا كنندگان و آزار آنان نسبت به ساحت مقدس پيامبر صلى الله عليه و آله چنين است:

«الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّه إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ . وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ . وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» :

«كسانى كه خداى ديگرى در كنار خدا قرار مى‏ دهند، كه به زودى خواهند دانست. ما خوب مى ‏دانيم كه از آن چه مى ‏گويند سينه ‏ات به تنگ مى‏ آيد. پس با حمد پروردگارت تسبيح بگو و از سجده كنندگان باش. و پروردگارت را عبادت كن تا برايت يقين حاصل شود».

پانویس

  1. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۷۰.
  2. حجر /  ۹۲  - ۹۵.
  3. در اين باره مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۳۹ بخش ۲.
  4. در اين باره مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۳۹ بخش ۲.در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص۴۷۶،۲۳۵،۲۳۰،۲۱۷،۱۳۱،۱۰۸ و ج ۲ ص۴۰۶،۱۰۱ و ج ۳ ص ۷۷.