معیار مرحوم یا ملعون بودن
مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ اَطاعَ لَهُ؛
هرکس با او مخالفت کند ملعون است، و کسی که از او پیروی کند و او را تصدیق نماید مورد رحمت خداوند قرار گیرد. خداوند او و کسانی که سخن او را بشنوند و اطاعت کنند بیامرزد.
مرحوم یا ملعون بودن با محوریتِ قبول یا رد ولایت
پیامبر صلی الله علیه وآله در فراز انَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَ اماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَ الْانْصارِ … موضوع انتخاب و انتصاب امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیا ایشان علیهم السلام توسط خداوند را مطرح نموده و به صراحت تمام، واجب الاطاعه بودن را فقط به آنها نسبت میدهند و آنگاه دائرهٔ اطاعت کننده را همهٔ گروهها و اقشار بشریت معرفی مینمایند. با این بیان، دو نتیجه مهم را میتوان دریافت نمود که اولاً واجب الاطاعه بودن فقط منحصر به امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیا ایشان علیهم السلام است و غیر از آنها جایگاهی ندارند.
ثانیاً: بدون استثنا همهٔ افراد بشریت باید از آن بزرگواران اطاعت نمایند. آن قدر این موضوع مهم و ریشهای است که در فراز بعدی آن حضرت تمام اعتقاد خویش، در مورد مخالفین و تصدیق کنندگان را اینگونه بیان میفرمایند: مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ اطاعَ لَهُ[۱] هرکس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزیده است.
پیامبر صلی الله علیه وآله که خود «رحمة للعالمین» است و به فکر امت بعد از خود میباشد با این انذار و بشارت به تمام معنی امت بعد از خود را به دو گروه تقسیم میکند، گروه اول امّتی که ملعون هستند و گروه دوم امّتی که مرحوم هستند. امّت ملعون و مغضوب کسانی هستند که انتخاب و انتصاب را از جانب خداوند رد کرده و خودشان تصمیم به انتخاب و انتصاب در شورای شوم سقیفه میگیرند و اینگونه برای پیامبرشان وصی انتخاب میکنند و او را واجب الاطاعه معرفی مینمایند آنانی که تا به امروز خط بطلان بر کلام خداوند و رسولش در غدیر کشیده و اختصاص واجب الاطاعه بودن برای امیرالمؤمنین علیه السلام و جانشینانشان را نه تنها قبول ندارند، بلکه منتخبین در شورای سقیفه را مفترض الطاعه دانسته و از این هم پا فراتر گذاشته و منتخبین در غدیر توسط خداوند را مجبور به اطاعت از خودشان میکنند.
و اما امّت مرحومه گروهی هستند که پیرو انتخاب و انتصاب الهی و سفارش پیامبر صلی الله علیه وآله، ولایت اهل بیت علیهم السلام خاصه امیرالمؤمنین علیه السلام را قبول نمودهاند و از ایشان بدون چون و چرا اطاعت مینمایند؛ لذا در این فراز خطبه غدیر، پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه وآله گروه اول را از امت خویش خارج کرده و آنها را طرد مینمایند و رحمت خدا را از آنها برمیدارند و مورد لعن و نفرین قرار میدهند.
اما آنانکه محور اطاعت خویش را بر مبنای انتخاب و انتصاب الهی قرار میدهند، امّت خویش معرفی کرده و با عبارت مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَه تأیید میکنند. آنچه در مورد رحمت و غفران برای امّت پیامبر صلی الله علیه وآله در روایات آمده و بشارت داده شده است مربوط به همین امّت مرحومه میباشد که در خطبه غدیر بشارت آن داده شده است در مقابل برای منکرین ولایت همان امت غیر مرحومه در خطبه غدیر اینگونه آمده است: وَ لَنْ یَتُوبَ اللَّهُ عَلَی أحَدٍ أنْکَرَ وَلَایَتَهُ وَ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ حَتْماً عَلَی اللَّهِ أنْ یَفْعَلَ ذَلِکَ بِمَنْ خَالَفَ أمْرَهُ خداوند توبهٔ منکر ولایت او را نخواهد پذیرفت و او را هرگز نخواهد آمرزید و خداند بر خود حتمی قرار داده که چنین کاری نسبت به مخالف امامت او انجام دهد.
با قرار دادن این فراز در کنار آیه شریفه:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأصْلِحُوا بَیْنَ أخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون
؛[۲] در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید.» بنابراین میتوان دریافت که آنان که برادران دینی در قرآن معرفی شدهاند، همان امت مرحومه بوده و محور اخوت و برادری اقرار به «مفترض الطاعه» بودن امیرالمؤمنین علیه السلام و جانشینان آن حضرت میباشد.
امام عسکری علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل میکنند: فَأمَّا مَنْ قَوِیَتْ بَصِیرَتُهُ وَ حَسُنَتْ بِالْوَلَایَةِ لِأوْلِیَائِهِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أعْدَائِهِ مَعْرِفَتُهُ فَذَلِکَ أخُوکُمْ فِی الدِّینِ أمَسُّ بِکُمْ رَحِماً مِنَ الْآبَاءِ وَ الْأمَّهَاتِ کسی که بصیرت قوی و معرفت نیکو به ولایت اهل بیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آنها داشته باشد چنین کسی برادر دینی شماست و از پدران مادران به شما نزدیکتر است.[۳]
روایات «امّت مرحومه» در منابع حدیثی شیعه
در منابع حدیثی شیعی؛ سه دسته روایت درباره «مرحومه بودن» امت مسلمان یافت میشود:
۱: بر اساس نقلی خداوند به عیسی علیه السلام میفرماید: ای عیسی! من تو را به جانب خود بالا میبرم و در آخرالزّمان به زمین فرو میفرستم تا شگفتیهای امّت آن پیامبر را ببینی و آنها را بر دفع دجّال لعین کمک کنی، تو را در وقت نماز فرو میفرستم تا با ایشان نماز بخوانی. به راستی که آنها «امّت مرحومه» هستند.[۴]
۲: سلمان فارسی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل میکند: «در روز غدیر خم؛ شیاطین و سرکشان از اصحاب ابلیس رو به او کردند و گفتند: این امت، مورد رحمت قرار گرفته و حفظ شدهاند، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که پناه و امام بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد».[۵]
۳: ابنعباس، از رسول خدا صلی الله علیه وآله حدیثی را درباره فضیلت حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام نقل میکند که در بخشی از آن چنین آمده است: امت من با ولایت علی علیه السلام امت مرحومه شدهاند.[۶]
پانویس
- ↑ فراز مَلعون مَن خالَفَه، مَرحومٌ مَن تَبِعَه در منابع عامه: فرائد السمطین، ج۱، ص ۵۴، باب ۵، ح ۱۹، و ج۲، ص ۳۵، باب ۷، ح ۳۷۱؛ سمط النجوم العوالی، ج۳، ص۶۳، ح ۱۳۴؛ کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح ۳۲۹۱۰ و ص ۶۲۲، ح ۳۳۰۳۰؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص ۱۷۷، ح ۵۵۹۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ السراج المنیر، ج۲، ص ۴۵۸؛ الفردوس بمأثور الخطاب، ج۳، ص ۶۳، ح ۴۱۷۹؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص ۱۲۹و ۱۳۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۲۸۱ (ج ۲، ص۲۱۱، ح ۷۱۳) و ص۳۰۷–۳۰۶، ح ۷۹۴ و ۷۹۵)؛ نزل الابرار، ص۶۷، باب اول؛ سمط النجوم العوالی، ج۳، ص ۵۷، ح ۱۱۲؛ المناقب، خوارزمی، ص ۷۰، ح ۴۵، فصل ۶؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۶۸۰، ح ۱۱۶۲؛ الریاض النضرة، ج۲، ص ۲۸۵، باب ۴، فصل ۹؛ موضح اوهام الجمع و التفریق، ج۲، ص ۲۷۳ (علی بن الحزور)؛ مختصر اتحاف السادة المهرة، ج۹، ص ۱۸۹، ح۷۴۷۲؛ جامع الاحادیث، ج۹، ص ۱۸۳، ح ۲۷۹۱۰؛ کفایة الطالب، ص ۶۶، باب ۲؛ جواهر المطالب، ج۱، ص ۱۶۶، باب ۱۰؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص ۱۳۵–۱۳۴؛ مفتاح النجاء، ورقه ۵۱، باب ۳، فصل ۱۸؛ توضیح الدلائل، ورقه ۱۸۹، قسم دوم، باب ۸؛ الریاض النضرة، ج ۲، ص ۲۸۵، باب ۴، فصل ۹؛ وسیلة المآل، ص ۲۵۷، فصل ۴؛ معارج العلی، ص ۷۷، معراج ۶.
- ↑ حجرات/ ۱۰.
- ↑ [۳]. وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۲۲۹؛ تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، ص ۷۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۵۹ – ۱۶۰؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص ۲۷۳–۲۷۱. مشابه این روایت در برخی از منابع اهل سنت نیز وارد شده است. ر.ک. تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۷، ص ۳۸۲؛ قصص الأنبیاء، ج ۲، ص ۴۱۸ – ۴۱۹.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۳۴۴.
- ↑ الفضائل، ابن شاذان قمی، ص ۹.