مفهوم مبدء و معید بودن خداوند
مفهوم مبدء و معید بودن خداوند در خطبه غدیر از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله اشارهای با این حقیقت دانسته شده که خداوند هم آفریننده موجودات است و هم بازگشت آنان پس از مرگ بهسوی اوست.
درباره اسم ابتداکننده خداوند گفته شده که خداوند متعال در خلقت، ابتداکننده در عالم هستی بوده و از میان برندهٔ حقیقی همهٔ اشیاء است. او در خلقت خود نوآوری داشته، بهطوری که قبل آن خلقی نبوده است.
درباره پاره دوم این جمله از خطبه غدیر هم سه تفسیر ارائه شده از جمله اینکه یکی از اموری که در ید قدرت خداوند متعال میباشد، امر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیا طاهرین او میباشد؛ زیرا شروع آن با انتخاب و انتصاب الهی بوده و با دستور الهی به مرحله اجرا درآمد و سپس پیامبر صلی اله علیه و آله تا قیامت برای مردم دستور تبلیغ را صادر نمود.
آنگاه بازگشت و انتهای امر ولایت نیز با خداوند است؛ زیرا محاسبه هرگونه برخورد و عملکرد در مورد امر ولایت، در قیامت به امر الهی محقّق شده و نسبت به این موضوع از همه سؤال خواهد شد. در نتیجه خداوندی که دستور به اطاعت و فرمانبرداری از ائمهٔ غدیر داده خود نیز محاسبه آن را در قیامت به عهده خواهد داشت.
خداوند ابتداکننده و بازگرداننده و برگشت هر امری بهسوی اوست
گفته شده در این پاره از خطبهٔ غدیر پیامبر صلی اله علیه و آله دو موضوع اصلی یعنی پیدایش و شروع خلقت و همچنین بحث بازگشت هر امری بهسوی خداوند و بحث معاد را تذکر داده شده است.[۱]
ابتداکننده
درباره این اسم خداوند گفته شده که خداوند متعال در خلقت، ابتداکننده در عالم هستی بوده و از میان برندهٔ حقیقی همهٔ اشیاء است. او در خلقت خود نوآوری داشته، بهطوری که قبل آن خلقی نبوده است. البته در بحث ابتدا به خلقت در عالم تکوین طبق گفته صاحب نظران خلقت به دو دسته تقسیم میگردد:
- عالَم انوار و ارواح؛
- عالَم اجسام و مادیات.
گفته شده که ابتدا به شروع در خلقت «عالم انوار و ارواح» از حضرت محمد صلی اله علیه و آله بوده و مابقی اهل بیت علیهم السلام از نور وجودی این بزرگوار میباشند.[۲]
اما در عالم اجسام گفته شده که خلقت از آب شروع شده است. این آب از نور مقدس پیامبر صلی اله علیه و آله شروع گردیده است.[۳] البته، محمدباقر مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق)، محدث و فقیه شیعه، شروع در عالم اجسام را «هواء» بیان میکند که دیگر عناصر بعد از آن میباشد.[۴]
خداوند متعال در تمام امور انسانها، بهخصوص مؤمنان، ابتداکننده است، از اصل خلقت انسان گرفته تا بحث قبول ولایت و تحت تربیت قرار گرفتن. همچنین ابتدا به نیکی، کرم و تغذیه از طرف خداوند و از خداوند شروع شده و انسان در هر حالی که هست باید بداند که این الطاف از قبل به او شده است؛ همانگونه که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل میفرماید: یا مَنْ بَدَءَ خَلْقی وَ ذِکْری وَ تَرْبِیَتی وَ بِرّی وَ تَغْذِیَتی هَبْنی لاِبْتِداءِ کَرَمِکَ وَ سالِفِ بِرِّکَ بی؛ ای خدایی که در اول به خلقت وجودم سرافراز کردی و به لطف و کرم یاد فرمودی و به تربیت و نیکی پرورش دادی و به غذا از نخست عنایت داشتی، اینک به همان سابقه کرم و احسانی که قبل از این با من داشتی بر من ببخش.[۵]
بازگرداننده و برگشت هر امری بهسوی اوست
برخی محققان از کلمهٔ مُعیداً؛ بازگرداننده و همچنین عبارت وَ کُلُّ أمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ؛ و هر کاری بهسوی او بازمیگردد سه موضوع مهم را برداشت کردهاند:
- خداوند متعال خلقش را رها نکرده و دائماً تحت تربیت و ارادهٔ پروردگار بوده و مستقل نیستند. بهعنوان نمونه، موجودشدن و حیاتدادن بهدست خداوند است و هر لحظه اراده کند میتواند در آن تصرف کرده و باز پس گیرد؛ زیرا حیات، قدرت، مال و همهٔ داراییهای بشری اعتباری بوده و مالک حقیقی خداوند است. دیگر اینکه در تدبیر خداوند تمام مصالح و تدبیر امور برای موجودات و خلق خود بهدست اوست و به او بازمیگردد.
- یکی از امور که در رأس همه امور قرار داشته و ابتدا به آن و بازگشت و انتهای آن در ید قدرت خداوند متعال میباشد، امر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیا طاهرین او میباشد؛ زیرا شروع آن با انتخاب و انتصاب الهی بوده و با دستور الهی در ابلاغ با بیان یا اَیُّهَا الرَّسُول…؛ ای رسول… به مرحله اجرا درآمد و سپس پیامبر صلی اله علیه و آله تا قیامت با بیان فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ…؛ پس حاضران با غایبان ابلاغ نمایند… برای مردم دستور تبلیغ را صادر نمود. آنگاه بازگشت و انتهای این امر نیز با خداوند است؛ زیرا محاسبه هرگونه برخورد و عملکرد در مورد امر ولایت، در قیامت به امر الهی محقّق شده و نسبت به این موضوع از همه سؤال خواهد شد. در نتیجه خداوندی که دستور به اطاعت و فرمانبرداری از ائمهٔ غدیر داده خود نیز محاسبه آن را در قیامت به عهده خواهد داشت.
- با توجه به اینکه همهٔ عالم هستی ملک اوست، ارادهٔ خداوند در مسئلهٔ معاد حتمی بوده و بازگشت همه بهسوی خداوند خواهد بود. همانگونه که او مبدء (شروعکننده) به خلق بوده و هست پس از زمانی معین که در علم خداوند است با دمیدن صور اسرافیل احدی جز خداوند حیات نخواهد داشت. بعد از آن به آن زمانی که در علم خداوند است با دمیدهشدن مجدد صور همهٔ خلایق در عرصهٔ محشر در محضر خداوند متعال قیام خواهند کرد. این موضوع دوم اشاره به بحث اعتقادی معاد داشته همانگونه که خداوند میفرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ؛ همه از خداییم و بهسوی او بر میگردیم (بقره:۱۵۶). دیگر اینکه خداوند در بحث معاد و برگرداندن در عرصهٔ محشر قادر و تواناست؛ او کسی است که در بیان پیامبر صلی اله علیه و آله در غدیر با قدرت خود در خلقت مُبْدِئاً (شروعکننده) است و قطعاً با توانایی خویش مُعیداً (بازگرداننده) میباشد؛ زیرا هر کاری بهسوی او بازمیگردد کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ که این مطلب اشاره به کلام خداوند دارد که إِلَی اللَّهِ تَصیرُ الْأمُورُ؛ تمامکارها بهسوی خدا برمیگردد (شوری:۵۶).[۶]
آیات معاد در قرآن
در ذیل این قسمت از خطبه غدیر درباره معاد، برخی محققان گفتهاند که خداوند متعال در آیات متعددی مسئلهٔ اعتقادی معاد را متذکر شده و برگرداندن در عرصهٔ محشر با همان خصوصیات برای او دشوار نبوده همانگونه که خود در آیات مختلف استدلال کرده است:
- وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ ۷۸ قُلْ یُحْییهَا الَّذی أنْشَأها أوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ ۷۹ ؛ در حالی که آفرینش نخستین خود را از یاد برده برای ما مثلی زد [و] گفت: چه کسی این استخوانها را در حالی که پوسیدهاند، زنده میکند؟ بگو: همان کسی که نخستین بار آن را پدیدآورد. زندهاش میکند، و او به هر چیزی داناست (یس:۷۸ و ۷۹).
- أوَ لَیْسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأرْضَ بِقادِرٍ عَلی أنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ؛ آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید نمیتواند همانند آنان [انسانهای خاک شده] را بیافریند! آری [میتواند] و او آفریدگار داناست (یس:۸۱).
در ذیل این آیات چنین مطرح شده است: آیا کسی که بدون سابقه از ابتدا آفریده مهمتر و قدرتش بیشتر است یا کسی که از خلقشدههای سابق دوباره میخواهد برگرداند و اعاده کند؟ در قرآن کریم هرجا که میخواهد راجع به معاد استدلال کند، میفرماید: او اوّلین بار خلق کرده و دوباره برمیگرداند.
یکی از استدلالهای فطری و خیلی روشن قرآن کریم دربارهٔ اثبات معاد همین مسئله دانسته شده که چون خدا شروع کرده خدا هم دوباره اعاده میکند و برمیگرداند. در بسیاری از آیات قرآن، اشاره شده که خدایی که ذرّات وجود شما را خلق کرده، میداند که ذرّات وجود شما در خاک و در زمین کجاست و اینها را دوباره برمیگرداند و جمع میکند.
عبارت وَ کلُّ أَمْرٍ إِلَیهِ یعُودُ بهمعنای تمامکارها به خداوند برمیگردد و همه از اوست و با اوست و بهسوی اوست، ترجمان آیاتی از قرآن کریم است که میفرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ؛ همه از خداییم و بهسوی او بر میگردیم (بقره:۱۵۶) و و إِلَی اللَّهِ تَصیرُ الْأُمُورُ؛ تمامکارها بهسوی خدا برمیگردد (شوری:۵۳).[۷]
داستانهای معاد در قرآن
در ذیل این بخش از خطبه غدیر درباره معاد، به داستانهای معاد در قرآن نیز اشاره شده است: در طول رسالت انبیا معجزاتی رخ داده که خداوند متعال سادگی مسئلهٔ معاد و زندهنمودن و برگرداندن به حالت اولیه را برای انبیاء بهجهت ایجاد یقین به اثبات رسانده است؛ از جمله معجزه زندهکردن پرندگان برای حضرت ابراهیم علیه السلام و زندهکردن حضرت عُزیر علیه السلام و حیوانش پس از مرگ:
- وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی قالَ فَخُذْ أرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأتینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم؛ و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان ده که مردگان را چگونه زنده میکنی؟ [خدا] فرمود: آیا [به قدرتم نسبت به زندهکردن مردگان] ایمان نیاوردهای؟ گفت: چرا، ولی [مشاهده این حقیقت را خواستم] تا قلبم آرامش یابد. [خدا] فرمود: پس چهار پرنده بگیر و آنها را [برای دقت در آفرینش هر یک] به خود نزدیک کن، و [بعد از کشتن، ریزریزکردن و مخلوطکردنشان به هم] بر هر کوهی [در این منطقه] بخشی از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان که شتابان بهسویت میآیند و بدان که یقیناً خدا توانای شکستناپذیر و حکیم است (بقره:۲۶۰).
- أوْ کَالَّذی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أنَّی یُحْیی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أعْلَمُ أنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ؛ یا چون آن کسی که به دهکدهای گذر کرد، در حالی که دیوارهای آن بر روی سقفهایش فرو ریخته بود [و اجساد ساکنانش پوسیده و متلاشی به نظر میآمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده میکند؟ پس خدا او را صد سال میرانْد، سپس وی را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه] درنگ کردهای؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز درنگ کردهام. [خدا] فرمود: بلکه صد سال درنگ کردهای! به خوراکی و نوشیدنی خود بنگر که [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغییری نکرده، و به درازگوش خود نظر کن [که جسمش متلاشی شده، ما تو را زنده کردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی]، و تا تو را نشانهای [از قدرت و ربوبیّت خود] برای مردم [در مورد زندهشدن مردگان] قرار دهیم، اکنون به استخوانها [یِ درازگوشت] بنگر که چگونه آنها را برمیداریم و به هم پیوند میدهیم، سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. چون [کیفیتِ زندهشدنِ مردگان] بر او روشن شد، گفت: اکنون میدانم که یقیناً خدا بر هر کاری تواناست (بقره:۲۵۹).[۸]
پانویس
منابع
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.