نهی از منتنهادن بر پیامبر به خاطر اسلامآوردن
مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَیَّ بِاِسْلامِکُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَ یَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، اِنَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمِرْصادِ
ای مردم! بر من با اسلام خود منّت نگذارید و بر خداوند نیز منّت نگذارید که نتیجهاش تباهشدن اعمال شما و خشم خداوند و مبتلاشدن به شعلههایی از آتش و مس گداخته خواهد بود، بدون تردید پروردگار شما در کمینگاه است.
نهی از منتنهادن بر پیامبر به خاطر اسلامآوردن از جمله نکاتی است که پیامبر صلی الله علیه و آله با تکیه بر آیات قرآن در خطبه غدیر از آن نهی کرده و عاقبت دردناک آن در آخرت را خاطرنشان نموده است.
از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، قسمت اول این عبارات اشاره به آیه ۱۷ سوره حجرات دارد که درباره منتنهادن عدهای بر پیامبر صلی الله علیه و آله بهخاطر اسلامآوردن است. آنان معتقدند که خداوند بر نعمتهای خود بر بندگان منت ننهاده، ولی بر نعمت رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله بر آنان منت نهاده است.
از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، غدیر ادامه بعثت است و ادامهٔ منتی است که خداوند بر بندگان خویش دارد؛ زیرا شهادت آن پیامبر، اولاً، بنای بر تعطیلی تلاوت، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت نبود؛ ثانیاً، بنای برای ارسال نبی نیز نبود. بر این اساس، تداوم این فیض بهواسطه امامت نیز منتی است بر بندگان که تا قیامت ادامه خواهد داشت
برخی شارحان خطبه غدیر ظهور را نمود سوم منت الهی بر بندگانش دانستهاند؛ با این توضیح که ائمه غدیر علیهم السلام با توطئه و کینهٔ دشمنانشان نتوانستند اهداف خویش را کاملاً اجرا نمایند. بدین جهت، بشریت هر روز که میگذشت از اهداف الهی غدیر فاصله میگرفت تا اینکه بالاخره در زمان ظهور به امر الهی و بهدست آخرین وارث غدیر امام زمان علیه السلام اهداف غدیر محقق خواهد شد.
نهی از منتنهادن بر پیامبر
از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، قسمت اول این عبارات اشاره به آیه ۱۷ سوره حجرات دارد که خداوند میفرماید:
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین؛ از اینکه اسلام آوردهاند بر تو منّت مینهند. بگو: بهسبب اسلامتان بر من منّت ننهید؛ بلکه خداوند بدان علت که شما را به ایمان راهنمون گردیده است بر شما منّت مینهد، اگر راست میگویید
.
غرض از استدلال به این آیه آن دانسته شده که خداوند به شما توفیق مرحمت فرمود تا اسلام را اختیار کنید. پس به شکرانه این نعمت مطیع او باشید و دستوراتش را عملی سازید که شکر در همین است، اگر راست میگویید که مؤمن هستید. ولی اگر دروغ میگویید و بهظاهر مسلمانید و در قلب منتظر فرصت هستید که با اسلام مبارزه کنید و اسلام را فدای اغراض شخصی خود نمایید تا زیر پوشش آن به خواستههای دنیوی خود جامه عمل بپوشانید، ما را با شما کاری نیست و بدانید که عذاب خدا در کمین شما نشسته است.[۱]
نمود اول منت الهی: بعثت
برخی شارحان خطبه غدیر در ذیل این قسمت از خطبه بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله را نمودی از منت الهی بر بندگانش برشمردهاند؛ با این توضیح: خداوند متعال در قبال نعمتهایی که در دنیا و آخرت عطا فرموده فقط در یک مورد بر بندگان خویش منّت گذاشته است. نعمتهایی که در این دنیا خداوند به ما عطا فرموده قابل شمارش نیست. نعمتهای آخرت نیز در مقابل نعمتهای دنیا قابل مقایسه نیست.
نعمت بهشت و همهٔ آنچه خداوند مهیا ساخته است همهٔ اینها را خداوند همراه با منت نمیدهد، بلک جزای پروردگار است در مقابل آنچه بندگان انجام دادهاند. پس خداوند در نعمتها و پاداش اعمال نیک منت نگذاشته است: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُون؛ آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته میکنند، پاداشی است تمامناشدنی (فصلت:۸). خداوند فقط در قبال نعمتها شکر خواسته و امر به آن نموده است: وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ؛ نعمت خدا را شکر گزارید (نحل:۱۱۴)
اما خداوند در مورد بعثت و ارسال رسل بر مؤمنان منّت گذاشته است: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد (آل عمران:۱۶۴).
در این آیه، کسانی که ایمان آوردهاند و هدایت شدهاند را مخاطب قرار داده و رسماً منت خویش را اعلام میدارد. علت را نیز بیان میفرماید که در اصل بهواسطهٔ رسالتشان است که خداوند بر مؤمنان منت میگذارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله آیات الهی را تلاوت مینماید، آن هم تلاوتی که تا آن روز بر قلب کسی چنین آیاتی نازل نشده است.
آنگاه تزکیه مردم و تعلیم کتاب و حکمت را، که بر عهده دارد، انجام میدهد؛ یعنی، آشنایی و معرفت مؤمنان با آیات الهی و تزکیهٔ آنها و تعلیم کتاب و حکمت با رسول است. پس آنانی که حکمت و علم کتاب میآموزند و تزکیه میشوند از برکت بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله است، و خداوند متعال بر این موهبت منّت گذاشته است.
خداوند در آیهای دیگر میفرماید: یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقین؛ خداوند در مورد آنانی که بهخاطر اسلامآوردنشان بر پیامبر صلی الله علیه و آله منت میگذارند در این آیه بیان میفرماید که خداوند بر شما منّت دارد؛ زیرا این همه هدایتتان بهخاطر ایمان است (حجرات:۱۷).[۲]
نمود دوم منت الهی: غدیر
از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، غدیر ادامه بعثت است و ادامهٔ منتی است که خداوند بر بندگان خویش دارد؛ زیرا با بعثت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آل آیات الهی برای مردم تلاوت گردید و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت صورت گرفت؛ اما با شهادت آن حضرت، اولاً، بنای بر تعطیلی تلاوت، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت نبود؛ ثانیاً، بنای برای ارسال نبی نیز نبود.
بر این اساس، تداوم این فیض بهواسطه امامت نیز منتی است بر بندگان که تا قیامت ادامه خواهد داشت؛ زیرا:
- بعد از رسول صلی الله علیه و آله با نبود منصب امامت و وجود امام، در هر زمان احکام معطل مانده و رسالت همهٔ انبیاء خاصه خاتم النبیین صلی الله علیه و آله ناتمام خواهد ماند.
- فرصت رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تبیین آیات، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت کم بودهاست؛ پس وجود افرادی که به علم و عصمت پروردگار مجهز باشند و انتخابشده خداوند باشند لازم است.
- مگر چه تعدادی از مسلمانان تا آن زمان درک رسول خدا صلی الله علیه و آله نموده بودند. چون دین اسلام خاتم ادیان بوده و باید تا قیامت دین جدید و پیامبر جدیدی نیاید؛ بنابراین فقط تعداد محدودی از مردم و در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله او را ملاقات کردند و بهره بردهاند، اما بقیه انسانها محروم خواهند ماند. پس لازم است این فیض توسط اوصیاء او تا قیامت به مردم برسد.
- غزوات، درگیریها و مشکلات دیگر در این مدت ۲۳ سال اجازه تبیین همه این آیات، احکام و اخلاقیات را نمیداد؛ بنابراین موارد، خداوند روزی با عظمت را برای بقاء دین و رسالت با معرفی امامان هدایت توسط شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داد. آن روز را تعظیم فرمود و بزرگترین عید قرار داد تا اینکه نعمتی که در موضوع رسالت بر مؤمنان گذاشته بود تکمیل نماید؛ بر این اساس، پس از ابلاغ، خداوند این موضوع را تأیید کرد و در آیه اکمال فرمود: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً … ؛ یعنی خداوند متعال با معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام و تکمیل دین پس از بیعت بر مردم منت میگذارد.[۳]
نمود سوم منت الهی: ظهور
برخی شارحان خطبه غدیر ظهور را نمود سوم منت الهی بر بندگانش دانستهاند؛ با این توضیح که ائمه غدیر علیهم السلام با توطئه و کینهٔ دشمنانشان یکی پس از دیگری هدف تیغِ شمشیر یا ستم قرار گرفته و نتوانستند اهداف خویش را کاملاً اجرا نمایند. بدین جهت، بشریت هر روز که میگذشت از اهداف الهی غدیر فاصله میگرفت تا اینکه بالاخره در زمان ظهور به امر الهی و بهدست آخرین وارث غدیر امام زمان علیه السلام اهداف غدیر محقق خواهد شد.
امروز خداوند آخرین امام غدیر را در پس پرده غیبت حفظ نموده تا با ظهورش غدیر معنا پیدا کند و هدف رسالت انبیاء و بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله آشکار گردد؛ بنابراین، تحقق ظهور نیز همچون بحث رسالت منتی است که خداوند بر بندگانش نهاده و اگر ظهور نبود، غدیر نیز بینتیجه میماند و اگر غدیر نباشد، ظهور بیریشه خواهد بود.[۴]
منتگذارندگان جهنمی
برخی شارحان خطبه غدیر در ذیل این بخش از خطبه، برای روشنشدن اینکه کسانی که منّت میگذارند و عملشان باطل میشود در رأس چه کسانی هستند و مرتکب چه عملکردی شدهاند، به چهار آیه شریفه اشاره نمودهاند.
آنان با تکیه بر این آیات نشان دادهاند که ظالمترین افراد نزد پروردگار گروهی هستند که ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را کتمان کرده و آنگاه شعلهای از آتش و مس گداخته بر سر آنها ریخته خواهد شد و اینگونه خداوند در کمین آنهاست. این آیات چهارگانه از این قرار هستند:
- آیه اول: أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصاری قُلْ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ یا میگویید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ او یهودی یا نصرانی بودهاند. بگو: شما آگاهترید یا خداوند؟ و چه کسی ظالمتر است از کسی که شهادتی از خداوند نزد او کتمان شود؟ خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست (بقره:۱۴۰).
- آیه دوم: نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلی عَذابٍ غَلِیظٍ؛ آنان را زمان اندکی از نعمتها برخوردار میسازیم و سپس به عذاب غلیظی دچار مینماییم (لقمان:۲۴).
- آیه سوم: سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ… ۳۵ یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ۳۵ ؛ ای انس و جن! بهزودی به [حساب] شما میپردازیم… بر سر شما شرارههایی از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد، و [از کسی] یاری نتوانید طلبید (الرحمن:۳۱ و ۳۵).
- آیه چهارم: إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ؛ پروردگار تو در کمین است (فجر:۱۴).
از نظر موقعیت قرآنی، آیه ۱۴۰ سوره بقره درباره کسانی از یهود و نصاری است که درباره خدا با پیامبر صلی الله علیه و آله احتجاج میکنند و شواهد را کتمان میکنند. خداوند به آنان خطاب میکند: چه کسی ظالمتر است از آنکه شهادتی را نزد خدا کتمان مینماید؟
آیه سوره فجر در زمینه احوال قوم عاد، ثمود و فرعون است که در اثر کثرت فساد به تازیانه عذاب الهی گرفتار شدند. خداوند با یادآوری آنان میفرماید: «پروردگار تو در کمینگاه است».
آیه سوره لقمان از آیه ۲۲ آغاز میشود که خداوند مردم را در دو گروه معرفی مینماید. یکی مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ؛ هر که روی خویش به خدا کند و نیکوکار باشد (لقمان:۲۲) است که به عروة الوثقی متمسک شدهاند. دیگری کافران هستند که درباره آنان فَلا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ؛ نباید کفر او تو را غمگین گرداند (لقمان:۲۳) و إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ؛ بازگشتشان بهسوی ماست (لقمان:۲۲) فرموده و سپس میفرماید: «آنان را زمان کوتاهی از نعمتها برخوردار میکنیم و سپس به عذاب غلیظ میکشانیم».[۵]
پانویس
منابع
- شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
- شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.