وظیفه پیامبران از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر ابلاغ آشکار دانسته شده که درباره پیامبر اعلان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام تلقی شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله پس از معرفی امیرالمؤمنین و دوازده امام علیهم السلام، رسالت خود در تبلیغ را کامل اعلام کرد. در این مقطع با اقتباس از آیه ۱۸ عنکبوت، بیان نمود که وظیفه پیامبر تنها تبلیغ روشن است و بیش از آن تکلیفی ندارد.

از نگاه شارحان، پیامبر صلی الله علیه و آله تأکید می‌کند که گفتارش مأموریت الهی است و پذیرش یا رد آن، پذیرش یا رد حکم خداست. جمله: ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ در پایان دو آیه ۵۴ نور و ۱۸ عنکبوت آمده که هر دو بیانگر وظیفه پیامبران در ابلاغ آشکار پیام خدا، بی‌اعتنا به پذیرش یا مخالفت مردم است.

برخی شارحان خطبه غدیر معتقدند پیامبر صلی الله علیه و آله مأموریت اصلی خود را در ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین و امامان پس از او انجام داد. این فرمان ابتدا در مدینه نازل شد، در مکه تأکید گردید و در غدیر با هشدار نسبت به کوتاهی در تبلیغ، آشکارا بیان شد. حضرت در پایان خطبه چند بار بر ابلاغ رسالت تأکید کرد و با جمله: ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ مأموریت الهی خود را ختم نمود.

بستر بیان موضوع

برخی شارحان خطبه غدیر، بستر بیان موضوع این عبارت در خطبه غدیر را که مربوط به وظیفه پیامبران است چنین ترسیم کرده‌اند: خطبه از مراحل اصلی گذشته بود و خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله آسوده گشته بود؛ زیرا با معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام و اعلان امامت دوازده امام علیهم السلام بعد از خود رسالتی که از سوی پروردگار با امر آیه تبلیغ بر عهده او قرار گرفته بود، به انجام رسانده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله در چنین مقطعی اعلام می‌کند که من وظیفه الهی خود را انجام دادم و بیش از این از من خواسته نشده است؛ زیرا بر عهده رسول جز تبلیغ روشنگرانه چیزی نیست؛ پیامبر صلی الله علیه و آله این اعلام را با اقتباس بخشی از آیه ۱۸ سوره عنکبوت در کلام خود بیان می‌فرماید:  ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ .[۱]

معنای کلام نبوی

از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، معنای کلام پیامبر صلی الله علیه و آله این است که آنچه به شما گفته و می‌گویم بر اساس مأموریت الهی است و از پیش خودم نیست. پس اگر قبول کنید، حکم خدا را قبول کرده‌اید و اگر مخالفت کنید، با حکم خدا مخالفت نموده‌اید.

در این قسمت از خطبه عبارت  وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ  قسمتی از دو آیه در قرآن کریم است که در ذیل با ذکر هر دو آیه، نکاتی مورد اشاره قرار گرفته است:

  1. آیه ۵۴ سوره نور:  قُلْ أطِیعُوا اللَّهَ وَ أطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَولَّوْا فَإِنَّما عَلَیْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَیْکُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا، وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ؛ بگو: خدا و رسول را اطاعت نمایید. اگر روی گرداندند، بر اوست آنچه مکلف شده و بر شماست آنچه بر آن تکلیف شده‌اید، و اگر از او اطاعت کنید، هدایت می‌شوید و بر عهده رسول جز ابلاغ آشکار نیست .
  2. آیه ۱۸ سوره عنکبوت:  وَ إِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ؛ اگر تکذیب کنند، امت‌هایی قبل از شما تکذیب شده‌اند و بر عهده رسول جز ابلاغ آشکار نیست .

از نظر موقعیت قرآنی، مضمون این جمله در چندین آیه وجود دارد، ولی عین جمله ذکر شده در خطبه در انتهای دو آیه از قرآن دیده می‌شود. پس، یکی را به‌طور معین برای این مورد نمی‌توان تعیین کرد.

مورد اول در سوره نور است که آغاز آن امر به اطاعت خدا و رسول صلی الله علیه و آله و نهی از سرپیچی و رویگردانی از اوامر ایشان است. در این آیه مطیع‌بودن رمز هدایت دانسته شده است. در پایان آیه این اطاعت بلاغ مبین تلقی شده که رسولان در پیشگاه الهی انجام وظیفه می‌کنند.

دیگری در سوره عنکبوت است. آغاز آیه مربوط به تکذیب رسولان الهی است و اینکه نپذیرفتن سخنان انبیاء علیهم السلام تازگی ندارد و در همه امت‌های گذشته وجود داشته است. این بدان مبنا استوار است که پیامبران وظیفه رساندن حکم خدا را انجام می‌دهند، خواه مردم بپذیرند و خواه انکار نمایند.[۲]

بستر تاریخی دستور ابلاغ

از نظر برخی شارحان خطبه غدیر یکی از مطالبی که باید در ذیل این بخش از خطبه روشن گردد این است که آنچه تبلیغ آن در غدیر بر عهده پیامبر صلی الله علیه وآله گذارده شده چه بوده و چه زمانی به حضرت دستور تبلیغ آن داده شد و چگونه آن را ابلاغ فرمود که در این مقطع پایان مأموریت خود را با جمله  وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ  اعلام کرد.

دستور ابلاغ ولایت از مدینه به پیامبر صلی الله علیه و آله داده شد و سپس در مکه پس از اعمال حج به‌طور خاص مورد تأکید قرار گرفت؛ پس حضرت در همان‌جا دستور حضور مردم در غدیر را صادر کرد.[۳] در بین راه مکه تا غدیر سه مرتبه تأکید بر ابلاغ این پیام الهی امر را مؤکدتر نمود. پیامبر صلی الله علیه و آله در آغاز خطبه می‌فرماید: «آنچه بر من وحی شده ادا می‌نمایم برای آنکه مبادا اگر انجام ندهم، عذاب پروردگار بر من نازل شود؛ زیرا خداوند به من اعلام کرده که اگر آنچه در حق علی نازل کرده ابلاغ نکنم، رسالت او را نرسانده‌ام».[۴]

در قسمت دیگر می‌فرماید: خداوند به من وحی فرموده که «ای رسول ابلاغ کن آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است»؛ یعنی خلافت علی بن ابی‌طالب «و اگر انجام ندهی رسالت او را ابلاغ نکرده‌ای».[۵] پس از یادآوری خطر منافقان می‌فرماید: و با همه اینها، خدا از من راضی نمی‌شود مگر آنکه آنچه در حق علی نازل کرده ابلاغ نمایم.[۶] محتوای کامل پیامی که با این مقدمات ابلاغ شده از کلامی معلوم می‌شود که حضرت در اواخر خطبه به‌عنوان اقرار از مردم می‌خواهد که آن را تکرار کنند و به ابلاغ حضرت شهادت دهند؛ آنجا که می‌فرماید: همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و مطیعیم و سر تسلیم فرود می‌آوریم در برابر آنچه از پروردگارمان و پروردگارت رساندی و ابلاغ نمودی درباره اماممان علی امیرالمؤمنین و امامانی که از صلب او به دنیا می‌آیند.[۷] این جمله حضرت را می‌توان در امامت دوازده امام علیهم السلام خلاصه نمود.

در پایان بخش سوم خطبه می‌فرماید: بدانید که من ابلاغ نمودم، بدانید که من شنوانیدم، بدانید که من واضح نمودم[۸] و در پایان بخش چهارم می‌فرماید: خدایا تو را شاهد می‌گیرم که ابلاغ نمودم[۹] و در نسخه‌ای می‌فرماید: خدایا تو را شاهد می‌گیرم و تو در گواه‌بودن کافی هستی که من ابلاغ نمودم.[۱۰] سپس در پایان بخش پنجم می‌فرماید: ای مردم، من خدا را شاهد گرفتم (که اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه می‌فرماید:) رسالت خود را ابلاغ نمودم (که همان ولایت دوازده امام علیهم السلام). سپس حضرت بر رسالت خود مُهر پایانی می‌زند با عبارت قرآنی  وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ . بعد از این مورد، در اواسط بخش ششم نیز می‌فرماید: من رساندم آنچه مأمور به تبلیغش بودم.[۱۱]

باقی‌نماندن و عذر و بهانه برای کسی پس از ابلاغ ولایت

از نظر برخی شارحان خطبه غدیر، پس از خطبه جای عذر و بهانه‌ای برای کسی در رابطه با ولایت باقی نماند؛ در این باره روایاتی از معصومین علیهم السلام نقل شده است؛ از جمله:

  • «قالَتْ سلام الله علیها: إِلَيْكُمْ عَنِّي فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِيرِكُمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِيرِكُمْ، هَلْ تَرَکَ ابی یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْرٌ؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خطاب به مهاجرین و انصار کرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بی‌تفاوتی و سهل‌انگاری‌هایتان، عذری برای شما باقی نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم برای کسی جای عذری باقی گذاشت؟».[۱۲]
  • امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله تَرَکَ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ حُجَّةً وَ لَا لِقَائِلٍ مَقَالاً؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز عید غدیر خم برای هیچ‌کس جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشت».[۱۳]

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۷.
  2. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۷.
  3. بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۱.
  4. اسرار غدیر، ص۱۳۸، بخش۲.
  5. اسرار غدیر، ص۱۳۸، بخش۲.
  6. اسرار غدیر، ص۱۴۰، بخش۲.
  7. اسرار غدیر، ص۱۵۷، بخش۱۱.
  8. اسرار غدیر، ص۱۴۴، بخش۳.
  9. اسرار غدیر، ص۱۴۶، بخش۴.
  10. اسرار غدیر، ص۱۴۶، بخش۴، پاورقی۲ از نسخه «الف».
  11. اسرار غدیر، ص۱۴۹، بخش۶؛ غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۱۶–۱۱۹.
  12. الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۹؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۶۱، ح۹.
  13. الاحتجاج، ج۱، ص۷۴.

منابع

  • الاحتجاج؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.