پرش به محتوا

اتمام حجت های قرآنیِ غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۰: خط ۷۰:
پس بر اين اساس ولايت من ولايت الهى است، و عداوت با من برابر با دشمنى خداست. خداوند در آن روز اين آيه را نازل كرد كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».<ref>مائده /  ۳.</ref> پس ولايت من كمال دين و رضايت پروردگار تبارک و تعالى است.
پس بر اين اساس ولايت من ولايت الهى است، و عداوت با من برابر با دشمنى خداست. خداوند در آن روز اين آيه را نازل كرد كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً».<ref>مائده /  ۳.</ref> پس ولايت من كمال دين و رضايت پروردگار تبارک و تعالى است.


===  اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: سوره‏ اى از قرآن درباره من نازل شده است<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸.</ref>===
=== اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: سوره‏ اى از قرآن درباره من نازل شده است<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸.</ref>===
سقيفه هم حق اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را غصب كرد و هم مى ‏خواست براى خود حقى اثبات كند. اين بود كه گستاخانه آن حضرت را براى بيعت با ابوبكر دعوت كرد، و در اين باره تا آنجا پيش رفت كه حاضر شد با خليفه ساختگى به خانه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيايد!
[[سقیفه]] هم حق [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] را غصب كرد و هم مى ‏خواست براى خود حقى اثبات كند. اين بود كه گستاخانه آن حضرت را براى [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] دعوت كرد، و در اين باره تا آنجا پيش رفت كه حاضر شد با خليفه ساختگى به خانه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيايد!


همه اين التماس ‏ها براى رنگ قانونى دادن به عظيم ‏ترين غصب حق در عالم بود؛ كه غاصبين در اين باره آماده دروغ پردازى نيز بودند. كافى بود وقتى از خانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيرون آمدند به دروغ بگويند: على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام با ابوبكر بيعت كرد!!
همه اين التماس ‏ها براى رنگ قانونى دادن به عظيم ‏ترين غصب حق در عالم بود؛ كه غاصبين در اين باره آماده دروغ پردازى نيز بودند. كافى بود وقتى از خانه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيرون آمدند به دروغ بگويند: على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام با ابوبكر بيعت كرد!!
خط ۷۷: خط ۷۷:
لذا بايد اتمام حجتى بدون از دست دادن وقت انجام مى‏ شد تا هر اقدام غافلگيرانه‏ اى را خنثى كند، و حجتى قرآنى به ميان مى ‏آمد كه راه هر گونه حيله ‏اى را ببندد.
لذا بايد اتمام حجتى بدون از دست دادن وقت انجام مى‏ شد تا هر اقدام غافلگيرانه‏ اى را خنثى كند، و حجتى قرآنى به ميان مى ‏آمد كه راه هر گونه حيله ‏اى را ببندد.


اين بود كه وقتى ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت ‏هايى در اين باره بيرون آمدند، بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيشگيرى از توطئه‏ هاى پيش‏ ساخته سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:
اين بود كه وقتى ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت ‏هايى در اين باره بيرون آمدند، بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به [[مسجد]] آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيشگيرى از توطئه‏ هاى پيش‏ ساخته سقيفه بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود:


ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره ‏اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل‏ بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوى پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند.
ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من [[بیعت]] كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره ‏اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل‏ بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوى پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند.


=== '''اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى» درباره مسخره كنندگان غدير است<ref>كتاب سليم: حديث ۲۴۰.</ref>''' ===
=== اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى» درباره مسخره كنندگان غدير است<ref>كتاب سليم: حديث ۲۴۰.</ref>===
در زمانى كه دومين غاصب خلافت قدرتمند شده و بدعت گذارى‏ ها را آغاز كرده، پرده از گذشته و حال او برداشتن اتمام حجت عظيمى بود كه توسط اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و در حضور بنى‏ هاشم صورت گرفت. برخوردهاى مسخره ‏آميز غاصبين در غدير نقطه‏ اى بود كه هر بيننده ‏اى را متوجه توطئه ‏هاى آنان مى ‏كرد.
در زمانى كه دومين غاصب [[جانشین|خلافت]] قدرتمند شده و بدعت گذارى‏ ها را آغاز كرده، پرده از گذشته و حال او برداشتن [[اتمام حجت]] عظيمى بود كه توسط اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و در حضور بنى‏ هاشم صورت گرفت. برخوردهاى مسخره ‏آميز غاصبين در غدير نقطه‏ اى بود كه هر بيننده ‏اى را متوجه توطئه ‏هاى آنان مى ‏كرد.


اكنون روزى است كه به سابقه سوء آنان اشاره شود در حدى كه آيات قرآن در مذمت آنان نازل شده است. اين اتمام حجتى بود كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با گذشت سال‏ ها از غصب خلافت در زمان عمر در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله بيان فرمود، و در شمارش سابقه‏ هاى سوء دست اندركاران غصب خلافت فرمود: عمر بود كه در روز غدير خم وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله مرا براى ولايت نصب كرد، به رفيقش گفت: در اينكه كار پسر عمويش را بالا ببرد هيچ كوتاهى نمى كند؛ و ديگرى گفت: در اينكه بازوى پسر عمويش را بلند كند هيچ كوتاهى نمى‏ كند.
اكنون روزى است كه به سابقه سوء آنان اشاره شود در حدى كه آيات قرآن در مذمت آنان نازل شده است. اين اتمام حجتى بود كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با گذشت سال‏ ها از غصب خلافت در زمان عمر در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله بيان فرمود، و در شمارش سابقه‏ هاى سوء دست اندركاران غصب خلافت فرمود: عمر بود كه در روز غدير خم وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله مرا براى ولايت نصب كرد، به رفيقش گفت: در اينكه كار پسر عمويش را بالا ببرد هيچ كوتاهى نمى كند؛ و ديگرى گفت: در اينكه بازوى پسر عمويش را بلند كند هيچ كوتاهى نمى‏ كند.