۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref>رعد / ۲۴،۲۳. </ref><big>:</big> | «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref>رعد / ۲۴،۲۳. </ref><big>:</big> | ||
«بهشت هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى گردند و [[ملائکه]] از هر درى بر آنان وارد مى شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است» . | «بهشت هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى گردند و [[ملائکه]] از هر درى بر آنان وارد مى شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است». | ||
«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف / ۷۱. </ref><big>:</big> | «يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف / ۷۱. </ref><big>:</big> | ||
«كاسه هايى از طلا و ظرف هايى بر آنان گردانده مى شود كه در آنهاست آنچه دل ها بخواهد و چشم ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود» . | «كاسه هايى از طلا و ظرف هايى بر آنان گردانده مى شود كه در آنهاست آنچه دل ها بخواهد و چشم ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود». | ||
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است: | اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است: | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
فرمود: خوشا به حال كسى كه [[ولایت]] او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ هاى بهشت با جلالت برده مى شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده اند. | فرمود: خوشا به حال كسى كه [[ولایت]] او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ هاى بهشت با جلالت برده مى شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده اند. | ||
نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم تر و بزرگ تر است تأييد مى شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. [[ملائکه]] به آنان مى گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد» .<big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.</ref></big> | نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم تر و بزرگ تر است تأييد مى شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. [[ملائکه]] به آنان مى گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد».<big><ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.</ref></big> | ||
=== موقعيت تاريخى === | |||
آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه [[بیعت]] نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى شوند تا خيمه ها را جمع كنند و براى حركت به سوى [[مدینه]] نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. | |||
در چنين موقعيتى دوازده نفر از [[منافقین]] به رياست حارث فهرى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند. | |||
اينان با رگ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف [[خداوند]] اين دستور را به شما ابلاغ نمودم. | اينان با رگ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف [[خداوند]] اين دستور را به شما ابلاغ نمودم. |