حجةالوداع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸۳: خط ۲۸۳:
-  اصل لعن و نفرين بر كسانى كه پدرى غير از پدر حقيقى و يا مولايى جز مولايى حقيقى خود برگزينند.
-  اصل لعن و نفرين بر كسانى كه پدرى غير از پدر حقيقى و يا مولايى جز مولايى حقيقى خود برگزينند.


<br />مجالى نيست تا درباره همه اصول ياد شده به تفصيل سخن گفته شود. لذا به همين اندازه بسنده مى‏ كنيم.
مجالى نيست تا درباره همه اصول ياد شده به تفصيل سخن گفته شود. لذا به همين اندازه بسنده مى‏ كنيم.


البته سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اصول و قوانين ياد شده محدود به همين چند فقره خطبه حجةالوداع نيست.
البته سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله درباره اصول و قوانين ياد شده محدود به همين چند فقره خطبه حجةالوداع نيست.
خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:
از موارد كليدى در واقعه حجةالوداع و بالطبع [[غدیر]]، بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى در حجةالوداع است.
از موارد كليدى در واقعه حجةالوداع و بالطبع [[غدیر]]، بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى در حجةالوداع است.


اينكه هنگامى كه حضرت جبرئيل امين به همراه آيه تبليغِ ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نازل شد، وضعيت سياسى در اين برهه از زمان چگونه بود؟ خصوصاً در همان ايامى كه رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله دعوت كنندگان خود را به سوى مردم گسيل داشته بودند، تا آنان را به آمدن به حجةالوداع فرا بخوانند؟
اينكه هنگامى كه حضرت [[جبرئیل]] امين به همراه آيه تبليغِ ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نازل شد، وضعيت سياسى در اين برهه از زمان چگونه بود؟


مى‏ بينيم كه نشانه‏ اى مهم و اصلى وجود دارد كه از اين وضعيت و حقيقت بى‏ غبار پرده برمى ‏دارد، و آن اينكه رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله از جبرئيل درخواست مى ‏كنند تا خداوند متعال براى ايشان نوعى عصمت از جانب مردم قرار دهد و شرّ آنها را كفايت كند. آن حضرت به اين امر اميد بسته بودند ، و چه بسا كه اين بازدارندگى از جانب حق به ایشان داده نمى ‏شد. در اين صورت هم ايشان چاره ‏اى جز تبليغ ولايت نداشتند.
خصوصاً در همان ايامى كه رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله دعوت كنندگان خود را به سوى مردم گسيل داشته بودند، تا آنان را به آمدن به حجةالوداع فرا بخوانند؟
 
مى‏ بينيم كه نشانه‏ اى مهم و اصلى وجود دارد كه از اين وضعيت و حقيقت بى‏ غبار پرده برمى ‏دارد، و آن اينكه رسول‏ الله‏ صلى الله عليه و آله از جبرئیل درخواست مى ‏كنند تا خداوند متعال براى ايشان نوعى عصمت از جانب مردم قرار دهد و شرّ آنها را كفايت كند. آن حضرت به اين امر اميد بسته بودند ، و چه بسا كه اين بازدارندگى از جانب حق به ایشان داده نمى ‏شد. در اين صورت هم ايشان چاره ‏اى جز تبليغ ولايت نداشتند.


ولى مسئله اين است كه:
ولى مسئله اين است كه:


چرا رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله از خداوند تبارك و تعالى چنين عصمت و بازدارندگى ‏اى را طلب كردند؟
چرا [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول ‏الله ‏صلی الله علیه و آله]] از خداوند تبارک و تعالى چنين [[عصمت]] و بازدارندگى ‏اى را طلب كردند؟


مگر مردم مسلمان نبودند؟
مگر مردم مسلمان نبودند؟
خط ۳۴۳: خط ۳۴۵:
و چرا حضرت از خدا مى‏ خواستند كه ایشان را از شرّ مردم مصون سازد؟
و چرا حضرت از خدا مى‏ خواستند كه ایشان را از شرّ مردم مصون سازد؟


تا جايى كه گويى اين درخواست حضرت نزديك بود به آرزويى دشوار و دور از دسترس تبديل شود! چرا كه آن حضرت سه بار اين تقاضا را از حضرت حق نمود، و تقريباً ده روز انتظار كشيدند و منتظر فرمان حق بودند.
تا جايى كه گويى اين درخواست حضرت نزديک بود به آرزويى دشوار و دور از دسترس تبديل شود! چرا كه آن حضرت سه بار اين تقاضا را از حضرت حق نمود، و تقريباً ده روز انتظار كشيدند و منتظر فرمان حق بودند.
 
پيش از آنكه به اين پرسش ‏ها پاسخ دهيم، ناچاريم كمى به عقب برگرديم تا:
 
اولاً وضعيت اين مسلمانان و جهت گيریشان را در قبال رسالت و رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله بررسى كنيم.
 
در مرحله دوم بنگريم كه وضعيت و جايگاه آن حضرت نسبت به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام - كه جبرئيل امين براى نصب ايشان به عنوان ولىّ مسلمانان و ابلاغ اين امر به آنها نازل شده بود - چگونه بوده است؟


پيش از آنكه به اين پرسش ‏ها پاسخ دهيم، ناچاريم كمى به عقب برگرديم تا: اولاً وضعيت اين مسلمانان و جهت گيریشان را در قبال رسالت و رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله بررسى كنيم.
اما پيش از هر چيز بهتر است با هم آيات نازل شده در اين واقعه را با هم بخوانيم: آيات ۶۶ و ۶۷ و ۶۸ سوره مائده، خصوصاً آيه وسط - آيه ۶۷ - يعنى آيه بلاغ و تبليغ. لازم است تعمق و تأمل كنيم كه اين آيات چه اسرارى در دل خود دارد:


در مرحله دوم بنگريم كه وضعيت و جايگاه آن حضرت نسبت به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -  كه جبرئيل امين براى نصب ايشان به عنوان ولىّ مسلمانان و ابلاغ اين امر به آنها نازل شده بود -  چگونه بوده است؟
«وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ»:


اما پيش از هر چيز بهتر است با هم آيات نازل شده در اين واقعه را با هم بخوانيم: آيات ۶۶ و ۶۷ و ۶۸ سوره مائده، خصوصاً آيه وسط  -  آيه ۶۷ -  يعنى آيه بلاغ و تبليغ. لازم است تعمق و تأمل كنيم كه اين آيات چه اسرارى در دل خود دارد:
و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى‏ كردند قطعاً از بالاى سرشان (بركات آسمانى) و از زير پاهايشان (بركات زمينى) برخوردار مى‏ شدند از ميان آنان گروهى ميانه‏ رو هستند و بسيارى از ايشان بد رفتار مى‏ كنند.


«وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ» : و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى‏ كردند قطعاً از بالاى سرشان (بركات آسمانى) و از زير پاهايشان (بركات زمينى) برخوردار مى‏ شدند از ميان آنان گروهى ميانه‏ رو هستند و بسيارى از ايشان بد رفتار مى‏ كنند.
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»:


«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» : اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده ‏اى و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى ‏دارد خدا گروه كافران را هدايت نمى‏ كند.
اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده ‏اى و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى ‏دارد خدا گروه كافران را هدايت نمى‏ كند.


«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» : بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ‏ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»:
 
بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ‏ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور.


لازم است به نكاتى كه در آيات سه گانه فوق آمده توجه كنيم، تا نسبت به آن شناخت و معرفت بيشتر پيدا كنيم:
لازم است به نكاتى كه در آيات سه گانه فوق آمده توجه كنيم، تا نسبت به آن شناخت و معرفت بيشتر پيدا كنيم:
خط ۳۶۱: خط ۳۷۱:
لازم است به تكرار جمله «مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ»، «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ» براى مسلمانان، يهود و مسيحيان توجه كنيم.
لازم است به تكرار جمله «مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ»، «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ» براى مسلمانان، يهود و مسيحيان توجه كنيم.


آنچه در اين عبارات قابل توجه است اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»» مأمور شده، بدون آنكه نامى از قرآن در كنار اين فرمان بيايد. چنانكه در آيه قبل و بعد چنين است. ولى اين تبليغ به انتها و سرانجام رسالت گره زده شده، و جلوگيرى از شرّ مردم و كفايت شرّ ايشان به همراه آن نازل شده است.
آنچه در اين عبارات قابل توجه است اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله به تبليغ «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»» مأمور شده، بدون آنكه نامى از قرآن در كنار اين فرمان بيايد. چنانكه در آيه قبل و بعد چنين است.
 
ولى اين تبليغ به انتها و سرانجام رسالت گره زده شده، و جلوگيرى از شرّ مردم و كفايت شرّ ايشان به همراه آن نازل شده است.
 
نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود.
 
اين مى‏ رساند كه آنچه به زودى در ميان مردم [[تبلیغ]] مى‏ گردد آنان را بر مى ‏انگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مى ‏افزايد، و آنان و [[یهود]] در يک مرتبه قرار دارند.
 
اين امر با وضوح بسيار بيان مى‏ كند كه اين تبليغ همانا امرى است سياسى، كه به حفظ رسالت و عمل به احكام آن پس از رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله مرتبط است؛ و آن امر [[جانشین|خلافت و جانشينى]] است.
 
چنانكه قرآن در آيات ۶۶ و ۶۸ به اين حقيقت اشاره دارد، كه بايد امرى ديگر به غير از تورات و انجيل به همراه آن دو اقامه و برپا شود؛ و آن چيزى است كه از جانب پروردگارشان بر ايشان نازل شده، و آن همانى است كه در آيه ۶۷ مورد نظر بوده و بدان عنايت شده است؛ يعنى امر ولايت على بن ابى‏ طالب و اولاد طاهرينش‏ان عليهم السلام.


نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مى‏ رساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبلیغ مى‏ گردد آنان را بر مى ‏انگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مى ‏افزايد، و آنان و يهود در يك مرتبه قرار دارند.
در آيه ۶۸ آمده است: «و ليزيدنَّ كثيراً منهم» تا پايان آيه. با دقت در اين قسمت آيه درمى‏ يابيم كه در آن سرّى هست؛ سرّى كه ميان امت [[اسلام]] و يهود و [[مسیحیان|نصاری]] مشترک است.


اين امر با وضوح بسيار بيان مى‏ كند كه اين تبليغ همانا امرى است سياسى، كه به حفظ رسالت و عمل به احكام آن پس از رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله مرتبط است؛ و آن امر خلافت و جانشينى است. چنانكه قرآن در آيات ۶۶ و ۶۸ به اين حقيقت اشاره دارد، كه بايد امرى ديگر به غير از تورات و انجيل به همراه آن دو اقامه و برپا شود؛ و آن چيزى است كه از جانب پروردگارشان بر ايشان نازل شده، و آن همانى است كه در آيه ۶۷ مورد نظر بوده و بدان عنايت شده است؛ يعنى امر ولايت على بن ابى‏طالب و اولاد طاهرينش‏ان عليهم السلام.
پيش از بيان آن، باز مى‏ گرديم به بحث از حالت سياسى مسلمانان، تا جهت‏ گيرى سياسى ايشان را بشناسيم، و وقايعى را كه در آن دوره سرنوشت‏ ساز از تاريخ اسلام رخ داد دريابيم.


در آيه ۶۸ آمده است: «و ليزيدنَّ كثيراً منهم» تا پايان آيه. با دقت در اين قسمت آيه درمى‏ يابيم كه در آن سرّى هست؛ سرّى كه ميان امت اسلام و يهود و نصارى مشترك است.
بدانيم كه چگونه [[منافقین]] و مسلمان‏ نماها به صورت جدى و مستقيم در اين وقايع نقش داشتند، و در روز غدير ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را رد كرده و كنار گذاشتند.


پيش از بيان آن، باز مى‏ گرديم به بحث از حالت سياسى مسلمانان، تا جهت‏ گيرى سياسى ايشان را بشناسيم، و وقايعى را كه در آن دوره سرنوشت‏ ساز از تاريخ اسلام رخ داد دريابيم. بدانيم كه چگونه منافقين و مسلمان‏ نماها به صورت جدى و مستقيم در اين وقايع نقش داشتند، و در روز غدير ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را رد كرده و كنار گذاشتند.
سياق اين آيات بر اين دلالت دارد كه اگر اهل كتاب تورات و انجيل و جانشينى جانشينان انبياء عليهم السلام را - كه در كتب آسمانى بدان تصريح شده بود - مى ‏پذيرفتند و بر پا مى‏ داشتند، [[نعمت]] و [[برکت]] الهى آنها را فرا مى‏ گرفت و بركت و آسايش سرزمينشان را در بر مى ‏گرفت.


سياق اين آيات بر اين دلالت دارد كه اگر اهل كتاب تورات و انجيل و جانشينى جانشينان انبياء عليهم السلام را -  كه در كتب آسمانى بدان تصريح شده بود -  مى ‏پذيرفتند و بر پا مى‏ داشتند، نعمت و بركت الهى آنها را فرا مى‏ گرفت و بركت و آسايش سرزمينشان را در بر مى ‏گرفت.
اما ايشان ابا كردند و جانشينان [[عیسی علیه السلام|حضرت عیسی]] و [[موسی علیه السلام|موسی‏ علیهما السلام]] را كنار زدند و نپذيرفتند.


اما ايشان ابا كردند و جانشينان حضرت عيسى و موسى‏ عليهما السلام را كنار زدند و نپذيرفتند. سپس قرآن كريم به پيامبر صلى الله عليه و آله توجه مى‏ نمايد و اهميت تبليغ اين آيات را براى ایشان تاكيد مى‏ كند، و تصريح مى ‏كند كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد رسالت به مقصود خود نخواهد رسيد. گويا اگر على‏ عليه السلام را به عنوان فرمانروا و وصى و رهبر بعد از خود برنگزيند اصلاً قرآن و اسلام را تبليغ نكرده و به مردم نرسانده است!
سپس قرآن كريم به پيامبر صلى الله عليه و آله توجه مى‏ نمايد و [[اهمیت]] تبليغ اين آيات را براى ایشان تاكيد مى‏ كند، و تصريح مى ‏كند كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد رسالت به مقصود خود نخواهد رسيد.
 
گويا اگر على‏ عليه السلام را به عنوان فرمانروا و وصى و رهبر بعد از خود برنگزيند اصلاً قرآن و [[اسلام]] را تبليغ نكرده و به مردم نرسانده است!


سپس در آيه ۶۸ قرآن كريم، براى بار ديگر اهل كتاب را مخاطب قرار مى‏ دهد و مى‏ فرمايد كه آنها تا زمانى كه شريعت تورات و انجيل را اقامه نكرده ‏اند و جانشينان حضرت عيسى و موسى‏ عليهما السلام را نپذيرفته‏ اند، هيچ بهره ‏اى از دين ندارند.
سپس در آيه ۶۸ قرآن كريم، براى بار ديگر اهل كتاب را مخاطب قرار مى‏ دهد و مى‏ فرمايد كه آنها تا زمانى كه شريعت تورات و انجيل را اقامه نكرده ‏اند و جانشينان حضرت عيسى و موسى‏ عليهما السلام را نپذيرفته‏ اند، هيچ بهره ‏اى از دين ندارند.


سپس بلافاصله و در پى اين مطلب مى‏ فرمايد كه اين منافقين وارد خط و طريقت رسالت محمدى نشده ‏اند، چرا كه اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را به عنوان ولى و امام نپذيرفته‏ اند. اين يعنى وارد شدن منافقين در معركه جدال اسلامى؛ آن هم به صورت مستقيم.
سپس بلافاصله و در پى اين مطلب مى‏ فرمايد كه اين [[منافقین]] وارد خط و طريقت رسالت محمدى نشده ‏اند، چرا كه اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را به عنوان ولى و امام نپذيرفته‏ اند.
 
اين يعنى وارد شدن منافقين در معركه جدال اسلامى؛ آن هم به صورت مستقيم.


در واقع منصوب نمودن على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام اندرون آنان را هويدا كرد و برانگيخت ، به حدى كه سركشى و كفر و دشمنى ايشان را افزود، و چگونه در وقايع پس از آن وارد شدند و با هم ‏انديشى و همكارى با دوستان خود هدف و آرمان‏ هاى پليد خود را اجرا كردند. در واقع مكر و نيرنگ و دشمنى‏ شان با رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله و رسالت حضرت و نيز با ولىّ و جانشين آن حضرت كاملاً آشكار گشت.
در واقع منصوب نمودن على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام اندرون آنان را هويدا كرد و برانگيخت، به حدى كه سركشى و كفر و دشمنى ايشان را افزود، و چگونه در وقايع پس از آن وارد شدند و با هم ‏انديشى و همكارى با دوستان خود هدف و آرمان‏ هاى پليد خود را اجرا كردند. در واقع مكر و نيرنگ و دشمنى‏ شان با رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله و رسالت حضرت و نيز با ولىّ و جانشين آن حضرت كاملاً آشكار گشت.


در اينجا جبهه ‏گيرى و جهت‏ گيرى مسلمانان در برابر رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله و رسالت اسلامى را در [[قرآن]] واكاوى مى ‏كنيم:
در اينجا جبهه ‏گيرى و جهت‏ گيرى مسلمانان در برابر رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله و رسالت اسلامى را در [[قرآن]] واكاوى مى ‏كنيم:


قرآن خبر مى‏ دهد كه حال و وضعيت امت اسلام از نظر كفر و ايمان نسبت به شريعت همچون امت‏هاى پيشين است؛ يعنى در ميان مسلمانان نيز منافقان و طمع‏ كاران و فرصت‏ طلبان و چاپلوسان و نوكيسه‏ گان و تازه به دوران رسيدگان و كافران وجود داشته‏ اند.
قرآن خبر مى‏ دهد كه حال و وضعيت امت اسلام از نظر [[کفّار|کفر]] و [[ایمان]] نسبت به شريعت همچون امت ‏هاى پيشين است؛ يعنى در ميان مسلمانان نيز منافقان و طمع‏ كاران و فرصت‏ طلبان و چاپلوسان و نوكيسه‏ گان و تازه به دوران رسيدگان و كافران وجود داشته‏ اند.


قرآن كريم در آيات بسيارى به اين دسته‏ هاى گمراه از امت -  كه تعدادشان نيز بسيار بوده -  اشاره فرموده است؛ خداوند متعال مى ‏فرمايد:
قرآن كريم در آيات بسيارى به اين دسته‏ هاى گمراه از امت -  كه تعدادشان نيز بسيار بوده -  اشاره فرموده است؛ خداوند متعال مى ‏فرمايد: