متن و ترجمه خطبه غدیر به زبان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:


== ترجمه فارسى ==
== ترجمه فارسى ==
كليه ترجمه‏ هاى خطبه، طبق روايت كتاب ‹[[احتجاج|‹احتجاج]]››است، ولى ترجمه حاضر پس از مقابله و تنظيم متن عربى از نُه كتابى كه ذكر شد انجام گرفته است و حاوى اضافات و تغييراتى در عبارات است كه از نظر علم حديث و نيز در جنبه ‏هاى عقيدتى شامل نكات قابل ملاحظه‏اى است.
كليه ترجمه‏ هاى خطبه، طبق روايت كتاب ‹[[احتجاج|‹احتجاج]]››است، ولى ترجمه حاضر پس از مقابله و تنظيم متن عربى از نُه كتابى كه ذكر شد انجام گرفته است و حاوى اضافات و تغييراتى در عبارات است كه از نظر علم حديث و نيز در جنبه ‏هاى عقيدتى شامل نكات قابل ملاحظه‏ اى است.


اين ترجمه مطابق متن عربى -  كه در بخش ششم مى‏آوريم -  در يازده بخش تنظيم شده و در اول هر بخش عنوانى دارد.
اين ترجمه مطابق متن عربى -  كه در بخش ششم مى ‏آوريم -  در يازده بخش تنظيم شده و در اول هر بخش عنوانى دارد.
 
 
در روش ترجمه سعى شده مفاهيم والايى كه »خطبه غدير« در برگيرنده آن است به طور روشن بيان شود، و در عين حال از ترجمه تحت اللفظى هم فاصله زيادى نگيرد. البته نظر به اهميت خطبه، فهم دقيق بعضى موارد آن احتياج به تفسير دارد كه در بخش هشتم اين كتاب تا حدى تبيين شده است.


در روش ترجمه سعى شده مفاهيم والايى كه‹‹خطبه غدير››در برگيرنده آن است به طور روشن بيان شود، و در عين حال از ترجمه تحت اللفظى هم فاصله زيادى نگيرد. البته نظر به اهميت خطبه، فهم دقيق بعضى موارد آن احتياج به تفسير دارد كه در بخش هشتم اين كتاب تا حدى تبيين شده است.


آيات قرآنى موجود در متن خطبه، به صورت عربى و سپس ترجمه آن آمده است.
آيات قرآنى موجود در متن خطبه، به صورت عربى و سپس ترجمه آن آمده است.


جمله‹‹صلى الله عليه وآله››و‹‹عليه السلام››در مواردى كه يقيناً در كلام حضرت نبوده ذكر نمى ‏شود.


جمله »صلى الله عليه وآله« و »عليه السلام« در مواردى كه يقيناً در كلام حضرت نبوده ذكر نمى‏شود.
كلمه‹‹معاشر الناس››و‹‹ألا››كه در خطبه زياد به كار رفته است، چون معادل فارسى جالبى ندارد، اولى را به عنوان‹‹اى مردم››و دومى را به عنوان‹‹بدانيد كه››ترجمه كرديم.
 
 
كلمه »معاشر الناس« و »ألا« كه در خطبه زياد به كار رفته است، چون معادل فارسى جالبى ندارد، اولى را به عنوان »اى مردم« و دومى را به عنوان »بدانيد كه« ترجمه كرديم.
 
 
موارد مهم خطبه با حروف سياه آورده شده، و موارد خارج از متن خطبه به صورت مشخص و با حروف مغاير ذكر مى‏گردد.
 
 
موارد اختلاف نسخه‏ها كه در پاورقى‏هاى متن عربى آمده، اگر متضمن مطلب مهمى باشد كه از متن استفاده نمى‏شود، و يا اختلاف عبارت در حدى باشد كه معناى جمله را عوض كند، در اين صورت آن را در پاورقى ترجمه فارسى مى‏آوريم، ولى اگر در حد اختلاف كلمات باشد و حامل معنايى جديد و مطلبى مهم نباشد از آوردن آن در پاورقى ترجمه خوددارى مى‏شود.
 
 
رمزهاى »الف« و »ب« و... كه در پاورقى‏هاى متن عربى به كار رفته در اينجا نيز به كار مى‏رود، و چند مورد كه از دو كتاب »الاقبال« و »الصراط المستقيم« آورده شده بدون رمز است.


موارد مهم خطبه با حروف سياه آورده شده، و موارد خارج از متن خطبه به صورت مشخص و با حروف مغاير ذكر مى‏ گردد.


در مواردى كه عبارت احتياج به توضيح يا ذكر قطعه‏اى از تاريخ دارد در پاورقى ذكر خواهد شد.
موارد اختلاف نسخه‏ ها كه در پاورقى ‏هاى متن عربى آمده، اگر متضمن مطلب مهمى باشد كه از متن استفاده نمى ‏شود، و يا اختلاف عبارت در حدى باشد كه معناى جمله را عوض كند، در اين صورت آن را در پاورقى ترجمه فارسى مى ‏آوريم، ولى اگر در حد اختلاف كلمات باشد و حامل معنايى جديد و مطلبى مهم نباشد از آوردن آن در پاورقى ترجمه خوددارى مى ‏شود.


اميد است با توجه به ارزش‏هايى كه مقابله نسخه‏ها دارد، اهميت آماده‏سازى متن منقّح خطبه غدير براى خوانندگان محترم روشن شده باشد و با توجه بيشترى به مطالعه آن بپردازند:
رمزهاى‹‹الف››و‹‹ب››و... كه در پاورقى‏ هاى متن عربى به كار رفته در اينجا نيز به كار مى‏ رود، و چند مورد كه از دو كتاب‹‹الاقبال››و ‹‹الصراط المستقيم››آورده شده بدون رمز است.


در مواردى كه عبارت احتياج به توضيح يا ذكر قطعه ‏اى از تاريخ دارد در پاورقى ذكر خواهد شد.


    بسم اللَّه الرحمن الرحيم
اميد است با توجه به ارزش ‏هايى كه مقابله نسخه ‏ها دارد، اهميت آماده ‏سازى متن منقّح خطبه غدير براى خوانندگان محترم روشن شده باشد و با توجه بيشترى به مطالعه آن بپردازند:


'''بسم اللَّه الرحمن الرحيم'''
== حمد و ثناى الهى ==


    1
حمد و سپاس خدايى را كه در يگانگى خود بلند مرتبه، و در تنهايى و فرد بودن خود نزديك است.<ref>كلمات اول خطبه حامل مطالب دقيقى از توحيد است كه احتياج به تفسير دارد. جمله مذكور را شايد بتوان چنين توضيح داد: حمد خدايى را كه در عين يگانگى داراى عالى‏ترين مرتبه است و در عين تنهايى و با حفظ مرتبه بلند به بندگانش نزديك است. در‹‹ب››و‹‹د››عبارت چنين است: حمد خدايى را كه با يگانگى خود بلند مرتبه و با فرد بودن و تنهايى خود نزديك شده است.</ref> در قدرت و سلطه خود با جلالت و در اركان خود عظيم است. علم او به همه چيز احاطه دارد، در حالى كه در جاى خود است<ref>منظور از اين جمله يكى از دو جهت مى‏تواند باشد:
 
==      حمد و ثناى الهى ==
 
 
حمد و سپاس خدايى را كه در يگانگى خود بلند مرتبه، و در تنهايى و فرد بودن خود نزديك است.××× 1 كلمات اول خطبه حامل مطالب دقيقى از توحيد است كه احتياج به تفسير دارد. جمله مذكور را شايد بتوان چنين توضيح داد: حمد خدايى را كه در عين يگانگى داراى عالى‏ترين مرتبه است و در عين تنهايى و با حفظ مرتبه بلند به بندگانش نزديك است. در »ب« و »د« عبارت چنين است: حمد خدايى را كه با يگانگى خود بلند مرتبه و با فرد بودن و تنهايى خود نزديك شده است. ××× در قدرت و سلطه خود با جلالت و در اركان خود عظيم است. علم او به همه چيز احاطه دارد، در حالى كه در جاى خود است××× 2 منظور از اين جمله يكى از دو جهت مى‏تواند باشد:


    اول: علم خداوند به همه چيز احاطه دارد در حالى كه آن چيزها در جاى خود هستند و خداوند احتياج به معاينه و ملاحظه آنها ندارد.
    اول: علم خداوند به همه چيز احاطه دارد در حالى كه آن چيزها در جاى خود هستند و خداوند احتياج به معاينه و ملاحظه آنها ندارد.


    دوم: علم خداوند به همه چيز احاطه دارد در حالى كه خداوند در مكان خود است. البته براى خداوند مكان تصور ندارد، پس منظور اين است كه خداوند چنان احاطه بر موجودات دارد كه براى علمش احتياج به رفت و آمد و كسب علم ندارد. ×××، و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سيطره دارد.
    دوم: علم خداوند به همه چيز احاطه دارد در حالى كه خداوند در مكان خود است. البته براى خداوند مكان تصور ندارد، پس منظور اين است كه خداوند چنان احاطه بر موجودات دارد كه براى علمش احتياج به رفت و آمد و كسب علم ندارد.</ref>، و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سيطره دارد.
 
 
هميشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستايش خواهد بود. صاحب عظمتى كه از بين رفتنى نيست. ابتدا كننده او و بازگرداننده اوست و هر كارى به سوى او باز مى‏گردد.


به وجود آورنده بالا برده شده‏ها )آسمانها و افلاك( و پهن كننده گسترده‏ها )زمين( ، يگانه حكمران زمين‏ها و آسمان‏ها، پاك و منزّه و تسبيح شده××× 1 كلمه »قُدُّوس« به معنى پاك و منزّه از هر عيب و نقص، و كلمه »سُبُّوح« به معنى كسى كه مخلوقات او را تسبيح مى‏كنند، و تسبيح به معنى تنزيه و تمجيد خداوند است. ×××، پروردگار ملائكه و روح، تفضّل كننده بر همه آنچه خلق كرده و لطف كننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمى زير نظر اوست××× 2 ج« و »د« و »ه « : هر نَفْسى زير نظر اوست. ×××، ولى چشمها او را نمى‏بينند.
هميشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستايش خواهد بود. صاحب عظمتى كه از بين رفتنى نيست. ابتدا كننده او و بازگرداننده اوست و هر كارى به سوى او باز مىگردد.


به وجود آورنده بالا برده شده ‏ها (آسمانها و افلاك)و پهن كننده گسترده‏ ها (زمين)، يگانه حكمران زمين ‏ها و آسمان‏ ها، پاك و منزّه و تسبيح شده<ref>كلمه ‹‹قُدُّوس››به معنى پاك و منزّه از هر عيب و نقص، و كلمه »سُبُّوح« به معنى كسى كه مخلوقات او را تسبيح مى‏كنند، و تسبيح به معنى تنزيه و تمجيد خداوند است.</ref>، پروردگار ملائكه و روح، تفضّل كننده بر همه آنچه خلق كرده و لطف كننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمى زير نظر اوست<ref>‹‹ج››و‹‹د››و‹‹ه››: هر نَفْسى زير نظر اوست.</ref>، ولى چشمها او را نمى‏ بينند.


كَرم كننده و بردبار و تحمّل كننده است. رحمت او همه چيز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمى‏كند، و به آنچه از عذابش كه مستحق آنند، مبادرت نمى‏ورزد.
كَرم كننده و بردبار و تحمّل كننده است. رحمت او همه چيز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمى‏كند، و به آنچه از عذابش كه مستحق آنند، مبادرت نمى‏ورزد.


باطن‏ها و سريره‏ ها را مى‏ فهمد و ضماير را مى‏ داند و پنهان ‏ها بر او مخفى نمى ‏ماند و مخفى‏ ها بر او مشتبه نمى‏ شود. او راست احاطه بر هر چيزى و غلبه بر همه چيز و قوت در هر چيزى و قدرت بر هر چيزى، و مانند او شيئى نيست. اوست به وجود آورنده شيئ(چيز)هنگامى كه چيزى نبود.<ref>  ‹‹ج››و‹‹د›› : اوست به وجود آورنده زنده هنگامى كه زنده‏ اى نبود.</ref>  دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نيست خدايى جز او كه با عزّت و حكيم است.


باطن‏ها و سريره‏ها را مى‏فهمد و ضماير را مى‏داند و پنهان‏ها بر او مخفى نمى‏ماند و مخفى‏ها بر او مشتبه نمى‏شود. او راست احاطه بر هر چيزى و غلبه بر همه چيز و قوت در هر چيزى و قدرت بر هر چيزى، و مانند او شيئى نيست. اوست به وجود آورنده شيئ )چيز( هنگامى كه چيزى نبود.××× 3 ج« و »د« : اوست به وجود آورنده زنده هنگامى كه زنده‏اى نبود. ××× دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نيست خدايى جز او كه با عزّت و حكيم است.
بالاتر از آن است كه چشم‏ ها او را درك كنند ولى او چشم‏ها را درك مى ‏كند، و او لطف كننده و آگاه است. هيچكس نمى ‏تواند با ديدن به صفت او راه يابد، و هيچكس به چگونگى او از سرّ و آشكار دست نمى ‏يابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمايى كرده است.
 
 
بالاتر از آن است كه چشم‏ها او را درك كنند ولى او چشم‏ها را درك مى‏كند، و او لطف كننده و آگاه است. هيچكس نمى‏تواند با ديدن به صفت او راه يابد، و هيچكس به چگونگى او از سرّ و آشكار دست نمى‏يابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمايى كرده است.


 
گواهى مى‏ دهم براى او كه اوست خدايى كه قُدس و پاكى و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده ‏اى اجرا مى‏ كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمى ‏شود.<ref>‹‹الف››و‹‹ب››و‹‹د›› : در تدبيرش تفاوت و اختلافى نيست. </ref>
گواهى مى‏دهم براى او كه اوست خدايى كه قُدس و پاكى و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده‏اى اجرا مى‏كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمى‏شود.××× 4 الف« و »ب« و »د« : در تدبيرش تفاوت و اختلافى نيست. ×××


آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالى تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسى و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله××× 1 ج« : بدون فساد. ××× خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند××× 2 ج« : خواسته است پس به وجود آمده‏اند. ×××، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايى كه جز او خدايى نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلى كه ظلم نمى‏كند و كَرم كننده‏اى كه كارها به سوى او باز مى‏گردد.
آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالى تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسى و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله××× 1 ج« : بدون فساد. ××× خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند××× 2 ج« : خواسته است پس به وجود آمده‏اند. ×××، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايى كه جز او خدايى نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلى كه ظلم نمى‏كند و كَرم كننده‏اى كه كارها به سوى او باز مى‏گردد.


شهادت مى‏دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده است.
شهادت مى‏دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده است.


پادشاهِ پادشاهان××× 3 ب« و »ج« : مالك پادشاهان. ××× و گرداننده افلاك و مسخّر كننده آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعيين شده در حركت هستند. شب را بر روى روز و روز را بر روى شب مى‏گرداند كه به سرعت در پى آن مى‏رود.××× 4 كنايه از اينكه شب و روز مانند دو كُشتى گيرنده هر يك بر ديگرى غالب مى‏شود و او را بر زمين مى‏زند و خود بالا مى‏آيد. درباره روز، عبارتِ »شب را به سرعت دنبال مى‏كند« فرموده ولى درباره شب نفرموده است. چه بسا كنايه از اينكه چون روز از نور ايجاد مى‏شود به مجرد كم شدن نور رو به شب مى‏رود. ××× در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاك كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد.
پادشاهِ پادشاهان××× 3 ب« و »ج« : مالك پادشاهان. ××× و گرداننده افلاك و مسخّر كننده آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعيين شده در حركت هستند. شب را بر روى روز و روز را بر روى شب مى‏گرداند كه به سرعت در پى آن مى‏رود.××× 4 كنايه از اينكه شب و روز مانند دو كُشتى گيرنده هر يك بر ديگرى غالب مى‏شود و او را بر زمين مى‏زند و خود بالا مى‏آيد. درباره روز، عبارتِ »شب را به سرعت دنبال مى‏كند« فرموده ولى درباره شب نفرموده است. چه بسا كنايه از اينكه چون روز از نور ايجاد مى‏شود به مجرد كم شدن نور رو به شب مى‏رود. ××× در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاك كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد.


براى او ضدّى، و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏زايد و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى‏خواهد پس به انجام مى‏رساند، و اراده مى‏كند پس مقدّر مى‏نمايد، و مى‏داند پس به شماره مى‏آورد. مى‏ميراند و زنده مى‏كند، فقير مى‏كند و غنى مى‏نمايد، مى‏خنداند و مى‏گرياند، نزديك مى‏كند و دور مى‏نمايد××× 5 د« : تدبير مى‏كند و مقدر مى‏نمايد. ×××، منع مى‏كند و عطا مى‏نمايد.××× 6 ب« : منع مى‏كند و ثروتمند مى‏نمايد. ××× پادشاهى از آنِ او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است.
براى او ضدّى، و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏زايد و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى‏خواهد پس به انجام مى‏رساند، و اراده مى‏كند پس مقدّر مى‏نمايد، و مى‏داند پس به شماره مى‏آورد. مى‏ميراند و زنده مى‏كند، فقير مى‏كند و غنى مى‏نمايد، مى‏خنداند و مى‏گرياند، نزديك مى‏كند و دور مى‏نمايد××× 5 د« : تدبير مى‏كند و مقدر مى‏نمايد. ×××، منع مى‏كند و عطا مى‏نمايد.××× 6 ب« : منع مى‏كند و ثروتمند مى‏نمايد. ××× پادشاهى از آنِ او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است.


شب را در روز و روز را در شب فرو مى‏برد.××× 1 ج« و »ه « : داخل كننده شب در روز و فرو برنده روز در شب نيست مگر او. ××× نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده نَفَس‏ها و پروردگار جنّ و بشر، كه هيچ امرى بر او مشكل نمى‏شود××× 2 ج« و »د« و »ه « : هيچ لُغتى )زبانى( بر او مشكل نمى‏شود. ×××، و فرياد دادخواهان او را منضجر نمى‏كند، و اصرار اصرار كنندگانش او را خسته نمى‏كند. نگه‏دارنده صالحين و موفّق كننده رستگاران و صاحب اختيار مؤمنين و پروردگار عالميان. خدايى كه از هر آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالى شكر و سپاس گويند.
شب را در روز و روز را در شب فرو مى‏برد.××× 1 ج« و »ه « : داخل كننده شب در روز و فرو برنده روز در شب نيست مگر او. ××× نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده نَفَس‏ها و پروردگار جنّ و بشر، كه هيچ امرى بر او مشكل نمى‏شود××× 2 ج« و »د« و »ه « : هيچ لُغتى )زبانى( بر او مشكل نمى‏شود. ×××، و فرياد دادخواهان او را منضجر نمى‏كند، و اصرار اصرار كنندگانش او را خسته نمى‏كند. نگه‏دارنده صالحين و موفّق كننده رستگاران و صاحب اختيار مؤمنين و پروردگار عالميان. خدايى كه از هر آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالى شكر و سپاس گويند.


او را سپاس بسيار مى‏گويم و دائماً شكر مى‏نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه‏اش و كتاب‏هايش و پيامبرانش ايمان مى‏آورم. دستور او را گوش مى‏دهم و اطاعت مى‏نمايم و به آنچه او را راضى مى‏كند مبادرت مى‏ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏شوم××× 3 ه « : بشنويد و اطاعت كنيد دستور او را، و به آنچه رضايت او در آن است مبادرت ورزيد و در مقابل مقدرات او تسليم شويد. ××× به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى‏توان از مكر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداريم )يعنى ظلم نمى‏كند( .
او را سپاس بسيار مى‏گويم و دائماً شكر مى‏نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه‏اش و كتاب‏هايش و پيامبرانش ايمان مى‏آورم. دستور او را گوش مى‏دهم و اطاعت مى‏نمايم و به آنچه او را راضى مى‏كند مبادرت مى‏ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏شوم××× 3 ه « : بشنويد و اطاعت كنيد دستور او را، و به آنچه رضايت او در آن است مبادرت ورزيد و در مقابل مقدرات او تسليم شويد. ××× به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى‏توان از مكر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداريم )يعنى ظلم نمى‏كند( .
== فرمان الهى براى مطلبى مهم ==


 
اقرار مى‏ كنم براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او، و شهادت مى‏ دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچكس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد -  نيست خدايى جز او -  زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.
    2
 
==      فرمان الهى براى مطلبى مهم ==
 
 
اقرار مى‏كنم براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او، و شهادت مى‏دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچكس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد -  نيست خدايى جز او -  زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.
 


خداوند به من چنين وحى كرده است: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى علىٍّ يعنى فى الخلافة لعلىّ بن ابى‏طالب -  وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ«××× 1 مائده /  67 . ×××، »اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده -  درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏طالب -  و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .
خداوند به من چنين وحى كرده است: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى علىٍّ يعنى فى الخلافة لعلىّ بن ابى‏طالب -  وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ«××× 1 مائده /  67 . ×××، »اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده -  درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏طالب -  و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده‏ام××× 2 ج« و » ه  « : در آنچه رسانده‏ام كوتاهى نكرده‏ام و در ابلاغ آنچه بر من نازل كرده سستى نكرده‏ام. ×××، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏كنم:
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده‏ام××× 2 ج« و » ه  « : در آنچه رسانده‏ام كوتاهى نكرده‏ام و در ابلاغ آنچه بر من نازل كرده سستى نكرده‏ام. ×××، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏كنم: