پرش به محتوا

سوره نساء آیه ۱۴۵ و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==آيه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==آيه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»<ref>نساء /  ۱۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>==
==آيه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»<ref>نساء /  ۱۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>==
با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است.
با در نظر گرفتن اينكه [[غدیر]] مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است.


اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۴۵ سوره نساء و آيه ۲۹ سوره نحل است:
اين موارد در [[مفسّرین|تفسیر]] ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۴۵ سوره نساء و آيه ۲۹ سوره نحل است:


«إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»:
«إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»:
خط ۱۶: خط ۱۶:
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:


اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 تابعین] و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87_%D9%85%D9%84%D8%B9%D9%88%D9%86%D9%87_%D9%88_%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87_%D8%A8%D8%A7_%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D8%B7_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85 اصحاب صحیفه] ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>
اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش [[جهنم]] دعوت مى‏ كنند، و ياران و [[تابعین]] و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان [[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه]] ‏اند.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref>
===موقعيت تاريخى===
===موقعيت تاريخى===
[https://wikighadir.com/index.php/%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87_%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1 خطابه غدیر] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است.
[[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] وارد مرحله معرفى دشمنان شده و اين شناسايى را از رهبران ضلالت آغاز كرده است.


پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B9%D8%B0%D8%A7%D8%A8 عذاب] خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند.
پس از آنكه امامان دعوت كننده به آتش را معرفى نموده، اينک نوبت آن است كه شدت [[عذاب]] خداوند را درباره آنان گوشزد فرمايد و اتباع آنان را نيز نشانه رود تا خود را آسوده از سزاى الهى ندانند.


در چنين موقعيتى با [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B3 اقتباس] از دو آيه [https://wikighadir.com/index.php/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 قرآن] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است.
در چنين موقعيتى با [[اقتباس]] از دو آيه [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] و تركيب هر دو در يک جمله جايگاه جهنمى آنان و اتباعشان را بيان فرموده است.
===موقعيت قرآنى===
===موقعيت قرآنى===
آيه اول در سوره نساء و درباره «دَرك اسفَل جهنم» است. اين آيه در ضمن آياتى است كه از آيه ۱۳۷ اين سوره در وصف [https://wikighadir.com/index.php/%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86 منافقین] آغاز شده و آنان را به دوستى با كافرين و دورى از مؤمنين، و نيز انتظار بلا براى مؤمنان و حيله‏ گرى با خداوند و متحير بودن در دين توصيف فرموده، تا اينجا كه مى‏ فرمايد: «منافقين در پست‏ترين جاى جهنم ‏اند».
آيه اول در سوره نساء و درباره «دَرك اسفَل جهنم» است. اين آيه در ضمن آياتى است كه از آيه ۱۳۷ اين سوره در وصف [[منافقین]] آغاز شده و آنان را به دوستى با كافرين و دورى از مؤمنين، و نيز انتظار بلا براى مؤمنان و حيله‏ گرى با خداوند و متحير بودن در دين توصيف فرموده، تا اينجا كه مى‏ فرمايد: «منافقين در پست‏ترين جاى جهنم ‏اند».


آيه دوم در چهار جاى قرآن با عبارات مشابه درباره اهل جهنم آمده است، ولى در سوره نحل با «لام» آمده كه در خطبه نيز «لَبِئْسَ» است و لذا بايد مورد خطبه را اشاره به آيه مزبور دانست.
آيه دوم در چهار جاى قرآن با عبارات مشابه درباره اهل جهنم آمده است، ولى در سوره نحل با «لام» آمده كه در خطبه نيز «لَبِئْسَ» است و لذا بايد مورد خطبه را اشاره به آيه مزبور دانست.
خط ۳۷: خط ۳۷:
انصار يعنى ياران و دست اندركارانى كه در روزهاى غصب خلافت به يارى اولى و دومى شتافتند، و اگر آنان نبودند بدون شک مجريان سقيفه كارى از پيش نمى ‏بردند.
انصار يعنى ياران و دست اندركارانى كه در روزهاى غصب خلافت به يارى اولى و دومى شتافتند، و اگر آنان نبودند بدون شک مجريان سقيفه كارى از پيش نمى ‏بردند.


روزى كه بر در خانه على و فاطمه‏ عليهما السلام براى گرفتن [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA بیعت] آمدند چهار هزار نفر مسلح در كوچه‏ هاى [https://wikighadir.com/index.php/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87 مدینه] آماده بودند كه اگر مهاجمين با مشكلى رو به رو شدند به عنوان كمک بيايند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۲،۱۰۷.</ref>
روزى كه بر در خانه على و فاطمه‏ عليهما السلام براى گرفتن [[بیعت]] آمدند چهار هزار نفر مسلح در كوچه‏ هاى [[مدینه]] آماده بودند كه اگر مهاجمين با مشكلى رو به رو شدند به عنوان كمک بيايند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۲،۱۰۷.</ref>


آنگاه كه دومى فرياد زد: «هيزم بياوريد تا خانه را با اهلش آتش بزنم»، [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE تاریخ] مى ‏گويد: «فَحَمَلُوا حَزْمَ الْحَطَبِ...» يعنى عده ‏اى بسته‏ هاى هيزم را حمل كردند تا بر در خانه فاطمه ‏عليها السلام چيدند.<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۹.</ref>
آنگاه كه دومى فرياد زد: «هيزم بياوريد تا خانه را با اهلش آتش بزنم»، [[تاریخ]] مى ‏گويد: «فَحَمَلُوا حَزْمَ الْحَطَبِ...» يعنى عده ‏اى بسته‏ هاى هيزم را حمل كردند تا بر در خانه فاطمه ‏عليها السلام چيدند.<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۹.</ref>


آنگاه كه دومى آمد تا هيزم ‏ها را آتش بزند چه بسيار مغيره ‏ها و قنفذها كه آتش بيار معركه بوده ‏اند و نامشان به ما نرسيده است!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۳۹.</ref>
آنگاه كه دومى آمد تا هيزم ‏ها را آتش بزند چه بسيار مغيره ‏ها و قنفذها كه آتش بيار معركه بوده ‏اند و نامشان به ما نرسيده است!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۳۹.</ref>


او با لگد در را شكست و بقيه در پى او بى ‏اجازه به خانه وحى يورش آوردند. آيا اينها چه كسانى بودند؟ على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را چهل نفر مى ‏كشيدند و طناب بر گردن براى [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA بیعت] مى‏ بردند و فاطمه عليها السلام كمربند على ‏عليه السلام را گرفته مانع مى‏ شد. اينها چه كسانى بودند؟<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۱۷،۲۸۳،۲۷۰.</ref>
او با لگد در را شكست و بقيه در پى او بى ‏اجازه به خانه وحى يورش آوردند. آيا اينها چه كسانى بودند؟ على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را چهل نفر مى ‏كشيدند و طناب بر گردن براى بیعت مى‏ بردند و فاطمه عليها السلام كمربند على ‏عليه السلام را گرفته مانع مى‏ شد. اينها چه كسانى بودند؟<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۳۱۷،۲۸۳،۲۷۰.</ref>


آنگاه كه فدک را غصب كردند همين گروه بودند كه راضى نبودند اين سرزمين در دست فاطمه‏ عليها السلام باشد و دلشان مى‏ تپيد كه فدک داخل بيت ‏المال شود تا همه از آن سهمى ببرند؛ و لذا در برابر هر جسارت و اقدامى نسبت به [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87_%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7_%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7 حضرت زهرا علیها السلام] مهر سكوت بر لب زدند، و كار به جايى رسيد كه آن حضرت خطابه بلند خويش را ايراد فرمايد و از هميارى مردم با ظالمين شكايت نمايد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۲۴۳.</ref>
آنگاه كه فدک را غصب كردند همين گروه بودند كه راضى نبودند اين سرزمين در دست فاطمه‏ عليها السلام باشد و دلشان مى‏ تپيد كه فدک داخل بيت ‏المال شود تا همه از آن سهمى ببرند؛ و لذا در برابر هر جسارت و اقدامى نسبت به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا علیها السلام]] مهر سكوت بر لب زدند، و كار به جايى رسيد كه آن حضرت خطابه بلند خويش را ايراد فرمايد و از هميارى مردم با ظالمين شكايت نمايد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۲۴۳.</ref>


بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.
بايد اذعان داشت كه وقتى كسى ياور ابوبكر و عمر شد نتيجتاً بر ضد اميرالمؤمنين و صديقه كبرى‏ عليهما السلام  قيام كرده است و اين نهايت درجه يارى بر ضد خداوند است و بايد در انتظار بدترين سزاى الهى باشند.
====ب) اتباع امامانِ آتش====
====ب) اتباع امامانِ آتش====
پس از «انصار» نوبت «اتباع» به معناى [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 تابعین] است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت‏ عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل‏ هاى بعدى خاموش شود.
پس از «انصار» نوبت «اتباع» به معناى تابعین است. آنان كه نگذاشتند اين آتشِ برافروخته بر ضد اهل ‏بيت‏ عليهم السلام خاموش شود و اين راه را زنده نگاه داشتند و نسل ‏هاى بعدى مسلمانان را بدان سو كشاندند؛ همچون تابعين واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله كه نگذاشتند چراغ نورانى اسلام در نسل‏ هاى بعدى خاموش شود.


اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B3%D9%82%DB%8C%D9%81%D9%87 سقیفه] ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.
اتباع دومى پس از او نقشه بسيار دقيقى اجرا كردند تا عثمان خلافت را به دست گرفت و [[سقیفه]] ده سال ديگر به حيات خود ادامه داد.


تا آنگاه كه پس از فوران ظلم سقيفه، مردم به ساحت قدس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام پناه آوردند و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%AA_%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%D9%8A%D9%86_%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 خلافت ظاهری امیرالمؤمنین ‏علیه السلام] آغاز شد.
تا آنگاه كه پس از فوران ظلم سقيفه، مردم به ساحت قدس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام پناه آوردند و [[جانشین|خلافت]] ظاهری امیرالمؤمنین ‏علیه السلام آغاز شد.


در اين روزگار كه مى ‏رفت تا به دفن سقيفه بيانجامد، عده ‏اى از تابعين سقيفه سر از شام برآوردند كه رئيسشان معاويه بود و لشكرى عظيم براى احياى سقيفه به جنگ غدير فرستادند.
در اين روزگار كه مى ‏رفت تا به دفن سقيفه بيانجامد، عده ‏اى از تابعين سقيفه سر از شام برآوردند كه رئيسشان معاويه بود و لشكرى عظيم براى احياى سقيفه به جنگ غدير فرستادند.


عده ‏اى ديگر سر از بصره درآوردند كه دختر سقيفه رياستشان را بر عهده داشت و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B7%D9%84%D8%AD%D8%A9_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AA%D9%85%DB%8C%D9%85%DB%8C طلحه] از امضا كنندگان [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87_%D9%85%D9%84%D8%B9%D9%88%D9%86%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%85 صحیفه دوم] نيز در كنار او بود. در همين حال در داخل كشورِ على ‏عليه السلام و لشكر او نفوذِدار و دسته سقيفه به حدى بود كه علناً بدعت‏ هاى عمر را اجرا مى‏كردند و اگر حضرت مانعشان مى‏شد فريادشان بلند مى‏ شد.
عده ‏اى ديگر سر از بصره درآوردند كه دختر سقيفه رياستشان را بر عهده داشت و [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]] از امضا كنندگان صحیفه دوم نيز در كنار او بود.


روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [https://wikighadir.com/index.php/%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%87 کوفه] به [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%85%D8%AC%D8%AA%D8%A8%DB%8C_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 امام حسن‏ علیه السلام] دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى‏ خوانند -  و از بدعت‏هاى دومى است‏ممنوع و حرام است.
در همين حال در داخل كشورِ على ‏عليه السلام و لشكر او نفوذِدار و دسته سقيفه به حدى بود كه علناً بدعت‏ هاى عمر را اجرا مى‏كردند و اگر حضرت مانعشان مى‏شد فريادشان بلند مى‏ شد.
 
روزى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[کوفه]] به [[امام حسن مجتبی علیه السلام|امام حسن‏ علیه السلام]] دستور داد تا بين مردم اعلام كند: نماز تراويح كه در ماه رمضان به جماعت مى‏ خوانند -  و از بدعت‏ هاى دومى است‏ ممنوع و حرام است.


مردم با شنيدن سخن امام حسن ‏عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»! وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟
مردم با شنيدن سخن امام حسن ‏عليه السلام فرياد برآوردند: «واعمراه! واعمراه»! وقتى امام حسن‏ عليه السلام نزد اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بازگشت حضرت پرسيد: اين صدا چيست؟


عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند: «واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذيب الاحكام: ج ۳ ص ۷۰ ح ۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A8%DA%A9%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D9%82%D8%AD%D8%A7%D9%81%D9%87 ابوبکر] و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%A8 عمر] دست بردارد!
عرض كرد: يا اميرالمؤمنين، مردم فرياد مى‏ زنند: «واعمراه! واعمراه» يعنى: اى عمر، به فرياد ما برس!! اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: برو و به مردم بگو: نمازتان را بخوانيد!<ref>تهذيب الاحكام: ج ۳ ص ۷۰ ح ۲۲۷.</ref> و مى ‏بينيم كه آن حضرت را وادار مى‏ كردند كه از برداشتن بدعت‏ هاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] دست بردارد!
====ج) اشياع امامانِ آتش====
====ج) اشياع امامانِ آتش====
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE تاریخ] به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B3%D9%82%DB%8C%D9%81%D9%87 سقیفه] گام برداشته ‏اند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.
«اشياع» كه جمع «شيعه» به معناى «پيرو» است، شامل همه كسانى مى ‏شود كه در طول [[تاریخ]] به هر صورتى و در هر موقعيتى راه اولى و دومى را پذيرفته ‏اند و قلباً يا لساناً و يا عملاً در راه پيشبرد اهداف [[سقیفه]] گام برداشته ‏اند. اين عنوان محدوده زمانى و مكانى ندارد و تا آخرين روز دنيا ادامه خواهد يافت و در پرونده سقيفه نام همه پيروانشان ثبت خواهد شد.


در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله انصار و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته ‏اند و يک خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.
در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله [[انصار]] و اتباع و اشياع در رديف امامان آتش قرار گرفته ‏اند و يک خبر مهم درباره همه آنان اعلام شده و آن درک اسفل جهنم است، و اين همان پايه اعتقادى ماست كه هر كس راهى را برگزيند و به هر كس اقتدا كند همراه او خواهد بود و تا نهايت آن راه خواهد رفت.
====تحليل اعتقادى دوم====
====تحليل اعتقادى دوم====
نكته دوم در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرك الاسفل من النار»، «درك اسفل» است. كلمه «دَرْك» -  كه «دَرَك» هم در قرائت آن صحيح است -  به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست.
نكته دوم در جمله «انهم و انصارهم و اتباعهم و اشياعهم فى الدرك الاسفل من النار»، «درک اسفل» است. كلمه «دَرْک» -  كه «دَرَک» هم در قرائت آن صحيح است -  به معناى آخرين نقطه در عمق چيزى مثل درياست.


بنا بر اين اگر بگوييم: «دَرَك النّارِ» يعنى آخرين نقطه قعر جهنم، ولى در اينجا تأكيد پرمعنايى براى «درك» آورده شده و آن كلمه «اسفَل» به معناى پايين ‏ترين است.
بنا بر اين اگر بگوييم: «دَرَك النّارِ» يعنى آخرين نقطه قعر جهنم، ولى در اينجا تأكيد پرمعنايى براى «درك» آورده شده و آن كلمه «اسفَل» به معناى پايين ‏ترين است.


اگر چه به نظر مى‏ رسد با ذكر كلمه اول نيازى به «اسفَل» نيست، ولى آنگاه كه جايگاه بنيانگذاران ظلم را در جهنم بدانيم درخواهيم يافت كه اين تركيب كلمات براى ترسيم آن [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B9%D8%B0%D8%A7%D8%A8 عذاب] وحشتناک لازم است.
اگر چه به نظر مى‏ رسد با ذكر كلمه اول نيازى به «اسفَل» نيست، ولى آنگاه كه جايگاه بنيانگذاران ظلم را در جهنم بدانيم درخواهيم يافت كه اين تركيب كلمات براى ترسيم آن [[عذاب]] وحشتناک لازم است.
====الف) درک اسفل چاهى در قعر جهنم====
====الف) درک اسفل چاهى در قعر جهنم====
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در توصيف اين «درك اسفل» مى‏ فرمايد: در قعر جهنم چاهى است و بر سر آن چاه صخره‏ اى است كه هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى ‏دارد و جهنم از شعله‏ هاى آن چاه شعله مى ‏گيرد.
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در توصيف اين «درك اسفل» مى‏ فرمايد: در قعر جهنم چاهى است و بر سر آن چاه صخره‏ اى است كه هر گاه خداوند بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را از در آن چاه برمى ‏دارد و جهنم از شعله‏ هاى آن چاه شعله مى ‏گيرد.
خط ۸۱: خط ۸۳:
آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى ‏شود تازه جهنم شعله مى‏ گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۰۵ - ۴۱۰. كتاب سليم: ص ۱۶۱.</ref>
آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى ‏شود تازه جهنم شعله مى‏ گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۰۵ - ۴۱۰. كتاب سليم: ص ۱۶۱.</ref>
====ب) ابليس و ابوبكر و عمر====
====ب) ابليس و ابوبكر و عمر====
در [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB حدیث] ديگر خدا مى‏ فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى‏ آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين‏تر است مى‏ نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۱۲۴.</ref>
در [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] ديگر خدا مى‏ فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى‏ آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين‏تر است مى‏ نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۱۲۴.</ref>


حدیث ديگرى در اين زمينه از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام وارد شده كه فرمود: روزى به سمت بيرون [https://wikighadir.com/index.php/%DA%A9%D9%88%D9%81%D9%87 کوفه] خارج شدم و [https://wikighadir.com/index.php/%D9%82%D9%86%D8%A8%D8%B1_(%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85) قنبر] پيشاپيش من در حركت بود. در اين هنگام [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86 ابلیس] رو به ما مى ‏آمد.
حدیث ديگرى در اين زمينه از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام وارد شده كه فرمود: روزى به سمت بيرون [[کوفه]] خارج شدم و [[قنبر (غلام امیرالمؤمنین علیه السلام)|قنبر]] پيشاپيش من در حركت بود. در اين هنگام [[شیطان|ابلیس]] رو به ما مى ‏آمد.


من به او گفتم: تو پيرمرد بدى هستى! گفت: يا اميرالمؤمنين، چرا چنين مى ‏گويى؟ به خدا قسم، برايت حديثى نقل كنم كه خودم از خداى عزوجل بدون واسطه شنيده ‏ام:
من به او گفتم: تو پيرمرد بدى هستى! گفت: يا اميرالمؤمنين، چرا چنين مى ‏گويى؟ به خدا قسم، برايت حديثى نقل كنم كه خودم از خداى عزوجل بدون واسطه شنيده ‏ام:
خط ۸۹: خط ۹۱:
آن هنگام كه به خاطر گناهم به آسمان چهارم فرود آمدم چنين ندا كردم: اى خداى من واى آقاى من، گمان نمى ‏كنم مخلوقى شقى‏ تر از من خلق كرده باشى. خداوند به من چنين وحى كرد:
آن هنگام كه به خاطر گناهم به آسمان چهارم فرود آمدم چنين ندا كردم: اى خداى من واى آقاى من، گمان نمى ‏كنم مخلوقى شقى‏ تر از من خلق كرده باشى. خداوند به من چنين وحى كرد:


بلى، از تو شقى‏تر خلق كرده ‏ام، نزد مالک (خزانه ‏دار جهنم) برو تا به تو نشان دهد.
بلى، از تو شقى‏ تر خلق كرده ‏ام، نزد مالک (خزانه ‏دار جهنم) برو تا به تو نشان دهد.


نزد مالک رفتم و گفتم: خداوند به تو سلام مى ‏رساند و مى‏ فرمايد: شقى ‏تر از مرا نشانم ده.
نزد مالک رفتم و گفتم: خداوند به تو سلام مى ‏رساند و مى‏ فرمايد: شقى ‏تر از مرا نشانم ده.
خط ۱۰۹: خط ۱۱۱:
جالب است كه آن دو هنگام مرگ اين قعر جهنم را مشاهده كردند. محمد بن ابى‏ بكر مى‏ گويد: پدرم ابوبكر هنگام مرگ صداى واى و ويلش بلند شد.
جالب است كه آن دو هنگام مرگ اين قعر جهنم را مشاهده كردند. محمد بن ابى‏ بكر مى‏ گويد: پدرم ابوبكر هنگام مرگ صداى واى و ويلش بلند شد.


[https://wikighadir.com/index.php/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%A8 عمر] به او گفت: اى خليفه پيامبر! چرا صداى واى و ويل بلند كرده ‏اى؟
عمر به او گفت: اى خليفه پيامبر! چرا صداى واى و ويل بلند كرده ‏اى؟


گفت: اينان محمد و على هستند كه مرا به آتش بشارت مى ‏دهند، و در دست محمد صحيفه ‏اى است كه در كعبه بر سر آن هم پيمان شديم. او به من مى‏ گويد: به جان خودم قسم به آن وفا كردى، و تو و اصحابت يكديگر را بر عليه ولى خدا كمک كرديد. بشارت بده به آتش در پايين‏ ترين درجه جهنم.
گفت: اينان محمد و على هستند كه مرا به آتش بشارت مى ‏دهند، و در دست محمد صحيفه ‏اى است كه در كعبه بر سر آن هم پيمان شديم. او به من مى‏ گويد: به جان خودم قسم به آن وفا كردى، و تو و اصحابت يكديگر را بر عليه ولى خدا كمک كرديد. بشارت بده به آتش در پايين‏ ترين درجه جهنم.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۷:
محمد بن ابی ‏بکر مى‏ گويد: وقتى با او تنها ماندم به او گفتم: اى پدر، بگو: «لا اله الاّ الله». گفت: هرگز نمى‏ گويم و نمى‏ توانم بگويم تا وارد آتش شوم و داخل تابوت گردم!
محمد بن ابی ‏بکر مى‏ گويد: وقتى با او تنها ماندم به او گفتم: اى پدر، بگو: «لا اله الاّ الله». گفت: هرگز نمى‏ گويم و نمى‏ توانم بگويم تا وارد آتش شوم و داخل تابوت گردم!


وقتى نام «[https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA_%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85 تابوت]» را آورد گمان كردم هذيان مى‏ گويد. گفتم: كدام تابوت؟ گفت: تابوتى از آتش كه با قفلى از آتش بسته شده است. در آن دوازده نفرند، از جمله من و اين رفيقم.
وقتى نام «[[تابوت جهنم|تابوت]]» را آورد گمان كردم هذيان مى‏ گويد. گفتم: كدام تابوت؟ گفت: تابوتى از آتش كه با قفلى از آتش بسته شده است. در آن دوازده نفرند، از جمله من و اين رفيقم.


گفتم: [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%A8 عمر]؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره‏ اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله‏ور كند آن صخره را بلند مى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۳۰،۱۲۹. كتاب سليم: ص ۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>
گفتم: عمر؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره‏ اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله ‏ور كند آن صخره را بلند مى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۳۰،۱۲۹. كتاب سليم: ص ۳۴۹ - ۳۵۱.</ref>
====تحليل اعتقادى سوم====
====تحليل اعتقادى سوم====
نكته سوم در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ...وَ لبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ»، در كلمه «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى آنان معرفى مى‏ كند مى ‏فرمايد:
نكته سوم در جمله «انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ...وَ لبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ»، در كلمه «مُتَكَبِّرين» نهفته است. خداوند تعالى پس از آنكه تابوتى در چاه قعر جهنم را جايگاه ابدى آنان معرفى مى‏ كند مى ‏فرمايد:
خط ۱۲۹: خط ۱۳۱:
چنين فردى را بايد بالاترين نمونه متكبّر دانست، و كمترين معناى چنين تكبرى كافر شدن به خداى متعال است.
چنين فردى را بايد بالاترين نمونه متكبّر دانست، و كمترين معناى چنين تكبرى كافر شدن به خداى متعال است.


معروف‏ترين نمونه چنين متكبرانى ابليس است كه خداوند در آيات متعددى از [https://wikighadir.com/index.php/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 قرآن] تكبر او را با عبارات مختلف بيان مى‏ فرمايد. در مواردى مى‏ فرمايد:
معروف‏ترين نمونه چنين متكبرانى ابليس است كه خداوند در آيات متعددى از [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] تكبر او را با عبارات مختلف بيان مى‏ فرمايد. در مواردى مى‏ فرمايد:


«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِيسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ»<ref>بقره /  ۳۴.</ref>:
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِيسَ أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ»<ref>بقره /  ۳۴.</ref>:
خط ۱۴۳: خط ۱۴۵:
اكنون پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را متكبّر در برابر ذات الهى مى‏ خواند كه نمى ‏خواهند در برابر فرامين آسمانى سر تسليم فرود آورند، و به اين درجه از تكبر اكتفا نكرده در برابر احكام الهى از پيش خود احكامى را جعل كردند و بدعت گذاردند.
اكنون پيامبر صلى الله عليه و آله اصحاب صحيفه را متكبّر در برابر ذات الهى مى‏ خواند كه نمى ‏خواهند در برابر فرامين آسمانى سر تسليم فرود آورند، و به اين درجه از تكبر اكتفا نكرده در برابر احكام الهى از پيش خود احكامى را جعل كردند و بدعت گذاردند.


و باز در اين درجه متوقف نشدند و [https://wikighadir.com/index.php/%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85 احکام] الهی را تغيير دادند و آن را كم يا زياد نمودند؛ و بالاتر از آن تكبر را بدانجا رساندند كه عمل كنندگان به احكام خداوند را زدند و كشتند و تبعيد نمودند.
و باز در اين درجه متوقف نشدند و [[احکام]] الهی را تغيير دادند و آن را كم يا زياد نمودند؛ و بالاتر از آن تكبر را بدانجا رساندند كه عمل كنندگان به احكام خداوند را زدند و كشتند و تبعيد نمودند.


با اذعان كامل مى ‏توان گفت: حتى ابليس و فرعون هم به چنين تكبّرى راه نيافتند و تا اين حد پيش نرفتند.
با اذعان كامل مى ‏توان گفت: حتى ابليس و فرعون هم به چنين تكبّرى راه نيافتند و تا اين حد پيش نرفتند.


خدايا، تو را شكر كه ما را از انصار و اتباع و اشياع [https://wikighadir.com/index.php/%D8%B3%D9%82%DB%8C%D9%81%D9%87 سقیفه] قرار ندادى، و بار ديگر تو را شكر كه با نجات از اين امامان دعوت كننده به آتش در درک اسفل جهنم قرار نگرفتيم، و سپاسگزاريم كه از متكبرين نيستيم؛ بلكه از پيروان آل محمديم كه به امر خدا هدايت مى‏ كنند و تسليم ‏ترين بندگان در برابر تواند و ما را به اعلا درجه بهشت رهنمون ‏اند.
خدايا، تو را شكر كه ما را از انصار و اتباع و اشياع [[سقیفه]] قرار ندادى، و بار ديگر تو را شكر كه با نجات از اين امامان دعوت كننده به آتش در درک اسفل جهنم قرار نگرفتيم، و سپاسگزاريم كه از متكبرين نيستيم؛ بلكه از پيروان آل محمديم كه به امر خدا هدايت مى‏ كنند و تسليم ‏ترين بندگان در برابر تواند و ما را به اعلا درجه بهشت رهنمون ‏اند.


== پانویس ==
== پانویس ==