پرش به محتوا

سیاق: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
در دو كتاب احاديثى آمده كه با حديث غدير هم سياق هستند:
در دو كتاب احاديثى آمده كه با حديث غدير هم سياق هستند:


=== '''الف) سياق حديث غدير در «المستدرك على الصحيحين»''' ===
=== الف) سياق حديث غدير در «المستدرك على الصحيحين» ===
از ديگر از وجوه دلالت [[حدیث غدیر]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] اين است كه حاكم نيشابورى حديث غدير را به سياق و لفظى نقل كرده كه به صراحت و وضوح به امامت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و جانشينى و پس از رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله دلالت مى ‏كند. اين از جهت دلالت. اما از جهت سند، حاكم خود تصريح كرده كه اين حديث صحيح الاسناد است.
از ديگر از وجوه دلالت [[حدیث غدیر]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] اين است كه [[حاکم نیشابوری]] حديث غدير را به سياق و لفظى نقل كرده كه به صراحت و وضوح به [[امامت]] [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] و جانشينى و پس از [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‏ الله ‏صلی الله علیه و آله]] دلالت مى ‏كند. اين از جهت دلالت. اما از جهت سند، حاكم خود تصريح كرده كه اين حديث صحيح الاسناد است.


'''كلام حاكم نيشابورى'''
==== كلام حاكم نيشابورى ====
حاكم نيشابورى نوشته است: محمد بن على شيبانى در [[کوفه]]، از احمد بن حازم غِفارى، از ابونعيم، از كامل ابوعلاء، از حبيب بن ابى ‏ثابت، از يحيى بن جعده، از زيد براى ما روايت كرد:


حاكم نيشابورى نوشته است: محمد بن على شيبانى در كوفه، از احمد بن حازم غِفارى، از ابونعيم، از كامل ابوعلاء، از حبيب بن ابى‏ثابت، از يحيى بن جعده، از زيد براى ما روايت كرد: همراه با رسول‏خداصلى الله عليه وآله از مكه بيرون آمديم تا به غدير خم رسيديم. حضرتش فرمان داد تا زير درختان بزرگ آنجا را جارو كنند، در روزى كه گرم‏تر از آن را نديده بوديم. پيامبرصلى الله عليه وآله خداى را سپاس گفت و ستود و سپس فرمود:
همراه با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از مكه بيرون آمديم تا به غدير خم رسيديم. حضرتش فرمان داد تا زير درختان بزرگ آنجا را جارو كنند، در روزى كه گرم‏ تر از آن را نديده بوديم.


هان اى مردم، هر پيامبرِ برانگيخته‏ اى به اندازه نصف پيامبر پيش از خود (در ميان امّتش) زندگى مى‏ كند، و نزديك است كه داعى حق مرا بخواند و من اجابتش كنم. من در ميان شما چيزى بر جاى مى‏ گذارم كه با وجود آن گمراه نخواهيد شد: كتاب خداى عزوجل. سپس برخاست و دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود: اى مردم، چه كسى نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است؟ مردم گفتند: خدا و فرستاده ‏اش داناترند. فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.
پيامبر صلى الله عليه و آله خداى را سپاس گفت و ستود و سپس فرمود:
 
هان اى مردم، هر پيامبرِ برانگيخته‏ اى به اندازه نصف پيامبر پيش از خود (در ميان امّتش) زندگى مى‏ كند، و نزديک است كه داعى حق مرا بخواند و من اجابتش كنم.
 
من در ميان شما چيزى بر جاى مى‏ گذارم كه با وجود آن گمراه نخواهيد شد: كتاب خداى عزوجل. سپس برخاست و دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:
 
اى مردم، چه كسى نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است؟ مردم گفتند: خدا و فرستاده ‏اش داناترند. فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.


اين حديث صحيح الاِسناد است، ولى بخارى و مسلم آن را در كتاب‏ هايشان نياورده ‏اند.<ref>المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۵۳۳ .</ref>
اين حديث صحيح الاِسناد است، ولى بخارى و مسلم آن را در كتاب‏ هايشان نياورده ‏اند.<ref>المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۵۳۳ .</ref>


اين حديث صحيحى است كه به روشنى دلالت مى‏ كند مراد از مَولى «أولى» است، زيرا پيامبرصلى الله عليه وآله اين سخن را در آن انجمن بزرگ از مردم و در روزى كه گرم‏تر از آن را تجربه نكرده بودند، پس از اشاره به نزديك شدن زمان درگذشتش و بيان اينكه بعد از تمسّك به كتاب خدا گمراه نخواهند گشت، در حالى كه دست على ‏عليه السلام را گرفته بود و پس از آنكه از ايشان پرسيد: مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: چه كسى از شما به شما سزاوارتر است؟ بر زبان آورد.
اين حديث صحيحى است كه به روشنى دلالت مى‏ كند مراد از مَولى «أولى» است، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله اين سخن را در آن انجمن بزرگ از مردم و در روزى كه گرم‏تر از آن را تجربه نكرده بودند، پس از اشاره به نزديک شدن زمان درگذشتش و بيان اينكه بعد از تمسّک به كتاب خدا گمراه نخواهند گشت، در حالى كه دست على ‏عليه السلام را گرفته بود و پس از آنكه از ايشان پرسيد:
 
مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: چه كسى از شما به شما سزاوارتر است؟ بر زبان آورد.
 
آيا مى ‏توان تصوّر كرد كه واژه «مَولى» در حديثى كه در آن زمان و مكان و احوال بيان شده، معنايى غير از معناى اراده شده از عبارت «مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم»دارد؟ هرگز!


آيا مى ‏توان تصوّر كرد كه واژه «مَولى» در حديثى كه در آن زمان و مكان و احوال بيان شده، معنايى غير از معناى اراده شده از عبارت «مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم»دارد؟ هرگز! پيشتر گفتيم و در ادامه نيز خواهد آمد كه اين جمله ارزشمند از آيه مباركه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> گرفته شده، كه به اولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان در همه چيز دلالت مى‏ كند.
پيشتر گفتيم و در ادامه نيز خواهد آمد كه اين جمله ارزشمند از آيه مباركه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم»<ref>احزاب /  ۶ .</ref> گرفته شده، كه به اولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان در همه چيز دلالت مى‏ كند.


شيخ عبدالحق دهلوى در «اللّمعات» در شرح حديث غدير مى ‏نويسد:
شيخ عبدالحق دهلوى در «اللّمعات» در شرح حديث غدير مى ‏نويسد:


پس از آنكه صحابه جمع شدند پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: آيا نمى‏ دانيد كه من از مؤمنان به خودشان سزاوارترم؟ در بعضى از روايات آمده كه حضرتش اين سخن را چند بار براى مسلمانان تكرار كرد. آنان سخن آن حضرت را با تصديق و اعتراف پاسخ دادند.
پس از آنكه صحابه جمع شدند پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آيا نمى‏ دانيد كه من از مؤمنان به خودشان سزاوارترم؟ در بعضى از روايات آمده كه حضرتش اين سخن را چند بار براى مسلمانان تكرار كرد. آنان سخن آن حضرت را با تصديق و اعتراف پاسخ دادند.


پيامبرصلى الله عليه وآله با اين جمله، به آيه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» اشاره كرد. اين آيه أولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان را در همه امور اثبات مى‏ كند، زيرا او بر خلاف نفس مؤمنان، تنها به چيزى فرمان مى ‏دهد و تنها چيزهايى را براى آنان مى‏ پسندد كه صلاح ايشان در آن است.
پيامبرصلى الله عليه وآله با اين جمله، به آيه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» اشاره كرد. اين آيه أولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان را در همه امور اثبات مى‏ كند، زيرا او بر خلاف نفس مؤمنان، تنها به چيزى فرمان مى ‏دهد و تنها چيزهايى را براى آنان مى‏ پسندد كه صلاح ايشان در آن است.