پرش به محتوا

اقرار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
<big>اين ها فقط نمونه‏ هايى از اقرارهاى طرفداران سقيفه درباره غدير است. در طول چهارده قرن بسيارى از بزرگان عامه در كتاب‏ ها و گفتارشان به حديث غدير اعتراف كرده‏ اند و حتى كتاب‏ هايى نوشته‏ اند.</big>
<big>اين ها فقط نمونه‏ هايى از اقرارهاى طرفداران سقيفه درباره غدير است. در طول چهارده قرن بسيارى از بزرگان عامه در كتاب‏ ها و گفتارشان به حديث غدير اعتراف كرده‏ اند و حتى كتاب‏ هايى نوشته‏ اند.</big>


== <big>اقرار دوست و دشمن به حقانيت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام</big><ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص16-23.</ref> ==
== <big>اقرار دوست و دشمن به حقانيت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام</big><ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص۱۶-۲۳.</ref> ==
<big>ابان از سليم نقل مى‏ كند كه گفت: در زمان حكومت [[عثمان]]، على‏ عليه السلام را در مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله با جماعتى ديدم كه گفتگو مى ‏كردند و فقه و علم را مذاكره مى كردند.</big>
<big>ابان از سليم نقل مى‏ كند كه گفت: در زمان حكومت [[عثمان]]، على‏ عليه السلام را در مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله با جماعتى ديدم كه گفتگو مى ‏كردند و فقه و علم را مذاكره مى كردند.</big>


خط ۶۰: خط ۶۰:
<big>سپس حضرت فضايل ديگرى را ذكر كرد و بار ديگر درباره غدير فرمود:</big>
<big>سپس حضرت فضايل ديگرى را ذكر كرد و بار ديگر درباره غدير فرمود:</big>


<big>شما را قسم مى‏ دهم، آيا مى‏ دانيد كه وقتى اين آيات نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَطيعُوا اللَّهَ و اَطيعُوا الرَّسوُلَ وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>نساء /  59 .</ref></big>:
<big>شما را قسم مى‏ دهم، آيا مى‏ دانيد كه وقتى اين آيات نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اَطيعُوا اللَّهَ و اَطيعُوا الرَّسوُلَ وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>نساء /  ۵۹ .</ref></big>:


<big>«اى كسانى كه ايمان آورديد از خدا و رسول و اولى الامرتان اطاعت كنيد»، و آيه «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده /  55 . </ref></big>:
<big>«اى كسانى كه ايمان آورديد از خدا و رسول و اولى الامرتان اطاعت كنيد»، و آيه «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده /  ۵۵ . </ref></big>:


<big>«صاحب اختيار شما خدا و پيامبرش و كسانى ‏اند كه ايمان آورده و نماز را بپا مى‏ دارند و در حال ركوع زكات مى‏ پردازند»، و آيه «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً»<ref>توبه /  16. </ref>:</big>
<big>«صاحب اختيار شما خدا و پيامبرش و كسانى ‏اند كه ايمان آورده و نماز را بپا مى‏ دارند و در حال ركوع زكات مى‏ پردازند»، و آيه «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً»<ref>توبه /  ۱۶. </ref>:</big>


<big>«گمان مى‏ كنيد رها مى‏ شويد در حالى كه هنوز خداوند نمى ‏داند آنان كه از شما جهاد كردند و غير از خدا و رسولش و مؤمنين محل اعتمادى براى خود بر نگزيدند»؛ وقتى اين آيات نازل شد مردم گفتند: يا رسول الله، آيا اين آيات درباره بعضى از مؤمنين است يا نسبت به همه آنان عموميت دارد؟</big>
<big>«گمان مى‏ كنيد رها مى‏ شويد در حالى كه هنوز خداوند نمى ‏داند آنان كه از شما جهاد كردند و غير از خدا و رسولش و مؤمنين محل اعتمادى براى خود بر نگزيدند»؛ وقتى اين آيات نازل شد مردم گفتند: يا رسول الله، آيا اين آيات درباره بعضى از مؤمنين است يا نسبت به همه آنان عموميت دارد؟</big>
خط ۸۱: خط ۸۱:


=== <big>كيفيت نزول آيه اكمال دين</big> ===
=== <big>كيفيت نزول آيه اكمال دين</big> ===
<big>خداوند تعالى هم اين آيه را نازل كرد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمْ الاِسْلامَ ديناً».<ref>مائده /  3. </ref></big>
<big>خداوند تعالى هم اين آيه را نازل كرد: «اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمْ الاِسْلامَ ديناً».<ref>مائده /  ۳. </ref></big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله سه مرتبه تكبير گفت و فرمود: الله اكبر، كمال نبوت من و تكميل دين خدا ولايت على بعد از من است.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله سه مرتبه تكبير گفت و فرمود: الله اكبر، كمال نبوت من و تكميل دين خدا ولايت على بعد از من است.</big>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


=== <big>افشاى صحيفه ملعونه</big> ===
=== <big>افشاى صحيفه ملعونه</big> ===
<big>در اينجا على‏ عليه السلام بپاخاست و از سخن طلحه به غضب آمد و چيزى را كه كتمان مى‏ كرد فاش نمود و مطلبى را روشن كرد كه در روز مرگ عمر فرموده بود ولى مردم مقصود آن حضرت را نفهميده بودند.<ref>در بحار الانوار: ج 8 قديم ص 22 و 27 روايت كرده كه وقتى عمر مُرد و جنازه او را در كفن پيچيدند، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نگاهى به جنازه‏اش كرد و فرمود: «هيچكس را بيشتر دوست ندارم كه با صحيفه و نوشته‏ اش خدا را ملاقات كنم مانند اين به كفن پيچيده»، كه اكثر مردم منظور حضرت از صحيفه را نفهميدند. در عبارات فوق اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منظور از صحيفه را بيان فرموده است.</ref></big>
<big>در اينجا على‏ عليه السلام بپاخاست و از سخن طلحه به غضب آمد و چيزى را كه كتمان مى‏ كرد فاش نمود و مطلبى را روشن كرد كه در روز مرگ عمر فرموده بود ولى مردم مقصود آن حضرت را نفهميده بودند.<ref>در بحار الانوار: ج ۸ قديم ص ۲۲ و ۲۷ روايت كرده كه وقتى عمر مُرد و جنازه او را در كفن پيچيدند، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نگاهى به جنازه‏اش كرد و فرمود: «هيچكس را بيشتر دوست ندارم كه با صحيفه و نوشته‏ اش خدا را ملاقات كنم مانند اين به كفن پيچيده»، كه اكثر مردم منظور حضرت از صحيفه را نفهميدند. در عبارات فوق اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منظور از صحيفه را بيان فرموده است.</ref></big>


<big>حضرت رو به طلحه كرد و در حالى كه مردم مى‏ شنيدند فرمود:</big>
<big>حضرت رو به طلحه كرد و در حالى كه مردم مى‏ شنيدند فرمود:</big>
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


=== <big>اقرار عمر به صحيفه هنگام مرگ</big> ===
=== <big>اقرار عمر به صحيفه هنگام مرگ</big> ===
<big>چرا عمر هنگامى كه ما شش نفر اصحاب شورا را يكى يكى فراخواند به پسرش عبدالله گفت؛ - در اينجا حضرت اشاره به پسر عمر كه در مجلس حاضر بود فرمود: هان، او اينجاست -  تو را به خدا قسم مى‏ دهم كه بگويى وقتى ما خارج شديم پدرت به تو چه گفت؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت: حال كه مرا قسم دادى، او گفت: «اگر با اصلع<ref>در اينجا اشاره به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است.</ref>بنى‏ هاشم بيعت كنند آنان را به وسط جاده روشن خواهد كشانيد و طبق كتاب پروردگار و سنّت پيامبرشان بپا خواهد داشت»!</big>
<big>چرا عمر هنگامى كه ما شش نفر اصحاب شورا را يكى يكى فراخواند به پسرش عبدالله گفت؛ - در اينجا حضرت اشاره به پسر عمر كه در مجلس حاضر بود فرمود: هان، او اينجاست -  تو را به خدا قسم مى‏ دهم كه بگويى وقتى ما خارج شديم پدرت به تو چه گفت؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت: حال كه مرا قسم دادى، او گفت: «اگر با اصلح<ref>در اينجا اشاره به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است.</ref>بنى‏ هاشم بيعت كنند آنان را به وسط جاده روشن خواهد كشانيد و طبق كتاب پروردگار و سنّت پيامبرشان بپا خواهد داشت»!</big>




خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه هر كس از مردم را ديدند واجب بودن اطاعت از [[ائمه اثنی عشر|امامان آل محمد عليهم السلام]] و واجب بودن حقشان را برسانند، و اين وظيفه ابلاغ را در هيچ مطلب غير از اين موضوع نفرموده است. در واقع پيـامبرصـلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم برسـانند حجت و دليل كسـانى را كه همه آنـچه پيـامبرصلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را از قول او كسـى جز ايـشان نمى‏ رساند.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه هر كس از مردم را ديدند واجب بودن اطاعت از [[ائمه اثنی عشر|امامان آل محمد عليهم السلام]] و واجب بودن حقشان را برسانند، و اين وظيفه ابلاغ را در هيچ مطلب غير از اين موضوع نفرموده است. در واقع پيـامبرصـلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم برسـانند حجت و دليل كسـانى را كه همه آنـچه پيـامبرصلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را از قول او كسـى جز ايـشان نمى‏ رساند.</big>


<big>طلحه گفت: مشكل مرا آسان نمودى. نمى‏ دانستم پيامبرصلى الله عليه وآله از اين مطلب چه قصد كرده است تا اينكه آن را برايم بيان نمودى. اى اباالحسن، خدا به تو از همه امت جزاى خير دهد.<ref>كتاب سليم: حديث 11. </ref></big>
<big>طلحه گفت: مشكل مرا آسان نمودى. نمى‏ دانستم پيامبرصلى الله عليه وآله از اين مطلب چه قصد كرده است تا اينكه آن را برايم بيان نمودى. اى اباالحسن، خدا به تو از همه امت جزاى خير دهد.<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱. </ref></big>


== <big>اقرار همگانى بر ولايت</big><ref>غدير در قرآن: ج 1 ص 35. </ref> ==
== <big>اقرار همگانى بر ولايت</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۵. </ref> ==
<big>در پىِ نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» در مدينه و سؤال مردم از معناى آن و پاسخ پيامبر صلى الله عليه وآله كه «سمع و طاعت مطلق» است، مردم بر اين ولايت اقرار كردند و پيمان بستند كه وفادار بمانند، و اين عهد را با جمله «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» اعلان كردند.</big>
<big>در پىِ نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» در مدينه و سؤال مردم از معناى آن و پاسخ پيامبر صلى الله عليه وآله كه «سمع و طاعت مطلق» است، مردم بر اين ولايت اقرار كردند و پيمان بستند كه وفادار بمانند، و اين عهد را با جمله «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» اعلان كردند.</big>


خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
<big>گفتند: يا رسول الله! اين كدام ولايت است كه شما در آن بر ما از خودمان سزاوارتريد؟ حضرت فرمود: سمع و طاعت در آنچه دوست بداريد يا خوش نداريد. ما هم گفتيم:</big>
<big>گفتند: يا رسول الله! اين كدام ولايت است كه شما در آن بر ما از خودمان سزاوارتريد؟ حضرت فرمود: سمع و طاعت در آنچه دوست بداريد يا خوش نداريد. ما هم گفتيم:</big>


<big>«سَمِعْنا وَ اطَعْنا». اينجا بود كه خداوند اين آيه را نازل كرد: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا»: «بياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى كه با شما بست آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم».<ref>عوالم العلوم: ج / 15 ص 296. الاقبال: ص453-459.</ref></big>
<big>«سَمِعْنا وَ اطَعْنا». اينجا بود كه خداوند اين آيه را نازل كرد: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا»: «بياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى كه با شما بست آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم».<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۹۶. الاقبال: ص۴۵۳-۴۵۹.</ref></big>


<big>در روايات ديگرى نزولِ اين آيه پس از نزولِ آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» در بازگشت از مكه به غدير ذكر شده است.</big>
<big>در روايات ديگرى نزولِ اين آيه پس از نزولِ آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» در بازگشت از مكه به غدير ذكر شده است.</big>


<big>عبارت چنين است: فَاَنْزَلَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» ثُمَّ اَنْزَلَ: «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ...»<ref>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 115 ح 151. </ref>: كه به هر حال اصل نزول آيه در موسم غدير مسلم است.</big>
<big>عبارت چنين است: فَاَنْزَلَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» ثُمَّ اَنْزَلَ: «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ...»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۵ ح ۱۵۱. </ref>: كه به هر حال اصل نزول آيه در موسم غدير مسلم است.</big>


<big>نزول اين آيه در چنين موقعيتى، با هدفِ خاطر نشان ساختن پيمان‏هاى بعدى بر سر همين مسئله ولايت صورت گرفت؛ چرا كه در حديثى امام باقرعليه السلام درباره همين آيه مى ‏فرمايد: ميثاق و پيمان (كه در آيه ذكر شده) آن چيزى است كه خداوند در [[حجةالوداع]] بيان كرد ... ، كه نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام همه خلق است.<ref>فقه القرآن (راوندى): ج 2 ص 284. مستدرك الوسائل: ج 17 ص 61 ح 13.</ref></big>
<big>نزول اين آيه در چنين موقعيتى، با هدفِ خاطر نشان ساختن پيمان‏هاى بعدى بر سر همين مسئله ولايت صورت گرفت؛ چرا كه در حديثى امام باقرعليه السلام درباره همين آيه مى ‏فرمايد: ميثاق و پيمان (كه در آيه ذكر شده) آن چيزى است كه خداوند در [[حجةالوداع]] بيان كرد ... ، كه نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام همه خلق است.<ref>فقه القرآن (راوندى): ج ۲ ص ۲۸۴. مستدرك الوسائل: ج ۱۷ ص ۶۱ ح ۱۳.</ref></big>




<big>در حديث ديگرى در تفسير همين آيه مى ‏فرمايد: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله پيمان ولايت را از مردم گرفت گفتند: سَمِعْنا وَ اطَعْنا، ولى سپس پيمان خدا را شكستند.<ref>بحار الانوار: ج 23 ص 370 ح 46. تفسير القمى: ج 1 ص 367. </ref></big>
<big>در حديث ديگرى در تفسير همين آيه مى ‏فرمايد: آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله پيمان ولايت را از مردم گرفت گفتند: سَمِعْنا وَ اطَعْنا، ولى سپس پيمان خدا را شكستند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۷۰ ح ۴۶. تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۶۷. </ref></big>


<big>اينک با مرورى بر پيمان بستن‏ هاى متعدد مردم در مقاطع مختلف غدير در مى ‏يابيم كه ميثاق واحدى در جلوه هاى مختلف بر حسب مسير واقعه بوده، كه هر يك ديگرى را مؤكدتر مى‏ كند و نزول آيه در شأن همه اين موارد مى ‏تواند باشد:</big>
<big>اينک با مرورى بر پيمان بستن‏ هاى متعدد مردم در مقاطع مختلف غدير در مى ‏يابيم كه ميثاق واحدى در جلوه هاى مختلف بر حسب مسير واقعه بوده، كه هر يك ديگرى را مؤكدتر مى‏ كند و نزول آيه در شأن همه اين موارد مى ‏تواند باشد:</big>
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
<big>بار دوم در اواخر خطابه غدير بود كه حضرت از مردم اقرار لسانى گرفت و صراحتاً كلمه عهد و پيمان را به ميان آورد و بدين صورت پيمان دوم به انجام رسيد، آنجا كه فرمود:</big>
<big>بار دوم در اواخر خطابه غدير بود كه حضرت از مردم اقرار لسانى گرفت و صراحتاً كلمه عهد و پيمان را به ميان آورد و بدين صورت پيمان دوم به انجام رسيد، آنجا كه فرمود:</big>


<big>فَقُولُوا بِأجْمَعِكُمْ: انّا سامِعُونَ مُطيعُونَ ... ، لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ ... . فَالْعَهْدُ وَ الْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا مِنْ قُلُوبِنا وَ أنُفِسنا وَ ألْسِنَتِنا وَ ضَمائِرِنا وَ أيْدينا ... ، لا نَبْتَغى بِذلِكَ بَدَلاً وَ لا يَرَى اللَّه مِنْ انْفُسِنا حِوَلاً<ref>اسرار غدير: ص157، 158 بخش11.</ref></big>:
<big>فَقُولُوا بِأجْمَعِكُمْ: انّا سامِعُونَ مُطيعُونَ ... ، لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ ... . فَالْعَهْدُ وَ الْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا مِنْ قُلُوبِنا وَ أنُفِسنا وَ ألْسِنَتِنا وَ ضَمائِرِنا وَ أيْدينا ... ، لا نَبْتَغى بِذلِكَ بَدَلاً وَ لا يَرَى اللَّه مِنْ انْفُسِنا حِوَلاً<ref>اسرار غدير: ص۱۵۷، ۱۵۸ بخش۱۱.</ref></big>:


<big>پس همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و اطاعت مى‏كنيم ... ، از اين قول بر نمى‏ گرديم و پيمان را نمى‏ شكنيم ... . پس براى آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلب‏ هايمان و جان ‏هايمان و زبان‏ هايمان و ضمائرمان و دست‏هايمان... ، هرگز در پى تغيير اين عهد نيستيم و خداوند در اين باره از نفس هايمان دگرگونى نبيند.</big>
<big>پس همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و اطاعت مى‏كنيم ... ، از اين قول بر نمى‏ گرديم و پيمان را نمى‏ شكنيم ... . پس براى آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلب‏ هايمان و جان ‏هايمان و زبان‏ هايمان و ضمائرمان و دست‏هايمان... ، هرگز در پى تغيير اين عهد نيستيم و خداوند در اين باره از نفس هايمان دگرگونى نبيند.</big>




<big>بار سوم با پايان يافتنِ خطبه، مردم به طرف منبر پيامبر صلى الله عليه وآله جلو آمدند و صداى مردم بلند شد: نَعَمْ، نَعَمْ! سَمِعْنا وَ أطَعْنا امْرَ اللَّه وَ امْرَ رَسُولِهِ بِقُلُوبِنا وَ انْفُسِنا وَ الْسِنَتِنا وَ ايْدينا: آرى، آرى! شنيديم و اطاعت مى‏ كنيم امر خدا و رسولش را با قلب ها و جان‏ ها و زبان‏ ها و دستانمان.<ref>بحار الانوار: ج 37 ص 217 ح 133.</ref></big>
<big>بار سوم با پايان يافتنِ خطبه، مردم به طرف منبر پيامبر صلى الله عليه وآله جلو آمدند و صداى مردم بلند شد: نَعَمْ، نَعَمْ! سَمِعْنا وَ أطَعْنا امْرَ اللَّه وَ امْرَ رَسُولِهِ بِقُلُوبِنا وَ انْفُسِنا وَ الْسِنَتِنا وَ ايْدينا: آرى، آرى! شنيديم و اطاعت مى‏ كنيم امر خدا و رسولش را با قلب ها و جان‏ ها و زبان‏ ها و دستانمان.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۷ ح ۱۳۳.</ref></big>




خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
<big>«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا»، و از مردم بخواهد كه در اين باره از خدا بترسند كه خدا از نيت قلب‏ ها آگاه است: «وَ اتَّقُوا اللَّه إِنَّ اللَّه عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ».</big>
<big>«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا»، و از مردم بخواهد كه در اين باره از خدا بترسند كه خدا از نيت قلب‏ ها آگاه است: «وَ اتَّقُوا اللَّه إِنَّ اللَّه عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ».</big>


== <big>انس بن مالک و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 301. </ref> ==
== <big>انس بن مالک و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص ۳۰۱. </ref> ==
<big>انس بن مالک خدمتكار پيامبرصلى الله عليه وآله و از حاضران غدير است. او در حساس‏ترين موقعيت -  كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در كوفه از او خواست تا درباره غدير در حضور مردم شهادت دهد -  از اين كار سرباز زد و به نفرين حضرت به مرض برص (پيسى) در پيشانيش مبتلا شد كه همه آن را مى ‏ديدند و علتش را مى‏ دانستند.</big>
<big>انس بن مالک خدمتكار پيامبرصلى الله عليه وآله و از حاضران غدير است. او در حساس‏ترين موقعيت -  كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در كوفه از او خواست تا درباره غدير در حضور مردم شهادت دهد -  از اين كار سرباز زد و به نفرين حضرت به مرض برص (پيسى) در پيشانيش مبتلا شد كه همه آن را مى ‏ديدند و علتش را مى‏ دانستند.</big>


<big>او پس از مبتلا شدن تصميم گرفت هرگز غدير را كتمان نكند. نمونه‏ اى از آن چنين است كه گفت: من در روز غدير خم از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدم در حالى كه دست على‏ عليه السلام را گرفته بود فرمود:</big>
<big>او پس از مبتلا شدن تصميم گرفت هرگز غدير را كتمان نكند. نمونه‏ اى از آن چنين است كه گفت: من در روز غدير خم از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدم در حالى كه دست على‏ عليه السلام را گرفته بود فرمود:</big>


<big>«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...».<ref>اثبات الهداة: ج 2 ص 35 ح 147 و ص 44 ح 179. </ref></big>
<big>«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...».<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۵ ح ۱۴۷ و ص ۴۴ ح ۱۷۹. </ref></big>


== <big>اهميت اقرار مردم در غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 125. </ref> ==
== <big>اهميت اقرار مردم در غدير</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۲۵. </ref> ==
<big>در بعضى روايات كه قطعه‏ اى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مى‏ خورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد.</big>
<big>در بعضى روايات كه قطعه‏ اى از خطبه يا واقعه غدير نقل شده مطالبى به چشم مى‏ خورد كه در متن خطبه كامل وجود ندارد.</big>


خط ۲۱۹: خط ۲۱۹:
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[محمد بن عبدالله‏ صلى الله عليه وآله (رسول‏ الله)]] /  ساير فرمايشات پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير.</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[محمد بن عبدالله‏ صلى الله عليه وآله (رسول‏ الله)]] /  ساير فرمايشات پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير.</big>


== <big>بيعت در غدير يعنى اقرار يه ولايت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص219-222. ژرفای غدیر: ص198. غدیر از زبان مولی: ص30.</ref> ==
== <big>بيعت در غدير يعنى اقرار يه ولايت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۱۹-۲۲۲. ژرفای غدیر: ص۱۹۸. غدیر از زبان مولی: ص۳۰.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش نهم [[خطبه غدير]] بيعت در غدير را به منزله اقرار بيان داشت و فرمود:</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش نهم [[خطبه غدير]] بيعت در غدير را به منزله اقرار بيان داشت و فرمود:</big>