۲۲٬۰۲۷
ویرایش
خط ۲۹۹: | خط ۲۹۹: | ||
<big>آن حضرت از يک سو كمال دين را با امامت همه دوازده امام عليهم السلام اعلام فرمود، و از سوى ديگر هر گونه انكار امامت آنان را مساوى با سقوط اعمال و خلود در آتش اعلام كرد.</big> | <big>آن حضرت از يک سو كمال دين را با امامت همه دوازده امام عليهم السلام اعلام فرمود، و از سوى ديگر هر گونه انكار امامت آنان را مساوى با سقوط اعمال و خلود در آتش اعلام كرد.</big> | ||
<big>همچنين راه هر تخفيفى را در عذاب چنين كسانى منتفى دانست و در اين باره آيه | <big>همچنين راه هر تخفيفى را در عذاب چنين كسانى منتفى دانست و در اين باره آيه ۲۱۷ [[سوره بقره]]: «فَاُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ»، و آيه ۸۸ [[سوره آل عمران]]: «لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ» را در ضمن كلام خود آورد، و منكرين امامت را مستحق چنين عذابى دانست.</big> | ||
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّما اَكْمَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِاِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاوُلئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ، «لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»:</big> | <big>مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّما اَكْمَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِاِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاوُلئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ، «لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»:</big> | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۵: | ||
<big>اى مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود، پس هر كس اقتدا نكند به او و به كسانى كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عز و جل، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود. «عذاب از آنان تخفيف نمى يابد و به آن ها مهلت داده نمى شود».</big> | <big>اى مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود، پس هر كس اقتدا نكند به او و به كسانى كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عز و جل، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود. «عذاب از آنان تخفيف نمى يابد و به آن ها مهلت داده نمى شود».</big> | ||
== <big>امامت محور كتب غدير</big><ref>چهارده قرن با غدير: | == <big>امامت محور كتب غدير</big><ref>چهارده قرن با غدير: ص۱۵۳-۱۵۷.</ref> == | ||
<big>از آنجا كه غدير مظهر خلافت و امامت است در كتاب هاى غدير موضوع خلافت و امامت محور اصلى تأليفات است.</big> | <big>از آنجا كه غدير مظهر خلافت و امامت است در كتاب هاى غدير موضوع خلافت و امامت محور اصلى تأليفات است.</big> | ||
== <big>امامت همطراز نبوت</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص | == <big>امامت همطراز نبوت</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۸۵.</ref> == | ||
<big>در فرازى از فرازهاى مرحله سوم از خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله توازن مقام نبوت و امامت را يادآور شد. ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود:</big> | <big>در فرازى از فرازهاى مرحله سوم از خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله توازن مقام نبوت و امامت را يادآور شد. ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود:</big> | ||
<big>«وَ اَنَا وَ اللهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد.</big> | <big>«وَ اَنَا وَ اللهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد.</big> | ||
== <big>انتصاب امام از جانب خداوند</big><ref>غدير در قرآن: ج | == <big>انتصاب امام از جانب خداوند</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۹۴. ژرفاى غدير: ص۱۷۰، ۱۷۲، ۱۷۳.</ref> == | ||
<big>در ماجراى حارث فهرى در غدير و اعتراض و جسارت هاى او و سنگ آسمانى، از جمله حارث گفت:</big> | <big>در ماجراى حارث فهرى در غدير و اعتراض و جسارت هاى او و سنگ آسمانى، از جمله حارث گفت:</big> | ||
خط ۳۳۴: | خط ۳۳۴: | ||
<big>بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه اى، صاحب نظران جمع شوند و مشورت كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ماند.</big> | <big>بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه اى، صاحب نظران جمع شوند و مشورت كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ماند.</big> | ||
<big>و در فرازى ديگر استفاده از عنوان اصحاب و جماعت مسلمين ديده مى شود، به شكلى كه به اين صراحت در مقابل غدير ادعا كردن در طول تاريخ هزار و چهارصد ساله آن ديده نشده است، كه اگر كسى بگويد: «پيامبرصلى الله عليه وآله خليفه اى نصب كرده» فقط به بهانه اينكه اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله خلاف آن را معتقدند سخنش باطل است! بايد پرسيد: كدام اصحاب؟ لابد همان | <big>و در فرازى ديگر استفاده از عنوان اصحاب و جماعت مسلمين ديده مى شود، به شكلى كه به اين صراحت در مقابل غدير ادعا كردن در طول تاريخ هزار و چهارصد ساله آن ديده نشده است، كه اگر كسى بگويد: «پيامبرصلى الله عليه وآله خليفه اى نصب كرده» فقط به بهانه اينكه اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله خلاف آن را معتقدند سخنش باطل است! بايد پرسيد: كدام اصحاب؟ لابد همان ۳۴ نفر كه همه منافق بودند!</big> | ||
<big>و يا به اين بهانه كه با جماعت مسلمين مخالف است! كدام مسلمين؟ لابد همان اعوان و انصار سقيفه كه هيزم براى آتش زدن بيت فاطمه عليها السلام آوردند! متن صحيفه را در اين قسمت ببينيد:</big> | <big>و يا به اين بهانه كه با جماعت مسلمين مخالف است! كدام مسلمين؟ لابد همان اعوان و انصار سقيفه كه هيزم براى آتش زدن بيت فاطمه عليها السلام آوردند! متن صحيفه را در اين قسمت ببينيد:</big> | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۲: | ||
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[حارث بن نعمان فهرى]]، و عنوان: [[صحيفه ملعونه دوم]].</big> | <big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[حارث بن نعمان فهرى]]، و عنوان: [[صحيفه ملعونه دوم]].</big> | ||
== <big>بلا فصلى در امامت</big><ref>اسرار غدير: ص | == <big>بلا فصلى در امامت</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۹۹.</ref> == | ||
<big>نام على بن ابى طالب عليه السلام به عنوان امام بلافصل بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله و اولين شخص در خط امامت به طور شاخص ذكر شده، تا پس از تثبيت امامتِ او اين رشته ادامه يابد و يازده امام بعد هم يكى پس از ديگرى آن را به سر منزل قيامت برسانند.</big> | <big>نام على بن ابى طالب عليه السلام به عنوان امام بلافصل بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله و اولين شخص در خط امامت به طور شاخص ذكر شده، تا پس از تثبيت امامتِ او اين رشته ادامه يابد و يازده امام بعد هم يكى پس از ديگرى آن را به سر منزل قيامت برسانند.</big> | ||
<big>در مواضع مختلف خطبه پس از ذكر نام اميرالمؤمنين عليه السلام بلافاصله به [[ائمه اثنی عشر|امامان]] پس از او اشاره شده، و نكته اش اين است كه خداوند به عنوان نائب خود، اين صاحب اختياران را تا روز قيامت - به طور متصل - براى مردم تعيين كرده است، و چنان حجتش را بر مردم تمام كرده كه به راحتى بتوان شاهراه مستقيم را از بيراهه تشخيص داد و براى كسى هم عذرى باقى نماند.</big> | <big>در مواضع مختلف خطبه پس از ذكر نام اميرالمؤمنين عليه السلام بلافاصله به [[ائمه اثنی عشر|امامان]] پس از او اشاره شده، و نكته اش اين است كه خداوند به عنوان نائب خود، اين صاحب اختياران را تا روز قيامت - به طور متصل - براى مردم تعيين كرده است، و چنان حجتش را بر مردم تمام كرده كه به راحتى بتوان شاهراه مستقيم را از بيراهه تشخيص داد و براى كسى هم عذرى باقى نماند.</big> | ||
== <big>پيش بينى هاى امامت در خطبه غدير</big><ref>ژرفاى غدير: | == <big>پيش بينى هاى امامت در خطبه غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص۵۳-۵۵.</ref> == | ||
<big>محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرفنگرى و آينده بينى دقيق - كه در هيچ يك از اديان و ملل جهان نظير ندارد - پيش بينى شده است. اين پيش بينى ها در جهات زير قابل توجه است:</big> | <big>محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرفنگرى و آينده بينى دقيق - كه در هيچ يك از اديان و ملل جهان نظير ندارد - پيش بينى شده است. اين پيش بينى ها در جهات زير قابل توجه است:</big> | ||
خط ۳۷۹: | خط ۳۷۹: | ||
<big>ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.</big> | <big>ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.</big> | ||
== <big>پيش درآمد غدير با امامت</big><ref>پيام نگار (حسينى آرام): | == <big>پيش درآمد غدير با امامت</big><ref>پيام نگار (حسينى آرام): ص۱۶-۵۰. خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (بهارانچى): ص۲۱-۳۷.</ref> == | ||
<big>امروزه برخى از مدعيان روشنفكرى دينى موضوع مهم و اعتقادى خلافت و امامت و ماجراى غدير را در حد مسئله اى تاريخى قلمداد مىكنند، و بحث و گفتگو درباره آن را سبب اختلاف بين مسلمانان تلقى مى كنند! اما در اين موضوع، روى سخن آنان با شيعه است و به ساير فرق مسلمين كارى ندارند، و دانسته يا ندانسته (البته عمدتاً دانسته و به عمد) از ديگر فرقه ها جانبدارى مى كنند! در بررسى نظريه آنان به چند نكته اشاره كرده، و جايگاه مهم و اعتقادى امامت و غدير را در بيان قرآن كريم و احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و اهل بيت عصمت عليهم السلام بازشناسى مى كنيم:</big> | <big>امروزه برخى از مدعيان روشنفكرى دينى موضوع مهم و اعتقادى خلافت و امامت و ماجراى غدير را در حد مسئله اى تاريخى قلمداد مىكنند، و بحث و گفتگو درباره آن را سبب اختلاف بين مسلمانان تلقى مى كنند! اما در اين موضوع، روى سخن آنان با شيعه است و به ساير فرق مسلمين كارى ندارند، و دانسته يا ندانسته (البته عمدتاً دانسته و به عمد) از ديگر فرقه ها جانبدارى مى كنند! در بررسى نظريه آنان به چند نكته اشاره كرده، و جايگاه مهم و اعتقادى امامت و غدير را در بيان قرآن كريم و احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و اهل بيت عصمت عليهم السلام بازشناسى مى كنيم:</big> | ||
خط ۳۸۸: | خط ۳۸۸: | ||
=== <big>نكته دوم</big> === | === <big>نكته دوم</big> === | ||
<big>توجه به مفهوم و جايگاه امامت نشانگر اعتقادى بودن اين اصل است. در قرآن كريم درباره [[ابراهیم علیه السلام|ابراهيم خليل عليه السلام]] و امامت او مى خوانيم: «و اذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات فاتمّهنّ قال انى جاعلك للناس اماماً قال و من ذريتى قال لا ينال عهدى الظالمين»<ref>بقره/ | <big>توجه به مفهوم و جايگاه امامت نشانگر اعتقادى بودن اين اصل است. در قرآن كريم درباره [[ابراهیم علیه السلام|ابراهيم خليل عليه السلام]] و امامت او مى خوانيم: «و اذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات فاتمّهنّ قال انى جاعلك للناس اماماً قال و من ذريتى قال لا ينال عهدى الظالمين»<ref>بقره/۱۲۴.</ref>: هنگامى كه پروردگار ابراهيم او را به حوادثى آزمود و او از عهده تمامى آنها به خوبى بر آمد خداوند فرمود اينک تو را براى مردمان امام قرار دادم ابراهيم پرسيد و از فرزندان من خداوند فرمود پيمان امامت من ستمكاران را نخواهد رسيد.</big> | ||
<big>بنابراين امامت عهدى از سوى پروردگار و مقامى بس بلند است، كه عصمت لازمه آن است، و از اين رو به جعل و نصب خداوند تحقق مى پذيرد. از سوى ديگر، تعبيرات حديث مشهور ثقلين به گونه اى است كه نشان مى دهد امام به ضميمه قرآن كريم جانشين به حق پيامبرصلى الله عليه وآله در تمامى ابعاد نبوت و رسالت است، به جز نبوت تشريعى در امام. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمى شوند، و در كنار هم از آيين اسلام و آموزه هاى نبوت حكايت مى كنند. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: انى مُخلف فيكم الثقلين؛ كتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى. انظروا كيف تخلفونى فيهما.<ref>الكافى: ج | <big>بنابراين امامت عهدى از سوى پروردگار و مقامى بس بلند است، كه عصمت لازمه آن است، و از اين رو به جعل و نصب خداوند تحقق مى پذيرد. از سوى ديگر، تعبيرات حديث مشهور ثقلين به گونه اى است كه نشان مى دهد امام به ضميمه قرآن كريم جانشين به حق پيامبرصلى الله عليه وآله در تمامى ابعاد نبوت و رسالت است، به جز نبوت تشريعى در امام. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمى شوند، و در كنار هم از آيين اسلام و آموزه هاى نبوت حكايت مى كنند. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: انى مُخلف فيكم الثقلين؛ كتاب اللَّه و عترتى اهل بيتى. انظروا كيف تخلفونى فيهما.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۲۹۳. شرح نهج البلاغه: ج ۶ ص ۳۷۵. </ref></big> | ||
<big>واژه «مُخلف» نشانگر اين است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بايد از سوى خداوند جانشين معرفى كند<ref>همانگونه كه خود رسول الله صلى الله عليه وآله از سوى خداوند متعال برگزيده شده است. </ref>، و از ضميمه قرآن به اهل بيت عليهم السلام بر مى آيد كه جانشين او تنها جنبه حاكميت سياسى و زمامدارى اجتماعى ندارد، بلكه در تمامى شؤون و ابعاد شخصيت رسول الله صلى الله عليه وآله جانشينى دارد. به جز نبوت تشريعى و قانون آورى كه خود بارها تذكر فرمود: يا على، انت منّى بمنزلة هارون من موسى. الا انه لا نبى بعدى<ref>الكافى: ج | <big>واژه «مُخلف» نشانگر اين است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بايد از سوى خداوند جانشين معرفى كند<ref>همانگونه كه خود رسول الله صلى الله عليه وآله از سوى خداوند متعال برگزيده شده است. </ref>، و از ضميمه قرآن به اهل بيت عليهم السلام بر مى آيد كه جانشين او تنها جنبه حاكميت سياسى و زمامدارى اجتماعى ندارد، بلكه در تمامى شؤون و ابعاد شخصيت رسول الله صلى الله عليه وآله جانشينى دارد. به جز نبوت تشريعى و قانون آورى كه خود بارها تذكر فرمود: يا على، انت منّى بمنزلة هارون من موسى. الا انه لا نبى بعدى<ref>الكافى: ج ۸ ص ۱۰۷. </ref>اى على، تو نسبت به من جايگاه هارون را دارى نسبت به موسى. به جز اينكه پس از من پيامبرى نخواهد بود (و پس از موسى پيامبرى ادامه يافت).</big> | ||
<big>در حديث حضرت كاظم عليه السلام آمده است: الامامة هى النور.<ref>الكافى: ج | <big>در حديث حضرت كاظم عليه السلام آمده است: الامامة هى النور.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۱۹۶. </ref>همچنين در روايت مشهور حضرت رضا عليه السلام مى خوانيم: ان الامامة منزلة الانبياء و ارث الاوصياء... . ان الامامة خلافة الرسول و مقام اميرالمؤمنين و الحسن و الحسين و... . ان الامامة زمام الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عزّ المؤمنين و... . ان الامامة أسّ الاسلام النامى و فرعه السامى.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۲۰۰. </ref></big> | ||
<big>خلاصه مضمون عبارت اين است: امامت پايه بالنده اسلام و شاخه بلند آن است. امامت از جهت منزلت و شأن و موقعيت و ژرفايى، برتر از دسترسى خرده اى مردمان است، كه بتوانند با رأى و انتخاب خود امامى بر پا كنند.</big> | <big>خلاصه مضمون عبارت اين است: امامت پايه بالنده اسلام و شاخه بلند آن است. امامت از جهت منزلت و شأن و موقعيت و ژرفايى، برتر از دسترسى خرده اى مردمان است، كه بتوانند با رأى و انتخاب خود امامى بر پا كنند.</big> | ||
خط ۴۰۵: | خط ۴۰۵: | ||
<big>اهميت مسئله امامت اميرالمؤمنين عليه السلام تا بدان جاست كه در قرآن كريم آيات فراوان بر آن نزول يافته. از جمله:</big> | <big>اهميت مسئله امامت اميرالمؤمنين عليه السلام تا بدان جاست كه در قرآن كريم آيات فراوان بر آن نزول يافته. از جمله:</big> | ||
# <big>«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»<ref>مائده/ | # <big>«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون»<ref>مائده/۵۵.</ref>: سرپرست و رهبر شما تنها خداوند است و پيامبر او و آنان كه ايمان آورده و نماز بر پا مى دارند و در حال ركوع زكات مى پردازند. تمامى تفاسير شيعه و اكثر تفاسير اهل تسنن اتفاق دارند بر اين كه اين آيه درباره اميرالمؤمنين على عليه السلام است، آن هنگام كه در نماز و در حال ركوع زكات دارند.<ref>در تفاسير شيعه: تفسير مجمع البيان: ج ۳ ص ۲۰۹. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۷۰. تفسير العيّاشى: ج ۲ ص۵۶، ۵۸. در تفاسير سنى: تفسير كشاف، ج ۱ ص ۶۲۳ . تفسير فخر رازى: ج ۱۲ ص ۲۵. تفسير طبرى: ج ۶ ص ۱۸۶.</ref></big> | ||
# <big>«اطيعوا الله و اطيعو الرسول و اولى الأمر منكم»<ref>نساء/ | # <big>«اطيعوا الله و اطيعو الرسول و اولى الأمر منكم»<ref>نساء/۵۹.</ref>: اى ايمانيان از خدا اطاعت كنيد و فرمان رسول و صاحبان امر را گردن نهيد. طبق تفاسير، اولى الأمر امامان معصوم عليهم السلام مى باشند.<ref>در تفاسير شيعه: تفسير مجمع البيان: ج ۳ ص ۶۲ . تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۴۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص۴۱۰-۴۱۴. تفاسير سنى: تفسير الكشاف: ج ۱ ص ۵۳۵ . تفسير فخر رازى: ج ۱ ص ۱۴۲. تفسير طبرى: ج ۵ ص ۹۳.</ref></big> | ||
# <big>«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»<ref>مائده/ | # <big>«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز دين شما را كامل و نعمت را بر شما تمام كردم و خشنودم كه اسلام دين شما باشد.<ref>در تفاسير شيعه: تفسير مجمع البيان: ج ۳ ص ۱۵۶. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۶۲. تفسير العيّاشى: ج ۲ ص ۹. در تفاسير سنى: تفسير كشاف: ج ۱ ص ۵۹۳ . تفسير فخر رازى: ج ۱۲ ص ۱۳۶. تفسير طبرى: ج ۶ ص ۵۱.</ref></big> | ||
<big>مى بينيم كه آيات فوق و ده ها آيه ديگر، با ملاحظه شأن نزول آن ها، درباره امامت و ولايت و سرپرستى امام اميرالمؤمنين عليه السلام است.</big> | <big>مى بينيم كه آيات فوق و ده ها آيه ديگر، با ملاحظه شأن نزول آن ها، درباره امامت و ولايت و سرپرستى امام اميرالمؤمنين عليه السلام است.</big> | ||
خط ۴۱۴: | خط ۴۱۴: | ||
<big>زمينه هاى پيشين وصايت و امامت اميرالمؤمنين علىعليه السلام در غدير است. نائب و منوب عنه بايستى با يكديگر سنخيت كامل و شباهت تام داشته باشند.</big> | <big>زمينه هاى پيشين وصايت و امامت اميرالمؤمنين علىعليه السلام در غدير است. نائب و منوب عنه بايستى با يكديگر سنخيت كامل و شباهت تام داشته باشند.</big> | ||
<big>از اين رو، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از پيش او را در بستر مهر و محبت و در فضاى جان و خانه خويش تربيت و با روحيات و اخلاقيات خويش مأنوس كرد. در اين زمينه، خود على عليه السلام در خطبه قاصعه چنين حكايت مى كند<ref>نهج البلاغه (فيض): ص | <big>از اين رو، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله از پيش او را در بستر مهر و محبت و در فضاى جان و خانه خويش تربيت و با روحيات و اخلاقيات خويش مأنوس كرد. در اين زمينه، خود على عليه السلام در خطبه قاصعه چنين حكايت مى كند<ref>نهج البلاغه (فيض): ص ۷۶۶ خطبه ۲۳۴، و اين عبارت در ص ۸۰۲ . شرح نهج البلاغه: ج ۱۳ ص ۱۹۷. بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۴۷۵.</ref>: ... شما مى دانيد كه مرا نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله چه مقام است و خويشاوندى ام با او در چه نسبت است؟ آنگاه كه كودک بودم مرا در دامان خود مى نهاد و بر سينه خود مى فشرد، و در بستر خود مى خوابانيد و تنم را به تن خويش مى سود و بوى خوش خود را به من مى بويانيد، و گاه چيزى را مى جويد و سپس آن را به من مى خورانيد. از من فروغى در گفتار نديد و خطايى در كردار نيافت... . و من در پى او بودم - در سفر و حضر - چنانكه شتربچه در پى مادر. هر روز از اخلاق خود براى من نشانه اى بر پا مىداشت و مرا به پيروى آن مى گماشت. او هر سال در غار حرا خلوت مى گزيد، و من او را مى ديدم و كسى جز من او نمى ديد. آن هنگام جز خانه اى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله و خديجه در آن بودند، در هيچ خانه اى مسلمانى راه نيافته بود، و من سومين آنان بودم. نور وحى نبوت را مى ديدم و بوى آن را مى شنودم، و هنگامى كه وحى براو فرود آمد ناله شيطان را شنيدم و گفتم: اى فرستاده خدا ! اين آوا چيست؟ فرمود: اين شيطان است، و از آن كه او بپرستيد نوميد شده است. همانا تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را من مى بينم، جز اينكه تو پيامبر نيستى، بلكه وزيرى و به راه خير مى روى.</big> | ||
<big>و نيز مى بينم در هنگام نزول آيه «و انذر عشيرتك الاقربين»<ref>شعراء/ | <big>و نيز مى بينم در هنگام نزول آيه «و انذر عشيرتك الاقربين»<ref>شعراء/۲۱۴.</ref>: (اى پيامبر) خويشان نزديک خود را بترسان، پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله سه بار اعلام فرمود كه: شما عشيره و خويشاوندان من هستيد و همانا خداوند پيامبرى برنيانگيخت مگر آنكه از خاندان او برادر و وزير و وارث و جانشين برايش برپا كرد. پس كدامتان با من بيعت مى كند كه برادر ووارث ووصى من باشد و نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى گردد، گر چه بس پس از من پيامبرى نخواهد بود؟</big> | ||
<big>تمام خويشان سكوت كردند. آنگاه فرمود: يكى از شما به پا خيزد و الا از غير شما خواهد بود و شما پشيمان خواهيد شد. در اينجا على عليه السلام به پا خاست. حضرت فرمود: نزديک آى. حضرت نزديک آمد و او را مورد مهر ويژه خود قرار داد و فرمود: او را از حكمت و دانش سيراب نمودم.<ref>بحار الانوار: ج 18 ص 163.</ref>اين رويدادها و صدها مانند آن در طول پيامبرى رسول خدا صلى الله عليه وآله نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام نشان مراقبت و تربيت او است براى احراز مقام الهى امامت و خلافت.</big> | <big>تمام خويشان سكوت كردند. آنگاه فرمود: يكى از شما به پا خيزد و الا از غير شما خواهد بود و شما پشيمان خواهيد شد. در اينجا على عليه السلام به پا خاست. حضرت فرمود: نزديک آى. حضرت نزديک آمد و او را مورد مهر ويژه خود قرار داد و فرمود: او را از حكمت و دانش سيراب نمودم.<ref>بحار الانوار: ج 18 ص 163.</ref>اين رويدادها و صدها مانند آن در طول پيامبرى رسول خدا صلى الله عليه وآله نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام نشان مراقبت و تربيت او است براى احراز مقام الهى امامت و خلافت.</big> |