۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
<big>چرا از سخن پيامبرخدا صلى الله عليه وآله تعجب كنيم كه به اصحابش فرمود: هان! شما سنت هاى گذشتگانتان را وجب به وجب و گام به گام دنبال مى كنيد؛ حتى اگر آنان در سوراخ سوسمارى رفته باشند، شما هم مى رويد. عرض كردند: آيا مقصودتان (از امت هاى گذشته) يهود و نصارى هستند؟ فرمود: پس چه كسانى؟!<ref>صحيح بخارى: ج 4 ص 144 و ج 9 ص 126.</ref></big> | <big>چرا از سخن پيامبرخدا صلى الله عليه وآله تعجب كنيم كه به اصحابش فرمود: هان! شما سنت هاى گذشتگانتان را وجب به وجب و گام به گام دنبال مى كنيد؛ حتى اگر آنان در سوراخ سوسمارى رفته باشند، شما هم مى رويد. عرض كردند: آيا مقصودتان (از امت هاى گذشته) يهود و نصارى هستند؟ فرمود: پس چه كسانى؟!<ref>صحيح بخارى: ج 4 ص 144 و ج 9 ص 126.</ref></big> | ||
<big>چه تعجبى دارد؟ در حالى كه ما در [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] سخن پيامبر صلى الله عليه وآله را مى بينيم كه فرمود: اصحاب مرا در روز رستاخيز به سوى چپ مى برند. مى پرسم: آنان را به كجا مى بريد؟ گفته مى شود: به خدا قسم به سوى جهنم. آنگاه مى گويم: پروردگارا ! اينان اصحاب من هستند! جواب داده مى شود: تو نمى دانى كه پس از تو چه بدعت ها در دين نهادند. من مى گويم: دور باد از رحمت خدا كسى كه پس از من تبديل در دين خدا كند. و مى بينم كه تنها به اندازه چند شتر سرخود كسى از آنان نجات نمى يابد.<ref>صحيح بخارى: ج | <big>چه تعجبى دارد؟ در حالى كه ما در [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] سخن پيامبر صلى الله عليه وآله را مى بينيم كه فرمود: اصحاب مرا در روز رستاخيز به سوى چپ مى برند. مى پرسم: آنان را به كجا مى بريد؟ گفته مى شود: به خدا قسم به سوى جهنم. آنگاه مى گويم: پروردگارا ! اينان اصحاب من هستند! جواب داده مى شود: تو نمى دانى كه پس از تو چه بدعت ها در دين نهادند. من مى گويم: دور باد از رحمت خدا كسى كه پس از من تبديل در دين خدا كند. و مى بينم كه تنها به اندازه چند شتر سرخود كسى از آنان نجات نمى يابد.<ref>صحيح بخارى: ج ۷ ص ۲۰۹. صحيح مسلم: ج ۴ ص ۱۷۹۲ (باب الحوض). </ref></big> | ||
<big>آرى! آيا باز هم جاى تعجب است اگر پيامبر صلى الله عليه وآله بفرمايد: امت من هفتاد و سه فرقه مى شوند، كه تنها يک فرقه در بهشت و بقيه در دوزخ هستند.<ref>سنن ابن ماجه: ج | <big>آرى! آيا باز هم جاى تعجب است اگر پيامبر صلى الله عليه وآله بفرمايد: امت من هفتاد و سه فرقه مى شوند، كه تنها يک فرقه در بهشت و بقيه در دوزخ هستند.<ref>سنن ابن ماجه: ج ۲ ح ۳۹۹۳، كتاب الفتن. مسند احمد: ج ۳ ص ۱۲۰. سنن ترمذى، كتاب الايمان.</ref></big> | ||
<big>اين همان كلام پروردگار عزت و جلالت و خداى آگاه به رازهاى نهان است كه فرمود:</big> | <big>اين همان كلام پروردگار عزت و جلالت و خداى آگاه به رازهاى نهان است كه فرمود:</big> | ||
<big>«و ما اكثر الناس و لو حرصت بمؤمنين»<ref>يوسف عليه السلام/ | <big>«و ما اكثر الناس و لو حرصت بمؤمنين»<ref>يوسف عليه السلام/۱۰۳.</ref>: و بيشتر مردم مؤمنين نيستند هرچند تو (اى پيامبر) تلاش در ترغيب آنان كنى.</big> | ||
<big>«بل جاء بالحق و اكثرهم للحق كارهون»<ref>مؤمنون/ | <big>«بل جاء بالحق و اكثرهم للحق كارهون»<ref>مؤمنون/۷۰.</ref>: (پيامبرصلى الله عليه وآله) به حق آنان را دعوت كرد ولى بسيارى از آنان از حق گريزان و روى گردانند.</big> | ||
<big>«لقد جئناكم بالحق و لكن اكثركم للحق كارهون»<ref>زخرف/ | <big>«لقد جئناكم بالحق و لكن اكثركم للحق كارهون»<ref>زخرف/۷۸.</ref>: ما براى شما حق را آورديم ولى بسيارى از شما مردم نسبت به حق تنفر داريد.</big> | ||
<big>«الا ان وعد الله حق و لكن اكثرهم لا يعلمون»<ref>يونس عليه السلام/ | <big>«الا ان وعد الله حق و لكن اكثرهم لا يعلمون»<ref>يونس عليه السلام/۵۵.</ref>: همانا وعده خدا حق است ولى بيشتر آنان نمى دانند.</big> | ||
<big>«يرضونكم بافواههم و تأبى قلوبهم و اكثرهم فاسقون»<ref>توبه/ | <big>«يرضونكم بافواههم و تأبى قلوبهم و اكثرهم فاسقون»<ref>توبه/۸.</ref>: با زبان شما را راضى نگه مى دارند ولى در قلب هايشان با شما مخالف و دشمن هستند و بيشتر آنان فاسق و تبهكار اند.</big> | ||
<big>«ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثرهم لا يشركون»<ref>يونس عليه السلام/ | <big>«ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثرهم لا يشركون»<ref>يونس عليه السلام/۶۰.</ref>: همانا خداوند بدون شک بر مردم حق و فضل دارد ولى بسيارى از آنان شكرگزار نيستند.</big> | ||
<big>«يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها و اكثرهم الكافرون»<ref>نحل/ | <big>«يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها و اكثرهم الكافرون»<ref>نحل/۸۳.</ref>: نعمت خدا را مى شناسند و با اين حال آن را ناديده مى گيرند و بيشترشان كافر اند.<ref>رجوع كنيد به: همراه با راستگويان (تيجانى، ترجمه مهرى): ص۹۳-۱۰۱.</ref></big> | ||
== <big>شباهت امت اسلام با امت هاى سابقه</big><ref>وقائع بيعات الاميرعليه السلام من يوم الدار الى يوم الغدير (حسينى): | == <big>شباهت امت اسلام با امت هاى سابقه</big><ref>وقائع بيعات الاميرعليه السلام من يوم الدار الى يوم الغدير (حسينى): ص۵۹-۷۹.</ref> == | ||
<big>از موارد كليدى در واقعه [[حجةالوداع]] و غدير، بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى در حجةالوداع است. اينكه هنگامى كه حضرت جبرئيل امين به همراه آيه تبليغِ ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام نازل شد، وضعيت سياسى در اين برهه از زمان چگونه بود؟ خصوصاً در همان ايامى كه رسول الله صلى الله عليه وآله دعوت كنندگان خود را به سوى مردم گسيل داشته بود، تا آنان را به آمدن به حجةالوداع فرا بخوانند؟</big> | <big>از موارد كليدى در واقعه [[حجةالوداع]] و غدير، بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى در حجةالوداع است. اينكه هنگامى كه حضرت جبرئيل امين به همراه آيه تبليغِ ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام نازل شد، وضعيت سياسى در اين برهه از زمان چگونه بود؟ خصوصاً در همان ايامى كه رسول الله صلى الله عليه وآله دعوت كنندگان خود را به سوى مردم گسيل داشته بود، تا آنان را به آمدن به حجةالوداع فرا بخوانند؟</big> | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
<big>اما پيش از هر چير بهتر است با هم آيات نازل شده در اين واقعه را با هم بخوانيم: آيات | <big>اما پيش از هر چير بهتر است با هم آيات نازل شده در اين واقعه را با هم بخوانيم: آيات ۶۶ و ۶۷ و ۶۸ سوره مائده، خصوصاً آيه وسط - آيه ۶۷ - يعنى آيه بلاغ و تبليغ. لازم است تعمق و تأمل كنيم كه اين آيات چه اسرارى در دل خود دارد:</big> | ||
<big>«و لو انهم اقاموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم منهم امَّة مُقتصدة و كثير منهم ساء ما يعملون»:</big> | <big>«و لو انهم اقاموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم منهم امَّة مُقتصدة و كثير منهم ساء ما يعملون»:</big> | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
<big>نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مى رساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبليغ مى گردد آنان را بر مى انگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مى افزايد، و آنان و يهود در يک مرتبه قرار دارند.</big> | <big>نكته اين است كه تبليغ قرآن در نهايت مشرف بر همه مباحث است. اما پيش از اين براى تبليغ آن كفايت شرّ مردم خواسته نشده بود. اين مى رساند كه آنچه به زودى در ميان مردم تبليغ مى گردد آنان را بر مى انگيزد، و سركشى و طغيان و كفر ايشان را مى افزايد، و آنان و يهود در يک مرتبه قرار دارند.</big> | ||
<big>اين امر با وضوح بسيار بيان مى كند كه اين تبليغ همانا امرى است سياسى، كه به حفظ رسالت و عمل به احكام آن پس از رسول اكرم صلى الله عليه وآله مرتبط است؛ و آن امر خلافت و جانشينى است. چنانكه قرآن در آيات | <big>اين امر با وضوح بسيار بيان مى كند كه اين تبليغ همانا امرى است سياسى، كه به حفظ رسالت و عمل به احكام آن پس از رسول اكرم صلى الله عليه وآله مرتبط است؛ و آن امر خلافت و جانشينى است. چنانكه قرآن در آيات ۶۶ و ۶۸ به اين حقيقت اشاره دارد، كه بايد امرى ديگر به غير از تورات و انجيل به همراه آن دو اقامه و برپا شود؛ و آن چيزى است كه از جانب پروردگارشان بر ايشان نازل شده، و آن همانى است كه در آيه ۶۷ مورد نظر بوده و بدان عنايت شده است؛ يعنى امر ولايت على بن ابى طالب و اولاد طاهرينش عليهم السلام.</big> | ||
<big>ب) در آيه | <big>ب) در آيه ۶۸ آمده است: «و ليزيدنَّ كثيراً منهم» تا پايان آيه. با دقت در اين قسمت آيه درمى يابيم كه در آن سرّى هست؛ سرّى كه ميان امت اسلام و يهود و نصارى مشترک است.</big> | ||
<big>پيش از بيان آن، باز مى گرديم به بحث از حالت سياسى مسلمانان، تا جهت گيرى سياسى ايشان را بشناسيم، و وقايعى را كه در آن دوره سرنوشت ساز از تاريخ اسلام رخ داد دريابيم. بدانيم كه چگونه منافقين و مسلمان نماها به صورت جدى و مستقيم در اين وقايع نقش داشتند، و در روز غدير ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را رد كرده و كنار گذاشتند.</big> | <big>پيش از بيان آن، باز مى گرديم به بحث از حالت سياسى مسلمانان، تا جهت گيرى سياسى ايشان را بشناسيم، و وقايعى را كه در آن دوره سرنوشت ساز از تاريخ اسلام رخ داد دريابيم. بدانيم كه چگونه منافقين و مسلمان نماها به صورت جدى و مستقيم در اين وقايع نقش داشتند، و در روز غدير ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را رد كرده و كنار گذاشتند.</big> | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
<big>قرآن كريم در آيات بسيارى به اين دسته هاى گمراه از امت - كه تعدادشان نيز بسيار بوده - اشاره فرموده است؛ خداوند متعال مى فرمايد:</big> | <big>قرآن كريم در آيات بسيارى به اين دسته هاى گمراه از امت - كه تعدادشان نيز بسيار بوده - اشاره فرموده است؛ خداوند متعال مى فرمايد:</big> | ||
<big>«و ان كادوا ليستفزُّونك من الارض ليخرجوك منها و اذاً لا يلبثون خلافك الا قليلاً. سنَّة من قد ارسلنا قبلك من رسلنا و لا تجد لسنَّتنا تحويلاً»<ref>اسراء/ | <big>«و ان كادوا ليستفزُّونك من الارض ليخرجوك منها و اذاً لا يلبثون خلافك الا قليلاً. سنَّة من قد ارسلنا قبلك من رسلنا و لا تجد لسنَّتنا تحويلاً»<ref>اسراء/۷۶، ۷۷.</ref></big>: | ||
<big>و چيزى نمانده بود كه تو را از اين سرزمين بركنند تا تو را از آنجا بيرون سازند و در آن صورت آنان (هم) پس از تو جز (زمان) اندكى نمى ماندند. سنّتى كه همواره در ميان (امت هاى) فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشته ايم (جارى) بوده است و براى سنت ما تغييرى نخواهى يافت.</big> | <big>و چيزى نمانده بود كه تو را از اين سرزمين بركنند تا تو را از آنجا بيرون سازند و در آن صورت آنان (هم) پس از تو جز (زمان) اندكى نمى ماندند. سنّتى كه همواره در ميان (امت هاى) فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشته ايم (جارى) بوده است و براى سنت ما تغييرى نخواهى يافت.</big> | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
<big>در سوره توبه رسوايى هاى اين منافقان به ظاهر مسلمان را مى بينيم. با دقت در اين سوره انسان به شگفت مى آيد كه خداوند متعال منافقين را كافر خوانده و اعمال آنها را در درگاه خود غير مقبول و مردود برشمرده است. خداى متعال مى فرمايد:</big> | <big>در سوره توبه رسوايى هاى اين منافقان به ظاهر مسلمان را مى بينيم. با دقت در اين سوره انسان به شگفت مى آيد كه خداوند متعال منافقين را كافر خوانده و اعمال آنها را در درگاه خود غير مقبول و مردود برشمرده است. خداى متعال مى فرمايد:</big> | ||
<big>«و ما منعهم ان تُقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله وبرسوله و لا يأتون الصلوة الا و هم كُسالى و لا ينفقون الا و هم كارهون»<ref>توبه/ | <big>«و ما منعهم ان تُقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله وبرسوله و لا يأتون الصلوة الا و هم كُسالى و لا ينفقون الا و هم كارهون»<ref>توبه/۵۴.</ref>: و هيچ چيز مانع پذيرفته شدن انفاق هاى آنان نشد جز اينكه به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند و جز با كسالت نماز به جا نمى آورند و جز با كراهت انفاق نمى كنند.</big> | ||
<big>«و منهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اُذن قل اذن خير لكم يؤمن بالله و يؤمن للمؤمنين و رحمة للذين آمنوا منكم و الذين يؤذون رسول الله لهم عذاب اليم»<ref>توبه/ | <big>«و منهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اُذن قل اذن خير لكم يؤمن بالله و يؤمن للمؤمنين و رحمة للذين آمنوا منكم و الذين يؤذون رسول الله لهم عذاب اليم»<ref>توبه/۶۱.</ref>و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى دهند و مى گويند او زودباور است بگو گوش خوبى براى شماست به خدا ايمان دارد و (سخن) مؤمنان را باور مى كند و براى كسانى از شما كه ايمان آورده اند رحمتى است و كسانى كه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله را آزار مى رسانند عذابى پردرد خواهند داشت.</big> | ||
<big>«و منهم من يقول ائذن لى و لا تفتنّى الا فى الفتنة سقطوا و ان جهنم لمحيطة بالكافرين»<ref>توبه/49.</ref>: و از آنان كسى است كه مى گويد مرا (در ماندن) اجازه ده و به فتنهام مينداز هشدار كه آنان خود به فتنه افتاده اند و بى ترديد جهنم بر كافران احاطه دارد.</big> | <big>«و منهم من يقول ائذن لى و لا تفتنّى الا فى الفتنة سقطوا و ان جهنم لمحيطة بالكافرين»<ref>توبه/49.</ref>: و از آنان كسى است كه مى گويد مرا (در ماندن) اجازه ده و به فتنهام مينداز هشدار كه آنان خود به فتنه افتاده اند و بى ترديد جهنم بر كافران احاطه دارد.</big> |