۷۶۴
ویرایش
خط ۳۹۰: | خط ۳۹۰: | ||
اشكال ديگر فخر رازى اين است كه ابناسحاق حديث غدير را روايت نكرده است. اين اشكال نيز چند پاسخ دارد: | اشكال ديگر فخر رازى اين است كه ابناسحاق حديث غدير را روايت نكرده است. اين اشكال نيز چند پاسخ دارد: | ||
* ۱. ابن اسحاق از راويان حديث غدير است | |||
ابن اسحاق - آنگونه كه گروهى از بزرگان اهل سنت از او نقل كرده اند - حديث غدير و ماجراى آن را روايت كرده است. از اين رو، اين ادعا كه ابن اسحاق حديث غدير را روايت نكرده دروغى بيش نيست. | ابن اسحاق - آنگونه كه گروهى از بزرگان اهل سنت از او نقل كرده اند - حديث غدير و ماجراى آن را روايت كرده است. از اين رو، اين ادعا كه ابن اسحاق حديث غدير را روايت نكرده دروغى بيش نيست. | ||
در اينجا به چند تن از دانشمندان سرشناس اهل سنت كه حديث غدير را از ابن اسحاق نقل كرده اند اشاره مى كنيم: حافظ ابن كثير دمشقى، ابن حجر مكّى، محمد بن عبدالرسول بَرزَنجى، مولوى حسام الدين سهارنپورى، عبدالعزيز دهلوى.<ref>البِداية و النِهاية:ج ۷ ص ۳۳۴. الصواعق المحرقة: ص ۲۵. نواقض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». مرافض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». تحفه اثناعشريه: ص ۲۱۰.</ref> سخنان صريح اينان و نقل حديث غدير از ابن اسحاق ادعاى فخر رازى بر عدم روايت حديث غدير توسط | در اينجا به چند تن از دانشمندان سرشناس اهل سنت كه حديث غدير را از ابن اسحاق نقل كرده اند اشاره مى كنيم: حافظ ابن كثير دمشقى، ابن حجر مكّى، محمد بن عبدالرسول بَرزَنجى، مولوى حسام الدين سهارنپورى، عبدالعزيز دهلوى.<ref>البِداية و النِهاية:ج ۷ ص ۳۳۴. الصواعق المحرقة: ص ۲۵. نواقض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». مرافض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». تحفه اثناعشريه: ص ۲۱۰.</ref> سخنان صريح اينان و نقل حديث غدير از ابن اسحاق ادعاى فخر رازى بر عدم روايت حديث غدير توسط ابن اسحاق را تكذيب مى كند. | ||
همچنين گروهى از دانشمندان اهل تسنن متوجه بطلان اين ادعاى رازى شده اند. و لذا هيچ كدام ابن اسحاق را در شمار كسانى كه حديث غدير را روايت نكرده نياورده اند. بزرگان و علمايى از عامه همچون: سعد تَفتازانى در«شرح المقاصد»قوشچى در«شرح التجريد»، عبدالحق دهلوى در«ترجمة المشكاة»و صاحب «المرافض». | |||
جالب اينجاست كه كمال الدين جهرمى در كتاب«البراهين القاطعة فى ترجمة الصواعق المحرقة»نام ابن اسحاق را از عبارت ابن حجر(صاحب الصواعق)انداخته تا رسوايى فخر رازى را مخفى كند! | |||
* ۲. ابن اسحاق حضور على عليه السلام در حجةالوداع را نقل كرده است | |||
در كنار نقل حديث غدير توسط ابن اسحاق، وى همچنين همراهى اميرالمؤمنين عليه السلام با پيامبرصلى الله عليه وآله در حجةالوداع را نيز نقل كرده و تحت عنوان«همراهى على عليه السلام با پيامبرصلى الله عليه وآله در حج پس از بازگشتش از يمن»ماجراى آن را در كتاب سيره خود مفصل نقل كرده است.<ref>سيره ابن هشام: ج ۲ ص ۶۰۳ ۶۰۲ .</ref> اگر ابن اسحاق ثقه است، چرا رازى وجود امام عليه السلام را در حجةالوداع را هم انكار كرده است؟ و اگر ابن اسحاق ثقه نيست، چرا رازى به عدم روايت حديث غدير توسط او استناد كرده است؟! | |||
پس از دو طريق ياد شده ثابت شد كه ابن اسحاق هم حديث غدير و هم ماجراى پيرامون آن و شركت اميرالمؤمنين عليه السلام در حجةالوداع و اعمال حج را روايت كرده است، و ادعاى فخر رازى كاملاً بى اعتبار است. | |||
* ۳. ابن اسحاق را جرح كرده اند | |||
شمارى از دانشمندان جرح و تعديل اهل سنت ابن اسحاق را جرح كرده اند. بنابراين، به فرض اينكه او حديث غدير را روايت نكرده باشد، تمسّک به عدم روايت او نادرست است. | |||
اينک سخنان برخى از اين دانشمندان به نقل ذهبى و ابن سيّدالناس: قطّان بن اسحاق: ابن اسحاق دروغگو است. ابن مَعين: ابن اسحاق ثقه است اما حجت نيست. نسايى: او قوى نيست. دارقطنى: به روايتش احتجاج نمى شود. احمد بن حنبل: او جداً بسيار تدليس مى كرد.<ref>ميزان الاعتدال فى نقد الرجال: ج ۳ ص ۴۶۸. المغنى فى الضعفاء. عيون الاثر: ج ۱ ص ۱۳ - ۱۰.</ref> | |||
حتى اگر همه دانشمندان در وثاقت ابن اسحاق هم داستان بودند و او حديثى از احاديث را نقل نكرده باشد، باز هم عمل او موجب بى اعتبارى آن حديث نيست، چه رسد به اينكه اقوال درباره او مختلف است. | |||
حتى اگر همه دانشمندان در وثاقت | |||
=== چهارم :عدم روايت حديث غدير توسط جاحظ === | |||
فخر رازى عدم روايت حديث غدير توسط جاحظ را نيز دستاويز قرار داده است. در پاسخ مى توان گفت: | |||
1. جاحظ از ناصبيان است | 1. جاحظ از ناصبيان است |
ویرایش