۷۶۴
ویرایش
خط ۳۵۴: | خط ۳۵۴: | ||
=== دوم :عدم روايت حديث غدير توسط واقدى === | === دوم :عدم روايت حديث غدير توسط واقدى === | ||
يكى ديگر از اشكالات فخر رازى اين است كه واقدى حديث غدير را روايت نكرده است. و اما پاسخ به اين اشكال: | يكى ديگر از اشكالات فخر رازى اين است كه واقدى حديث غدير را روايت نكرده است. و اما پاسخ به اين اشكال: | ||
==== '''پاسخ اول: واقدى از راويان مطاعن خلفاست''' ==== | |||
پاسخ اول اينكه واقدى خود يكى از راويان اعمال و رفتار زشت خلفاء و صحابه است. پس اگر نقل نكردن حديث غدير توسط او صحت آن را زير سؤال مى برد، روايت مطاعن خلفاء توسط او قطعاً از اسباب طعن و نكوهش آنان خواهد بود. اينک چند نمونه از مطاعنى كه واقدى نقل كرده است: | |||
۱-آتش زدن خانه وحى | |||
چنانچه علامه حلّى در بحثِ مطاعن ابوبكر مى نويسد، واقدى ماجراى به آتش كشيدن خانه فاطمه زهراعليها السلام به دست عمر بن خطاب را روايت كرده است.<ref>نهج الحقّ و كشف الصدق: ص ۲۷۱.</ref> | |||
۲-تبعيد ابوذر توسط عثمان | |||
همچنين علامه حلّى در مطاعن عثمان اشاره كرده كه واقدى ماجراى تبعيد ابوذر غِفارى به ربذه به دست عثمان را روايت كرده است. | همچنين علامه حلّى در مطاعن عثمان اشاره كرده كه واقدى ماجراى تبعيد ابوذر غِفارى به ربذه به دست عثمان را روايت كرده است. | ||
۳- بازگرداندن حَكَم بن ابى العاص | |||
علامه حلّى مى گويد: واقدى روايت كرده: عثمان بن عفان، حَكَم بن ابى العاص را - كه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله او را از مدينه بيرون رانده بود - به مدينه باز گرداند.<ref>نهج الحقّ و كشف الصدق:ص ۲۹۱.</ref>۴-تقسيم اموال مسلمين بين خويشاوندان | |||
علامه حلّى | |||
علامه حلّى مى گويد: واقدى روايت كرده كه عثمان دارايى هاى مسلمانان را به خويشاوندان خود و فرزندان پدرش اختصاص مى داد.<ref>نهج الحقّ و كشف الصدق: ص ۲۹۲.</ref> | |||
نتيجه: اگر چنانكه قاضى عبدالجبّار معتزلى و فضل بن روزبهان و بعضى ديگر گفته اند واقدى رافضى متعصّب است، اشكال فخر رازى به عدم روايت حديث غدير توسط او اعتبارى ندارد. و اگر وى در آنچه روايت مى كند عادل و ثقه و راستگو است، بايد روايات فراوان وى درباره مطاعن خلفاء پذيرفته شود. | |||
پاسخ | ==== '''پاسخ دوم: رويگردانى فخر رازى از روايات واقدى''' ==== | ||
فخر رازى خود به روايات واقدى اعتنا نكرده و آنها را به شمار نياورده است، گويى كه اصلاً چنين رواياتى وجود ندارد. وى در مبحث مطاعن و بازگرداندن طريد رسول اللَّه (صلى الله عليه وآله )حَكَم بن ابى العاص به مدينه توسط عثمان در كتاب«نِهاية العقول»چندين اشكال به اين ماجرا كرده و به كلى آن را رد كرده است. | |||
'''پاسخ سوم: واقدى راوى معتبرى نيست''' | |||
در عين اينكه عده اى از بزرگان اهل سنت همانند قوشچى، تَفتازانى، عبدالحق دهلوى و حسام الدين سهارنپورى كابلى، واقدى را ستوده و در رتبه بخارى و مسلم شمرده و به روايت او استناد كرده اند، ولى گروهى از بزرگان و حافظان و دانشمندان جرح و تعديل راويان مانند بخارى و احمد و ابن مَعين و ابوحاتِم و نَسايى و دارقطنى و ابن عدى و ابن جوزى و ابن مدينى و ابن راهَوَيه و ذهبى او را جرح كرده اند.<ref>نمونه اى از سخنان نكوهش آميز و طعن آلود خرده گيران بر واقدى در شرح حال وى در اين كتب آمده است: ميزان الاعتدال: ج ۳ ص ۶۶۲ . تذهيب التهذيب (مخطوط). المغنى فى الضعفاء: ج ۲ ص ۶۱۹ . العِبَر: حوادث سال ۲۰۷. الكاشف: ج ۳ ص ۸۲ . سير أعلام النبلاء: ج ۹ ص ۴۵۴. التاريخ الصغير (بخارى) : ج ۲ ص ۳۱۱. الأنساب (سمعانى) . مرآة الجنان: حوادث سال ۲۰۷. تقريب التهذيب: ج ۲ ص ۱۹۴. طبقات الحفّاظ: ص ۱۴۴. </ref> | |||
'''پاسخ چهارم: عدم نقل واقدى حجت بر شيعه نيست''' | |||
آنچه پس از همه اين مطالب مى توان گفت اينكه: در برابر اماميه نمى توان به عدم نقل حديث غدير توسط واقدى - حتى اگر بر وثاقت وى و اعتماد بر او در اهل سنت اجماع شده بود - استناد كرد، زيرا او از مخالفان اماميه است. ضمن اينكه اين واضح است كه عدم نقل حديث ملاكى براى رد آن نيست. | |||
=== سوم :عدم روايت حديث غدير توسط ابن اسحاق === | |||
اشكال ديگر فخر رازى اين است كه ابناسحاق حديث غدير را روايت نكرده است. اين اشكال نيز چند پاسخ دارد: | اشكال ديگر فخر رازى اين است كه ابناسحاق حديث غدير را روايت نكرده است. اين اشكال نيز چند پاسخ دارد: | ||
1. ابن اسحاق از راويان حديث غدير است | |||
ابن اسحاق - آنگونه كه گروهى از بزرگان اهل سنت از او نقل كرده اند - حديث غدير و ماجراى آن را روايت كرده است. از اين رو، اين ادعا كه ابن اسحاق حديث غدير را روايت نكرده دروغى بيش نيست. | |||
در اينجا به چند تن از دانشمندان سرشناس اهل سنت كه حديث غدير را از ابن اسحاق نقل كرده اند اشاره مى كنيم: حافظ ابن كثير دمشقى، ابن حجر مكّى، محمد بن عبدالرسول بَرزَنجى، مولوى حسام الدين سهارنپورى، عبدالعزيز دهلوى.<ref>البِداية و النِهاية:ج ۷ ص ۳۳۴. الصواعق المحرقة: ص ۲۵. نواقض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». مرافض الروافض: بخش «فى ردّ حديث الغدير». تحفه اثناعشريه: ص ۲۱۰.</ref> سخنان صريح اينان و نقل حديث غدير از ابن اسحاق ادعاى فخر رازى بر عدم روايت حديث غدير توسط ابناسحاق را تكذيب مىكند. | |||
ویرایش