پرش به محتوا

افشاگری خداوند از توطئه منافقین در روز غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
در غدير هفت مورد اتفاق افتاد كه اسرار و نقشه ‏ها و گفته‏ هاى جسورانه منافقين فاش شد و پيامبرصلى الله عليه وآله آنان را احضار كرد و با افشاى توطئه آنان را بازخواست نمود. اين هفت مورد عبارتند از:
در غدير هفت مورد اتفاق افتاد كه اسرار و نقشه ‏ها و گفته‏ هاى جسورانه منافقين فاش شد و پيامبرصلى الله عليه وآله آنان را احضار كرد و با افشاى توطئه آنان را بازخواست نمود. اين هفت مورد عبارتند از:


* ۱. در برابر منبر غدير
* '''۱. در برابر منبر غدير'''


گفتارهاى ناهنجار منافقين در مقابل منبر غدير هنگامى بود كه با معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اعلان جمله معروف {{متن عربی|«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»}} ،آتش غيظ و كينه منافقين به قدرى جوش گرفت كه طاقت نياوردند تا سخنرانى حضرت به پايان برسد، و در همان لحظه در گوش يكديگر و يا به گونه ‏اى كه اطرافيانشان مى ‏شنيدند و حتى گاهى با صداى بلند مخالفت خود را ابراز كردند و در مواردى مسخره هم كردند؛ و اين حركات آنان پس از سخنرانى به پيامبرصلى الله عليه وآله گزارش شد.
گفتارهاى ناهنجار منافقين در مقابل منبر غدير هنگامى بود كه با معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اعلان جمله معروف {{متن عربی|«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»}} ،آتش غيظ و كينه منافقين به قدرى جوش گرفت كه طاقت نياوردند تا سخنرانى حضرت به پايان برسد، و در همان لحظه در گوش يكديگر و يا به گونه ‏اى كه اطرافيانشان مى ‏شنيدند و حتى گاهى با صداى بلند مخالفت خود را ابراز كردند و در مواردى مسخره هم كردند؛ و اين حركات آنان پس از سخنرانى به پيامبرصلى الله عليه وآله گزارش شد.


* ۲. پس از خطابه در خيمه
* '''۲. پس از خطابه در خيمه'''


پس از اتمام خطابه كه همه به خيمه‏ هاى خود بازگشتند، گروهى از آنان مخفيانه گرد هم آمده بودند و مطالبى را بر ضد ولايت على ‏عليه السلام نجوا مى‏ كردند. بعضى از اصحاب با وفاى پيامبرصلى الله عليه وآله از بيرون خيمه سخنان آنان را شنيدند و آنان را فراخوانده بازخواست كردند و گفتند كه اين اقدام مخفيانه شما را به حضرت خبر خواهيم داد.
پس از اتمام خطابه كه همه به خيمه‏ هاى خود بازگشتند، گروهى از آنان مخفيانه گرد هم آمده بودند و مطالبى را بر ضد ولايت على ‏عليه السلام نجوا مى‏ كردند. بعضى از اصحاب با وفاى پيامبرصلى الله عليه وآله از بيرون خيمه سخنان آنان را شنيدند و آنان را فراخوانده بازخواست كردند و گفتند كه اين اقدام مخفيانه شما را به حضرت خبر خواهيم داد.
خط ۳۴: خط ۳۴:
آنان التماس كردند كه كتمان نمايند، و وقتى ديدند نمى ‏پذيرند به صراحت گفتند:«ما هم به دروغ قسم ياد خواهيم كرد كه چنين سخنى نگفته ‏ايم»!!!
آنان التماس كردند كه كتمان نمايند، و وقتى ديدند نمى ‏پذيرند به صراحت گفتند:«ما هم به دروغ قسم ياد خواهيم كرد كه چنين سخنى نگفته ‏ايم»!!!


* ۳.هنگام بيعت
* '''۳.هنگام بيعت'''


هنگام بيعت در غدير نيز حركات و گفتارهاى ناهنجارى از منافقين سر زد كه خدا به پيامبرش خبر داد و حضرت آنان را مؤاخذه فرمود، ولى آنان قسم ياد كردند كه آن كارها را انجام نداده ‏اند.
هنگام بيعت در غدير نيز حركات و گفتارهاى ناهنجارى از منافقين سر زد كه خدا به پيامبرش خبر داد و حضرت آنان را مؤاخذه فرمود، ولى آنان قسم ياد كردند كه آن كارها را انجام نداده ‏اند.


* ۴.در جمع خصوصى منافقين
* '''۴.در جمع خصوصى منافقين'''


در ماجراى سوسمار كه بعد از بيعت منافقين در جمع خود به عنوان استهزاء مطرح كردند، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آنان را مؤاخذه نمود آنان با قسم دروغ انكار كردند.
در ماجراى سوسمار كه بعد از بيعت منافقين در جمع خود به عنوان استهزاء مطرح كردند، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آنان را مؤاخذه نمود آنان با قسم دروغ انكار كردند.


* ۵.در مكه پس از امضاى صحيفه
* '''۵.در مكه پس از امضاى صحيفه'''


مسئله صحيفه ملعونه كه قبل از خروج از مكه در كعبه بر ضد ولايت امضا شد، اساسى ‏ترين موردى بود كه خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله به افشاگرى آن پرداختند و باز هم منافقين با حربه قسم به مقابله آمدند.
مسئله صحيفه ملعونه كه قبل از خروج از مكه در كعبه بر ضد ولايت امضا شد، اساسى ‏ترين موردى بود كه خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله به افشاگرى آن پرداختند و باز هم منافقين با حربه قسم به مقابله آمدند.


* ۶.پس از خنثى شدن توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله
* '''۶.پس از خنثى شدن توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله'''


توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله در كوه «هَرْشى»بزرگ‏ترين توطئه ‏اى بود كه تا مرحله اجرا پيش رفت، ولى خداوند آن را خنثى كرد. حتى در اين مورد كه مانند روز روشن معلوم شد چه كسانى بر فراز كوه نقشه را اجرا كردند، باز هم رو در روى پيامبرصلى الله عليه وآله قسم دروغ ياد كردند و انكار نمودند.
توطئه قتل پيامبرصلى الله عليه وآله در كوه «هَرْشى»بزرگ‏ترين توطئه ‏اى بود كه تا مرحله اجرا پيش رفت، ولى خداوند آن را خنثى كرد. حتى در اين مورد كه مانند روز روشن معلوم شد چه كسانى بر فراز كوه نقشه را اجرا كردند، باز هم رو در روى پيامبرصلى الله عليه وآله قسم دروغ ياد كردند و انكار نمودند.


* ۷.پس از خنثى شدن توطئه قتل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام
* '''۷.پس از خنثى شدن توطئه قتل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام'''


آخرين مورد توطئه قتل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود كه آن هم به صورت قرار دادى امضا شد. وقتى خبر آن به پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد و آنان را احضار فرمود، بار ديگر قسم ياد كردند كه هرگز چنين قصدى نداشته ‏اند.
آخرين مورد توطئه قتل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود كه آن هم به صورت قرار دادى امضا شد. وقتى خبر آن به پيامبرصلى الله عليه وآله رسيد و آنان را احضار فرمود، بار ديگر قسم ياد كردند كه هرگز چنين قصدى نداشته ‏اند.
خط ۵۶: خط ۵۶:
'''نكته دوم: اين آيه چند بار نازل شده؟'''
'''نكته دوم: اين آيه چند بار نازل شده؟'''


در همه موارد هفت‏گانه فوق، پيامبرصلى الله عليه وآله آيه{{قرآن|«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}} را در برابر قسم دروغ منافقين قرار داد و از جانب خدا اعلام كرد كه دروغ مى‏گوييد. اكنون سؤال اين است كه:
در همه موارد هفت‏گانه فوق، پيامبرصلى الله عليه وآله آيه{{قرآن|«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}} را در برابر قسم دروغ منافقين قرار داد و از جانب خدا اعلام كرد كه دروغ مى‏ گوييد. اكنون سؤال اين است كه:


* آيا در همه اين موارد آيه مزبور نازل شده، كه به معناى تكرار نزول يک آيه باشد؟
* و يا اينكه يک بار نازل شده ولى در دفعات بعدى به عنوان مصداق ديگرى از موارد آيه حضرت دوباره آن را قرائت فرموده است؟
* و يا اينكه يک بار نازل شده ولى در دفعات بعدى از طرف خدا دستور آمده كه همان آيه را در برابر آنان قرار دهد؟
* و يا اينكه مجموعه جسارت‏ها و توطئه ‏هاى گفتارى عملى آنان مكرر اتفاق افتاده و آنان قسم دروغ ياد كرده ‏اند و پيامبرصلى الله عليه وآله سخن آنان را رد كرده و در نهايت يک آيه جامع درباره همه آنها نازل شده است؟


آيا در همه اين موارد آيه مزبور نازل شده، كه به معناى تكرار نزول يك آيه باشد؟
در يک نگاه همه اين احتمالات قابل جمع است، ولى با توجه به محتواى جامع آيه احتمال اخير صحيح‏ تر به نظر مى‏ رسد، چرا كه در آيه به همه توطئه‏ ها و گفته‏ هاى آنان اشاره شده است:«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا»:قسم ‏هاى دروغشان،«وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ»: سخنان كفر آميزشان،«وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا»: توطئه قتل پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام. البته اين منافات ندارد كه در هر توطئه‏ اى به اقتضاى مورد، همان قسمت از آيه كه مربوط به آن است شاهد آورده شود و به عنوان نزول آيه ذكر گردد.


'''نكته سوم: نتيجه نزول آيه'''


و يا اينكه يك بار نازل شده ولى در دفعات بعدى به عنوان مصداق ديگرى از موارد آيه حضرت دوباره آن را قرائت فرموده است؟
نتيجه ‏اى كه اين افشاگرى ‏ها داشت آن بود كه مردم آن روز و نسل‏ هاى آينده اسلام از پشت پرده غدير با خبر شدند كه منافقين چه افكارى را در سر مى‏ پرورانند و چگونه بى ‏پروا در غدير نقشه مى‏ كشند و مسخره مى‏ كنند و سخن ناروا بر زبان مى‏ رانند.


جالب است كه در اكثر اين گفته‏ ها و نقشه‏ ها ابوبكر و عمر و ابوعبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و معاويه و مغيرة بن شعبه و معاذ بن جبل و ديگر سردمداران و كارگزاران و ياران نزديک سقيفه به چشم مى‏ خورند، و با ديدن آنان به راحتى مى‏ توان فهميد كه چرا بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله هم اينان در رأس غصب خلافت ديده مى شوند.


و يا اينكه يك بار نازل شده ولى در دفعات بعدى از طرف خدا دستور آمده كه همان آيه را در برابر آنان قرار دهد؟
===== تحليل تاريخى دوم =====
با توجه به مقدمه ‏اى كه ذكر شد به تفصيل مطالب مربوط به آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ...»در غدير مى ‏پردازيم. در اين راستا جزئيات ماجراى نزول آيه را كه هفت مورد است مى ‏آوريم.


 
* '''موردِ اولِ نزولِ آيه: در مقابل منبر غدير'''
و يا اينكه مجموعه جسارت‏ها و توطئه‏هاى گفتارى عملى آنان مكرر اتفاق افتاده و آنان قسم دروغ ياد كرده‏اند و پيامبرصلى الله عليه وآله سخن آنان را رد كرده و در نهايت يك آيه جامع درباره همه آنها نازل شده است؟
 
در يك نگاه همه اين احتمالات قابل جمع است، ولى با توجه به محتواى جامع آيه احتمال اخير صحيح‏تر به نظر مى‏رسد، چرا كه در آيه به همه توطئه‏ها و گفته‏هاى آنان اشاره شده است: »يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا« : قسم‏هاى دروغشان، »وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ« : سخنان كفر آميزشان، »وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا« : توطئه قتل پيامبر و اميرالمؤمنين‏عليهما السلام. البته اين منافات ندارد كه در هر توطئه‏اى به اقتضاى مورد، همان قسمت از آيه كه مربوط به آن است شاهد آورده شود و به عنوان نزول آيه ذكر گردد.
 
 
نكته سوم: نتيجه نزول آيه
 
نتيجه‏اى كه اين افشاگرى‏ها داشت آن بود كه مردم آن روز و نسل‏هاى آينده اسلام از پشت پرده غدير با خبر شدند كه منافقين چه افكارى را در سر مى‏پرورانند و چگونه بى‏پروا در غدير نقشه مى‏كشند و مسخره مى‏كنند و سخن ناروا بر زبان مى‏رانند.
 
 
جالب است كه در اكثر اين گفته‏ها و نقشه‏ها ابوبكر و عمر و ابوعبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و معاويه و مغيرة بن شعبه و معاذ بن جبل و ديگر سردمداران و كارگزاران و ياران نزديك سقيفه به چشم مى‏خورند، و با ديدن آنان به راحتى مى‏توان فهميد كه چرا بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله هم اينان در رأس غصب خلافت ديده مى‏شوند.
 
 
تحليل تاريخى دوم
 
با توجه به مقدمه‏اى كه ذكر شد به تفصيل مطالب مربوط به آيه »يَحْلِفُونَ بِاللَّه ...« در غدير مى‏پردازيم. در اين راستا جزئيات ماجراى نزول آيه را كه هفت مورد است مى‏آوريم.
 
 
موردِ اولِ نزولِ آيه: در مقابل منبر غدير


در حالى كه پيامبرصلى الله عليه وآله خطابه غدير را آغاز كرده بود و كم كم مطلب را به سخن اصلى نزديك مى‏كرد، منافقينِ بسيارى در برابر آن منبر در بين آن جمعيت انبوه وجود داشتند، ولى سردمداران آنها با فكر قبلى دقيقاً جايى مقابل منبر و نزديك به آن را انتخاب كرده بودند و تنگاتنگ يكديگر نشسته بودند. قبل و بعد از معرفى اميرالمؤمنين‏عليه السلام و اعلان »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« سه حركت منفى از آنان سر زد كه در هر سه مورد نقش اصلى را ابوبكر يا عمر بر عهده داشتند:
در حالى كه پيامبرصلى الله عليه وآله خطابه غدير را آغاز كرده بود و كم كم مطلب را به سخن اصلى نزديك مى‏كرد، منافقينِ بسيارى در برابر آن منبر در بين آن جمعيت انبوه وجود داشتند، ولى سردمداران آنها با فكر قبلى دقيقاً جايى مقابل منبر و نزديك به آن را انتخاب كرده بودند و تنگاتنگ يكديگر نشسته بودند. قبل و بعد از معرفى اميرالمؤمنين‏عليه السلام و اعلان »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« سه حركت منفى از آنان سر زد كه در هر سه مورد نقش اصلى را ابوبكر يا عمر بر عهده داشتند:
۷۶۴

ویرایش