۷۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
حارث به طور علنى باطن خود را آشكار ساخت و جمله اش به قدرى در رساندن اين مطلب صريح است كه روشن تر از آن نمى توان يافت. اين صراحت در چند جهت جلوه گر است:<br />او كه مى گويد: «خدايا اگر اين مطلب حقى از جانب توست» يعنى خدا را قبول دارد كه استدعا از ذات او مى نمايد!<br />به پيامبر صلى الله عليه وآله مى گويد: ما تو را قبول داريم در صدق و رسالت، فقط بگو اين مطلب از جانب خداست يا از مطالب شخصى خودت مى باشد.<br />پس از آنكه حضرت اين جهت را براى او تبيين مى كند او در مقابل صداقت پيامبر صلى الله عليه وآله تشكيک نمى كند، بلكه به صراحت مى گويد: خدايا اگر واقعاً چنين است من تحمل ندارم و حاضرم بميرم و اين منظره را نبينم و زير اين بار نروم.<br />اينها چيزى بود كه در دل بسيارى وجود داشت! لذا مى بينم خداوند متعال صريحاً حكم به كفر چنين كسى كرده كه بگويد: «خدايا» و بعد دعا كند كه اگر اين مطلب حق و از جانب توست بر ما عذاب بفرست، آنجا كه مى فرمايد: {{قرآن|لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿٣﴾}}<ref>معارج/۲و۳</ref>: «براى كافرين دفع كننده اى از عذاب خداوندى وجود ندارد. از سوى خداوند...» . | حارث به طور علنى باطن خود را آشكار ساخت و جمله اش به قدرى در رساندن اين مطلب صريح است كه روشن تر از آن نمى توان يافت. اين صراحت در چند جهت جلوه گر است:<br />او كه مى گويد: «خدايا اگر اين مطلب حقى از جانب توست» يعنى خدا را قبول دارد كه استدعا از ذات او مى نمايد!<br />به پيامبر صلى الله عليه وآله مى گويد: ما تو را قبول داريم در صدق و رسالت، فقط بگو اين مطلب از جانب خداست يا از مطالب شخصى خودت مى باشد.<br />پس از آنكه حضرت اين جهت را براى او تبيين مى كند او در مقابل صداقت پيامبر صلى الله عليه وآله تشكيک نمى كند، بلكه به صراحت مى گويد: خدايا اگر واقعاً چنين است من تحمل ندارم و حاضرم بميرم و اين منظره را نبينم و زير اين بار نروم.<br />اينها چيزى بود كه در دل بسيارى وجود داشت! لذا مى بينم خداوند متعال صريحاً حكم به كفر چنين كسى كرده كه بگويد: «خدايا» و بعد دعا كند كه اگر اين مطلب حق و از جانب توست بر ما عذاب بفرست، آنجا كه مى فرمايد: {{قرآن|لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿٢﴾مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿٣﴾}}<ref>معارج/۲و۳</ref>: «براى كافرين دفع كننده اى از عذاب خداوندى وجود ندارد. از سوى خداوند...» . | ||
مهم تر اينكه خدا عذاب چنين كسى را سريع فرستاد تا شدت غضبش بر منكرين ولايت على بن ابى طالب عليه السلام بر همه معلوم شود. <ref>مناقب آل ابى طالب: ج ۱ ص ۵۳۸</ref><br />چه كسى فكر مى كرد پايان بخش مراسم سه روزه غدير معجزه اى آشكار براى شكست دشمن غدير باشد. در هيچ | مهم تر اينكه خدا عذاب چنين كسى را سريع فرستاد تا شدت غضبش بر منكرين ولايت على بن ابى طالب عليه السلام بر همه معلوم شود. <ref>مناقب آل ابى طالب: ج ۱ ص ۵۳۸</ref><br />چه كسى فكر مى كرد پايان بخش مراسم سه روزه غدير معجزه اى آشكار براى شكست دشمن غدير باشد. در هيچ يک از اوامر الهى - كه پيامبر صلى الله عليه وآله ابلاغ فرموده خداوند اقدام معجزه آسايى براى مقابله كنندگان با آن برنامه در دنيا نداشته است؛ چنانچه در هيچ يک از فرامين الهى دشمن از خداوند درخواست عذاب نكرده است. | ||
اين در حالى است كه در تاريخ انبياء اين مسئله سابقه داشته و بارها مردمِ گمراه به پيامبرانشان گفته اند: {{قرآن| | اين در حالى است كه در تاريخ انبياء اين مسئله سابقه داشته و بارها مردمِ گمراه به پيامبرانشان گفته اند: {{قرآن|فَأْتِنا بِما تَعِدُنا اِنْ كُنْتَ مِنَ الصّادِقينَ}}<ref>اعراف/۷۰،هود/۳۲،احقاف/۲۲</ref>: «اگر راست مى گويى آنچه ما را از آن مى ترسانى بياور». | ||
اين گونه خطاب را در آيات زير ملاحظه نماييد: | اين گونه خطاب را در آيات زير ملاحظه نماييد: | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
سوره احقاف: آيه ۲۲. | سوره احقاف: آيه ۲۲. | ||
سوره | سوره ملک: آيه ۲۵. | ||
فقط در غدير بود كه حارث فهرى به نمايندگى از منافقين صريحاً از خدا درخواست عذاب كرد. در واقع يك مباهله تمام عيار در برابر صد و بيست هزار نفر مطرح شد كه جز پاسخ فورى خداوند راه ديگرى براى حل قاطع مسئله نبود. | فقط در غدير بود كه حارث فهرى به نمايندگى از منافقين صريحاً از خدا درخواست عذاب كرد. در واقع يك مباهله تمام عيار در برابر صد و بيست هزار نفر مطرح شد كه جز پاسخ فورى خداوند راه ديگرى براى حل قاطع مسئله نبود. |
ویرایش