۲۳٬۲۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها تركمنستان است. | در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها تركمنستان است. | ||
براى | == مسير و كيفيت غدير اعلام ولايت را نشان مى دهد<ref>عيسى خان آقايف.</ref> == | ||
شكل وقوع ماجراى غدير و مسيرى كه از آغاز تا انجام آن طى | |||
شد و كيفيت خاص آن گوياى يك هدف مقدس از اين همه برنامه | |||
است. | |||
متوقف شدن در سرزمين گرم و خشك، بيعت و سلام به امرة | |||
المؤمنين، تهديد الهى بر عدم انجام رسالت در صورت عدم ابلاغ | |||
غدير، نزول آيه اكمال، شعر حسان، بخ بخ عمر و تبريك مردم | |||
مجموعهاى منسجم براى اعلام كسانى است كه به جاى مقام | |||
«الست اولى بالمؤمنين من انفسهم» خواهند نشست. | |||
گونه خاص واقعه غدير نشان مىدهد كه منظور از كل اين واقعه اعلام ولايت | |||
اميرالمؤمنين عليهالسلام است. نمونههايى از اين قرائن چنين است: | |||
1. اگر كلمه «مولى» به معناى دوست باشد، پس چرا پيامبر صلىاللهعليهوآله در آن هواى گرم و در | |||
آن سرزمين بىآب چند هزار نفر را متوقف كرد و فرمود: «آنهايى كه جلو رفتهاند | |||
برگردند و آنهايى كه عقب ماندهاند برسند»؟ اگر «مولى» به معناى دوست بود پيامبر صلىاللهعليهوآله | |||
مىتوانست در جاى ديگر بگويد و قبلاً هم گفته بود. مگر مردم نمىدانستند على عليهالسلام | |||
بهترين دوست پيامبر صلىاللهعليهوآله است؟ | |||
2. اگر منظور از غدير اعلام خلافت نبوده پس چرا پيامبر صلىاللهعليهوآله در همانجا به همراه | |||
بيعت دستور سلام به عنوان اميرالمؤمنين به مردم داد و فرمود: «سلِّموا عليه بإمرة | |||
المؤمنين»: «به عنوان اميرالمؤمنين به على سلام دهيد». | |||
3. اگر «مولى» به معناى صاحب اختيارى مردم نباشد پس چرا خداوند مىفرمايد: | |||
«اگر اين رسالت را ابلاغ نكنى وظيفه خود را انجام ندادهاى»؟ اين هم دلالت مىكند كه | |||
«مولى» به معناى دوست نيست. | |||
4 . اگر منظور از غدير معرفى اميرالمؤمنين عليهمالسلام به عنوان خليفه نيست پس چرا | |||
حتى در كتابهاى اهل سنت آمده كه بعد از دعاى «اللهم وال من والاه ...» آيه نازل شد: | |||
«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا»، و بعد | |||
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «اللّه اكبر على اكمال الدين و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و ولاية | |||
على بن ابىطالب بعدى». | |||
5 . اگر مراد از «مولى» در غدير ولايت و خلافت اميرالمؤمنين عليهالسلام نيست پس چرا | |||
وقتى حسان بن ثابت در شعر خود گفت: «فقال له: قم يا على فاننى رضيتك من بعدى | |||
اماما و هاديا»: «بلند شو يا على كه من تو را به عنوان جانشين بعد از خود انتخاب | |||
كردم»، پيامبر صلىاللهعليهوآله هيچ اعتراضى نكرد؟ پيامبر صلىاللهعليهوآله مىتوانست بگويد: «اى حسان! مگر | |||
من على را به عنوان جانشين و خليفه مشخص كردم»؟! نه تنها او را منع نكرد بلكه او | |||
را تشويق نمود. | |||
6. اگر هدف از مراسم غدير صاحب اختيارى مردم نبود، پس چرا عمر بن خطاب | |||
نزد على عليهالسلام آمد و گفت: «اصبحت مولاى و مولى كل مؤمن و مؤمنة»: «تو امروز مولاى من | |||
و هر مرد و زن مؤمنى شدهاى»؟ | |||
7. اگر على عليهالسلام در غدير خليفه پيامبر صلىاللهعليهوآله معرفى نشده بود، پس چرا مردم گروه گروه | |||
مىآمدند و به حضرت على عليهالسلام تبريك مىگفتند؟ آيا فقط به خاطر آنكه پيامبر صلىاللهعليهوآله | |||
فرمود: على دوست من است؟ | |||
گروهى از علماى اهل سنت درباره جمله «الست اولى بالمؤمنين من انفسهم» | |||
گفتهاند: نصٌ صريحٌ فى اثبات امامته و قبول طاعته»: «اين جمله عبارت صريحى در | |||
اثبات امامت اميرالمؤمنين و پذيرفتن اطاعت اوست». | |||
== منبع == | == منبع == |