۷۶۴
ویرایش
خط ۱: | خط ۱: | ||
غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى سابقه اى را تجربه كرد. افرادى از مليت هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه اى كه [[گفتمان]] ملت ها درباره غدير را تداعى مى كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله اى به تصوير كشند.در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها پاكستان است. | غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى سابقه اى را تجربه كرد. افرادى از مليت هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه اى كه [[گفتمان]] ملت ها درباره غدير را تداعى مى كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله اى به تصوير كشند.در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها پاكستان است. | ||
== غدير چهارده قرن با داغ دل فرياد مى زند<ref>سلام الدين محمدامين.</ref> == | == غدير چهارده قرن با داغ دل فرياد مى زند<ref>سلام الدين محمدامين.</ref> == | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
خلوتى با غدير پرده از اسرار پر سوزش برخواهد داشت كه چهارده قرن شاهد و ناظر آن بوده است. شن هاى داغ غدير هنوز حرارت وحى در آن روز سبز را در خود حفظ كرده اند و در بلنداى زمان روح تشنه اهل حقيقت را سيراب مى كنند. اما مظلوميتى كه غدير بر خود ديده، او را در جستجوى همنشينى صادق و صميمى به انتظار گذاشته است. | خلوتى با غدير پرده از اسرار پر سوزش برخواهد داشت كه چهارده قرن شاهد و ناظر آن بوده است. شن هاى داغ غدير هنوز حرارت وحى در آن روز سبز را در خود حفظ كرده اند و در بلنداى زمان روح تشنه اهل حقيقت را سيراب مى كنند. اما مظلوميتى كه غدير بر خود ديده، او را در جستجوى همنشينى صادق و صميمى به انتظار گذاشته است. | ||
غدير روزى را به ياد مى آورد كه | غدير روزى را به ياد مى آورد كه ۱۲۰۰۰۰نفر مأمور به ابلاغ پيام جاودانه آن شدند، ولى خبرى از ابلاغ و تبليغشان نشد. | ||
اگر دل غدير را بشكافى فرمان بازگشت براى آنان كه جلوتر از على عليه السلام در حركتند و دستور سرعت براى آنان كه عقب مانده اند مى يابى. | اگر دل غدير را بشكافى فرمان بازگشت براى آنان كه جلوتر از على عليه السلام در حركتند و دستور سرعت براى آنان كه عقب مانده اند مى يابى. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
مگر نمى خواهيد شامل دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله شويد؟ | مگر نمى خواهيد شامل دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله شويد؟ | ||
مگر هدف شما پيروى از امر پيامبر | مگر هدف شما پيروى از امر پيامبر صلى الله عليه وآله نيست؟ | ||
مگر دين اسلام را پيامبر صلى الله عليه وآله تبيين نمى كند؟ | |||
مگر پيامبر صلى الله عليه وآله راه رسيدن به قرب الهى را بيان نمى كند؟ | |||
گويى در صدد خاتمه دادن به صحبت خود است، كه لحن خود را آرامتر | غدير مى خواهد به گفتن رازهاى خود ادامه دهد، ولى درد و الم گلوگيرش مى كند. گويى در صدد خاتمه دادن به صحبت خود است، كه لحن خود را آرامتر مى كند و باشِكوه مى گويد: | ||
مردم فكر مى كنند غدير خاموش و ساكت است، و حماسه آن موقتى بوده و گذشته و تمام شده است. ولى تو خود شنيدى، و من چند قرن است كه فرياد مى كشم و مى خواهم پيامم را به گوش بى خبران برسانم و اتمام حجت كنم. ولى كجاست گوش شنوا و قلب با بصيرت و ديده عبرت گير و روح حقيقت جو؟ | |||
تو كه آمدى و از نزديک صحبتم را و حرف دلم را و گوشه اى از درد و المم را شنيدى و پيام هايم را گرفتى، اكنون مسئول ابلاغ آن هستى! فكر نكنى من ساكتم و كارى از دستم بر نمى آيد. گمان نكنى بيابانى دور افتاده و نظر ناگيرم! آنان كه عهد كردند و ثابت قدم ماندند، و يا آنانكه اين عهد را شكستند، همه را در ياد دارم و حجت را تمام شده مى بينم. از آنانكه بعدا آمدند و به يكى از اين دو گروه پيوستند و يا خواهند پيوست نيز باخبرم. | |||
روز قيامت در محكمه عدل الهى، كه خدا به زمين اجازه سخن گفتن مى دهد و «يومئذ تحدث أخبارها بأن ربك أوحى لها»، اين درد و المى را كه در دل دارم ابراز خواهم كرد، و در آن روز حق را به حق دار خواهم رساند. از پيمان شكنان شكايت مى كنم و براى ثابت قدمان گواهى مى دهم. من شاهد هميشه تاريخم و نظاره گر اينكه شما چه قدر سفارشات پيامبر صلى الله عليه وآله را در زندگى خود عملى مى كنيد. پس مواظب باشيد! | |||
غدير با گفتن اين مطلب خود را سبک يافت، و آه پر دردى كشيد و خاموش شد. | |||
آنجا بود كه من ماندم و مسئوليت بزرگ در برابر غدير. براى تشكرى بى پايان از غدير خطاب به او گفتم: | |||
اى غدير عزيز، مرا از خواب غفلت بيدار كردى. زنگهاى قلب و ذهنم را زدودى. گواه باش كه از خدا مى خواهيم ما را در راه رضاى خود و رسولش ثابت قدم گرداند. ما را از وجود ولايت و فيوضات آن بهره مند كند، و در عمل به فرمايشات پيامبر صلى الله عليه وآله و ابلاغ پيام حماسه ات توفيقمان دهد. | |||
اى غدير خم، اميدوارم فردا به پيروى من گواهى دهى، و از من شكايت نكنى! مرا ببخش كه زخم هايت را تازه كردم، و تو را وادار به گفتن رازهاى پر درد و المت نمودم. مرا ببخش كه چاره اى جز اين نداشتم. | |||
خداحافظ! اى همنشين غريب! اى غدير خم! اى عاشق ترانه غمگين من! خدا نگهدارت! | |||
== منبع == | |||
غدیر در احساس ملت ها:ص۸-۵ | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش