پرش به محتوا

تاجیکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۳
خط ۱: خط ۱:
غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى‏ سابقه ‏اى را تجربه كرد. افرادى از مليت‏ هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه ‏اى كه [[گفتمان]] ملت ‏ها درباره غدير را تداعى مى‏ كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله‏ اى به تصوير كشند.در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه ‏اى كه ظرافت اين ماجرا مى‏ طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها پاكستان است.<ref>غدير در احساس ملت‏ ها: ص ۸ - ۵ .</ref>
غديرِ سال ۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى‏ سابقه ‏اى را تجربه كرد. افرادى از مليت‏ هاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه ‏اى كه [[گفتمان]] ملت ‏ها درباره غدير را تداعى مى‏ كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله‏ اى به تصوير كشند.در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶ كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه ‏اى كه ظرافت اين ماجرا مى‏ طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها پاكستان است.


==   غدير چهارده قرن با داغ دل فرياد مى‏ زند<ref>سلام ‏الدين‏ محمدامين.</ref> ==
==   غدير چهارده قرن با داغ دل فرياد مى‏ زند<ref>سلام ‏الدين‏ محمدامين.</ref> ==
خط ۵: خط ۵:
خلوتى با غدير پرده از اسرار پر سوزش برخواهد داشت كه چهارده قرن شاهد و ناظر آن بوده است. شن هاى داغ غدير هنوز حرارت وحى در آن روز سبز را در خود حفظ كرده ‏اند و در بلنداى زمان روح تشنه اهل حقيقت را سيراب مى‏ كنند. اما مظلوميتى كه غدير بر خود ديده، او را در جستجوى همنشينى صادق و صميمى به انتظار گذاشته است.
خلوتى با غدير پرده از اسرار پر سوزش برخواهد داشت كه چهارده قرن شاهد و ناظر آن بوده است. شن هاى داغ غدير هنوز حرارت وحى در آن روز سبز را در خود حفظ كرده ‏اند و در بلنداى زمان روح تشنه اهل حقيقت را سيراب مى‏ كنند. اما مظلوميتى كه غدير بر خود ديده، او را در جستجوى همنشينى صادق و صميمى به انتظار گذاشته است.


غدير روزى را به ياد مى ‏آورد كه 120000 نفر مأمور به ابلاغ پيام جاودانه آن شدند، ولى خبرى از ابلاغ و تبليغشان نشد.
غدير روزى را به ياد مى ‏آورد كه ۱۲۰۰۰۰نفر مأمور به ابلاغ پيام جاودانه آن شدند، ولى خبرى از ابلاغ و تبليغشان نشد.


اگر دل غدير را بشكافى فرمان بازگشت براى آنان كه جلوتر از على عليه‏ السلام در حركتند و دستور سرعت براى آنان كه عقب مانده ‏اند مى ‏يابى.
اگر دل غدير را بشكافى فرمان بازگشت براى آنان كه جلوتر از على عليه‏ السلام در حركتند و دستور سرعت براى آنان كه عقب مانده ‏اند مى ‏يابى.
خط ۸۷: خط ۸۷:
مگر نمى‏ خواهيد شامل دعاى پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏آله شويد؟
مگر نمى‏ خواهيد شامل دعاى پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و‏آله شويد؟


مگر هدف شما پيروى از امر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيست؟ مگر دين اسلام را پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله
مگر هدف شما پيروى از امر پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله نيست؟


تبيين نمى‏كند؟ مگر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله راه رسيدن به قرب الهى را بيان نمى‏كند؟
مگر دين اسلام را پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏آله تبيين نمى‏ كند؟


غدير مى‏خواهد به گفتن رازهاى خود ادامه دهد، ولى درد و الم گلوگيرش مى‏كند.
مگر پيامبر صلى‏ الله ‏عليه و‏آله راه رسيدن به قرب الهى را بيان نمى‏ كند؟


گويى در صدد خاتمه دادن به صحبت خود است، كه لحن خود را آرامتر مى‏كند و با
غدير مى‏ خواهد به گفتن رازهاى خود ادامه دهد، ولى درد و الم گلوگيرش مى‏ كند. گويى در صدد خاتمه دادن به صحبت خود است، كه لحن خود را آرامتر مى‏ كند و باشِكوه مى‏ گويد:


شِكوه مى‏گويد:
مردم فكر مى‏ كنند غدير خاموش و ساكت است، و حماسه آن موقتى بوده و گذشته و تمام شده است. ولى تو خود شنيدى، و من چند قرن است كه فرياد مى ‏كشم و مى ‏خواهم پيامم را به گوش بى‏ خبران برسانم و اتمام حجت كنم. ولى كجاست گوش شنوا و قلب با بصيرت و ديده عبرت‏ گير و روح حقيقت ‏جو؟


مردم فكر مى‏كنند غدير خاموش و ساكت است، و حماسه آن موقتى بوده و گذشته و
تو كه آمدى و از نزديک صحبتم را و حرف دلم را و گوشه ‏اى از درد و المم را شنيدى و پيام ‏هايم را گرفتى، اكنون مسئول ابلاغ آن هستى! فكر نكنى من ساكتم و كارى از دستم بر نمى‏ آيد. گمان نكنى بيابانى دور افتاده و نظر ناگيرم! آنان كه عهد كردند و ثابت قدم ماندند، و يا آنانكه اين عهد را شكستند، همه را در ياد دارم و حجت را تمام شده مى‏ بينم. از آنانكه بعدا آمدند و به يكى از اين دو گروه پيوستند و يا خواهند پيوست نيز باخبرم.


تمام شده است. ولى تو خود شنيدى، و من چند قرن است كه فرياد مى‏كشم و مى‏خواهم
روز قيامت در محكمه عدل الهى، كه خدا به زمين اجازه سخن گفتن مى ‏دهد و «يومئذ تحدث أخبارها بأن ربك أوحى لها»، اين درد و المى را كه در دل دارم ابراز خواهم كرد، و در آن روز حق را به حق‏ دار خواهم رساند. از پيمان شكنان شكايت مى‏ كنم و براى ثابت قدمان گواهى مى‏ دهم. من شاهد هميشه تاريخم و نظاره ‏گر اينكه شما چه قدر سفارشات پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله را در زندگى خود عملى مى ‏كنيد. پس مواظب باشيد!


پيامم را به گوش بى‏خبران برسانم و اتمام حجت كنم. ولى كجاست گوش شنوا و قلب با
غدير با گفتن اين مطلب خود را سبک يافت، و آه پر دردى كشيد و خاموش شد.


بصيرت و ديده عبرت‏گير و روح حقيقت‏جو؟
آنجا بود كه من ماندم و مسئوليت بزرگ در برابر غدير. براى تشكرى بى پايان از غدير خطاب به او گفتم:


تو كه آمدى و از نزديك صحبتم را و حرف دلم را و گوشه‏اى از درد و المم را
اى غدير عزيز، مرا از خواب غفلت بيدار كردى. زنگهاى قلب و ذهنم را زدودى. گواه باش كه از خدا مى‏ خواهيم ما را در راه رضاى خود و رسولش ثابت قدم گرداند. ما را از وجود ولايت و فيوضات آن بهره ‏مند كند، و در عمل به فرمايشات پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله و ابلاغ پيام حماسه‏ ات توفيقمان دهد.


شنيدى و پيام‏هايم را گرفتى، اكنون مسئول ابلاغ آن هستى! فكر نكنى من ساكتم و
اى غدير خم، اميدوارم فردا به پيروى من گواهى دهى، و از من شكايت نكنى! مرا ببخش كه زخم هايت را تازه كردم، و تو را وادار به گفتن رازهاى پر درد و المت نمودم. مرا ببخش كه چاره ‏اى جز اين نداشتم.


كارى از دستم بر نمى‏آيد. گمان نكنى بيابانى دور افتاده و نظر ناگيرم! آنان كه عهد
خداحافظ! اى همنشين غريب! اى غدير خم! اى عاشق ترانه غمگين من! خدا نگهدارت!


كردند و ثابت قدم ماندند، و يا آنانكه اين عهد را شكستند، همه را در ياد دارم و حجت را
== منبع ==
 
غدیر در احساس ملت ها:ص۸-۵
تمام شده مى‏بينم. از آنانكه بعدا آمدند و به يكى از اين دو گروه پيوستند و يا خواهند
 
پيوست نيز باخبرم.
 
روز قيامت در محكمه عدل الهى، كه خدا به زمين اجازه سخن گفتن مى‏دهد و
 
«يومئذ تحدث أخبارها بأن ربك أوحى لها»، اين درد و المى را كه در دل دارم ابراز
 
خواهم كرد، و در آن روز حق را به حق‏دار خواهم رساند. از پيمان شكنان شكايت
 
مى‏كنم و براى ثابت قدمان گواهى مى‏دهم. من شاهد هميشه تاريخم و نظاره‏گر اينكه
 
شما چه قدر سفارشات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در زندگى خود عملى مى‏كنيد. پس مواظب باشيد!
 
غدير با گفتن اين مطلب خود را سبك يافت، و آه پر دردى كشيد و خاموش شد.
 
آنجا بود كه من ماندم و مسئوليت بزرگ در برابر غدير. براى تشكرى بى پايان از غدير
 
خطاب به او گفتم:
 
اى غدير عزيز، مرا از خواب غفلت بيدار كردى. زنگهاى قلب و ذهنم را زدودى.
 
گواه باش كه از خدا مى‏خواهيم ما را در راه رضاى خود و رسولش ثابت قدم گرداند. ما
 
را از وجود ولايت و فيوضات آن بهره‏مند كند، و در عمل به فرمايشات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و
 
ابلاغ پيام حماسه‏ات توفيقمان دهد.
 
اى غدير خم، اميدوارم فردا به پيروى من گواهى دهى، و از من شكايت نكنى! مرا
 
ببخش كه زخمهايت را تازه كردم، و تو را وادار به گفتن رازهاى پر درد و المت نمودم.
 
مرا ببخش كه چاره‏اى جز اين نداشتم.
 
خداحافظ! اى همنشين غريب! اى غدير خم! اى عاشق ترانه غمگين من! خدا
 
نگهدارت!


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />
۷۶۴

ویرایش