۵۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود: | با نزول اين سوره سه ماجراى مرتبط به هم به وقوع پيوست كه هموار كننده راه براى مراسم عظيم غدير بود: | ||
'''۱''' '''سؤال مردم درباره جانشين پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله''' | '''۱.''' '''سؤال مردم درباره جانشين پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله''' | ||
اولين مسئلهاى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مىتوانست پاسخ چنين سؤالى باشد. | اولين مسئلهاى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ذهن همه خطور كرد، جانشينى آن حضرت به معناى پر كردن جاى خالى حضرت بود؛ و اين بهترين مقدمه براى آغاز مراسمى بود كه مىتوانست پاسخ چنين سؤالى باشد. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساستر و نسبت به پاسخ آن تشنهتر مىنمود. سپس فرمود: «برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مىگذارم كه دِين مرا ادا مىكند و به وعدههاى من وفا مىنمايد، على بن ابى طالب است».<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳. شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref> | در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساستر و نسبت به پاسخ آن تشنهتر مىنمود. سپس فرمود: «برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مىگذارم كه دِين مرا ادا مىكند و به وعدههاى من وفا مىنمايد، على بن ابى طالب است».<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳. شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref> | ||
'''سخنان پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با على عليه السلام درباره خلافت''' | '''۲.سخنان پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با على عليه السلام درباره خلافت''' | ||
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و به او چنين فرمود: | دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و به او چنين فرمود: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
اين احتمال وجود دارد كه حضرت اين سخنان را علناً در حضور مردم به على عليه السلام فرموده باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آمادهتر سازد. | اين احتمال وجود دارد كه حضرت اين سخنان را علناً در حضور مردم به على عليه السلام فرموده باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آمادهتر سازد. | ||
'''سخنرانى عمومى درباره ولايت''' | '''۳.سخنرانى عمومى درباره ولايت''' | ||
سومين عكس العمل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده خلافت پيش بينىهاى اساسى بنمايد. با توجه به امامت ابدى دوازده امام عليهم السلام كه برنامه خلافت اسلام بود و مردم بايد دلسوزانه و از عمق جان از آنان حمايت مىنمودند و با حضور آنان از هر اختلافى پرهيز مىكردند، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در برابر جمعيت عظيم حاجيان بر فراز منبر مسجد خيف چنين خطابه خواند: | سومين عكس العمل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را در مسجد خيف در مِنا جمع كند و براى آينده خلافت پيش بينىهاى اساسى بنمايد. با توجه به امامت ابدى دوازده امام عليهم السلام كه برنامه خلافت اسلام بود و مردم بايد دلسوزانه و از عمق جان از آنان حمايت مىنمودند و با حضور آنان از هر اختلافى پرهيز مىكردند، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در برابر جمعيت عظيم حاجيان بر فراز منبر مسجد خيف چنين خطابه خواند: |
ویرایش