۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
پس از طى حدود پنج كيلومتر به قصر عليا رسيديم كه اين روستا حد فاصل روستاى [[وادی جحفه|جحفه]] (ميقات) و رابغ از سمت [[مدینه]] است، همانطور كه مسجد ميقات حد روستاى جحفه از سمت مكه است. | پس از طى حدود پنج كيلومتر به قصر عليا رسيديم كه اين روستا حد فاصل روستاى [[وادی جحفه|جحفه]] (ميقات) و رابغ از سمت [[مدینه]] است، همانطور كه مسجد ميقات حد روستاى جحفه از سمت مكه است. | ||
بعد از كمى استراحت و گرفتن چند عكس، جاده را به سمت راست منحرف شديم زيرا | بعد از كمى استراحت و گرفتن چند عكس، جاده را به سمت راست منحرف شديم زيرا كوه هاى مشرف بر جاده از سمت راست [[مکّه]] مى آيد و از سمت چپِ كسى كه از مدينه مى آيد انحراف دارد. | ||
در قسمت وسيع وادى، جاده هر چه پيش میرود به حسب عرض وادى تقسيمات بيشترى پيدا میكند. در اينجا به | در قسمت وسيع وادى، جاده هر چه پيش میرود به حسب عرض وادى تقسيمات بيشترى پيدا میكند. در اينجا به شن زار وسيعى رسيديم كه آثار جاده در آن محو شده بود. | ||
كمى توقف كرديم تا چوپانى با چند گوسفند در دامنه كوه پيدا شد.از آنجا به سمت او پايين آمدم در حالى كه پاهايم تا نزديک زانو در ماسه فرو میرفت. | كمى توقف كرديم تا چوپانى با چند گوسفند در دامنه كوه پيدا شد.از آنجا به سمت او پايين آمدم در حالى كه پاهايم تا نزديک زانو در ماسه فرو میرفت. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
در نزديكى سمت غرب وادى بيشه اى است كه وسط آن چشمه اى جارى است، و احتمالاً همان چشمه تاريخى غدير است. | در نزديكى سمت غرب وادى بيشه اى است كه وسط آن چشمه اى جارى است، و احتمالاً همان چشمه تاريخى غدير است. | ||
بعد از آنكه | بعد از آنكه اطلاعات مان را تكميل كرديم از همان جاده به جده بازگشتيم و يک ساعت بعد از غروب رسيديم و سفر اول پايان يافت. | ||
=== ۲. سفر دوم: سال ۱۴۰۹ قمرى === | === ۲. سفر دوم: سال ۱۴۰۹ قمرى === | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
نزديک ظهر به ميقات جحفه رسيديم و همان مسير سفر اول را تا غدير طى كرديم. | نزديک ظهر به ميقات جحفه رسيديم و همان مسير سفر اول را تا غدير طى كرديم. | ||
ولى ديديم سيل | ولى ديديم سيل بنيان كنى كه بعد از سفر اول ما در منطقه آمده بسيارى از نشانه هاى سابق را از بين برده و آثار باقى مانده آن را ناپديد كرده است. | ||
كمى قبل از رسيدن به غدير - در مقابل بيابان مسطح در قله كوه محاذى آن ساختمان هايى را ديديم كه براى شركت تازه تأسيسى بنا شده بود و راه فرعى مسطحى از جاده رابغ به غدير براى آن جدا كرده بودند. | كمى قبل از رسيدن به غدير - در مقابل بيابان مسطح در قله كوه محاذى آن ساختمان هايى را ديديم كه براى شركت تازه تأسيسى بنا شده بود و راه فرعى مسطحى از جاده رابغ به غدير براى آن جدا كرده بودند. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
همچنين بيشهزار را از بين برده و اثر مختصرى از آن بر جاى گذاشته است. | همچنين بيشهزار را از بين برده و اثر مختصرى از آن بر جاى گذاشته است. | ||
چشمه آب از زير شكاف جديد در حركت بود و از كنار آن تا نزديک تعدادى درخت پيش | چشمه آب از زير شكاف جديد در حركت بود و از كنار آن تا نزديک تعدادى درخت پيش مى رفت و تا سرِ چشمه بيش از بيست متر فاصله نداشت. | ||
پس از گرفتن تعدادى عكس و صرف خرما و قهوه، از جاده اى كه از جحفه نمى گذرد، از سمت شرقى رابغ به اين شهر آمديم، و سفر دوم نيز پايان يافت.<ref>تراثنا (مجله): شماره ۲۱ ص ۸-۳۳.</ref> | پس از گرفتن تعدادى عكس و صرف خرما و قهوه، از جاده اى كه از جحفه نمى گذرد، از سمت شرقى رابغ به اين شهر آمديم، و سفر دوم نيز پايان يافت.<ref>تراثنا (مجله): شماره ۲۱ ص ۸-۳۳.</ref> |