پژوهشی در اسباب نزول آیه اکمال: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:
'''۱-''' در «مستدرک »حاکم آمده است:
'''۱-''' در «مستدرک »حاکم آمده است:


* …از یوسف بن مهران، او از ابن عباس ـ رضى الله عنه ـ و وى از اُبى بن کعب ـ رضى الله عنه ـ نقل است که گفت: آخرین آیه قرآن که بر پیامبر فرود آمد این است:لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ <ref>توبه/۱۲۸</ref>حدیث شعبة از یونس بن عبید بر معیار هر دو شیخ یعنى بخارى و مسلم صحیح است و آنان این را نقل نکرده اند.<ref>مستدرک حاکم؛ج۲،ص۳۳۸.</ref>
* …از یوسف بن مهران، او از ابن عباس ـ رضى الله عنه ـ و وى از اُبى بن کعب ـ رضى الله عنه ـ نقل است که گفت: آخرین آیه قرآن که بر پیامبر فرود آمد این است:{{قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}} <ref>توبه/۱۲۸</ref>حدیث شعبة از یونس بن عبید بر معیار هر دو شیخ یعنى بخارى و مسلم صحیح است و آنان این را نقل نکرده اند.<ref>مستدرک حاکم؛ج۲،ص۳۳۸.</ref>


آیات اشاره شده در نقل بالا،دو آیه ۱۲۸و ۱۲۹ از سوره توبه است.
آیات اشاره شده در نقل بالا،دو آیه ۱۲۸و ۱۲۹ از سوره توبه است.
خط ۲۵۴: خط ۲۵۴:
'''۲-'''در «درّالمنثور »چنین آمده است:
'''۲-'''در «درّالمنثور »چنین آمده است:


* ابن ابى شیبه و اسحاق بن و راهویه ابن منیع در«مسند»ش و ابن جریر و ابن منذر و ابوالشیخ و ابن مردویه و بیهقى در«الدلائل» از طریق یوسف بن مهران از ابن عباس و او از ابى بن کعب نقل کرده اند که گفت آخرین آیه اى که بر پیامبر صلى الله علیه وسلم  نازل شد ، و در عبارتى دیگر مى گوید: بتحقیق آخرین بخشى از قرآن که نازل شد: آیه لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ...، بود.<ref>درّالمنثور؛ج۳،ص۲۹۵.</ref>
* ابن ابى شیبه و اسحاق بن و راهویه ابن منیع در«مسند»ش و ابن جریر و ابن منذر و ابوالشیخ و ابن مردویه و بیهقى در«الدلائل» از طریق یوسف بن مهران از ابن عباس و او از ابى بن کعب نقل کرده اند که گفت آخرین آیه اى که بر پیامبر صلى الله علیه وسلم  نازل شد ، و در عبارتى دیگر مى گوید: بتحقیق آخرین بخشى از قرآن که نازل شد:{{قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ...}}، بود.<ref>درّالمنثور؛ج۳،ص۲۹۵.</ref>


'''۳-'''ابن ظریس در«فضائل القران» و ابن الانبارى در«المصاحف» و ابن مردویه از حسن نقل کرده اند که ابى بن کعب مى گفت: تازه ترین بخش قرآن که از سوى خدا ـ یا در عبارتى از آسمان ـ آمده است دو آیه:لقد جاءکم رسول من انفسکم… است.<ref>همان.</ref>
'''۳-'''ابن ظریس در«فضائل القران» و ابن الانبارى در«المصاحف» و ابن مردویه از حسن نقل کرده اند که ابى بن کعب مى گفت: تازه ترین بخش قرآن که از سوى خدا ـ یا در عبارتى از آسمان ـ آمده است دو آیه:{{قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ...}} است.<ref>همان.</ref>


'''۴-''' در «درّالمنثور »مى خوانیم:
'''۴-''' در «درّالمنثور »مى خوانیم:


* عبدالله بن احمد بن حنبل در«زوائدالمسند» و ابن ضریس در«فضائل» و ابن ابى داود در«مصاحف» و ابن ابى حاتم و ابوالشیخ و ابن مردویه و بیهقى در«الدلائل» و خطیب در«تلخیص المصاحف» و ضیاء در«المختارة» از طریق ابوالعالیه از قول ابى بن کعب نقل کرده اند که: قرآن را در دوره خلافت ابوبکر در مصحفى جمع کردند، مردانى بودند که مى نوشتند و ابى بن کعب بر آنها املا مى کرد تا آنکه به این آیه از سوره برائت رسیدند: ثُمَّ انْصَرَفُوا ۚ صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ<ref>توبه/۱۲۷</ref> گمان کردند که این آخرین آیه اى است که نازل شده است. در این هنگام ابى بن کعب گفت: پیامبر ـ صلى الله علیه وسلم ـ پس از این آیه دو آیه دیگر براى من قرائت کرد، یعنى این دو آیه: لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ، پس این آخرین قسمت قرآن است، و گفت: پس خدا قرآن را به آنچه آغاز کرده است پایان داده است، یعنى به«لَا اِلَهَ اِلَّا الله»، خدا مى فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ.<ref>همان.</ref>
* عبدالله بن احمد بن حنبل در«زوائدالمسند» و ابن ضریس در«فضائل» و ابن ابى داود در«مصاحف» و ابن ابى حاتم و ابوالشیخ و ابن مردویه و بیهقى در«الدلائل» و خطیب در«تلخیص المصاحف» و ضیاء در«المختارة» از طریق ابوالعالیه از قول ابى بن کعب نقل کرده اند که: قرآن را در دوره خلافت ابوبکر در مصحفى جمع کردند، مردانى بودند که مى نوشتند و ابى بن کعب بر آنها املا مى کرد تا آنکه به این آیه از سوره برائت رسیدند:{{قرآن|ثُمَّ انْصَرَفُوا ۚ صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>توبه/۱۲۷</ref> گمان کردند که این آخرین آیه اى است که نازل شده است. در این هنگام ابى بن کعب گفت: پیامبر ـ صلى الله علیه وسلم ـ پس از این آیه دو آیه دیگر براى من قرائت کرد، یعنى این دو آیه:{{قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ}}، پس این آخرین قسمت قرآن است، و گفت: پس خدا قرآن را به آنچه آغاز کرده است پایان داده است، یعنى به{{متن عربی|لَا اِلَهَ اِلَّا الله}}، خدا مى فرماید: {{قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}}.<ref>همان.</ref>


'''۵ـ''' ابن ابى داود در«المصاحف» از یحیى بن عبدالرحمن بن حاطب نقل مى کند که گفت:
'''۵ـ''' ابن ابى داود در«المصاحف» از یحیى بن عبدالرحمن بن حاطب نقل مى کند که گفت:


* عمر بن خطاب خواست قرآن را گرد آورى کند؛ میان مردمان برخاست و گفت: هر کس چیزى از قرآن را از پیامبر  صلى الله علیه وسلم گرفته است نزد ما بیاورد. به این گونه آنها در صُحُف و الواح و استخوانهایى مى نوشتند و عمر چیزى را از کسى به اسم قرآن نمى پذیرفت مگر آن که دو نفر بر آن شهادت مى دادند پس آن گاه مى پذیرفت و به آن مى افزود. پس از عمر، عثمان اقدام کرد و گفت: هر کس چیز ى از کتاب خدا نزد اوست براى ما بیاورد و از هیچ کس چیزى را نمى پذیرفت مگر آنکه دوتن به آن گواهى دهند. خزیمة بن ثابت آمد و گفت: دو آیه را رها کردید و ننوشته اید، پرسیدند: کدامند آن دو؟ گفت: من از رسول خدا این آیات را گرفتم:لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ...، آن گاه عثمان گفت: من گواهى مى دهم که این دو آیه از خداست،حال مى گویى این دو آیه را کجاى قرآن قرار دهیم؟ گفت: در پایان آخرین بخشى که نازل شده است، وآن دو آیه را در پایان سوره برائت قرار دادند.<ref>همان.</ref>
* عمر بن خطاب خواست قرآن را گرد آورى کند؛ میان مردمان برخاست و گفت: هر کس چیزى از قرآن را از پیامبر  صلى الله علیه وسلم گرفته است نزد ما بیاورد. به این گونه آنها در صُحُف و الواح و استخوانهایى مى نوشتند و عمر چیزى را از کسى به اسم قرآن نمى پذیرفت مگر آن که دو نفر بر آن شهادت مى دادند پس آن گاه مى پذیرفت و به آن مى افزود. پس از عمر، عثمان اقدام کرد و گفت: هر کس چیز ى از کتاب خدا نزد اوست براى ما بیاورد و از هیچ کس چیزى را نمى پذیرفت مگر آنکه دوتن به آن گواهى دهند. خزیمة بن ثابت آمد و گفت: دو آیه را رها کردید و ننوشته اید، پرسیدند: کدامند آن دو؟ گفت: من از رسول خدا این آیات را گرفتم:{{قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ...}}، آن گاه عثمان گفت: من گواهى مى دهم که این دو آیه از خداست،حال مى گویى این دو آیه را کجاى قرآن قرار دهیم؟ گفت: در پایان آخرین بخشى که نازل شده است، وآن دو آیه را در پایان سوره برائت قرار دادند.<ref>همان.</ref>


شبیه این روایت در سنن ابى داوود آمده است،<ref>سنن ابی داوود؛ج۱،ص۱۸۲.</ref> و ما در کتاب«تدوین القرآن» درباره این روایات بحث کرده ایم.
شبیه این روایت در سنن ابى داوود آمده است،<ref>سنن ابی داوود؛ج۱،ص۱۸۲.</ref> و ما در کتاب«تدوین القرآن» درباره این روایات بحث کرده ایم.
۷۶۴

ویرایش