۲۵٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== طرح مسئله == | == طرح مسئله == | ||
آیة ۶۷سورة مائده که بـه «آیـة تـبلیغ» موسوم شده است، در تفاسیر شیعه و اهل سنت مـورد بـررسی و بحثهای مفصّل قرار گرفته است: | آیة ۶۷سورة مائده که بـه «آیـة تـبلیغ» موسوم شده است، در تفاسیر شیعه و اهل سنت مـورد بـررسی و بحثهای مفصّل قرار گرفته است:{{متن عربی|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسـالَتَهُ وَ اللّهـُ يَعـْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ}}. در مورد این آیـه در غالب جزئیات در میان تمامی تفاسیر وحدت نظر به چشم میخورد. اما مهمترین موضوع در تفسیر آیة تبلیغ، مشخص کـردن مـصداق «{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}}؛ آنچه از جانب ربّ تو بر تو نـازل شـده» میباشد و در این مورد تفاسیر شیعه و سنّی در تقابل با یکدیگر قرار دارند. مصداق «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّک» از آن جـهت حائز اهمیت بسیار است که در این آیه، ابلاغ آن همسنگ با ابلاغ تـمام رسـالت رسـول خدا(ص) شمرده شده است. | ||
محققان شیعه با ضمیمه کردن روایات متواتر موجود در منابع فـریقین در شـأن نـزول این آیه به مضمون خود آیه، آنچه نازل شده است را مرتبط با ولایت امـیر مـؤمنان علیعلیه السلام پس از رسول بزرگوار اسلام(ص) میدانند (طبرسی، 1372، ج3، ص344 ؛ مغنیه، 1424، ج3، ص97؛ طباطبایی، 1417، ج6، ص69). انديشمندان اماميه اتفاق نـظر دارنـد کـه اين آيه کـريمه، دربـاره جریان غدير نازل شده است. | محققان شیعه با ضمیمه کردن روایات متواتر موجود در منابع فـریقین در شـأن نـزول این آیه به مضمون خود آیه، آنچه نازل شده است را مرتبط با ولایت امـیر مـؤمنان علیعلیه السلام پس از رسول بزرگوار اسلام(ص) میدانند (طبرسی، 1372، ج3، ص344 ؛ مغنیه، 1424، ج3، ص97؛ طباطبایی، 1417، ج6، ص69). انديشمندان اماميه اتفاق نـظر دارنـد کـه اين آيه کـريمه، دربـاره جریان غدير نازل شده است. | ||
در مقابل اهل سنّت اگر چه به روایـات مـربوط به نزول این آیه در غدیر خم اشاره میکنند (سیوطی، 1404، ج2، ص298؛ حسيني ميلاني، بـيتا، ج1، ص204)، در تـعیین مـصداق | در مقابل اهل سنّت اگر چه به روایـات مـربوط به نزول این آیه در غدیر خم اشاره میکنند (سیوطی، 1404، ج2، ص298؛ حسيني ميلاني، بـيتا، ج1، ص204)، در تـعیین مـصداق{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَیْک مِنْ رَبِّک}} با شیعه مخالفند. ریشة این مخالفتها و طرح احتمالات دیگر در ایـن مـورد را میتوان در دو دسته خلاصه کرد: | ||
دستة اول: برخی روایات (به عنوان نمونه: طبری، 1412، ج6، ص98، فـخر رازی، 1421، ج12، ص399، سـیوطی، 1404، ج2، ص298)؛ | دستة اول: برخی روایات (به عنوان نمونه: طبری، 1412، ج6، ص98، فـخر رازی، 1421، ج12، ص399، سـیوطی، 1404، ج2، ص298)؛ | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
امـا در پاسـخ به استدلال دوم یعنی سـیاق آیات، که مهمترین استدلال اهل سنت است، مفسران شیعه از اساس در حجیت سیاق در چنین مواردی تـشکیک کـردهاند. ایشان بر این باورند که آیـة تـبلیغ بـاید مـستقل از آیـات قبل و بعد از خـود تـفسیر شود، چرا که نمیتوان بین ظاهر آیه با مفاد آیات قبل و بعد آن ارتباط معنایی برقرار کـرد (طـبرسی، 1372، ج3، ص344؛ مـغنیه، 1424، ج3، ص97؛ طباطبایی، 1417، ج6، ص69). | امـا در پاسـخ به استدلال دوم یعنی سـیاق آیات، که مهمترین استدلال اهل سنت است، مفسران شیعه از اساس در حجیت سیاق در چنین مواردی تـشکیک کـردهاند. ایشان بر این باورند که آیـة تـبلیغ بـاید مـستقل از آیـات قبل و بعد از خـود تـفسیر شود، چرا که نمیتوان بین ظاهر آیه با مفاد آیات قبل و بعد آن ارتباط معنایی برقرار کـرد (طـبرسی، 1372، ج3، ص344؛ مـغنیه، 1424، ج3، ص97؛ طباطبایی، 1417، ج6، ص69). | ||
علامة طباطبایی با توجه به ایـنکه ایـن آیـه و بـلکه تـمامی آیـات سورة مائده جزو آخرین آیات نازل شده بر رسول خدا (ص) هستند و در زمان نزول این آیه یهود و نصارا چندان قدرتی ندارند، پیش از آنکه وارد تفسیر آیه شود، تصریح مـیکند که این آیه نمیتواند از جهت معنایی با آیات قبل و بعد از خودش یکسان باشد. چرا که اگر آیه را متصل به دو آیة قبل و بعد از آن بدانیم، باید آنچه در آیة تبلیغ به رسول خـدا (ص) امـر شده است را امری مرتبط با اهل کتاب در نظر بگیریم و بگوییم ایشان امر به تبلیغ آیة بعدی شدهاند که عبارت است از: | علامة طباطبایی با توجه به ایـنکه ایـن آیـه و بـلکه تـمامی آیـات سورة مائده جزو آخرین آیات نازل شده بر رسول خدا (ص) هستند و در زمان نزول این آیه یهود و نصارا چندان قدرتی ندارند، پیش از آنکه وارد تفسیر آیه شود، تصریح مـیکند که این آیه نمیتواند از جهت معنایی با آیات قبل و بعد از خودش یکسان باشد. چرا که اگر آیه را متصل به دو آیة قبل و بعد از آن بدانیم، باید آنچه در آیة تبلیغ به رسول خـدا (ص) امـر شده است را امری مرتبط با اهل کتاب در نظر بگیریم و بگوییم ایشان امر به تبلیغ آیة بعدی شدهاند که عبارت است از:{{قرآن|قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلي شَيْءٍ حَتّي تُقيمُوا التـَّوْراةَ وَ اْلإِنـْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرينَ}}(مائده: 68). در حالی کـه ایـن موضوع با سیاق خود آیـة تـبلیغ که بنا بر آن نگرانی حضرت از جانب «الناس» است، سازگاری ندارد. چون در آن زمان شرایط اهل کتاب به گونهای نیست که چنین خطری از ناحیة آنها احـساس گـردد (طباطبایی، 1417، ج6، ص42ـ43). | ||
اگرچه استدلال صـاحب المـیزان در مورد مصداق «ما انزل» در آیة تبلیغ کامل به نظر میرسد، دو سؤال اساسی در این مورد وجود دارد: | اگرچه استدلال صـاحب المـیزان در مورد مصداق «ما انزل» در آیة تبلیغ کامل به نظر میرسد، دو سؤال اساسی در این مورد وجود دارد: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
از توالی جملات درون آیة 67 سورة مائده، نکات زیـر بـه دسـت میآید: | از توالی جملات درون آیة 67 سورة مائده، نکات زیـر بـه دسـت میآید: | ||
1ـ رسول خدا (ص) مأمور به ابلاغ موضوعی شده است. عبارت | 1ـ رسول خدا (ص) مأمور به ابلاغ موضوعی شده است. عبارت{{متن عربی|وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس}}دلیل بر وجـود خـطر جدّی از ناحیة مخالفان این ابلاغ است. | ||
2ـ مراد از جملة | 2ـ مراد از جملة{{متن عربی|وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسـَالَتَه}}تـهدید رسـول خدا (ص) نیست؛ چرا که در مورد ایشان چنین شائبهای وجود ندارد. این جمله بیانگر آن است کـه موضوع نازل شده به قدری اهمیت دارد که عدم ابلاغ آن معادل با ابلاغ نـکردن تمام رسالت رسول خـدا (ص) یـا سبب بیثمر ماندن آن همه است. البته لازم به ذکر است اینکه مرجع ضمیر در «رسالته» را «ما انزل» بگیریم، مستلزم لغویت کلام است؛ لذا مرجع ضمیر «ربّ» است (برای تفصیل بیشتر و احتمال مطرح شده تـوسط فخر رازی و پاسخ آن ر.ک: طباطبایی، 1417، ج6، صص42-44). | ||
3ـ منظور از «ما انزل» نمیتواند تمام دین باشد، چرا که در این صورت جملة | 3ـ منظور از «ما انزل» نمیتواند تمام دین باشد، چرا که در این صورت جملة{{متن عربی|وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه}}جملهای لغو خواهد بود؛ مانند اینکه گفته شود: «اگـر تـمام آنچه بر تو نازل شده را ابلاغ نکنی، تمام آنچه بر تو نازل شده را ابلاغ نکردهای» (طباطبایی، 1417، ج6، ص44). | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 304) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 304) | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
آیات 66 تـا 68 سـورة مـائده شامل آیة تبلیغ و دو آیة قبل و بعد از آن هستند: | آیات 66 تـا 68 سـورة مـائده شامل آیة تبلیغ و دو آیة قبل و بعد از آن هستند: | ||
{{قرآن|وَ لَوْ أَنـَّهُمْ أَقـامُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ َلأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثيرٌ مِنْهُمْ سـاءَ مـا يَعـْمَلُونَ * يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمـْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ * قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عـَلي شـَيْءٍ حـَتّي تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مـِنْهُمْ مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرينَ}} | |||
در دو آیة 66 و 68 صحبت از این است کـه اهـل کـتاب لازم است دو موضوع را اقامه کنند: اول کتاب آسمانی خود را؛ دوم | در دو آیة 66 و 68 صحبت از این است کـه اهـل کـتاب لازم است دو موضوع را اقامه کنند: اول کتاب آسمانی خود را؛ دوم{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبـِّهِم}}را. از هـمین شـیوة بیان قرآن مشخص میشود که در این آیات، «ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِم» موضوعی غـیر از کـتابهای آسـمانی ایشان است. چرا که اگر تمام یا قسمتی از تورات یا انجیل مد نظر بـود، یـا نباید ذکر میشد و یا اگر با غرضی مانند تأکید بیان میشد، لازم بود بـه آن مـوضوع تـصریح شود؛ نه اینکه به شکل مبهم طرح گردد. | ||
این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیة تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیة تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | ||
خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتابهای آسمانی و موضوعی دیگر که خارج از آنهاست تمایز قائل شده است، بـه رسـول الله (ص) امر میکند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق | خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتابهای آسمانی و موضوعی دیگر که خارج از آنهاست تمایز قائل شده است، بـه رسـول الله (ص) امر میکند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}}مانند مذمّت اهل | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 305) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 305) | ||
----کتاب، احکام کلی و جزئی دیـن، ... مـطرح کردهاند، دقیقا با استناد به سیاق آیـات مـردود اسـت. به اعتقاد شیعیان در غدیر بعد از این کـه تـمام قرآن و احکام و قوانین آن به مردم ابلاغ شده بود، رسول الله(ص) مأموریت داشتند که مـقولة دیـگری را ابلاغ کنند که همان ابـلاغ ولایـت علی بـن ابـیطالبعلیه السلام اسـت. | ----کتاب، احکام کلی و جزئی دیـن، ... مـطرح کردهاند، دقیقا با استناد به سیاق آیـات مـردود اسـت. به اعتقاد شیعیان در غدیر بعد از این کـه تـمام قرآن و احکام و قوانین آن به مردم ابلاغ شده بود، رسول الله(ص) مأموریت داشتند که مـقولة دیـگری را ابلاغ کنند که همان ابـلاغ ولایـت علی بـن ابـیطالبعلیه السلام اسـت. | ||
با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر از تعبیر | با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر از تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا (ص) در حدیث مـتواتر ثـقلین (شرف الدین، بیتا، ص42؛ شانظری، 1393) از ایشان نـقل میشود را مییابیم. دو مقولهای کـه اگـر چه هرگز از هم جدا نـمیشوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور حدیث ثقلین بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ، مـیتواند نـشاندهندة ارتباط بین آن دو باشد. | ||
از سـویی از آیـة 68 برمیآید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع | از سـویی از آیـة 68 برمیآید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}} است، نـه کـتاب آسمانیشان. چون پس از این که به ایـشان مـیگوید اگر کـتاب آسـمانی و «مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ» را اقامه نکنید، هیچ ندارید، میفرماید که «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ» بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا باید «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّکَ» در امـتداد{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُم}}و در حـقیقت تکامل یافتة آن باشد. ثانیا مشکل اصلی اهل کتاب هم در قبال این موضوع باشد. گویا آنـها از ابـتدا در قـبال این مقوله طاغی و کافر بودهاند و پس از ابلاغ رسـول الله (ص) بـه {{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّک}}، بر این طغیان و کفر اضافه کردهاند. | ||
در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). | در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). | ||
مسألة دیگر در ایـن سـه آیه این است که از کنار هم قرار گرفتن آیات مشخص میشود مسلمانان نیز، علاوه بر اقامة قرآن، مأمور به اقامة | مسألة دیگر در ایـن سـه آیه این است که از کنار هم قرار گرفتن آیات مشخص میشود مسلمانان نیز، علاوه بر اقامة قرآن، مأمور به اقامة{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّک}}هستند و اصلا دلیل ایـن ابـلاغ به مسلمانان همین است. صرف نظر از مصداق آنچه مسمانان و اهل کتاب علاوه بر کتابهای آسمانی امر به اقامة آن شدهاند، در میان اهل سنت بر خـلاف شـیعه اساسا موضوعی که زیـرمجموعة آیـات قرآن نباشد و با وجود قرآن، مسلمانان از آن بینیاز نشوند، مطرح نیست. | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 306) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 306) | ||
----برای اینکه این اعتقاد باطل اهل کتاب بیشتر تبیین شود لازم است که وارد گام سوم بررسی شویم. جملة | ----برای اینکه این اعتقاد باطل اهل کتاب بیشتر تبیین شود لازم است که وارد گام سوم بررسی شویم. جملة {{قرآن|وَ لَيَزيدَنَّ کـَثيرًا مـِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا}} که در آیة 68 آمده، دقیقا به همین شکل در آیة 64 نیز در مورد یهود آمده است. در ادامه و در بحث آیة 64، این اعتقاد یهود و نیز ماهیت {{قرآن|ما أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مِنْ رَبـِّک}}بیشتر روشن خواهد شد. | ||
3-3. گام سوم: بررسی آیات 51 تا 68 سورة مائده | 3-3. گام سوم: بررسی آیات 51 تا 68 سورة مائده | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
3-3-1. «ولایت»؛ موضوع بحث در آغاز این سیاق | 3-3-1. «ولایت»؛ موضوع بحث در آغاز این سیاق | ||
این سیاق با آیة 51 آغاز میشود: | این سیاق با آیة 51 آغاز میشود:{{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهـُودَ وَ النـَّصاري أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمينَ}}. فـضای صـحبت حـاکی از این است که جماعتی از بین مسلمانان تمایل دارند که تحت «ولایت» یهود و نصارا درآیند. یـکی از موضوعات مهم در این آیه مشخص کردن معنای ولایت است. در این مورد در تفاسیر اقـوالی مختلف به چشم مـیخورد. بـعضی ولایت را در این آیه صرفا به معنای محبت و دوستی یا به معنای ولایتِ نصرت گرفتهاند (فخر رازی، 1421، ج12، ص384). در مقابل برخی نیز ولایت را به معنای مطلق نزدیکی، که میتواند شامل موارد پیشگفته نیز بـاشد، میدانند (طباطبایی، 1417، ج5، ص369). لازم به توضیح است که ولايت نصرت، رسمى در بين اقوام عرب و بين يهود و نصارا بوده که بر اساس آن دو قبیله همپیمان میشدند که در شرایط نیاز یکدیگر را یاری کنند (ر.ک: طباطبایی، 1417، ج5، ص369). | ||
ملاک بسیاری از بـحثها در ایـن مورد، قرائن خارجی است، که با توجه به تکیة این پژوهش بر دلالت سیاق آیات از ورود به آنها اجتناب شده است. اگر سیاق درونی خود آیه ملاک قرار گیرد، ولایت باید مـعنایی داشـته باشد که با جملة | ملاک بسیاری از بـحثها در ایـن مورد، قرائن خارجی است، که با توجه به تکیة این پژوهش بر دلالت سیاق آیات از ورود به آنها اجتناب شده است. اگر سیاق درونی خود آیه ملاک قرار گیرد، ولایت باید مـعنایی داشـته باشد که با جملة{{قرآن|وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُم}}سازگار باشد. بنا بر این جمله اگر کسی از مسلمانان تن به ولایت یهود و نصارا دهد از آنها خواهد بود. چنین ولایـتی نـمیتواند دوستی و محبت آنها باشد؛ اگر چه دوستی و محبت تا حدی سبب نزدیکی میشود (طباطبایی، 1417، ج5، ص371). اما برای مشخص شدن معنای ولایت در این آیه باید ادامة آیاتِ سیاق مورد بررسی قـرار گـیرند. | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 307) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 307) | ||
----خـداوند در ادامة این آیات و پس از نفی ولایـت یـهود و نـصارا، در آیة 55 طرف دیگر این نهی را بیان میکند: | ----خـداوند در ادامة این آیات و پس از نفی ولایـت یـهود و نـصارا، در آیة 55 طرف دیگر این نهی را بیان میکند:{{قرآن|إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ}}. | ||
در واقـع آیـات 51 و 55 را مـیتوان در ادامة هم دانست: | در واقـع آیـات 51 و 55 را مـیتوان در ادامة هم دانست:{{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهـُودَ وَ النـَّصاري أَوْلِياءَ إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ ...}} خداوند در آیة 51 از ولایت یهود و نصارا نهی میکند و پس از آن در آیات 52 تا 54 سرانجام افرادی از بـین مـسلمانان را بـیان میکند که این نهی را نافرمانی کنند. سپس در آیة 55 به ولایـت خدا و رسولش و گروهی که اقامة نماز کنند و در حال رکوع زکات دهند، امر میفرماید؛ و در آیة 56 سرانجام مؤمنینی را بیان مـیکند کـه ایـن ولایت را بپذیرند. با این توضیح، پیوستگی معنایی این شش آیه روشـن مـیشود. | ||
با توجه به این پیوستگی، ولایت باید در آیات 51 و 55 به یک معنا به کار رفته باشد. مـفسران شـیعه در مـورد این آیات نیز مانند آیة تبلیغ قائل به وحدت سیاق نیستند. عـلامه طـباطبائي مـعتقد است که بین این آیات وحدت سیاق نیست. وی در اين باره مينويسد: | با توجه به این پیوستگی، ولایت باید در آیات 51 و 55 به یک معنا به کار رفته باشد. مـفسران شـیعه در مـورد این آیات نیز مانند آیة تبلیغ قائل به وحدت سیاق نیستند. عـلامه طـباطبائي مـعتقد است که بین این آیات وحدت سیاق نیست. وی در اين باره مينويسد: | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
در نتیجه وقتی در آیة 54 صحبت از ارتداد از دین به میان مـیآید، مـنظور اجتناب از پذیرش ولایتی است که خـدا بـه آن امر کـرده اسـت. ایـن مطلب هم در نزدیک شـدن به معنای ولایت در این سیاق راهگشاست. چرا که اگر ولایت را دوستی یا ولایت نصرت مـعنا کـنیم، به این معناست که اگر مـسلمانی بـا اهـل کـتاب رابـطة دوستی برقرار کـند یـا عقد ولایت نصرت منعقد نماید مرتدّ است. | در نتیجه وقتی در آیة 54 صحبت از ارتداد از دین به میان مـیآید، مـنظور اجتناب از پذیرش ولایتی است که خـدا بـه آن امر کـرده اسـت. ایـن مطلب هم در نزدیک شـدن به معنای ولایت در این سیاق راهگشاست. چرا که اگر ولایت را دوستی یا ولایت نصرت مـعنا کـنیم، به این معناست که اگر مـسلمانی بـا اهـل کـتاب رابـطة دوستی برقرار کـند یـا عقد ولایت نصرت منعقد نماید مرتدّ است. | ||
نکتة دیگری که از آیة 54 برداشت میشود، این است کـه خـداوند در ایـن آیه در راستای نهی از پذیرش ولایت یهود و نـصارا مـیفرماید: | نکتة دیگری که از آیة 54 برداشت میشود، این است کـه خـداوند در ایـن آیه در راستای نهی از پذیرش ولایت یهود و نـصارا مـیفرماید:{{قرآن|يا أَيُّهـَا الَّذينـَ آمـَنُوا مـَنْ يَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ ...}}؛ ای اهل ایمان، اگر هر کس از شما از دینش برگردد، خدا قومی دیگر را خواهد آورد که دوستشان دارد و آنها نیز او را دوسـت دارند ... ». نکته اینجاست که وقتی خدا از آوردن یک «قوم» سخن میگوید، به این معناست که گروهی که احتمال ارتدادشان میرود نیز باید در حد کلّ قوم باشند؛ چرا که معنا ندارد خـدا یـک قوم را جایگزین چند نفر معدود کند. حال مگر چه موضوعی در بین است که تمام قوم عرب که مخاطب آیه هستند، به سبب نافرمانی در قبال آن در معرض خطر ارتداد قرار دارند؟ | ||
ایـن مـسأله تنها با نظریة شیعه در مورد این آیات سازگار است. بنا بر اینکه آیات مربوط به ولایت و جانشینی امیر مؤمنان علیعلیه السلام پس از رسول خدا(ص) بـاشند، عـدة کثیری از مسلمانان در این مورد بـه بـیراهه رفتند و از ولایت امیر مؤمنان علیه السلام سر باز زدند. | ایـن مـسأله تنها با نظریة شیعه در مورد این آیات سازگار است. بنا بر اینکه آیات مربوط به ولایت و جانشینی امیر مؤمنان علیعلیه السلام پس از رسول خدا(ص) بـاشند، عـدة کثیری از مسلمانان در این مورد بـه بـیراهه رفتند و از ولایت امیر مؤمنان علیه السلام سر باز زدند. | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
3-3-3. پیگیری موضوع ولایت در آیات 57 به بعد و ارتباط آن با «ما أُنْزِلَ» | 3-3-3. پیگیری موضوع ولایت در آیات 57 به بعد و ارتباط آن با «ما أُنْزِلَ» | ||
این آیات با یک خطاب دیگر بـه اهـل ایمان در آیة 57 ادامه مـییابد و هـمچنان موضوع همان ولایت است: | این آیات با یک خطاب دیگر بـه اهـل ایمان در آیة 57 ادامه مـییابد و هـمچنان موضوع همان ولایت است:{{قرآن|يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَکُمْ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْقَبْلِکُمْ وَ الْکُفّارَ أَوْلِياءَ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ}}. در آیات 57 و 58 باز هم مؤمنین از ایـنکه ولایـت اهل کتاب را بپذیرند، نهی میشوند. در این دو آیه رفتاری از اهل کتاب مورد نکوهش قرار گرفته است؛ آنها مؤمنان را مورد استهزاء قرار میدهند و دینشان را به بازی میگیرند. بسیار بعید به نظر مـیرسد بـا وجود ایـن مقدار قرابت معنایی بین آیات 51 و 57، آیات بین آنها در همان راستا نباشند. | ||
از مضمون آیات 57 و 58 به نظر میرسد تـقابلی که بین مؤمنان و اهل کتاب وجود دارد، تقابلی سیاسی یا نظامی نـیست؛ بـلکه «فـرهنگی و علمی» است. لذا نباید تصور شود گروهی از مسلمانان که متمایل به پذیرفتن ولایت اهل کتاب شدهاند، از بیم قـدرت نـظامی یا سیاسی آنهاست. بلکه این آیات حاکی از قدرت علمی و فرهنگی اهل کتاب و نـفوذ آنـها در مـیان مسلمانان از این جهات است. توجه به این نکته، راه را برای فهم آیات بعدی و انطباق آنها بـر شرایط جامعة مسلمانان در سالهای پایانی حیات رسول خدا (ص)، هموارتر میسازد. | از مضمون آیات 57 و 58 به نظر میرسد تـقابلی که بین مؤمنان و اهل کتاب وجود دارد، تقابلی سیاسی یا نظامی نـیست؛ بـلکه «فـرهنگی و علمی» است. لذا نباید تصور شود گروهی از مسلمانان که متمایل به پذیرفتن ولایت اهل کتاب شدهاند، از بیم قـدرت نـظامی یا سیاسی آنهاست. بلکه این آیات حاکی از قدرت علمی و فرهنگی اهل کتاب و نـفوذ آنـها در مـیان مسلمانان از این جهات است. توجه به این نکته، راه را برای فهم آیات بعدی و انطباق آنها بـر شرایط جامعة مسلمانان در سالهای پایانی حیات رسول خدا (ص)، هموارتر میسازد. | ||
در آیة 59 مشخص مـیشود که اهل کتاب بـه چـه علت مؤمنین را سرزنش میکنند: | در آیة 59 مشخص مـیشود که اهل کتاب بـه چـه علت مؤمنین را سرزنش میکنند:{{قرآن|قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنّا إِلاّ أَنْ آمَنّا بِاللّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَ أَنَّ أَکْثَرَکُمْ فاسِقُونَ}}. | ||
اختلاف در آیات قبلی به صراحت بیان شده بـود: اهل کتاب مدّعی ولایت بودند و برخی از مسلمانان نیز به آنها متمایل شده بودند. اما در این آیه تعبیری جدید، برای نخستین بار در این سیاق آیات به کار میرود؛ صحبت از ایمان به | اختلاف در آیات قبلی به صراحت بیان شده بـود: اهل کتاب مدّعی ولایت بودند و برخی از مسلمانان نیز به آنها متمایل شده بودند. اما در این آیه تعبیری جدید، برای نخستین بار در این سیاق آیات به کار میرود؛ صحبت از ایمان به{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْنا}} و{{قرآن|ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ}}است. اما آنچه بر مؤمنان نازل شده چیست؟ آنچه بر پیشینیان نازل شده بوده چیست؟ بنا بر آیات قرآن، مقولات بسیاری مانند ملائک (بقره: 97، آل عمران: 124)، کتابهای آسـمانی (بـقره: 185 و 213، آل عمران: 3)، مائدة آسمانی (مائده: 112 و 114 و 115)، آیات (انعام: 37) و... «نازل» میشوند. پس در این سیاق باید با تکیه بر آیات قبلی، موضوعی که از نزول آن صحبت شده را دریافت. اما تمام آیات قبلی در ارتباط بـا پذیـرش ولایتی خاص از جانب خدا بود، لذا «آنچه نازل شده» بیتردید مقولهای در راستای موضوع ولایت است. | ||
جالب اینکه این تعبیر در آیات 59 تا 68 با واژگانی بسیار مشابه، به صورتهای | جالب اینکه این تعبیر در آیات 59 تا 68 با واژگانی بسیار مشابه، به صورتهای{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْنـا}}، {{قرآن|مـا أُنـْزِلَ مِنْ قَبْلُ}}،{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبـِّک}}،{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِم}}،{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}}، {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبِّکُم}}، {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}} هـفت بـار بـه کار رفته است. همین مسأله این احتمال کـه مـراد از «آنچه از جانب ربّ نازل شده» موضوعی خاص باشد را تقویت میکند. | ||
به این ترتیب روشن شد که | به این ترتیب روشن شد که {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبـِّک}} که موضوعی خارج از قرآن است، باید موضوعی مربوط به ولایـت باشد و در تمام آیات 51 تا 68 سورة مائده موضوع محوری ولایت | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 310) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 310) | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۲: | ||
به طور کلّی در آیات 51 تا 68 سورة مائده خداوند از ولایت خود صحبت میکند و مـؤمنان را بـه پذیـرش این ولایت دعوت مینماید و وعده میدهد که در این صورت بر دشمن غـلبه خـواهند کـرد. در مقابل اهل کتاب را معرفی میکند که بعضی از خودشان را ولیّ خود میدانند و تن به ولایـت خـدا نـمیدهند. گویا به ظاهر تواناییهایی هم دارند؛ تا آنجا که حتی برخی از مسلمانان میخواهند تـحت ولایـت اهل کتاب درآیند. | به طور کلّی در آیات 51 تا 68 سورة مائده خداوند از ولایت خود صحبت میکند و مـؤمنان را بـه پذیـرش این ولایت دعوت مینماید و وعده میدهد که در این صورت بر دشمن غـلبه خـواهند کـرد. در مقابل اهل کتاب را معرفی میکند که بعضی از خودشان را ولیّ خود میدانند و تن به ولایـت خـدا نـمیدهند. گویا به ظاهر تواناییهایی هم دارند؛ تا آنجا که حتی برخی از مسلمانان میخواهند تـحت ولایـت اهل کتاب درآیند. | ||
در چنین فضایی از بحث و با توجه به سیاق، مفهوم آیة 64 نـیز مـشخص مـیشود: | در چنین فضایی از بحث و با توجه به سیاق، مفهوم آیة 64 نـیز مـشخص مـیشود:{{قرآن|وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ کـَيْفَ يَشـاءُ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعـَداوَةَ وَ الْبـَغْضاءَ إِلي يَوْمـِ الْقِيامَةِ کُلَّما أَوْقَدُوا نارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي اْلأَرْضِ فَسادًا وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ}}(مـائده: 64). | ||
یـهود که منکر ولایت خدا هستند، میگویند | یـهود که منکر ولایت خدا هستند، میگویند{{متن عربی |يَدُ اللّهِ مَغْلُولَة}}؛ دست خدا بسته اسـت». پس مـضمون ایـن اعتقاد یهود باید انکار ولایت خدا باشد. با توجه به ارتباط بین ولایت و{{قرآن|ما أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّک}}، شاهد دیگر بر اینکه این اعتقاد فاسد یهود در مقابل پذیرش ولایـت خـداست، جملة{{قرآن|وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مِنْهُمْ طُغْيانًا وَ کُفْرًا}}در ادامة آیه است. | ||
در این شرایط خداوند اعتقاد یهود را با جـملة | در این شرایط خداوند اعتقاد یهود را با جـملة{{قرآن|وَ قـالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَة}}توضیح میدهد و شدیداً با چنین باوری برخورد میکند و بـه سـبب آن جزاهای سختی برای یهود قرار مـیدهد. از ایـن آیـه میتوان معنای ولایت در این سیاق را بهتر دریـافت. ولایـت خدا در این سیاق باید مفهومی در راستای{{قرآن|بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ}}باشد. | ||
علامة طباطبایی ذیـل آیـة 64 پس از اینکه چهار احتمال مطرح شـده دربـارة این قـول یـهود را مـطرح و در همگی آنها خدشه میکند (طباطبایی، 1417، ج6، ص32-33)، چـند روایـت در این مورد نقل میکند (همان، ج6، ص40)، که معنای طرح شده در آنها با سـیاق آیـات بسیار هماهنگ است: | علامة طباطبایی ذیـل آیـة 64 پس از اینکه چهار احتمال مطرح شـده دربـارة این قـول یـهود را مـطرح و در همگی آنها خدشه میکند (طباطبایی، 1417، ج6، ص32-33)، چـند روایـت در این مورد نقل میکند (همان، ج6، ص40)، که معنای طرح شده در آنها با سـیاق آیـات بسیار هماهنگ است: | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۱: | ||
بنابراین آنچه در آیات 64 تـا 68 بـا تعبیر «ما أنزل» به کار رفته است، درجهای بالاتر از ولایت نسبت به آیات 51 تا 57 است. در آیات 51 تا 57 ولایت، به معنای قافلهسالاری و راهبری جـامعه بـود و لذا یهود و نصارا نیز که از عـلومی بـه ارث رسیده از پیشینیان خود تکیه داشتند، میتوانستند به عنوان داعیهدار ولایت سرکشی کنند. در این فضا خداوند، مؤمنان را از پذیرفتن ولایت ایشان نهی فرمود. اما در آیات 64 تـا 68، ولایـت در درجهای مطرح شده کـه دسـت یهود کاملا در آن فضا بسته است: «غُلَّت أیدیهم». در این درجه از ولایت، اداره امور عالم مطرح است. | بنابراین آنچه در آیات 64 تـا 68 بـا تعبیر «ما أنزل» به کار رفته است، درجهای بالاتر از ولایت نسبت به آیات 51 تا 57 است. در آیات 51 تا 57 ولایت، به معنای قافلهسالاری و راهبری جـامعه بـود و لذا یهود و نصارا نیز که از عـلومی بـه ارث رسیده از پیشینیان خود تکیه داشتند، میتوانستند به عنوان داعیهدار ولایت سرکشی کنند. در این فضا خداوند، مؤمنان را از پذیرفتن ولایت ایشان نهی فرمود. اما در آیات 64 تـا 68، ولایـت در درجهای مطرح شده کـه دسـت یهود کاملا در آن فضا بسته است: «غُلَّت أیدیهم». در این درجه از ولایت، اداره امور عالم مطرح است. | ||
جالب اینکه در ادامة آیة 64 سخن از انفاق است: | جالب اینکه در ادامة آیة 64 سخن از انفاق است: {{قرآن|يُنْفِقُ کَيْفَ يَشاءُ}}. چه بسا بتوان این جمله را بـه دلالت سـیاق چنین معنا کرد که خدا این حد از ولایت را به هر کس از بندگان خود نیز که بخواهد میبخشد. این معنا با ادامة آیه نیز سازگار است. خدا در راستای جریان دادن این ولایـت بـر افرادی در دنـیا، مقولاتی را با عنوان{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}نازل میکند. البته آنچه خدا نازل میکند، سبب بـیشتر شدن طغیان و کفر یهود میشود. این معنای از ولایت که از سیاق بـه دسـت آمـد، با معنای «أولی بالتصرّف» که در کتب شیعه مطرح شده است (طوسی، بیتا، ج3، ص 559-564، مکارم شیرازی، 1374، ج4، ص423-432، نجارزادگان، 1388، 26-30، طباطبایی، 1417، | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 312) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 312) | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۵: | ||
این نفوذ و اقتدار فکری و فرهنگی یهود در میان اعراب، بعد از اسلام و حتی بعد از شکستهای قبایل یـهود از مـسلمانان ادامه یافت. تمایل برخی از صحابه به یاد گرفتن علوم مختلف از یهودیان یـکی از نـشانههای ایـن نفوذ فکری است. روایاتی كه به احادیث تهوّک مشهور است پرده از چنین حقایقی برمیدارد. | این نفوذ و اقتدار فکری و فرهنگی یهود در میان اعراب، بعد از اسلام و حتی بعد از شکستهای قبایل یـهود از مـسلمانان ادامه یافت. تمایل برخی از صحابه به یاد گرفتن علوم مختلف از یهودیان یـکی از نـشانههای ایـن نفوذ فکری است. روایاتی كه به احادیث تهوّک مشهور است پرده از چنین حقایقی برمیدارد. | ||
به عنوان نـمونه روزی عـمر بـن خطّاب به پیامبر (ص) گفت اهل كتاب احادیثی را برای ما میگویند كه برای مـا جـالب است؛ آیا آنها را بنویسیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: آیا همانگونه كه یهود و نصاری متحیّرند، شما نیز دچار سرگردانی و تردید شدهاید؟ «فـقال النـبي(ص): | به عنوان نـمونه روزی عـمر بـن خطّاب به پیامبر (ص) گفت اهل كتاب احادیثی را برای ما میگویند كه برای مـا جـالب است؛ آیا آنها را بنویسیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: آیا همانگونه كه یهود و نصاری متحیّرند، شما نیز دچار سرگردانی و تردید شدهاید؟ «فـقال النـبي(ص): {{متن عربی|أَ مُتَهَوِّكونَ أنتم كما تَهَوَّكَتِ اليهودُ و النصارى؟ لقد جئتكم بها بيضاء نقِيَّة}} (احمد بـن مـحمد، 1421، ج23، ص350؛ ابن اثیر، 1367، ج5، ص282؛ ابن منظور، 1408، ج10، ص508). | ||
آیاتی از قرآن نـیز کـه مـسلمانان را از اتخاذ اهل كتاب به عنوان اولیاء نـهی نـموده (مائده: 51-57)، یا آیات دیگری كه مبنی بر تحذیر مسلمانان از یهود است (بقره: 109 و 120) همه نـشانگر خـطری است كه مسلمانان را در این زمینه تـهدید مـینمود و از طرفی نـشان مـیدهد در مـیان مسلمانان در فراگیری بعضی مطالب از یهود، اقـبال عـمومی وجود داشته است. | آیاتی از قرآن نـیز کـه مـسلمانان را از اتخاذ اهل كتاب به عنوان اولیاء نـهی نـموده (مائده: 51-57)، یا آیات دیگری كه مبنی بر تحذیر مسلمانان از یهود است (بقره: 109 و 120) همه نـشانگر خـطری است كه مسلمانان را در این زمینه تـهدید مـینمود و از طرفی نـشان مـیدهد در مـیان مسلمانان در فراگیری بعضی مطالب از یهود، اقـبال عـمومی وجود داشته است. | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۴۸: | ||
چنان که در عمل نقش یهود در شکل دادن به جـریانهای فـکری در مـقابل ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام در بسیاری موارد روشـن اسـت. یـکی از جـریانهایی کـه مـرجعیت اهل كتاب را در زمان خلیفة دوم هر چه بیشتر گسترش داد و افكار و اعتقادات اهل كتاب را در میان مسلمانان شایع نمود، آمدن قصّاصین با اجازه رسمی از طرف حاكمیت است. آنان میتوانستند مـساجدی چون مسجد الرسول (ص) را اشغال و با حكایتهای بنیاسرائیل و قصص دیگری كه در راستای اهداف فكری و فرهنگی یهود بود، مردم را سرگرم نمایند (مرتضی العاملی، 1415، ج1، ص123). | چنان که در عمل نقش یهود در شکل دادن به جـریانهای فـکری در مـقابل ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام در بسیاری موارد روشـن اسـت. یـکی از جـریانهایی کـه مـرجعیت اهل كتاب را در زمان خلیفة دوم هر چه بیشتر گسترش داد و افكار و اعتقادات اهل كتاب را در میان مسلمانان شایع نمود، آمدن قصّاصین با اجازه رسمی از طرف حاكمیت است. آنان میتوانستند مـساجدی چون مسجد الرسول (ص) را اشغال و با حكایتهای بنیاسرائیل و قصص دیگری كه در راستای اهداف فكری و فرهنگی یهود بود، مردم را سرگرم نمایند (مرتضی العاملی، 1415، ج1، ص123). | ||
با این اوصاف مشخص شد که حتی در ماههای پایانی حـیات رسـول خدا (ص)، خطر بزرگی که دین اسلام را تهدید میکرده، از ناحیة اهل کتاب بوده است. یهود که خود را از آنچه نازل شده بیبهره مییابد، بنا دارد با تکیه بر علوم و تواناییهایی که از پیـشینیان خـود به ارث برده است در مقابل جریان ولایت خدا بایستد و خود دنیا را اداره کند. آنها که بر اساس متون دینی خود میدانند که دین اسـلام پیـروز نهایی است، تمام قدرت خـود را بـرای به انحراف کشاندن این دین به کار میبندند و به شکلهای مختلف درون جبهة مسلمانان نفوذ میکنند. آیة 61 مائده درون این سیاق، خود یکی از دلایل برای رفـتارهای مـنافقانة اهل کتاب است: | با این اوصاف مشخص شد که حتی در ماههای پایانی حـیات رسـول خدا (ص)، خطر بزرگی که دین اسلام را تهدید میکرده، از ناحیة اهل کتاب بوده است. یهود که خود را از آنچه نازل شده بیبهره مییابد، بنا دارد با تکیه بر علوم و تواناییهایی که از پیـشینیان خـود به ارث برده است در مقابل جریان ولایت خدا بایستد و خود دنیا را اداره کند. آنها که بر اساس متون دینی خود میدانند که دین اسـلام پیـروز نهایی است، تمام قدرت خـود را بـرای به انحراف کشاندن این دین به کار میبندند و به شکلهای مختلف درون جبهة مسلمانان نفوذ میکنند. آیة 61 مائده درون این سیاق، خود یکی از دلایل برای رفـتارهای مـنافقانة اهل کتاب است:{{قرآن|وَ إِذا جـاؤُکُمْ قـالُوا آمَنّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْکُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما کانُوا يَکْتُمُونَ}}(مائده: 61). | ||
بنابراین موضوع ضعف سیاسی و نظامی یهودیان در مقابل مسلمانان در چند سال پایانی هجرت خدشهای در پیوستگی معنایی آیـات 51 تـا 68 سورة مائده وارد نمیکند و بنا بر انسجام معنایی این آیات، موضوع صحبت در تمامی آنها موضوع ولایت است. عجیب نیست که یهودیان، چنان که داعیة امروزی صهیونیسم است، از زمان صدر اسلام و بـلکه از پیـش از آن، داعیهدار ادارة عـالم بوده باشند و در این راستا دست خدا را بسته میپنداشته و ولیّ خدا روی زمین را انکار میکردهاند. آنها که از قرنها پیـش از ولادت رسول الله (ص) بر اساس علومی که به ایشان رسیده بود، انتظار خـاتم پیـامبران را مـیکشیدند، طبیعی است که خود را بسیار لایقتر از هر کسی برای جانشینی ایشان میپنداشتند. لذا پس از اینکه با تصریحهای متعدد رسـول خـدا مبنی بر وصایت و خلافت امیر مؤمنان علی علیه السلام از این امر ناامید شدند، با تـرویج فـرهنگی کـه خود داشتند، در میان مسلمانان شکاف ایجاد کردند. آنها که سابقة نپذیرفتن ولی منصوب از جانب خدا بـه | بنابراین موضوع ضعف سیاسی و نظامی یهودیان در مقابل مسلمانان در چند سال پایانی هجرت خدشهای در پیوستگی معنایی آیـات 51 تـا 68 سورة مائده وارد نمیکند و بنا بر انسجام معنایی این آیات، موضوع صحبت در تمامی آنها موضوع ولایت است. عجیب نیست که یهودیان، چنان که داعیة امروزی صهیونیسم است، از زمان صدر اسلام و بـلکه از پیـش از آن، داعیهدار ادارة عـالم بوده باشند و در این راستا دست خدا را بسته میپنداشته و ولیّ خدا روی زمین را انکار میکردهاند. آنها که از قرنها پیـش از ولادت رسول الله (ص) بر اساس علومی که به ایشان رسیده بود، انتظار خـاتم پیـامبران را مـیکشیدند، طبیعی است که خود را بسیار لایقتر از هر کسی برای جانشینی ایشان میپنداشتند. لذا پس از اینکه با تصریحهای متعدد رسـول خـدا مبنی بر وصایت و خلافت امیر مؤمنان علی علیه السلام از این امر ناامید شدند، با تـرویج فـرهنگی کـه خود داشتند، در میان مسلمانان شکاف ایجاد کردند. آنها که سابقة نپذیرفتن ولی منصوب از جانب خدا بـه | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۶۷: | ||
4ـ ولایتی که در این آیات مطرح است به معنای باز بودن دست ولیّ در ادارة امور است، نه معانی دیگر مانند محبت یا نصرت. این توان تصرف ولی ابتدا در حد امور جـامعه و سـپس در حد امور تکوینی عالم مطرح شده است. | 4ـ ولایتی که در این آیات مطرح است به معنای باز بودن دست ولیّ در ادارة امور است، نه معانی دیگر مانند محبت یا نصرت. این توان تصرف ولی ابتدا در حد امور جـامعه و سـپس در حد امور تکوینی عالم مطرح شده است. | ||
5ـ طغیان و کفر یهود در قبال موضوع «ما اُنزل» بود و در اعتقادات آنها به صورت جملة | 5ـ طغیان و کفر یهود در قبال موضوع «ما اُنزل» بود و در اعتقادات آنها به صورت جملة{{قرآن|يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ}}؛ دست خدا بسته است»، نمود پیدا کـرد. | ||
6ـ مـوضوع | 6ـ مـوضوع {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}مقولهای غیر از قرآن و خارج از آن است. در واقع قرآن و کتابهای آسمانی دیگر به این موضوع هدایت میکنند، ولی مؤمنان با بهره داشتن از کتاب آسمانی، از {{قرآن|ما أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}بینیاز نمیشوند. | ||
7ـ با در نـظر گـرفتن نـتایج قبلی، اگرچه رویدادهای خارجی مخصّص یا مقیّد آیات قرآن نباشند، با نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام روشن میشود که تـنها واقـعة غـدیر خم میتواند مصداق تامّ ابلاغِ | 7ـ با در نـظر گـرفتن نـتایج قبلی، اگرچه رویدادهای خارجی مخصّص یا مقیّد آیات قرآن نباشند، با نگاهی اجمالی به تاریخ صدر اسلام روشن میشود که تـنها واقـعة غـدیر خم میتواند مصداق تامّ ابلاغِ{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}توسط رسول الله (ص) باشد. | ||
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 316) | مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 316) |