۲۵٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
{{قرآن|وَ لَوْ أَنـَّهُمْ أَقـامُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ َلأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثيرٌ مِنْهُمْ سـاءَ مـا يَعـْمَلُونَ * يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمـْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ * قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عـَلي شـَيْءٍ حـَتّي تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مـِنْهُمْ مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرينَ}} | {{قرآن|وَ لَوْ أَنـَّهُمْ أَقـامُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ َلأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثيرٌ مِنْهُمْ سـاءَ مـا يَعـْمَلُونَ * يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمـْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ * قُلْ يا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عـَلي شـَيْءٍ حـَتّي تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لَيَزيدَنَّ کَثيرًا مـِنْهُمْ مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْيانًا وَ کُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرينَ}} | ||
در دو آیه ۶۶ و ۶۸ صحبت از این است کـه اهـل کـتاب لازم است دو موضوع را اقامه کنند: اول کتاب آسمانی خود را؛ دوم{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبـِّهِم}}را. از هـمین شـیوة بیان قرآن مشخص میشود که در این آیات، | در دو آیه ۶۶ و ۶۸ صحبت از این است کـه اهـل کـتاب لازم است دو موضوع را اقامه کنند: اول کتاب آسمانی خود را؛ دوم{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبـِّهِم}}را. از هـمین شـیوة بیان قرآن مشخص میشود که در این آیات، «{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِم}}موضوعی غـیر از کـتابهای آسـمانی ایشان است. چرا که اگر تمام یا قسمتی از تورات یا انجیل مد نظر بـود، یـا نباید ذکر میشد و یا اگر با غرضی مانند تأکید بیان میشد، لازم بود بـه آن مـوضوع تـصریح شود؛ نه اینکه به شکل مبهم طرح گردد. | ||
این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیه تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیه تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر از تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا (ص) در حدیث مـتواتر ثـقلین<ref>شرف الدین، بیتا، ص۴۲؛ شانظری، ۱۳۹۳</ref> از ایشان نـقل میشود را مییابیم. دو مقولهای کـه اگـر چه هرگز از هم جدا نـمیشوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور حدیث ثقلین بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ، مـیتواند نـشاندهندة ارتباط بین آن دو باشد. | با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر از تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا (ص) در حدیث مـتواتر ثـقلین<ref>شرف الدین، بیتا، ص۴۲؛ شانظری، ۱۳۹۳</ref> از ایشان نـقل میشود را مییابیم. دو مقولهای کـه اگـر چه هرگز از هم جدا نـمیشوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور حدیث ثقلین بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ، مـیتواند نـشاندهندة ارتباط بین آن دو باشد. | ||
از سـویی ازآیـه ۶۸ برمیآید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}} است، نـه کـتاب آسمانیشان. چون پس از این که به ایـشان مـیگوید اگر کـتاب آسـمانی و «مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ» را اقامه نکنید، هیچ ندارید، میفرماید که «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ» بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا باید | از سـویی ازآیـه ۶۸ برمیآید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}} است، نـه کـتاب آسمانیشان. چون پس از این که به ایـشان مـیگوید اگر کـتاب آسـمانی و «مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ» را اقامه نکنید، هیچ ندارید، میفرماید که «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ» بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا باید «{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّکَ}}در امـتداد{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُم}}و در حـقیقت تکامل یافتة آن باشد. ثانیا مشکل اصلی اهل کتاب هم در قبال این موضوع باشد. گویا آنـها از ابـتدا در قـبال این مقوله طاغی و کافر بودهاند و پس از ابلاغ رسـول الله (ص) بـه {{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّک}}، بر این طغیان و کفر اضافه کردهاند. | ||
در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). | در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). |