۲۵٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیه تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | این در حالی است که کلّیات تـمام احـکام و قوانین ثابت ادیان، در کتابهای آسمانی آنها آمده است. پس برای اهل کتاب، موضوعی عـلاوه بـر کـتابهای آسمانی نازل شده بوده و آنها امر به اقامة آن موضوع شده بودند. لذا به دلالت سیاق میتوان نـتیجه گـرفت آنچه در آیة میانی یعنی همان آیه تبلیغ، بر رسول گرامی اسلام (ص) نـازل شـده و ایـشان امر به ابلاغ آن شدهاند، موضوعی خارج از کتاب آسمانی ایشان یعنی قرآن است. | ||
خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتابهای آسمانی و موضوعی دیگر که خارج از آنهاست تمایز قائل شده است، بـه رسـول الله (ص) امر میکند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}}مانند مذمّت | خداوند در فضایی از کـلام کـه بـین کتابهای آسمانی و موضوعی دیگر که خارج از آنهاست تمایز قائل شده است، بـه رسـول الله (ص) امر میکند که نزول موضوع دوم را ابلاغ کند. در نتیجه تمام احتمالاتی که محققین اهل سنت برای مـصداق{{قرآن|مـا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}}مانند مذمّت اهلکتاب، احکام کلی و جزئی دیـن، ... مـطرح کردهاند، دقیقا با استناد به سیاق آیـات مـردود اسـت. به اعتقاد شیعیان در غدیر بعد از این کـه تـمام قرآن و احکام و قوانین آن به مردم ابلاغ شده بود، رسول الله(ص) مأموریت داشتند که مـقولة دیـگری را ابلاغ کنند که همان ابـلاغ ولایـت علی بـن ابـیطالبعلیه السلام اسـت.((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۰۵</ref> | ||
با این بیان، در این سه آیـه عـبارتی دیگر از تعبیر{{متن عربی|کتاب الله و عترتی}} که در روزهای پایانی عمر رسول خدا (ص) در حدیث مـتواتر ثـقلین<ref>شرف الدین، بیتا، ص۴۲؛ شانظری، ۱۳۹۳</ref> از ایشان نـقل میشود را مییابیم. دو مقولهای کـه اگـر چه هرگز از هم جدا نـمیشوند، ایـن احتمال وجود دارد که گروهی به یکی از آن دو اکتفا کنند و مسلمانان را به انحراف بکشانند. انـطباق تـقریبی زمان صدور حدیث ثقلین بـا زمـان نـزول آیة تبلیغ، مـیتواند نـشاندهندة ارتباط بین آن دو باشد. | |||
از سـویی ازآیـه ۶۸ برمیآید که اشکال بزرگ اهل کتاب، در ازای موضوع {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّک}} است، نـه کـتاب آسمانیشان. چون پس از این که به ایـشان مـیگوید اگر کـتاب آسـمانی و «مـا أُنْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُمْ» را اقامه نکنید، هیچ ندارید، میفرماید که «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ» بر طغیان و کفر آنـها افـزود. بنابراین، اولا باید «ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مـِنْ رَبـِّکَ» در امـتداد{{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکُمْ مِنْ رَبـِّکُم}}و در حـقیقت تکامل یافتة آن باشد. ثانیا مشکل اصلی اهل کتاب هم در قبال این موضوع باشد. گویا آنـها از ابـتدا در قـبال این مقوله طاغی و کافر بودهاند و پس از ابلاغ رسـول الله (ص) بـه {{قرآن|مـا أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّک}}، بر این طغیان و کفر اضافه کردهاند. | |||
از سـویی | |||
در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). | در واقع آنچه در این سه آیه موضوع اصلی سخن خداست، این است که حتی اقامة کتابهای آسمانی برای رستگاری کافی نـیست؛ بلکه موضوع مهمتری نیز وجود دارد که نازل شده و باید اقامه شود. در این جایگاه به عنوان بدترین رفتار در قبال این موضوع، رفتار اهل کتاب معرفی میشود. رفتاری که قائلین به آن احـتمالا بـاید به کافی بودن کتاب آسمانی معتقد باشند. جالب اینکه چنین تفکری در صدر اسلام نیز با شعار «حسبنا کتاب الله» در زمان رحلت رسول بزرگوار اسلام (ص) بروز کرد (بخاری، 1401، ج7، ص9). |