پرش به محتوا

واکاوی مفهومی و مصداقی آیه تبلیغ بر اساس دلالت سیاق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=== چکیده ===
== چکیده ==
دانشمندان شیعه بر اسـاس سیاق درونی آیة تبلیغ‌ <ref>مائده/ ۶۷</ref>و با تأکید‌ بر‌ روایات صحیحی که ذیل ایـن آیه در کتب روایی فـریقین وجـود دارد، ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام را پس از پیامبر گرامی اسلام(ص) نتیجه گرفته‌اند.
دانشمندان شیعه بر اسـاس سیاق درونی آیة تبلیغ‌ <ref>مائده/ ۶۷</ref>و با تأکید‌ بر‌ روایات صحیحی که ذیل ایـن آیه در کتب روایی فـریقین وجـود دارد، ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام را پس از پیامبر گرامی اسلام(ص) نتیجه گرفته‌اند.


خط ۱۰: خط ۱۰:
'''واژگان کليدی:'''
'''واژگان کليدی:'''


ولایت، آیة تبلیغ، انسجام معنایی‌ آیـات‌، غـدیر‌
ولایت، آیه تبلیغ، انسجام معنایی‌ آیـات‌، غـدیر‌


دانـشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسـلامی دانـشگاه تـهران‌، تهران‌، ایران.abedinmomeni@ut.ac.ir (( دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)  hamedziafar@ut‌.ac‌.ir‌((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۲۹۸</ref>
دانـشیار گروه فقه و مبانی حقوق اسـلامی دانـشگاه تـهران‌، تهران‌، ایران.abedinmomeni@ut.ac.ir (( دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)  hamedziafar@ut‌.ac‌.ir‌((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۲۹۸</ref>
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:


‌‌جالب‌ اینکه در ادامة آیه۶۴ سخن از انفاق است: {{قرآن|يُنْفِقُ کَيْفَ يَشاءُ}}. چه‌ بسا‌ بتوان‌ این جمله را بـه دلالت سـیاق چنین معنا کرد که خدا این حد از ولایت‌ را به هر کس از بندگان خود نیز که بخواهد می‌بخشد. این معنا‌ با ادامة آیه نیز‌ سازگار‌ است. خدا در راستای جریان دادن این ولایـت بـر افرادی در دنـیا، مقولاتی را با عنوان{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}نازل می‌کند. البته آنچه خدا نازل می‌کند، سبب بـیشتر شدن‌ طغیان و کفر یهود می‌شود. این معنای از ولایت که از سیاق بـه دسـت آمـد، با معنای «أولی بالتصرّف» که در کتب شیعه مطرح شده است<ref>طوسی، بی‌تا، ج۳، ص ۵۵۹-۵۶۴، مکارم شیرازی‌، ۱۳۷۴‌، ج۴، ص۴۲۳-۴۳۲، نجارزادگان، ۱۳۸۸، ۲۶-۳۰، طباطبایی، ۱۴۱۷،ج۶، ص۱۲</ref> سازگاری دارد. در آیـات‌ ‌۵۱ تـا ۵۷ تصرف در امور اداره اجتماع مسلمانان و اطاعت از ولیّ خدایی مطرح است و در آیات‌ ۶۴‌ تا ۶۸محدوده ایـن تـصرف تـا حد تصرف در امور تکوینی عالم توسعه یافته است.((مطالعات قرآن و حدیث)) <ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۲</ref>
‌‌جالب‌ اینکه در ادامة آیه۶۴ سخن از انفاق است: {{قرآن|يُنْفِقُ کَيْفَ يَشاءُ}}. چه‌ بسا‌ بتوان‌ این جمله را بـه دلالت سـیاق چنین معنا کرد که خدا این حد از ولایت‌ را به هر کس از بندگان خود نیز که بخواهد می‌بخشد. این معنا‌ با ادامة آیه نیز‌ سازگار‌ است. خدا در راستای جریان دادن این ولایـت بـر افرادی در دنـیا، مقولاتی را با عنوان{{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}نازل می‌کند. البته آنچه خدا نازل می‌کند، سبب بـیشتر شدن‌ طغیان و کفر یهود می‌شود. این معنای از ولایت که از سیاق بـه دسـت آمـد، با معنای «أولی بالتصرّف» که در کتب شیعه مطرح شده است<ref>طوسی، بی‌تا، ج۳، ص ۵۵۹-۵۶۴، مکارم شیرازی‌، ۱۳۷۴‌، ج۴، ص۴۲۳-۴۳۲، نجارزادگان، ۱۳۸۸، ۲۶-۳۰، طباطبایی، ۱۴۱۷،ج۶، ص۱۲</ref> سازگاری دارد. در آیـات‌ ‌۵۱ تـا ۵۷ تصرف در امور اداره اجتماع مسلمانان و اطاعت از ولیّ خدایی مطرح است و در آیات‌ ۶۴‌ تا ۶۸محدوده ایـن تـصرف تـا حد تصرف در امور تکوینی عالم توسعه یافته است.((مطالعات قرآن و حدیث)) <ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۲</ref>
----


=== نفوذ پنهان یهود در میان مسلمانان ===
همان طـور که ذکر شد، یکی از مسائلی‌ که‌ سبب شده برخی مفسران شیعه منکر ارتـباط معنایی بین آیات ایـن سـیاق شوند، این است که اگر ولایت را در کلّ این سیاق آیات به یک معنا بگیریم، باید‌ این‌ احتمال‌ وجود داشته باشد که اهل‌ کتاب‌ برای‌ خود ولایت به معنایی که گفته شـد قائل باشند و برخی از مسلمانان نیز متمایل باشند که تحت ولایت آنها درآیند. این‌ در‌ حالی‌ است که در سال‌های آخر دوران هجرت، یهودیان‌ قدرت‌ سیاسی چندانی ندارند و اینکه چشم طمع به جانشینی رسول خـدا (ص) نـیز داشته باشند، بی‌معنا به نظر می‌رسد. پس چه‌ طور‌ می‌توان‌ آیات۵۱ تا ۶۹ را از یک سیاق و دارای انسجام‌ معنایی دانست؟ برای روشن شدن پاسخ باید شرایط یهود را در سرزمین حجاز در آن زمان تصویر کرد.


3-3-5. نفوذ پنهان یهود در میان مسلمانان
مرجعیت‌ فكری‌ و دیـنی‌ یـهود از چند قرن پیش از ظهور اسلام در جزیرة العرب‌ حضور‌ داشت. اينكه چگونه و از چه زماني يهوديان در عربستان حضور یافتند، دقیقا معلوم نیست. برخی احتمال‌ می‌دهد‌ ورود‌ یهودیان به عربستان در اثر تصرف فـلسطین و ویـرانی معبد در سال ۷۰‌میلادی‌ بوده‌ باشد <ref>حتی، ۱۳۶۶، ص۷۰</ref> هر چند نسل اول اين گروه درگذشتند، ولي به فرزندانشان‌ سفارش‌ مي‌كردند‌ اگر محمد (ص) را درک نمودند، از او تبعيت کنند <ref>ابن عساكر، ۱۴۱۵، ج۳، ص۴۱۶</ref>.


همان طـور که ذکر شد، یکی از مسائلی‌ که‌ سبب شده برخی مفسران شیعه منکر ارتـباط معنایی بین آیات ایـن سـیاق شوند، این است که اگر ولایت را در کلّ این سیاق آیات به یک معنا بگیریم، باید‌ این‌ احتمال‌ وجود داشته باشد که اهل‌ کتاب‌ برای‌ خود ولایت به معنایی که گفته شـد قائل باشند و برخی از مسلمانان نیز متمایل باشند که تحت ولایت آنها درآیند. این‌ در‌ حالی‌ است که در سال‌های آخر دوران هجرت، یهودیان‌ قدرت‌ سیاسی چندانی ندارند و اینکه چشم طمع به جانشینی رسول خـدا (ص) نـیز داشته باشند، بی‌معنا به نظر می‌رسد. پس چه‌ طور‌ می‌توان‌ آیات 51 تا 69 را از یک سیاق و دارای انسجام‌ معنایی دانست؟ برای روشن شدن پاسخ باید شرایط یهود را در سرزمین حجاز در آن زمان تصویر کرد.
یهود‌ در‌ عربستان‌، كنیسه و مدرسه و تمام آداب تلمودی را داشـتند‌. بـدین‌جهت خـودشان را از اعراب‌ امّی‌ بسیار‌ برتر مـی‌دانستند؛ خـود اعـراب نیز آنها را به همین سِمَت ملاحظه می‌كردند و به كاهنان‌ و علمای‌ آنها گوش می‌دادند <ref>فیاض، ۱۳۹۵، ص۴۷</ref>.


مرجعیت‌ فكری‌ و دیـنی‌ یـهود از چند قرن پیش از ظهور اسلام در جزیرة العرب‌ حضور‌ داشت. اينكه چگونه و از چه زماني يهوديان در عربستان حضور یافتند، دقیقا معلوم نیست. برخی احتمال‌ می‌دهد‌ ورود‌ یهودیان به عربستان در اثر تصرف فـلسطین و ویـرانی معبد در سال 70‌ میلادی‌ بوده‌ باشد (حتی، 1366، ص70). هر چند نسل اول اين گروه درگذشتند، ولي به فرزندانشان‌ سفارش‌ مي‌كردند‌ اگر محمد (ص) را درك نمودند، از او تبعيت کنند (ابن عساكر، 1415، ج3، ص416).
یکی از نشانه‌های سیطرة فکری و فرهنگی یهودیان‌ بـر‌ اعـراب‌ جـاهلی شواهدی است که نشان می‌دهد در سال‌های اولیه بـعثت پیـامبر (ص)، قریش نمایندگانی را به‌ یثرب‌ می‌فرستد تا درباره‌ی نبوت آن حضرت از یهودیان تحقیق كنند<ref>ابن سعد‌، بی‌تا‌، ج۱، ص۱۶۵‌</ref>.


یهود‌ در‌ عربستان‌، كنیسه و مدرسه و تمام آداب تلمودی را داشـتند‌. بـدین‌جهت خـودشان را از اعراب‌ امّی‌ بسیار‌ برتر مـی‌دانستند؛ خـود اعـراب نیز آنها را به همین سِمَت ملاحظه می‌كردند و به كاهنان‌ و علمای‌ آنها گوش می‌دادند (فیاض، 1395، ص47).
از این مهم‌تر، نحوه اسـلام آوردن اهـل یـثرب است. زمینه‌ی ایمان آوردن آنان‌، همان اطمینان‌ و اعتمادی‌ است‌ كه اوس و خزرج بـه سخنان یهودیان به عنوان مراجع فكری خود داشتند‌. زمانی‌ كه پیامبر اكرم (ص) با گروهی از قبیله‌ی خزرج ملاقات كرد و آنان را دعوت بـه اسـلام نـمود‌، آنان‌ با توجه به آن‌چه از یهودیان درباره‌ی ظهور قریب‌الوقوع پیامبری در ایـن‌ سـرزمین‌ شنیده‌بودند، به یكدیگر گفتند: به خدا‌ قسم‌ این‌ همان پیامبری است كه یهود به آمدنش‌ مـا‌ را وعـده مـی‌داد، بیایید در ایمان بر آنها سبقت بگیریم (ابن اسحاق، 1383‌، ج2، ص292‌).


یکی از نشانه‌های سیطرة فکری و فرهنگی یهودیان‌ بـر‌ اعـراب‌ جـاهلی شواهدی است که نشان می‌دهد در سال‌های اولیه بـعثت پیـامبر (ص)، قریش نمایندگانی را به‌ یثرب‌ می‌فرستد تا درباره‌ی نبوت آن حضرت از یهودیان تحقیق كنند (ابن سعد‌، بی‌تا‌، ج1، ص165‌).
البته یهودیان هیچ‌گاه حـتی پیـش‌ از‌ اسـلام یا‌ اوایل‌ دوران‌ اسلام، داعیة حکومت‌داری و بسط قدرت نداشتند‌. آنها‌ در قلعه‌های خود زندگی مـی‌کردند و مـبالغی را سـالیانه به رؤوسای قبایل می‌پرداختند‌ تا‌ در مقابل دشمنانشان از آنها حمایت‌ کنند. پیمان‌های بین بزرگان‌ اعـراب‌ و یـهودیان در همین راستا بوده‌ است‌. اما آنچه سبب می‌شده اعراب یثرب به یهودیان مـراجعه کـنند، عـلومی از قبیل‌ سحر‌ و کهانت بوده که یهودیان یثرب‌ از‌ آن‌ بهره داشتند <ref>جواد‌ علی‌، ۱۹۷۶، ج۶، ص۵۵۸-۵۶۰</ref>. اگرچه‌ یـهودیان‌ هـرگز کسی را به دین خود فرا نمی‌خوانده‌اند، برخی از اعراب در پاره‏ای از‌ احکام‌ از یهودیان پیروی مـی‌کرده‌اند<ref>جـواد عـلی‌، ۱۹۷۶‌، ج۶، ص۵۶۱</ref>.((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۳</ref>
 
از این مهم‌تر، نحوة اسـلام آوردن اهـل یـثرب است. زمینه‌ی ایمان آوردن آنان‌، همان اطمینان‌ و اعتمادی‌ است‌ كه اوس و خزرج بـه سخنان یهودیان به عنوان مراجع فكری خود داشتند‌. زمانی‌ كه پیامبر اكرم (ص) با گروهی از قبیله‌ی خزرج ملاقات كرد و آنان را دعوت بـه اسـلام نـمود‌، آنان‌ با توجه به آن‌چه از یهودیان درباره‌ی ظهور قریب‌الوقوع پیامبری در ایـن‌ سـرزمین‌ شنیده‌
 
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 313)
----بودند، به یكدیگر گفتند: به خدا‌ قسم‌ این‌ همان پیامبری است كه یهود به آمدنش‌ مـا‌ را وعـده مـی‌داد، بیایید در ایمان بر آنها سبقت بگیریم (ابن اسحاق، 1383‌، ج2، ص292‌).
 
البته یهودیان هیچ‌گاه حـتی پیـش‌ از‌ اسـلام یا‌ اوایل‌ دوران‌ اسلام، داعیة حکومت‌داری و بسط قدرت نداشتند‌. آنها‌ در قلعه‌های خود زندگی مـی‌کردند و مـبالغی را سـالیانه به رؤوسای قبایل می‌پرداختند‌ تا‌ در مقابل دشمنانشان از آنها حمایت‌ کنند. پیمان‌های بین بزرگان‌ اعـراب‌ و یـهودیان در همین راستا بوده‌ است‌. اما آنچه سبب می‌شده اعراب یثرب به یهودیان مـراجعه کـنند، عـلومی از قبیل‌ سحر‌ و کهانت بوده که یهودیان یثرب‌ از‌ آن‌ بهره داشتند (جواد‌ علی‌، 1976، ج6، ص558-560). اگرچه‌ یـهودیان‌ هـرگز کسی را به دین خود فرا نمی‌خوانده‌اند، برخی از اعراب در پاره‏ای از‌ احکام‌ از یهودیان پیروی مـی‌کرده‌اند (جـواد عـلی‌، 1976‌، ج6، ص561).


این‌ نفوذ‌ و اقتدار‌ فکری و فرهنگی یهود در‌ میان اعراب، بعد از اسلام و حتی بعد از شکست‌های قبایل یـهود از مـسلمانان ادامه یافت‌. تمایل‌ برخی از صحابه به یاد گرفتن‌ علوم‌ مختلف‌ از‌ یهودیان‌ یـکی از نـشانه‌های‌ ایـن‌ نفوذ فکری است. روایاتی كه به احادیث تهوّک مشهور است پرده از چنین حقایقی برمی‌دارد.
این‌ نفوذ‌ و اقتدار‌ فکری و فرهنگی یهود در‌ میان اعراب، بعد از اسلام و حتی بعد از شکست‌های قبایل یـهود از مـسلمانان ادامه یافت‌. تمایل‌ برخی از صحابه به یاد گرفتن‌ علوم‌ مختلف‌ از‌ یهودیان‌ یـکی از نـشانه‌های‌ ایـن‌ نفوذ فکری است. روایاتی كه به احادیث تهوّک مشهور است پرده از چنین حقایقی برمی‌دارد.


به‌ عنوان‌ نـمونه‌ روزی عـمر بـن خطّاب به پیامبر (ص) گفت‌ اهل‌ كتاب‌ احادیثی‌ را‌ برای‌ ما می‌گویند كه برای مـا جـالب است؛ آیا آنها را بنویسیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: آیا همان‌گونه كه یهود و نصاری متحیّرند، شما نیز دچار سرگردانی و تردید شده‌اید؟ «فـقال النـبي‏(ص): {{متن عربی|أَ مُتَهَوِّكونَ‌ أنتم كما تَهَوَّكَتِ اليهودُ و النصارى؟ لقد جئتكم بها بيضاء نقِيَّة}} (احمد بـن مـحمد، 1421، ج23، ص350؛ ابن اثیر، 1367، ج5، ص282؛ ابن منظور، 1408، ج10، ص508).
به‌ عنوان‌ نـمونه‌ روزی عـمر بـن خطّاب به پیامبر (ص) گفت‌ اهل‌ كتاب‌ احادیثی‌ را‌ برای‌ ما می‌گویند كه برای مـا جـالب است؛ آیا آنها را بنویسیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: آیا همان‌گونه كه یهود و نصاری متحیّرند، شما نیز دچار سرگردانی و تردید شده‌اید؟ «فـقال النـبي‏(ص): {{متن عربی|أَ مُتَهَوِّكونَ‌ أنتم كما تَهَوَّكَتِ اليهودُ و النصارى؟ لقد جئتكم بها بيضاء نقِيَّة}}<ref>احمد بـن مـحمد، ۱۴۲۱، ج۲۳، ص۳۵۰؛ ابن اثیر، ۱۳۶۷، ج۵، ص۲۸۲؛ ابن منظور، ۱۴۰۸، ج۱۰، ص۵۰۸</ref>
 
آیاتی از قرآن نـیز کـه مـسلمانان‌ را‌ از اتخاذ اهل كتاب به عنوان اولیاء نـهی نـموده (مائده: 51-57)، یا آیات دیگری كه مبنی بر تحذیر مسلمانان از یهود است (بقره: 109 و 120) همه نـشانگر خـطری‌ است‌ كه مسلمانان را در این زمینه تـهدید مـی‌نمود و از طرفی نـشان مـی‌دهد در مـیان مسلمانان در فراگیری بعضی مطالب از یهود، اقـبال عـمومی‌ وجود‌ داشته است‌.
 
احمد شلبی می‌گوید‌: یهود‌ می‌خواست كه پیامبر از میان آنها و بـرای آنـها باشد، و تسلط آنان را بر مردم تـقویت كند و جایگاه آنها را بـرتری بـخشد. لیكن اسلام بدست‌ مردی‌ از عـرب كه از‌ یـهود‌ نبود، آمد و میان مردم مساوات برقرار نمود، پس یهود را به عنوان قوم برتر بـاقی نـگذاشت‌. (شلبی، 1989، ص444)
 
یهودیان و به طور کـلّی اهـل کـتاب از علوم ارزشمندی بـهره داشـتند‌ که‌ به سبب آن عـلوم بـه سرکشی و طغیان در قبال ولایت خدا و رسولش کشیده شدند. آنها که ابتدا امیدوار بودند از آنـچه در راسـتای ولایت بر رسول خدا (ص) نازل مـی‌شود بـهره‌ای‌ داشته‌ بـاشند و بـه‌ قـدرت و
 
مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 314)
----علوم خود بیفزایند؛ پس از ایـنکه ناامید شدند، به شدت در مقابل جریان ولایت الهی جبهه‌آرایی‌ کردند. واضح است که منافقین از بـین مـسلمانان به طور مستقل‌ از‌ یهود‌، علم و تـوان کـافی بـرای چـنین مـقابله‌ای را نداشتند و در واقع هـستة فـکری جبهة مقابل جریان ولایت خدا ‌‌را‌ یهود تشکیل می‌داد.


چنان که در عمل نقش یهود در شکل دادن به‌ جـریان‌های‌ فـکری‌ در مـقابل ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام در بسیاری موارد روشـن اسـت. یـکی از جـریان‌هایی کـه‌ مـرجعیت اهل كتاب را در زمان خلیفة دوم هر چه بیشتر گسترش داد‌ و افكار و اعتقادات اهل كتاب‌ را‌ در میان مسلمانان شایع نمود، آمدن قصّاصین با اجازه رسمی از طرف حاكمیت است‌. آنان می‌توانستند مـساجدی چون مسجد الرسول (ص) را اشغال و با حكایت‌های بنی‌اسرائیل و قصص دیگری كه در راستای اهداف‌ فكری و فرهنگی یهود بود، مردم را سرگرم نمایند (مرتضی العاملی، 1415، ج1، ص123).
آیاتی از قرآن نـیز کـه مـسلمانان‌ را‌ از اتخاذ اهل كتاب به عنوان اولیاء نـهی نـموده <ref>مائده: ۵۱-۵۷</ref>، یا آیات دیگری كه مبنی بر تحذیر مسلمانان از یهود است <ref>بقره: ۱۰۹ و ۱۲۰</ref> همه نـشانگر خـطری‌ است‌ كه مسلمانان را در این زمینه تـهدید مـی‌نمود و از طرفی نـشان مـی‌دهد در مـیان مسلمانان در فراگیری بعضی مطالب از یهود، اقـبال عـمومی‌ وجود‌ داشته است‌.


با این اوصاف مشخص شد که حتی در ماه‌های پایانی حـیات رسـول خدا (ص)، خطر بزرگی که دین اسلام را‌ تهدید‌ می‌کرده، از ناحیة اهل کتاب بوده است. یهود که خود را از آنچه نازل شده بی‌بهره می‌یابد، بنا دارد با تکیه بر علوم و توانایی‌هایی که از پیـشینیان خـود به ارث‌ برده‌ است در مقابل جریان ولایت خدا بایستد و خود دنیا را اداره کند. آنها که بر اساس متون دینی خود می‌دانند که دین اسـلام پیـروز نهایی است، تمام قدرت خـود‌ را‌ بـرای به انحراف کشاندن این دین به کار می‌بندند و به شکل‌های مختلف درون جبهة مسلمانان نفوذ می‌کنند. آیة 61 مائده درون این سیاق، خود یکی از دلایل برای رفـتارهای‌ مـنافقانة‌ اهل‌ کتاب است:{{قرآن|وَ إِذا جـاؤُکُمْ‌ قـالُوا‌ آمَنّا‌ وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْکُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما کانُوا يَکْتُمُونَ}}(مائده: 61).
احمد شلبی می‌گوید‌: یهود‌ می‌خواست كه پیامبر از میان آنها و بـرای آنـها باشد، و تسلط آنان را بر مردم تـقویت كند و جایگاه آنها را بـرتری بـخشد. لیكن اسلام بدست‌ مردی‌ از عـرب كه از‌ یـهود‌ نبود، آمد و میان مردم مساوات برقرار نمود، پس یهود را به عنوان قوم برتر بـاقی نـگذاشت‌.<ref>شلبی، ۱۹۸۹، ص۴۴۴</ref>


بنابراین موضوع ضعف سیاسی‌ و نظامی‌ یهودیان‌ در مقابل مسلمانان در چند سال پایانی هجرت‌ خدشه‌ای‌ در پیوستگی معنایی آیـات 51 تـا 68 سورة مائده وارد نمی‌کند و بنا بر انسجام معنایی این آیات، موضوع صحبت‌ در‌ تمامی‌ آنها موضوع ولایت است. عجیب نیست که یهودیان، چنان که‌ داعیة امروزی صهیونیسم است، از زمان صدر اسلام و بـلکه از پیـش از آن، داعیه‌دار ادارة عـالم بوده باشند‌ و در‌ این‌ راستا دست خدا را بسته می‌پنداشته و ولیّ خدا روی زمین را‌ انکار‌ می‌کرده‌اند. آنها که از قرن‌ها پیـش از ولادت رسول الله (ص) بر اساس علومی که به ایشان‌ رسیده‌ بود‌، انتظار خـاتم پیـامبران را مـی‌کشیدند، طبیعی است که خود را بسیار لایق‌تر‌ از‌ هر‌ کسی برای جانشینی ایشان می‌پنداشتند. لذا پس از اینکه با تصریح‌های متعدد رسـول ‌ ‌خـدا‌ مبنی‌ بر‌ وصایت و خلافت امیر مؤمنان علی علیه السلام از این امر ناامید شدند، با تـرویج فـرهنگی کـه‌ خود‌ داشتند، در میان مسلمانان شکاف ایجاد کردند. آنها که سابقة نپذیرفتن ولی منصوب‌ از‌ جانب‌ خدا بـه
یهودیان و به طور کـلّی اهـل کـتاب از علوم ارزشمندی بـهره داشـتند‌ که‌ به سبب آن عـلوم بـه سرکشی و طغیان در قبال ولایت خدا و رسولش کشیده شدند. آنها که ابتدا امیدوار بودند از آنـچه در راسـتای ولایت بر رسول خدا (ص) نازل مـی‌شود بـهره‌ای‌ داشته‌ بـاشند و بـه‌ قـدرت وعلوم خود بیفزایند؛ پس از ایـنکه ناامید شدند، به شدت در مقابل جریان ولایت الهی جبهه‌آرایی‌ کردند. واضح است که منافقین از بـین مـسلمانان به طور مستقل‌ از‌ یهود‌، علم و تـوان کـافی بـرای چـنین مـقابله‌ای را نداشتند و در واقع هـستة فـکری جبهة مقابل جریان ولایت خدا ‌‌را‌ یهود تشکیل می‌داد.((مطالعات قرآن و حدیث)) <ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۴</ref>


مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 315)
چنان که در عمل نقش یهود در شکل دادن به‌ جـریان‌های‌ فـکری‌ در مـقابل ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام در بسیاری موارد روشـن اسـت. یـکی از جـریان‌هایی کـه‌ مـرجعیت اهل كتاب را در زمان خلیفة دوم هر چه بیشتر گسترش داد‌ و افكار و اعتقادات اهل كتاب‌ را‌ در میان مسلمانان شایع نمود، آمدن قصّاصین با اجازه رسمی از طرف حاكمیت است‌. آنان می‌توانستند مـساجدی چون مسجد الرسول (ص) را اشغال و با حكایت‌های بنی‌اسرائیل و قصص دیگری كه در راستای اهداف‌ فكری و فرهنگی یهود بود، مردم را سرگرم نمایند<ref>مرتضی العاملی، ۱۴۱۵، ج۱، ص۱۲۳</ref>.
----بهانه‌های مختلف را از زمان گوساله‌پرستی به دنبال می‌کشیدند، نیک می‌دانستند که‌ چگونه‌ در دل‌های بـیمار، نسبت به پذیرش ولايت، مـقاومت ایـجاد کنند.


نتیجه‌گیری
با این اوصاف مشخص شد که حتی در ماه‌های پایانی حـیات رسـول خدا (ص)، خطر بزرگی که دین اسلام را‌ تهدید‌ می‌کرده، از ناحیه اهل کتاب بوده است. یهود که خود را از آنچه نازل شده بی‌بهره می‌یابد، بنا دارد با تکیه بر علوم و توانایی‌هایی که از پیـشینیان خـود به ارث‌ برده‌ است در مقابل جریان ولایت خدا بایستد و خود دنیا را اداره کند. آنها که بر اساس متون دینی خود می‌دانند که دین اسـلام پیـروز نهایی است، تمام قدرت خـود‌ را‌ بـرای به انحراف کشاندن این دین به کار می‌بندند و به شکل‌های مختلف درون جبهه مسلمانان نفوذ می‌کنند. آیة۶۱ مائده درون این سیاق، خود یکی از دلایل برای رفـتارهای‌ مـنافقانة‌ اهل‌ کتاب است:{{قرآن|وَ إِذا جـاؤُکُمْ‌ قـالُوا‌ آمَنّا‌ وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْکُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللّهُ أَعْلَمُ بِما کانُوا يَکْتُمُونَ}}<ref>مائده: ۶۱</ref>


اگر آیات‌ 51‌ تا‌ 68 سورة مائده را با تکیه بر انسجام معنایی آیات و به صورت پیوسته معنا کنیم‌، «بدون‌ نیاز به ادلّة نقلی»، نتایج زیر حاصل می‌شود:
بنابراین موضوع ضعف سیاسی‌ و نظامی‌ یهودیان‌ در مقابل مسلمانان در چند سال پایانی هجرت‌ خدشه‌ای‌ در پیوستگی معنایی آیـات ۵۱ تـا ۶۸ سوره مائده وارد نمی‌کند و بنا بر انسجام معنایی این آیات، موضوع صحبت‌ در‌ تمامی‌ آنها موضوع ولایت است. عجیب نیست که یهودیان، چنان که‌ داعیه امروزی صهیونیسم است، از زمان صدر اسلام و بـلکه از پیـش از آن، داعیه‌دار اداره عـالم بوده باشند‌ و در‌ این‌ راستا دست خدا را بسته می‌پنداشته و ولیّ خدا روی زمین را‌ انکار‌ می‌کرده‌اند. آنها که از قرن‌ها پیـش از ولادت رسول الله (ص) بر اساس علومی که به ایشان‌ رسیده‌ بود‌، انتظار خـاتم پیـامبران را مـی‌کشیدند، طبیعی است که خود را بسیار لایق‌تر‌ از‌ هر‌ کسی برای جانشینی ایشان می‌پنداشتند. لذا پس از اینکه با تصریح‌های متعدد رسـول ‌ ‌خـدا‌ مبنی‌ بر‌ وصایت و خلافت امیر مؤمنان علی علیه السلام از این امر ناامید شدند، با تـرویج فـرهنگی کـه‌ خود‌ داشتند، در میان مسلمانان شکاف ایجاد کردند. آنها که سابقة نپذیرفتن ولی منصوب‌ از‌ جانب‌ خدا بـه بهانه‌های مختلف را از زمان گوساله‌پرستی به دنبال می‌کشیدند، نیک می‌دانستند که‌ چگونه‌ در دل‌های بـیمار، نسبت به پذیرش ولايت، مـقاومت ایـجاد کنند.((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۵</ref>


1ـ موضوع صحبت در این‌ آیات‌ مـقولة‌ ولایت است.
== نتیجه‌گیری ==
اگر آیات‌۵۱‌ تا‌ ۶۸سوره مائده را با تکیه بر انسجام معنایی آیات و به صورت پیوسته معنا کنیم‌، «بدون‌ نیاز به ادلّة نقلی»، نتایج زیر حاصل می‌شود:


در راستای ولایت، موضوعی باید نازل شود که در این آیات از آن‌ به‌ «ما‌ اُنزل» تعبیر شده است.
'''۱ـ''' موضوع صحبت در این‌ آیات‌ مـقولة‌ ولایت است.


3ـ اهل کتاب از قبل از اسلام نیز با‌ موضوع‌ ولایت آشنا بوده‌اند، اما در قبال آن صـحیح رفـتار نکرده‌اند.
'''۲ـ''' در راستای ولایت، موضوعی باید نازل شود که در این آیات از آن‌ به‌ «ما‌ اُنزل» تعبیر شده است.


4ـ ولایتی که در این آیات مطرح‌ است‌ به معنای باز بودن دست ولیّ در ادارة امور است، نه معانی‌ دیگر‌ مانند محبت یا نصرت. این توان تصرف‌ ولی‌ ابتدا‌ در حد امور جـامعه و سـپس در حد‌ امور‌ تکوینی عالم مطرح شده است.
'''۳ـ''' اهل کتاب از قبل از اسلام نیز با‌ موضوع‌ ولایت آشنا بوده‌اند، اما در قبال آن صـحیح رفـتار نکرده‌اند.


5ـ طغیان و کفر یهود در قبال موضوع «ما اُنزل‌» بود‌ و در اعتقادات آنها به صورت‌ جملة‌{{قرآن|يَدُ اللّهِ‌ مَغْلُولَةٌ‌}}؛ دست‌ خدا بسته است»، نمود پیدا کـرد‌.
'''۴ـ''' ولایتی که در این آیات مطرح‌ است‌ به معنای باز بودن دست ولیّ در ادارة امور است، نه معانی‌ دیگر‌ مانند محبت یا نصرت. این توان تصرف‌ ولی‌ ابتدا‌ در حد امور جـامعه و سـپسدر حد‌ امور‌ تکوینی عالم مطرح شده است.


6ـ مـوضوع‌ {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}مقوله‌ای غیر از قرآن و خارج از آن‌ است‌. در واقع قرآن و کتاب‌های آسمانی دیگر‌ به این موضوع هدایت‌ می‌کنند‌، ولی مؤمنان با بهره داشتن‌ از‌ کتاب آسمانی، از {{قرآن|ما أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}بی‌نیاز نمی‌شوند.
'''۵ـ''' طغیان و کفر یهود در قبال موضوع «ما اُنزل‌» بود‌ و در اعتقادات آنها به صورت‌ جملة‌{{قرآن|يَدُ اللّهِ‌ مَغْلُولَةٌ‌}}؛ دست‌ خدا بسته است»، نمود پیدا کـرد‌.


7ـ با در نـظر‌ گـرفتن‌ نـتایج قبلی، اگرچه رویدادهای خارجی‌ مخصّص‌ یا‌ مقیّد آیات قرآن‌ نباشند‌، با نگاهی اجمالی به‌ تاریخ‌ صدر اسلام روشن می‌شود که تـنها واقـعة غـدیر خم می‌تواند مصداق تامّ ابلاغِ{{قرآن|ما‌ أُنْزِلَ‌ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}توسط رسول الله‌ (ص) باشد‌.
'''۶ـ''' مـوضوع‌ {{قرآن|ما أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ}}مقوله‌ای غیر از قرآن و خارج از آن‌ است‌. در واقع قرآن و کتاب‌های آسمانی دیگر‌ به این موضوع هدایت‌ می‌کنند‌، ولی مؤمنان با بهره داشتن‌ از‌ کتاب آسمانی، از {{قرآن|ما أُنـْزِلَ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}بی‌نیاز نمی‌شوند.


مطالعات قرآن و حدیث » پاییز و زمستان 1397 - شماره 23 (صفحه 316)
'''۷ـ''' با در نـظر‌ گـرفتن‌ نـتایج قبلی، اگرچه رویدادهای خارجی‌ مخصّص‌ یا‌ مقیّد آیات قرآن‌ نباشند‌، با نگاهی اجمالی به‌ تاریخ‌ صدر اسلام روشن می‌شود که تـنها واقـعة غـدیر خم می‌تواند مصداق تامّ ابلاغِ{{قرآن|ما‌ أُنْزِلَ‌ إِلَيْکـَ مـِنْ رَبِّکَ}}توسط رسول الله‌ (ص) باشد‌.((مطالعات قرآن و حدیث))<ref>پاییز و زمستان ۱۳۹۷ - شماره ۲۳ صفحه ۳۱۶</ref>


== <big>کتاب‌نامه</big> ==
== <big>کتاب‌نامه</big> ==