پرش به محتوا

شبهه اعراض صحابه از غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
و يا در حالى كه به سرهاى بريده بر نيزه نظاره مى ‏كند، از بيابان وارد دمشق شده و چنين مى ‏گويد:
و يا در حالى كه به سرهاى بريده بر نيزه نظاره مى ‏كند، از بيابان وارد دمشق شده و چنين مى ‏گويد:


لما بدت تلك الحمول و اشرقت
لَمَّا بَدَتْ تِلْكَ الْحُمُولُ وَ أَشْرَقَتْ‌            تِلْكَ الشُّمُوسُ عَلى رُبى‌ جِيروُنِ‌


تلك الشموس على ربى جيرون
نَعِبَ الْغُرابُ فَقُلْتُ صِحْ اوْ لَا تَصِحْ‌        فَلَقَدْ قَضَيْتُ مِنَ الْغَرِيمِ دُيُونِي<ref>تذكرة الخواص: ص ۲۶۱، ذكر حمل الرأس الى يزيد.</ref>


نعب الغراب فقلت صح او لا تصح
هنگامى كه محمل ‏هاى اسرا نمايان شد و آن آفتاب‏ ها از تپه‏ هاى جيرون<ref>«جيرون» نام قديمى دمشق است. جيرون را دمشق ناميدند به جهت دمشق بن نمرود. كنز المدفون: (سيوطى): ص ۴۱.</ref>سر زد و تابيدن گرفت، كلاغى به صدا در آمد. گفتم اى كلاغ صدا كنى يا نكنى من طلب خود را از بدهكارم (پيامبر صلى الله عليه و آله) پس گرفتم.


فلقد قضيت من الغريم ديونى<ref>تذكرة الخواص: ص ۲۶۱، ذكر حمل الرأس الى يزيد.</ref>
آيا اينان امام حسين ‏عليه السلام را نمى شناختند؟ آيا [[صحابه]] در كربلا و كوفه در مجلس ابن‏ زياد و در شام در مجلس يزيد و نيز در [[مدینه]] حاضر نبودند؟!
 
هنگامى كه محمل‏هاى اسرا نمايان شد و آن آفتاب‏ ها از تپه‏ هاى جيرون<ref>«جيرون» نام قديمى دمشق است. جيرون را دمشق ناميدند به جهت دمشق بن نمرود. كنز المدفون: (سيوطى): ص ۴۱.</ref>سر زد و تابيدن گرفت، كلاغى به صدا در آمد. گفتم اى كلاغ صدا كنى يا نكنى من طلب خود را از بدهكارم (پيامبر صلى الله عليه و آله) پس گرفتم.
 
آيا اينان امام حسين ‏عليه السلام را نمى شناختند؟ آيا [[صحابه]] در كربلا و كوفه در مجلس ابن‏زياد و در شام در مجلس يزيد و نيز در [[مدینه]] حاضر نبودند؟!


آنها مگر اين كفريات را نشنيدند؟! پس چه كردند؟ مگر آنها با چشم خود نديده بودند كه [[پيامبر صلی الله علیه و آله]] با فرزندنش چگونه رفتارى داشت و چه سفارشاتى نموده بود؟!
آنها مگر اين كفريات را نشنيدند؟! پس چه كردند؟ مگر آنها با چشم خود نديده بودند كه [[پيامبر صلی الله علیه و آله]] با فرزندنش چگونه رفتارى داشت و چه سفارشاتى نموده بود؟!
خط ۱۳۲: خط ۱۲۸:
پس چگونه است كه اين همه ظلم و ستم به ذريه رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله روا داشتند و كسى هم اعتراض نكرد و مانع نشد؟!
پس چگونه است كه اين همه ظلم و ستم به ذريه رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله روا داشتند و كسى هم اعتراض نكرد و مانع نشد؟!


با اين توضيحات، آيا جريان غدير خم كه يكبار رخ داده بود مشهورتر بود، يا محبت‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله به امام حسين‏ عليه السلام؟ ديديد با امام حسين‏ عليه السلام چه كردند، كه هنوز آن جنايت به عنوان لكه ننگى بر پيشانى [[تاریخ]] ظاهر است، و براى هميشه نيز خواهد ماند.
با اين توضيحات، آيا جريان غدير خم كه يكبار رخ داده بود مشهورتر بود، يا محبت‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله به امام حسين‏ عليه السلام؟ ديديد با امام حسين‏ عليه السلام چه كردند، كه هنوز آن جنايت به عنوان لكه ننگى بر پيشانى [[تاریخ]] ظاهر است، و براى هميشه نيز خواهد ماند.


با اين همه تخلفات، آنچنانى از دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله و ظلم بر اهل ‏بيت ‏عليهم السلام كه ذكر شد، ديگر اين اشكال و استبعاد كه چگونه ممكن است با وجود [[صحابه]] بر امام على‏ عليه السلام ظلم شده باشد محلى ندارد.
با اين همه تخلفات، آنچنانى از دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله و ظلم بر اهل ‏بيت ‏عليهم السلام كه ذكر شد، ديگر اين اشكال و استبعاد كه چگونه ممكن است با وجود [[صحابه]] بر امام على‏ عليه السلام ظلم شده باشد محلى ندارد.


شبهه اِعراض صحابه نسبت به حديث غدير را از اين گونه نيز مى‏ توان پاسخ داد:
'''شبهه اِعراض صحابه نسبت به حديث غدير را از اين گونه نيز مى‏ توان پاسخ داد:'''


بعد از بحث‏ هاى طولانى كه با برخى از [[اهل سنت|اهل‏ تسنن]] درباره شيعه و حقانيت و ولايت بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ شود، و بعد از آنكه ادله [[امامت]] و [[جانشین|خلافت]] آن حضرت از جمله حديث غدير ملاحظه مى ‏گردد و پى به صحت سند و قوت دلالت آن برده مى‏ شود، آخرين سؤال يا اشكالى كه از طرف اهل‏ سنت مطرح مى‏ شود اين است:
بعد از بحث‏ هاى طولانى كه با برخى از [[اهل سنت|اهل‏ تسنن]] درباره شيعه و حقانيت و ولايت بلافصل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ شود، و بعد از آنكه ادله [[امامت]] و [[جانشین|خلافت]] آن حضرت از جمله حديث غدير ملاحظه مى ‏گردد و پى به صحت سند و قوت دلالت آن برده مى‏ شود، آخرين سؤال يا اشكالى كه از طرف اهل‏ سنت مطرح مى‏ شود اين است:
۸۴۹

ویرایش