پرش به محتوا

آيه ۷۴ توبه و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
از جمله آياتى كه در ماجراى غدير و در ارتباط با منافقين بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيه بود:
از جمله آياتى كه در ماجراى غدير و در ارتباط با منافقين بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيه بود:


«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّه عَذاباً أَلِيماً فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِى الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ»<ref>توبه /  ۷۴.</ref>:
{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّه عَذاباً أَلِيماً فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِى الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ}}<ref>توبه /  ۷۴.</ref>:


«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند، در حالى كه كلمه كفر را بعد از اسلامشان گفته ‏اند و هدفى را قصد كرده ‏اند كه بدان دست نيافته‏ اند و از چيزى ناراحت نشدند مگر براى اينكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى ساختند.
«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند، در حالى كه كلمه كفر را بعد از اسلامشان گفته ‏اند و هدفى را قصد كرده ‏اند كه بدان دست نيافته‏ اند و از چيزى ناراحت نشدند مگر براى اينكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى ساختند.
خط ۱۹: خط ۱۹:
قسم دروغ از كسانى كه در باطن كافرند فقط با پرده بردارى خداى كاشف الاسرار و علام الغيوب مى‏ شكند و باطن كثيف قسم ياد كنندگان را نشان مى‏ دهد كه هم بر ضد خدا توطئه مى‏ كنند و هم به خدا قسم دروغ ياد مى ‏كنند.
قسم دروغ از كسانى كه در باطن كافرند فقط با پرده بردارى خداى كاشف الاسرار و علام الغيوب مى‏ شكند و باطن كثيف قسم ياد كنندگان را نشان مى‏ دهد كه هم بر ضد خدا توطئه مى‏ كنند و هم به خدا قسم دروغ ياد مى ‏كنند.


اين افشاگرى خداوند با آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...»:
اين افشاگرى خداوند با آيه{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ}}:


«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين نگفته ‏اند، در حالى كه سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند...» صورت گرفت و آنان را رسوا كرد.
«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين نگفته ‏اند، در حالى كه سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند...» صورت گرفت و آنان را رسوا كرد.
خط ۳۲: خط ۳۲:


===== در برابر منبر غدير =====
===== در برابر منبر غدير =====
گفتارهاى ناهنجار منافقين در مقابل منبر غدير هنگامى بود كه با معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و اعلان جمله معروف «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، آتش غيظ و كينه منافقين به قدرى جوش گرفت كه طاقت نياوردند تا سخنرانى حضرت به پايان برسد، و در همان لحظه در گوش يكديگر و يا به گونه ‏اى كه اطرافيانشان مى‏ شنيدند و حتى گاهى با صداى بلند مخالفت خود را ابراز كردند و در مواردى مسخره هم كردند؛ و اين حركات آنان پس از سخنرانى به پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش شد.
گفتارهاى ناهنجار منافقين در مقابل منبر غدير هنگامى بود كه با معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و اعلان جمله معروف{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}، آتش غيظ و كينه منافقين به قدرى جوش گرفت كه طاقت نياوردند تا سخنرانى حضرت به پايان برسد، و در همان لحظه در گوش يكديگر و يا به گونه ‏اى كه اطرافيانشان مى‏ شنيدند و حتى گاهى با صداى بلند مخالفت خود را ابراز كردند و در مواردى مسخره هم كردند؛ و اين حركات آنان پس از سخنرانى به پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش شد.


===== پس از خطابه در خيمه =====
===== پس از خطابه در خيمه =====
خط ۵۹: خط ۵۹:


==== نكته دوم: اين آيه چند بار نازل شده؟ ====
==== نكته دوم: اين آيه چند بار نازل شده؟ ====
در همه موارد هفت‏ گانه فوق، پيامبر صلى الله عليه و آله آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...» را در برابر قسم دروغ منافقين قرار داد و از جانب خدا اعلام كرد كه دروغ مى ‏گوييد.
در همه موارد هفت‏ گانه فوق، پيامبر صلى الله عليه و آله آيه{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا }} را در برابر قسم دروغ منافقين قرار داد و از جانب خدا اعلام كرد كه دروغ مى ‏گوييد.


اكنون سؤال اين است كه:
اكنون سؤال اين است كه:
خط ۷۳: خط ۷۳:
در يک نگاه همه اين احتمالات قابل جمع است، ولى با توجه به محتواى جامع آيه احتمال اخير صحيح ‏تر به نظر مى ‏رسد، چرا كه در آيه به همه توطئه ‏ها و گفته‏ هاى آنان اشاره شده است:
در يک نگاه همه اين احتمالات قابل جمع است، ولى با توجه به محتواى جامع آيه احتمال اخير صحيح ‏تر به نظر مى ‏رسد، چرا كه در آيه به همه توطئه ‏ها و گفته‏ هاى آنان اشاره شده است:


«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا»: قسم‏ هاى دروغشان، «وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ»: سخنان كفر آميزشان،
{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا}}: قسم‏ هاى دروغشان،{{قرآن||وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}}: سخنان كفر آميزشان،


«وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا»: توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.
{{قرآن|وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا}}: توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام.


البته اين منافات ندارد كه در هر توطئه ‏اى به اقتضاى مورد، همان قسمت از آيه كريمه كه مربوط به آن است شاهد آورده شود و به عنوان نزول آيه ذكر گردد.
البته اين منافات ندارد كه در هر توطئه ‏اى به اقتضاى مورد، همان قسمت از آيه كريمه كه مربوط به آن است شاهد آورده شود و به عنوان نزول آيه ذكر گردد.
خط ۹۵: خط ۹۵:


===== حديث اول =====
===== حديث اول =====
[[امام صادق ‏علیه السلام]] نسبت «جنون» دادن [[منافقین]] به پيامبر صلى الله عليه و آله را قبل از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» چنين بيان مى‏ فرمايند:
[[امام صادق ‏علیه السلام]] نسبت «جنون» دادن [[منافقین]] به پيامبر صلى الله عليه و آله را قبل از{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ}} چنين بيان مى‏ فرمايند:


لَمّا اقامَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله اميرَالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ كانَ بِحِذائِهِ سَبْعَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُنافِقينَ، مِنْهُمْ ابُوبَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ بْنِ عَوْفٍ وَ سَعْدِ بْنِ ابى وَقّاصٍ وَ ابُوعُبَيْدَةِ وَ سالِمُ مَوْلى ابى حُذَيْفَةِ وَ الْمُغَيْرَةُ بْنُ شُعْبَةِ.
{{متن عربی|لَمّا اقامَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله اميرَالْمُؤْمِنينَ‏ عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ كانَ بِحِذائِهِ سَبْعَةُ نَفَرٍ مِنَ الْمُنافِقينَ، مِنْهُمْ ابُوبَكْرٍ وَ عُمَرَ وَ عَبْدُالرَّحْمنِ بْنِ عَوْفٍ وَ سَعْدِ بْنِ ابى وَقّاصٍ وَ ابُوعُبَيْدَةِ وَ سالِمُ مَوْلى ابى حُذَيْفَةِ وَ الْمُغَيْرَةُ بْنُ شُعْبَةِ.}}


قالَ عُمَرُ: اما تَرَوْنَ عَيْنَيْهِ كَأَنَّهُما عَيْنا مَجْنُونٍ -  يَعْنِى النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله -  السّاعَةَ يَقُومُ وَ يَقُولُ: قالَ لى رَبّى!! فَلَمّا قامَ قالَ: ايُّهَا النّاسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَرَسُولُهُ. قالَ: اللهمَّ فَاشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: الا مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ. فَانْزَلَ جَبْرَئيلُ وَ اعْلَمَ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِمَقالَةِ الْقَوْمِ. فَدَعاهُمْ فَسَأَلَهُمْ فَانْكَرُوا وَ حَلَفُوا !! فَانْزَلَ اللَّه: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»:
{{متن عربی|قالَ عُمَرُ: اما تَرَوْنَ عَيْنَيْهِ كَأَنَّهُما عَيْنا مَجْنُونٍ -  يَعْنِى النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله -  السّاعَةَ يَقُومُ وَ يَقُولُ: قالَ لى رَبّى!! فَلَمّا قامَ قالَ: ايُّهَا النّاسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَرَسُولُهُ. قالَ: اللهمَّ فَاشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: الا مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ. فَانْزَلَ جَبْرَئيلُ وَ اعْلَمَ رَسُولَ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِمَقالَةِ الْقَوْمِ. فَدَعاهُمْ فَسَأَلَهُمْ فَانْكَرُوا وَ حَلَفُوا !! فَانْزَلَ اللَّه: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا }}:


آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را منصوب مى ‏فرمود در مقابل حضرت هفت نفر از [[منافقین]] قرار داشتند:
آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را منصوب مى ‏فرمود در مقابل حضرت هفت نفر از [[منافقین]] قرار داشتند:
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
خداوند جبرئيل را نازل كرد و گفتار عمر با آنان را به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داد. حضرت آنان را فرا خواند و در اين باره از آنان سؤال كرد.
خداوند جبرئيل را نازل كرد و گفتار عمر با آنان را به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داد. حضرت آنان را فرا خواند و در اين باره از آنان سؤال كرد.


آنان انكار كردند و در اين باره قسم ياد كردند!! خداوند اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا...»: «به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۴. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵ و ج ۳۷ ص ۱۱۹. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref>
آنان انكار كردند و در اين باره قسم ياد كردند!! خداوند اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا}}: «به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۴. بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵ و ج ۳۷ ص ۱۱۹. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref>


===== حديث دوم =====
===== حديث دوم =====
امام صادق ‏عليه السلام در حديث ديگرى سخن سِرّى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] در برابر منبر غدير را چنين بيان مى‏ فرمايند:
امام صادق ‏عليه السلام در حديث ديگرى سخن سِرّى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] در برابر منبر غدير را چنين بيان مى‏ فرمايند:


لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله عَلِيّاً عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً.
{{متن عربی|لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله عَلِيّاً عليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً}}.


فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»:
{{متن عربی|فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله}}:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا}}:


هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم حضرت امیر عليه السلام را منصوب كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، دو نفر از [[قریش]] (ابوبكر و عمر) سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم حضرت امیر عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:{{قرآن|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}، دو نفر از [[قریش]] (ابوبكر و عمر) سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.


اين سخن به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داده شد.
اين سخن به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داده شد.
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير حضرت امیر عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير حضرت امیر عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:


مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ احِبَّ مَنْ احَبَّهُ وَ ابْغِضْ مَنْ ابْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ.
{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ احِبَّ مَنْ احَبَّهُ وَ ابْغِضْ مَنْ ابْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ}}.


ابوبكر و عمر مخفيانه گفتند: اين قدر كه مقامِ پست پسر عمويش را بالا مى ‏برد هنوز به آرزوى خود نرسيده است.
ابوبكر و عمر مخفيانه گفتند: اين قدر كه مقامِ پست پسر عمويش را بالا مى ‏برد هنوز به آرزوى خود نرسيده است.
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
در همين حال جبرئيل نازل شد -  در ساعتى كه معمولاً در آن ساعت نازل نمى ‏شد -  و اين آيه را بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل كرد:
در همين حال جبرئيل نازل شد -  در ساعتى كه معمولاً در آن ساعت نازل نمى ‏شد -  و اين آيه را بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل كرد:


«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...» -  تا آخر آيه - : «به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته‏ اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان جارى ساخته‏ اند و تصميم بر كارى گرفتند كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراحت نبودند جز آنكه خدا و رسولش او را از فضل خويش مستغنى سازند.
{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ }} -  تا آخر آيه - : «به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته‏ اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان جارى ساخته‏ اند و تصميم بر كارى گرفتند كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراحت نبودند جز آنكه خدا و رسولش او را از فضل خويش مستغنى سازند.


پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر خواهد بود و اگر اعراض كنند خداوند آنان را به عذاب دردناكى در دنيا و آخرت معذب مى ‏نمايد، و آنان در زمين دوست و ياورى نخواهند داشت».<ref>الاصول الستةعشر (كتاب سلام بن ابى‏ عمرة) : ص ۱۱۸. </ref>
پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر خواهد بود و اگر اعراض كنند خداوند آنان را به عذاب دردناكى در دنيا و آخرت معذب مى ‏نمايد، و آنان در زمين دوست و ياورى نخواهند داشت».<ref>الاصول الستةعشر (كتاب سلام بن ابى‏ عمرة) : ص ۱۱۸. </ref>
خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:
مقداد از كنار آنان رد شد و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت خبر داد.
مقداد از كنار آنان رد شد و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت خبر داد.


پيامبر صلى الله عليه و آله ندا دادند: «الصَّلاة جامعةً»، كه يعنى همه جمع شوند. منافقين گفتند: مقداد كار ما را گزارش داده است!! اكنون برخيزيم و بر ضد گزارش او قسم ياد كنيم!
پيامبر صلى الله عليه و آله ندا دادند: {{متن عربی|الصَّلاة جامعةً}}، كه يعنى همه جمع شوند. منافقين گفتند: مقداد كار ما را گزارش داده است!! اكنون برخيزيم و بر ضد گزارش او قسم ياد كنيم!


آنان آمدند تا در مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله نشستند و گفتند:
آنان آمدند تا در مقابل پيامبر صلى الله عليه و آله نشستند و گفتند:
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
پدران و مادرانمان به قربانت يا رسول اللَّه! چنين نيست، قسم به آن كه تو را به حق مبعوث كرده و به پيامبرى كرامت داده! آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته ‏ايم! قسم به آنكه تو را از همه بشر برگزيده است!
پدران و مادرانمان به قربانت يا رسول اللَّه! چنين نيست، قسم به آن كه تو را به حق مبعوث كرده و به پيامبرى كرامت داده! آنچه به تو خبر رسيده ما نگفته ‏ايم! قسم به آنكه تو را از همه بشر برگزيده است!


در اينجا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «بسم اللَّه الرحمن الرحيم، يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...»:
در اينجا پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:{{متن عربی|بسم اللَّه الرحمن الرحيم، يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ }}:


«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان گفته ‏اند و قصد سوء كرده ‏اند -  به تواى محمد در شب [[عقبه هَرشی]]<ref>اين تفسير آيه است. مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۷۶ ۲۳۵،۲۳۰،۲۱۷،۱۳۱،۱۰۸ و ج ۲ ص ۴۰۶،۱۰۱ و ج ۳ ص ۷۷.</ref>-  و از چه چيزى ناراحت بودند جز آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى كنند» .
«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان گفته ‏اند و قصد سوء كرده ‏اند -  به تواى محمد در شب [[عقبه هَرشی]]<ref>اين تفسير آيه است. مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۷۶ ۲۳۵،۲۳۰،۲۱۷،۱۳۱،۱۰۸ و ج ۲ ص ۴۰۶،۱۰۱ و ج ۳ ص ۷۷.</ref>-  و از چه چيزى ناراحت بودند جز آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى كنند» .


عده ‏اى از اينان كسانى بودند كه كلّه حيوانات را مى ‏فروختند و عده‏ اى ديگر پاچه حيوانات را مى‏ فروختند و عده ‏اى ديگر ساربان شتر بودند<ref>  اين قسمت تفسير امام صادق‏ عليه السلام بر جمله «اغْناهُمُ اللَّه مِنْ فَضْلِهِ» است، و منظور آن است كه به اين شغل‏ هاى كم درآمد و سطح پايين اشتغال داشتند، ولى با ظهور اسلام از آنها بيرون آمده مستغنى شدند.</ref>، كه خداوند به بركت رسولش آنان را مستغنى ساخت، ولى آنان لبه تيز اقداماتشان و شمشيرهايشان را بر ضد آن حضرت به كار گرفتند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۹ ح ۲۰۵. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۹ ح ۹۰.</ref>  
عده ‏اى از اينان كسانى بودند كه كلّه حيوانات را مى ‏فروختند و عده‏ اى ديگر پاچه حيوانات را مى‏ فروختند و عده ‏اى ديگر ساربان شتر بودند<ref>  اين قسمت تفسير امام صادق‏ عليه السلام بر جمله {{متن عربی|اغْناهُمُ اللَّه مِنْ فَضْلِهِ}}است، و منظور آن است كه به اين شغل‏ هاى كم درآمد و سطح پايين اشتغال داشتند، ولى با ظهور اسلام از آنها بيرون آمده مستغنى شدند.</ref>، كه خداوند به بركت رسولش آنان را مستغنى ساخت، ولى آنان لبه تيز اقداماتشان و شمشيرهايشان را بر ضد آن حضرت به كار گرفتند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۹ ح ۲۰۵. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۹ ح ۹۰.</ref>  


===== حديث دوم =====
===== حديث دوم =====
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست حضرت امیر عليه السلام را گرفته و فرمودند:
آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست حضرت امیر عليه السلام را گرفته و فرمودند:


«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ ...»، بعد از آن بر سر اثاثيه خود بازگشتيم در حالى كه [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] نيز همراه من بود.
{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}، بعد از آن بر سر اثاثيه خود بازگشتيم در حالى كه [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفة بن یمان]] نيز همراه من بود.


در كنار خيمه من خيمه سه نفر از قريش بود. ما شنيديم كه يكى از آن سه نفر چنين مى‏ گويد: به خدا قسم محمد (العیاذ بالله) احمق است اگر فكر مى‏ كند كار خلافت بعد از او براى على (حضرت امیر علیه السلام) به نتيجه خواهد رسيد!!
در كنار خيمه من خيمه سه نفر از قريش بود. ما شنيديم كه يكى از آن سه نفر چنين مى‏ گويد: به خدا قسم محمد (العیاذ بالله) احمق است اگر فكر مى‏ كند كار خلافت بعد از او براى على (حضرت امیر علیه السلام) به نتيجه خواهد رسيد!!
خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:
گفتند: به خدا قسم، ما چيزى نگفته‏ ايم. اگر خبرى درباره ما به تو رسيده به ما دروغ بسته شده است!!
گفتند: به خدا قسم، ما چيزى نگفته‏ ايم. اگر خبرى درباره ما به تو رسيده به ما دروغ بسته شده است!!


در اينجا جبرئيل با اين آيه نازل شد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ»: «قسم ياد مى ‏كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آورده ‏اند».
در اينجا جبرئيل با اين آيه نازل شد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}}: «قسم ياد مى ‏كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آورده ‏اند».


اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اينجا فرمودند: بگذارید هر چه مى‏ خواهند بگويند. به خدا قسم قلب من در سينه‏ ام مى ‏تپد و شمشيرم بر دوشم است. اگر قصد سوئى كنند من هم مقابله خواهم كرد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۲،۵۲ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۴۶ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اينجا فرمودند: بگذارید هر چه مى‏ خواهند بگويند. به خدا قسم قلب من در سينه‏ ام مى ‏تپد و شمشيرم بر دوشم است. اگر قصد سوئى كنند من هم مقابله خواهم كرد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۲،۵۲ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۱ ح ۳۷. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۴۶ . تفسير العياشى: ج ۲ ص ۹۷ ح ۸۹ .</ref>
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
آنچه در اين دو مورد جلب توجه مى‏ كند وحشت شديد آنان از رسيدن اخبار به پيامبر صلى الله عليه و آله است كه وقتى چاره‏ اى نمى ‏بينند با قسم دروغ هم كه شده حاضر نمى‏ شوند نزد حضرت كار خود را قبول كنند.
آنچه در اين دو مورد جلب توجه مى‏ كند وحشت شديد آنان از رسيدن اخبار به پيامبر صلى الله عليه و آله است كه وقتى چاره‏ اى نمى ‏بينند با قسم دروغ هم كه شده حاضر نمى‏ شوند نزد حضرت كار خود را قبول كنند.


اين يكى از مظاهر «وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» است كه خداوند چنين رعب و وحشتى بر دل منافقين مستولى كرده كه جرأت علنى كردن و با جسارت عمل كردن را ندارند، و گرنه هيچ مانعى از نظر اعتقادى در دل آنان وجود نداشت و پيرو آن ممكن بود متحد شوند و اقدامات مخربى انجام دهند.
اين يكى از مظاهر{{متن عربی|وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} است كه خداوند چنين رعب و وحشتى بر دل منافقين مستولى كرده كه جرأت علنى كردن و با جسارت عمل كردن را ندارند، و گرنه هيچ مانعى از نظر اعتقادى در دل آنان وجود نداشت و پيرو آن ممكن بود متحد شوند و اقدامات مخربى انجام دهند.


==== موردِ سومِ نزولِ آيه: در پى سخن ناروا بعد از بيعت ====
==== موردِ سومِ نزولِ آيه: در پى سخن ناروا بعد از بيعت ====
همه مردم براى [[بیعت]] غدير وارد خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ شدند و پس از بيعت با آن حضرت به خيمه حضرت امیر عليه السلام مى ‏رفتند و در حالى كه «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ» میگفتند با آن حضرت دست مى‏ دادند و بيعت مى‏ كردند.
همه مردم براى [[بیعت]] غدير وارد خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ شدند و پس از بيعت با آن حضرت به خيمه حضرت امیر عليه السلام مى ‏رفتند و در حالى كه{{متن عربی|السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ}}میگفتند با آن حضرت دست مى‏ دادند و بيعت مى‏ كردند.


[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] هم وارد شدند و بيعت كردند و حتى «بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى‏ طالِبٍ، اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» گفتند، ولى نفاق باطنى آن قدر اجازه نداد كه از در خيمه حضرت فاصله بگيرند، و گويى از زندانى آزاد شده باشند همانجا سخن ناروايى بر زبان آوردند كه بُريده اسلمى گفته آنان را شنيد و فوراً به حضرت گزارش داد.
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] هم وارد شدند و بيعت كردند و حتى{{متن عربی|بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى‏ طالِبٍ، اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}گفتند، ولى نفاق باطنى آن قدر اجازه نداد كه از در خيمه حضرت فاصله بگيرند، و گويى از زندانى آزاد شده باشند همانجا سخن ناروايى بر زبان آوردند كه بُريده اسلمى گفته آنان را شنيد و فوراً به حضرت گزارش داد.


قسمت حساس اين ماجرا چنين است:
قسمت حساس اين ماجرا چنين است:


ابوبكر و عمر از خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خارج شدند در حالى كه دست در دست هم داشتند و در آن حال مى گفتند: «وَاللَّه لا يُسَلَّمُ لَهُ شَيْئاً مِمّا قالَ ابَداً»:
ابوبكر و عمر از خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خارج شدند در حالى كه دست در دست هم داشتند و در آن حال مى گفتند:{{متن عربی|وَاللَّه لا يُسَلَّمُ لَهُ شَيْئاً مِمّا قالَ ابَداً}}:


«به خدا قسم هرگز چيزى از آنچه گفت برايش با سلامتى به نتيجه نخواهد رسيد»!
«به خدا قسم هرگز چيزى از آنچه گفت برايش با سلامتى به نتيجه نخواهد رسيد»!
خط ۲۸۰: خط ۲۸۰:
ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند.
ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را احضار نمود و گفته آنان را بر خودشان عرضه كرد! آنان انكار كردند و بر اين انكار قسم ياد كردند.


خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...».
خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: {{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا }}.


سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر را».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲ و ج ۳ ص ۴۰.</ref>
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر را».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲ و ج ۳ ص ۴۰.</ref>
خط ۲۸۶: خط ۲۸۶:
بعد از آن فرمودند: جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى ‏آورند كه امام آنان سوسمار است.
بعد از آن فرمودند: جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مى ‏آورند كه امام آنان سوسمار است.


مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى‏ فرمايد: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»<ref>اسراء /  ۷۲،۷۱.</ref>: «روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى‏ خوانيم».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲.</ref>
مواظب باشيد كه شما نباشيد، چرا كه خداى تعالى مى‏ فرمايد:{{قرآن|يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ}}<ref>اسراء /  ۷۲،۷۱.</ref>: «روزى كه هر گروه از مردم را با امامشان فرا مى‏ خوانيم».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۶۳. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۴۲.</ref>


قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد. استشهاد به آيه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز قيامت با امامى كه براى خود بر گزيده ‏اند محشور خواهند شد.
قابل دقت است كه در اين ماجرا پاى ابوذر در ميان است، و او كسى است كه شهادت صدق پيامبر صلى الله عليه و آله را بر پيشانى دارد. استشهاد به آيه{{قرآن|يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ}} نيز معناى عظيمى را در بر دارد، و آن اينكه اعراض كنندگان از امامِ حق نه تنها خيالشان راحت نيست، بلكه چه بخواهند و چه نخواهند در روز قيامت با امامى كه براى خود بر گزيده ‏اند محشور خواهند شد.


==== موردِ پنجمِ نزولِ آيه: درباره صحيفه ملعونه ====
==== موردِ پنجمِ نزولِ آيه: درباره صحيفه ملعونه ====
خط ۲۹۵: خط ۲۹۵:
وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند.
وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند.


در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۵۱.</ref>
در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ }}.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۵۱.</ref>


در روايت ديگرى كه در تفسير همين آيه وارد شده است، امام‏ عليه السلام مى‏ فرمايند: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى‏ هاشم برسد.
در روايت ديگرى كه در تفسير همين آيه وارد شده است، امام‏ عليه السلام مى‏ فرمايند: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى‏ هاشم برسد.