۷۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''۳.''' اگر در جريان جنگ هايى كه از سوى عده اى از سرشناسان صحابه عليه امام على عليه السلام در دوران خلافت ايشان بر پا شده بود دقت كنيد جواب را به خوبى خواهيد يافت، زيرا با وجود اينكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: | '''۳.''' اگر در جريان جنگ هايى كه از سوى عده اى از سرشناسان صحابه عليه امام على عليه السلام در دوران خلافت ايشان بر پا شده بود دقت كنيد جواب را به خوبى خواهيد يافت، زيرا با وجود اينكه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: | ||
{{متن عربی|أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ}}<ref>مسند احمد: ج ۲ | {{متن عربی|أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ}}<ref>مسند احمد: ج ۲ ،ص ۴۴۲. تاريخ بغداد: ج ۷ ،ص ۱۳۷. ترجمه وليد بن سليمان المجاربى. المصنف (ابن ابى شيبه): ج ۷ ،ص ۵۱۲ . فضائل الحسن و الحسين عليهما السلام: حديث ۷. المعجم الكبير (طبرانى): ج ۳ ،ص ۴۰ ،ح ۲۶۲۱، بقية اخبار الحسن عليه السلام. كنز العمال: ج ۱۳ ،ص ۶۴۰ ،ح ۳۷۶۱۸.</ref>: من در جنگ هستم با كسى كه با شما در جنگ باشد. | ||
{{متن عربی|أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ}}<ref>سنن ترمذى: ج ۵ | {{متن عربی|أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ}}<ref>سنن ترمذى: ج ۵ ،ص ۶۹۹ ،ب ۶۱ فضل فاطمه عليها السلام ح ۳۸۷۰. سنن ابن ماجه: ج ۱ ،ص ۵۲ ،ح ۱۴۵ باب فضل الحسن و الحسين عليهما السلام. اسد الغابه: ج ۵ ،ص ۵۲۳ ، ترجمة فاطمة الزهراء عليها السلام. المعجم الكبير (طبرانى): ج ۳ ،ص۴۰ ،ح ۲۶۲۰، بقية اخبار الحسن عليه السلام. ينابيع الموده: ص ۱۹۴ ،ب ۵۶ .</ref>: من در جنگ هستم با كسى كه شما با او در جنگ باشيد. | ||
{{متن عربی |أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُم}}<ref>الاصابه: ج ۴ | {{متن عربی |أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُم}}<ref>الاصابه: ج ۴ ،ص ۲۷۸، ترجمة فاطمة الزهراء عليها السلام. الرياض النضرة: ج ۳ ،ص ۱۵۴ الفصل السادس، بانه صلى الله عليه و آله حرب لمن حاربهم؛ جواهر العقدين، ج۲، ص ۱۹۴، ذكر الاول تفضيلهم بما انزل اللَّه.</ref>: من در جنگ هستم با كسى كه با آنان در جنگ باشد. | ||
با وجود بيان صريح پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمود: هر كس با على و اهل بيت عليهم السلام جنگ كند و يا على و اهل بيت عليهم السلام با او جنگ كنند، با پيامبر جنگ كرده است. | با وجود بيان صريح پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرمود: هر كس با على و اهل بيت عليهم السلام جنگ كند و يا على و اهل بيت عليهم السلام با او جنگ كنند، با پيامبر جنگ كرده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
براى عذرخواهى با وساطت ابوسعيد خدرى به محضر امام حسين عليه السلام رسيدند. آن حضرت به عبدالله بن عمرو بن عاص فرمود: اگر راست مى گويى پس چرا در [[صفین|جنگ صفین]] با من و پدرم جنگيدى؟ | براى عذرخواهى با وساطت ابوسعيد خدرى به محضر امام حسين عليه السلام رسيدند. آن حضرت به عبدالله بن عمرو بن عاص فرمود: اگر راست مى گويى پس چرا در [[صفین|جنگ صفین]] با من و پدرم جنگيدى؟ | ||
او چنين عذرى آورد كه پيامبر صلى الله عليه و آله روزى به من فرمود: از پدر خود اطاعت كن. و من به دستور پدرم در صفين شركت كردم. اما نه شمشيرى زدم و نه نيزه اى.<ref>اسد الغابه: ص ۳۵۱، ترجمة عبداللَّه بن عمرو بن العاص. مجمع الزوائد: ج ۹ | او چنين عذرى آورد كه پيامبر صلى الله عليه و آله روزى به من فرمود: از پدر خود اطاعت كن. و من به دستور پدرم در صفين شركت كردم. اما نه شمشيرى زدم و نه نيزه اى.<ref>اسد الغابه: ص ۳۵۱، ترجمة عبداللَّه بن عمرو بن العاص. مجمع الزوائد: ج ۹ ،ص ۱۷۶، باب ما جاء فى الحسن عليه السلام. چنين حكاياتى را به امام حسن عليه السلام نسبت مى دهد، شايد هر دو بزرگوار به او چنين اعتراضى نمودند.</ref> | ||
بنابراين، اگر توجه كنيد مى بينيد كه امام حسين عليه السلام حتى سياهى لشكر را هم جنگ عليه خود مى داند. پس معلوم شد كه آن جنگ ها جنگ با كل اهل بيت عليهم السلام بوده است. | بنابراين، اگر توجه كنيد مى بينيد كه امام حسين عليه السلام حتى سياهى لشكر را هم جنگ عليه خود مى داند. پس معلوم شد كه آن جنگ ها جنگ با كل اهل بيت عليهم السلام بوده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
چنانكه وى (صحابى جليل القدر شهيد در كربلا انس بن الحرث) نقل مى كند: | چنانكه وى (صحابى جليل القدر شهيد در كربلا انس بن الحرث) نقل مى كند: | ||
{{متن عربی|سَمِعتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله يَقولُ : إنَّ ابني هذا يُقتَلُ بِأَرضِ العِراقِ ، فَمَن أدرَكَهُ مِنكُم فَليَنصُرهُ ، قالَ : فَقُتِلَ أنَسٌ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام}} .<ref>اسد الغابه: ج ۱ | {{متن عربی|سَمِعتُ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله يَقولُ : إنَّ ابني هذا يُقتَلُ بِأَرضِ العِراقِ ، فَمَن أدرَكَهُ مِنكُم فَليَنصُرهُ ، قالَ : فَقُتِلَ أنَسٌ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام}} .<ref>اسد الغابه: ج ۱ ،ص ۱۴۶، ترجمة انس. الاصابه: ج ۱ ،ص ۶۸ ، ترجمة انس. تاريخ ابن الوردى: ج ۱ ،ص ۱۶۵، اخبار يزيد.</ref>: | ||
انس مى گويد: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: اين فرزندم حسين عليه السلام در سرزمين كربلا كشته مى شود. هر كس آن زمان را درک كرد او را يارى كند. | انس مى گويد: شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: اين فرزندم حسين عليه السلام در سرزمين كربلا كشته مى شود. هر كس آن زمان را درک كرد او را يارى كند. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
ابن اثير ابياتى را نقل مى كند. از جمله: | ابن اثير ابياتى را نقل مى كند. از جمله: | ||
وَيُكَبِّرونَ بِأَن قُتِلتَ وَإِنَّما قَتَلوا بِكَ التَّكبيرَ وَالتَّهليلا<ref>البداية و النهاية: ج ۶ | وَيُكَبِّرونَ بِأَن قُتِلتَ وَإِنَّما قَتَلوا بِكَ التَّكبيرَ وَالتَّهليلا<ref>البداية و النهاية: ج ۶ ،ص ۲۳۳، الاخبار بمقتل الحسين عليه السلام.</ref> | ||
تكبير مى گويند كه كشته شدى، اما با كشتنت تكبير را نيز كشتند. | تكبير مى گويند كه كشته شدى، اما با كشتنت تكبير را نيز كشتند. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
لَيْتَ أشْياخي بِبَدْرٍ شَهِدوا وَقْعَةَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الاسَلْ | لَيْتَ أشْياخي بِبَدْرٍ شَهِدوا وَقْعَةَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الاسَلْ | ||
قَدْ قَتَلْنا الْقَرْنَ مِنْ ساداتِهِمْ وَ عَدَلْنا قَتْلَ بَدْرٍ فَاعْتَدَلْ<ref>تذكرة الخواص: ص ۲۶۱، ذكر حمل الرأس الى يزيد. البداية و النهاية: ج ۸ | قَدْ قَتَلْنا الْقَرْنَ مِنْ ساداتِهِمْ وَ عَدَلْنا قَتْلَ بَدْرٍ فَاعْتَدَلْ<ref>تذكرة الخواص: ص ۲۶۱، ذكر حمل الرأس الى يزيد. البداية و النهاية: ج ۸ ،ص ۱۹۲، حوادث سنه ۶۱ ، يک بيت ديگر را به اين مضمون ذكر كرده:فأهلّوا و استهلّوا فرحاً ثم قالوا لى هنيئاً لا تشل الاتحاف بحب الاشراف: ص ۵۶.</ref> | ||
فأهلّوا و استهلّوا فرحاً ثم قالوا لى هنيئاً لا تشل | |||
الاتحاف بحب الاشراف: ص ۵۶.</ref> | |||
اى كاش بزرگان طايفه من كه در بدر كشته شدند حاضر بودند و مى ديدند كه با ضربت شمشير ما صداى ناله آنان بلند است. كشتيم بزرگان آنها را، و با كشته هاى بدر مساوى كرديم. | اى كاش بزرگان طايفه من كه در بدر كشته شدند حاضر بودند و مى ديدند كه با ضربت شمشير ما صداى ناله آنان بلند است. كشتيم بزرگان آنها را، و با كشته هاى بدر مساوى كرديم. | ||
خط ۶۳۱: | خط ۶۲۷: | ||
{{متن عربی|عَلِىٌّ وَلِىُّ كُلِّ مُؤمِنٍ بَعدِى}}<ref>مسند احمد: ج ۵ ،ص ۲۵. مستدرک حاكم: ج ۳ ،ص ۱۱۱.</ref>: على عليه السلام وَلىِّ هر مؤمنى پس از من است. | {{متن عربی|عَلِىٌّ وَلِىُّ كُلِّ مُؤمِنٍ بَعدِى}}<ref>مسند احمد: ج ۵ ،ص ۲۵. مستدرک حاكم: ج ۳ ،ص ۱۱۱.</ref>: على عليه السلام وَلىِّ هر مؤمنى پس از من است. | ||
{{متن عربی|عَلِىٌّ سَيِّدُ المُسلِمِينَ وَ اِمَامُ المُتَّقِينَ وَ قَائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلِينَ}}<ref>منتخب كنز العمال:چاپ در حاشيه مسند احمد:ج ۵ ،ص ۳۴. مطالب السؤول: ج ۲ ،ص ۴۴.</ref>: على عليه السلام سرور مسلمانان و پيشواى تقواپيشگان و رهبر | {{متن عربی|عَلِىٌّ سَيِّدُ المُسلِمِينَ وَ اِمَامُ المُتَّقِينَ وَ قَائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلِينَ}}<ref>منتخب كنز العمال:چاپ در حاشيه مسند احمد:ج ۵ ،ص ۳۴. مطالب السؤول: ج ۲ ،ص ۴۴.</ref>: على عليه السلام سرور مسلمانان و پيشواى تقواپيشگان و رهبر نورانى صورتان است. | ||
ولى دريغا كه باز هم جز حسد و كينه نتيجه اى نداشت. براى همين بود كه حضرت رسول صلى الله عليه وآله پيش از شهادتش او را خواست و او را در آغوش گرفت و گريست و به او فرمود:«اى على! من مى دانم كه در سينه اين قوم نسبت به تو دشمنى هايى هست، كه پس از من آنها را ظاهر مى سازند. پس اگر با تو بيعت كردند بپذير، و گرنه شكيبا باش تا مرا در حال مظلوميت ملاقات كنى». | ولى دريغا كه باز هم جز حسد و كينه نتيجه اى نداشت. براى همين بود كه حضرت رسول صلى الله عليه وآله پيش از شهادتش او را خواست و او را در آغوش گرفت و گريست و به او فرمود:«اى على! من مى دانم كه در سينه اين قوم نسبت به تو دشمنى هايى هست، كه پس از من آنها را ظاهر مى سازند. پس اگر با تو بيعت كردند بپذير، و گرنه شكيبا باش تا مرا در حال مظلوميت ملاقات كنى». | ||
خط ۶۷۵: | خط ۶۷۱: | ||
{{قرآن|أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>یونس/۵۵.</ref>: همانا وعده خدا حق است ولى بيشتر آنان نمى دانند. | {{قرآن|أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>یونس/۵۵.</ref>: همانا وعده خدا حق است ولى بيشتر آنان نمى دانند. | ||
{{قرآن|يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>توبه/۸.</ref> : با زبان شما را راضى نگه مى دارند ولى در قلبهايشان با شما مخالف و دشمن هستند و بيشتر آنان فاسق و تبهكارانند. | {{قرآن|يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>توبه/۸.</ref>: با زبان شما را راضى نگه مى دارند ولى در قلبهايشان با شما مخالف و دشمن هستند و بيشتر آنان فاسق و تبهكارانند. | ||
{{قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>یونس/۶۰.</ref>: همانا خداوند بدون شک بر مردم حق و فضل دارد ولى بسيارى از آنان شكرگزار نيستند. | {{قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>یونس/۶۰.</ref>: همانا خداوند بدون شک بر مردم حق و فضل دارد ولى بسيارى از آنان شكرگزار نيستند. |
ویرایش