۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در اواخر زمان بنى اميه دارد. | اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در اواخر زمان بنى اميه دارد. | ||
== روايت خطبه كامل غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۸، ۱۰۹. چهارده قرن با غدير: ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref> == | == روايت خطبه كامل غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۸، ۱۰۹. چهارده قرن با غدير: ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref> == | ||
در اولين مراحل از مسير فرهنگى غدير در طول چهارده قرن و پس از زمان ننگين منع از نقل و تدوين [[حدیث]]، ائمه عليهم السلام از هر فرصت مناسبى براى [[تبلیغ]] پيام غدير استفاده كرده و غدير را براى مردم بيان مى كردند. تا آنجا كه امام باقر عليه السلام متن كامل [[خطبه غدیر]] را براى مردم بازگو فرمود و [[امام رضا علیه السلام]] مناظراتى در اين باره برقرار نمود. | در اولين مراحل از مسير فرهنگى غدير در طول چهارده قرن و پس از زمان ننگين منع از نقل و تدوين [[حدیث]]، ائمه عليهم السلام از هر فرصت مناسبى براى [[تبلیغ]] پيام غدير استفاده كرده و غدير را براى مردم بيان مى كردند. تا آنجا كه امام باقر عليه السلام متن كامل [[خطبه غدیر]] را براى مردم بازگو فرمود و [[امام رضا علیه السلام]] مناظراتى در اين باره برقرار نمود. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۵: | ||
يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين عليهم السلام جريان امام باقر عليه السلام است. در زمان امام باقر عليه السلام مى بينيم كه در بيان ماجراى مفصل غدير مى فرمايد: «پيامبر صلى الله عليه و آله از سمت راست جاده به سمت مسجد غدير آمد، و اين را جبرئيل به آن حضرت امر كرده بود».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref> اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در زمان [[بنی امیه]] دارد. | يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين عليهم السلام جريان امام باقر عليه السلام است. در زمان امام باقر عليه السلام مى بينيم كه در بيان ماجراى مفصل غدير مى فرمايد: «پيامبر صلى الله عليه و آله از سمت راست جاده به سمت مسجد غدير آمد، و اين را جبرئيل به آن حضرت امر كرده بود».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref> اين تعبير حكايت از احيا و بازسازى مسجد غدير بعد از معاويه و در زمان [[بنی امیه]] دارد. | ||
== معناى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۲۰.</ref> == | == معناى مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۲۰.</ref> == | ||
[[ابان بن تغلب]] از امام باقر عليه السلام درباره «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...» سؤال كرد. حضرت فرمود: اى ابوسعيد، چنين مطلبى هم جاى سؤال دارد!؟ پيامبر صلى الله عليه و آله به مردم فهمانيد كه على عليه السلام به جاى آن حضرت خواهد بود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۲۸. معانى الاخبار: ص ۶۳ .</ref> | [[ابان بن تغلب]] از امام باقر عليه السلام درباره «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...» سؤال كرد. حضرت فرمود: اى ابوسعيد، چنين مطلبى هم جاى سؤال دارد!؟ پيامبر صلى الله عليه و آله به مردم فهمانيد كه على عليه السلام به جاى آن حضرت خواهد بود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۲۸. معانى الاخبار: ص ۶۳ .</ref> | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۲: | ||
ج) در دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص و سخت و خفقان [[تقیه]] در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين [[بیعت]] كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است. | ج) در دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص و سخت و خفقان [[تقیه]] در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين [[بیعت]] كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است. | ||
== مكتوبِ غدير به نقل امام باقر عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۱۴۷، ۱۴۸.</ref> == | == مكتوبِ غدير به نقل امام باقر عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۱۴۷، ۱۴۸.</ref> == | ||
در زمان هايى كه تدوين و كتابت [[حدیث]] و معارف دين از طرف سقيفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان هايى كه هنوز نوشتن به رواج امروزى نبود، امامان غدير على رغم شرايط دشوار [[تقیه]] اَبعاد مختلف واقعه غدير را براى اصحابشان مى فرمودند و آنان در نوشته هاى خود به صورت حديث ثبت مى كردند. | در زمان هايى كه تدوين و كتابت [[حدیث]] و معارف دين از طرف سقيفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان هايى كه هنوز نوشتن به رواج امروزى نبود، امامان غدير على رغم شرايط دشوار [[تقیه]] اَبعاد مختلف واقعه غدير را براى اصحابشان مى فرمودند و آنان در نوشته هاى خود به صورت حديث ثبت مى كردند. |