۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(ابرابزار) |
(←در پاسخ به حسن بصری[2]: ابرابزار) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
«ای محمّد! خداوند میفرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار ندادهام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت.»</blockquote>و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند. | «ای محمّد! خداوند میفرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار ندادهام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت.»</blockquote>و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند. | ||
== در پاسخ به حسن بصری<ref> | == در پاسخ به حسن بصری<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص ۲۵۴؛ البرهان، حج ۲، ص ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام برای مردم صحبت میکردند که مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض کرد: یابن رسولاللَّه، حسن بصری آیه {{قرآن|یا | امام باقر علیهالسلام برای مردم صحبت میکردند که مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض کرد: یابن رسولاللَّه، حسن بصری آیه {{قرآن|یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس}}<ref>مائده/ ۶۷.</ref>را میخواند و میگوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمیگوید! | ||
حضرت فرمودند:او را چه شده است خدا نمازش را قبول نکند. اگر میخواست خبر میداد دربارهٔ چه کسی نازل شده است. | |||
حضرت فرمودند: او را چه شده است خدا نمازش را قبول نکند. اگر میخواست خبر میداد دربارهٔ چه کسی نازل شده است. | |||
جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما امر میکند امتتان را راهنمایی کنید که ولیّشان کیستند و این آیه را نازل فرمود. | جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما امر میکند امتتان را راهنمایی کنید که ولیّشان کیستند و این آیه را نازل فرمود. | ||
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام کردند و دست (امیرالمؤمنین) علی بن ابیطالب علیهالسلام را گرفتند و بلند کردند و فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ}}. | پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام کردند و دست (امیرالمؤمنین) علی بن ابیطالب علیهالسلام را گرفتند و بلند کردند و فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ}}. | ||
== در پاسخ به ذکر نام اهل بیت در قرآن<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.</ref> == | |||
امام باقر علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: آیه {{قرآن| | == در پاسخ به ذکر نام اهل بیت در قرآن<ref>تفسیر فرات، ص ۱۱۰؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۹۱؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: آیه {{قرآن|أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم}} دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است. | |||
ابوبصیر عرض کرد: مردم به ما میگویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهلبیتشان علیهم السلام را در کتابش ذکر نکرده است؟ | ابوبصیر عرض کرد: مردم به ما میگویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهلبیتشان علیهم السلام را در کتابش ذکر نکرده است؟ | ||
حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرده و سه و چهار رکعت بودن آن را ذکر نکرده تا آنکه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نمودهاند. (و همچنین زکات و حج را)، و نیز نازل کرده {{قرآن| | حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرده و سه و چهار رکعت بودن آن را ذکر نکرده تا آنکه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نمودهاند. (و همچنین زکات و حج را)، و نیز نازل کرده {{قرآن|أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم}}<ref>نساء/ ۵۹.</ref>که دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است. (دربیان کلمه «اولی الامر») پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارهٔ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}}، و نیز فرمودهاند: «شمارا به کتاب خدا و اهل بیتم وصیت میکنم …». | ||
اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سکوت میکردند و اهل آیهٔ «اولی الامر» را معرفی نمیکردند آلعباس و آلعقیل و دیگران آن را ادعا میکردند!! … | اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سکوت میکردند و اهل آیهٔ «اولی الامر» را معرفی نمیکردند آلعباس و آلعقیل و دیگران آن را ادعا میکردند!! … | ||
خط ۲۳: | خط ۲۵: | ||
وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیهالسلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود. | وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیهالسلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود. | ||
== بی انصافی مردم با غدیر<ref> | == بی انصافی مردم با غدیر<ref>التفسیر العسکری علیه السلام، ص ۵۶۲؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۳۰؛ بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۲۳۹.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام | امام باقر علیهالسلام به عنوان بیان مفهوم و حدود ولایت و برائت با استناد به حدیث غدیر فرمودند: | ||
چقدر این امت نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام ظلم و بیانصافی کردهاند! چیزی که به سایر صحابه دادند از علیّ منع میکنند با اینکه علیّ افضل ایشان است، چگونه منزلتی که برای دیگران قائل شدهاند برای او ردّ میکنند؟ | |||
یکی پرسید: این چگونه است ای فرزند رسول خدا؟ | |||
حضرت فرمود: زیرا شما مخالفین، دوستانِ ابوبکر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری میجویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری میجویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او- هر کس که باشد- بیزاری میجویید. ولی وقتی نوبت به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میرسد میگویید: | |||
دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمیجوییم بلکه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله میفرمایند: {{متن عربی|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه}}، ولی میبینی که با دشمنان ایشان دشمنی نمیکنند و خوارکنندگان ایشان را خوار نمیکنند. این انصاف نیست. | |||
مطلب دیگر اینکه: ایشان به محض برخورد با مطلبی که به دعای رسول خدا مختصّ علیّ شده و کرامتی که نزد خدا بدست آورده همه را انکار میکنند ولی همان مطالب را درباره دیگر صحابه میپذیرند، چه چیزی علیّ را از دیگر صحابه ممنوع ساخته؟! | |||
مثلًا عمر بن خطّاب، اگر نقل شود: عمر در مدینه به منبر خطبه میخواند که ناگاه در خلال سخنرانی فریاد زد: ای ساریه؛ کوه!. اطرافیان به شگفت آمده و گفتند: این چه مطلبی در خطبه بود؟ پس در اتمام خطبه و نماز گفتند: منظورت از مطلب «ای ساریه، کوه!» چه بود؟ !. | |||
گفت: بدانید که من در حال ایراد خطبه بودم ناگاه دیدهام به جایی افتاد که برادران شما در نهاوند در حال نبرد با کافرانند، و امیرشان سعد بن ابی وقّاص است، پس خداوند برای من تمام حجاب و پردهها را گشوده و دیدهام را نیرو داده تا اینکه ایشان را مشاهده نمودم که همگی در مقابل کوهی در آنجا به صف شدهاند، ناگاه گروهی از کافران آمدند تا ساریه و دیگران را از پشت محاصره کرده و همه را بکشند، پس فریاد کنان گفتم: ای ساریه، کوه! تا در پشت آن پناه گرفته و مانع محاصره آنان شود، سپس به جنگ پرداخته و در آخر خداوند أهل ایمان را بر کافران چیره ساخت و سرزمینهایشان را برای آنان فتح فرمود. این ساعت را بخاطر بسپارید، که همین مطالب که گفتم به شما خواهد رسید. و میان مدینه و نهاوند بیش از پنجاه روز راه بود. | |||
{{متن عربی| | امام باقر علیه السّلام فرمود: <blockquote>{{متن عربی|فَإِذَا كَانَ مِثْلُ هَذَا لِعُمَرَ فَكَيْفَ لَا يَكُونُ مِثْلُ هَذَا لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؟ وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يُنْصِفُونَ بَلْ يُكَابِرُون}}. | ||
«اگر چنین داستانی برای عمر باشد، چرا نمیشود برای علیّ نیز رخ داده باشد، ولی چه حاصل که اینان جماعتی بی انصاف بلکه أهل ستیزه اند!»</blockquote> | |||
== تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۷ ح ۱۴۰.</ref> == | == تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۷ ح ۱۴۰.</ref> == |