پرش به محتوا

جغرافیای غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== جغرافیای غدیر ==
يک سفر اكتشافى جغرافيايى به غدير با اعتقاد به صاحب ولايت، اين سرزمين را همراه با تاريخش مى‏ نماياند، و زير ذره‏بين محبت به كشف وقايع اين وادى رحمت مى ‏پردازد.
يک سفر اكتشافى جغرافيايى به غدير با اعتقاد به صاحب ولايت، اين سرزمين را همراه با تاريخش مى‏ نماياند، و زير ذره‏بين محبت به كشف وقايع اين وادى رحمت مى ‏پردازد.


خط ۶: خط ۵:
اينها اهدافى است كه از جغرافياى غدير استفاده مى‏ شود و به نوعى جغرافياى اعتقادى غدير است. واقعاً اين جغرافيا نيست، كه [[تاریخ]] اعتقاد ماست. در همين كوه و دشت ‏هاى غدير است كه هم آينده اعتقادمان را بنا كرده ‏ايم و هم دشمنان دين و دنيا و آخرتمان را شناخته ‏ايم، و از اين جغرافياى تاريخى زير بناى فكرى خود را بنيان نهاده ‏ايم.
اينها اهدافى است كه از جغرافياى غدير استفاده مى‏ شود و به نوعى جغرافياى اعتقادى غدير است. واقعاً اين جغرافيا نيست، كه [[تاریخ]] اعتقاد ماست. در همين كوه و دشت ‏هاى غدير است كه هم آينده اعتقادمان را بنا كرده ‏ايم و هم دشمنان دين و دنيا و آخرتمان را شناخته ‏ايم، و از اين جغرافياى تاريخى زير بناى فكرى خود را بنيان نهاده ‏ايم.


ذيلاً جغرافياى غدير را دنبال مى ‏كنيم:
== امكانات حياتى غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ==
 
=== ارتباط جغرافى غدير با تاريخ اسلام ===
سابقه اين بركه با [[تاریخ]] [[اسلام]] را مى‏ توان از روزگارى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] با مال التجاره حضرت خديجه به شام مى‏ رفت جستجو كرد؛ ولى تصريحى به اين مطلب در تاريخ نيامده است.
 
اولين ارتباط اين بركه با اسلام در هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله است كه حضرت در مسير خود به [[مدینه]] از همين غدير عبور كرده است.
 
فرداى [[لیلة المبیت]] هم كه [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] چهار بانو به نام فاطمه را به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله همراهى كرد و آنان را به مدینه آورد، مسير آن حضرت و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا عليها السلام]] از غدير خم بود.
 
بعد از آن در صلح حديبيه و فتح مكه مى ‏توان عبور [[کاروان]] مسلمانان را از كنار اين بركه احتمال داد. در [[حجةالوداع]] كه سيل هفتاد هزار نفرى مردم از مدينه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله براى اعمال حج حركت كردند و جمعيت انبوهى كه بين راه افزوده مى‏ شد، از غدير خم عبور كردند.
 
=== امكانات حياتى غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ===
خصوصيت غدير خم از ميان آبادى ‏هايى كه از [[مکّه]] تا [[مدینه]] بر سر راه مسافران بود، وجود بركه بزرگ آب در آن بود، كه در حد يک درياچه كوچک مى ‏نمود و در طول سال آب آن خشک نمى‏ شد، در حالى كه بركه‏ هاى ديگر مدتى پس از فصل بارندگى و سيل خشک مى‏ شدند.
خصوصيت غدير خم از ميان آبادى ‏هايى كه از [[مکّه]] تا [[مدینه]] بر سر راه مسافران بود، وجود بركه بزرگ آب در آن بود، كه در حد يک درياچه كوچک مى ‏نمود و در طول سال آب آن خشک نمى‏ شد، در حالى كه بركه‏ هاى ديگر مدتى پس از فصل بارندگى و سيل خشک مى‏ شدند.


خط ۲۸: خط ۱۶:
بنا بر اين براى توقف سه روزه آن جمعيت عظيم ذخيره عظيمى از آب لازم بود، كه هم براى نوشيدن و استفاده‏ هاى غذايى كفايت كند و هم براى شستشو و طهارت مردم كافى باشد، و اين خصوصيت در بركه «خم» وجود داشت.
بنا بر اين براى توقف سه روزه آن جمعيت عظيم ذخيره عظيمى از آب لازم بود، كه هم براى نوشيدن و استفاده‏ هاى غذايى كفايت كند و هم براى شستشو و طهارت مردم كافى باشد، و اين خصوصيت در بركه «خم» وجود داشت.


=== امكانات مسافرتى در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ===
== امكانات مسافرتى در غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ==
يكى از جهات مناسب بودن بيابان غدير براى برنامه اعلان [[ولایت]] گنجايش آن براى صد و بيست هزار نفر به صورت متفرق و هنگام استراحت شبانه بود.
يكى از جهات مناسب بودن بيابان غدير براى برنامه اعلان [[ولایت]] گنجايش آن براى صد و بيست هزار نفر به صورت متفرق و هنگام استراحت شبانه بود.


خط ۳۴: خط ۲۲:


بدون شک مكان وسيعى لازم است كه بتواند آسايش مردم را فراهم كند تا مراسم سه روز با نشاط و آسودگى لازم برگزار شود؛ و از اين نظر «غدير خم» مناسب ‏ترين مكان براى برگزارى مراسم سه روزه بود.
بدون شک مكان وسيعى لازم است كه بتواند آسايش مردم را فراهم كند تا مراسم سه روز با نشاط و آسودگى لازم برگزار شود؛ و از اين نظر «غدير خم» مناسب ‏ترين مكان براى برگزارى مراسم سه روزه بود.
=== انتخاب سرزمين غدير<ref>اسرار غدير: ص ۴۱،۳۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۱۸.</ref> ===
با اينكه انتظار مى‏ رفت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]] در اين اولين و آخرين سفر حج خود مدتى در مكه بمانند، ولى بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادىِ خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان كند: فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد حركت كنند تا در وقت معين در «غدير خم» حاضر باشند.
انتخاب منطقه «غدير» -  كه به امر خاص الهى بود -  از چند جهت قابل ملاحظه است: يكى اينكه در راه بازگشت از مكه، كمى قبل از محل جدايى [[کاروان]] ‏ها و تقاطع مسيرهاست.
دوم اينكه در آينده ‏هاى اسلام كه كاروان‏ هاى حج در راه رفت و برگشت از اين مسير عبور مى‏ كنند، با رسيدن به وادى غدير و نماز در [[مسجد]] پيامبر صلى الله عليه و آله، تجديد خاطره و بيعتى با اين زيربناى اعتقادى خود مى ‏نمايند و ياد آن در دل‏ ها احيا مى‏ گردد.
[[مسجد]] پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير -  كه يادگار آن واقعه تاريخى ‏است -  روزهاى جالبى از سوى دوست و دشمن به خود ديده است.
سوم اينكه «غدير» كمى قبل از «جحفه»، بيابانى وسيع و آبگيرى براى جمع شدن آب سيل‏ ها و همچنين آب چشمه ‏اى كه از سمت شمال غربى به آن مى‏ ريزد و چند [[درخت]] كهنسال تنومند بوده، كه براى برنامه سه روزه پيامبر صلى الله عليه و آله و ايراد خطبه براى آن جمعيت انبوه بسيار مناسب بوده است.
براى مردم بسيار جالب توجه بود كه پيامبرشان -  پس از ده سال دورى از [[مکّه|مکه‏]] بدون آنكه مدتى اقامت كنند تا مسلمانان به ديدارش بيايند و مسائل خود را مطرح كنند، بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مكه خارج شدند و مردم را نيز به خروج از مكه و حضور در «غدير» امر نمودند.
صبح آن روز كه پيامبر صلى الله عليه و آله از مكه حركت كردند، سيل [[جمعیّت|جمعیت]] كه بيش از صد و بيست هزار نفر و به قولى صد و چهل هزار و به قول ديگر صد و هشتاد هزار نفر تخمين زده مى‏ شدند به همراه حضرت حركت كردند.
حتى پنج هزار نفر از مكه و عده ‏اى حدود دوازده هزار نفر از اهل [[یمن]] -  كه مسيرشان به سمت شمال نبود -  براى درک مراسم غدير همراه حضرت آمدند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۵۸،۱۱۱. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۳۶ ح ۵۹۳ . الغدير: ج ۱ ص ۲۶۸،۱۰.</ref>
== تاريخ سرزمين غدير<ref>غدير كجاست؟ : ص ۹ - ۳۵.</ref> ==
يک سفر اكتشافى جغرافيايى به غدير با اعتقاد به صاحب [[ولایت]]، اين سرزمين را همراه با تاريخش مى‏ نماياند، و زير ذره‏بين محبت به كشف وقايع اين وادى رحمت مى‏ پردازد.
ورود [[غدیر]] به جغرافياى [[اسلام]]، آغاز حضور جدى غدير در فرهنگ اعتقادى، بلندترين خطابه انبيا در غدير، خاطره ‏هاى ماندگار در جغرافياى غدير، ناگفته‏ هاى پنهان غدير، تاريخچه غدير در چهارده قرن، روزگار غدير در عصر حفظ ميراث فرهنگى مراحل اين سفر اكتشافى است.
اينها اهدافى است كه از جغرافياى غدير استفاده مى‏ شود و به نوعى جغرافياى اعتقادى است.
=== ورود غدير به جغرافياى اسلام ===
در مسير سيل‏ هايى كه در غرب عربستان از سمت شرقى تا درياى سرخ ادامه مى‏ يابد، آبگيرهاى متعددى وجود دارد كه با عبور سيل در هنگام بارندگى آب در آنها باقى مى‏ ماند؛ و بركه‏ هايى را تشكيل مى ‏دهد كه مردم منطقه تا مدت ‏ها از آب آن استفاده مى‏ كنند.
اين بركه ‏ها -  كه در عربى «غدير» ناميده مى ‏شود -  در آن سرزمين خشک ارزش فوق‏ العاده ‏اى دارد و بعد از باران آب ذخيره آن مورد استفاده قرار مى ‏گيرد.
==== الف) غدير خم كجاست؟ ====
در راه [[مکّه]] تا [[مدینه]]، در ۲۰۰ كيلومترى مكه و ۳۰۰ كيلومترى مدينه بركه آبى به نام «[[خُمّ|خُم]]» وجود داشت كه با عنوان «غدير خم» شناخته مى ‏شد. بين دو رشته كوه در شمال و جنوب، اين [[آبگیر]] از شرق به غرب كشيده شده و تا درياى سرخ امتداد داشت و مسير سيل به صورت زمينى هموار در آمده بود.
درختان بيابانى «سَمُر» -  كه به [[فارسی]] «كُنار» گفته مى ‏شود -  به صورت متفرق در اين مسيل به چشم مى‏ خورد. در يک سوى اين زمين هموار بركه بزرگ «غدير خم» قرار گرفته بود.
موقعيت خاص اين غدير در آن بود كه آبش در طول سال خشک نمى ‏شد. به همين جهت درختانى چند در كنار آن روييده بود ومحل معروفى براى استراحت مسافران خسته بود.
==== ب) ارتباط جغرافى غدير با تاريخ اسلام ====
سابقه اين بركه با [[تاریخ]] [[اسلام]] را مى ‏توان از روزگارى كه پيامبر صلى الله عليه و آله با مال التجاره حضرت خديجه به شام مى ‏رفت جستجو كرد؛ ولى تصريحى به اين مطلب در [[تاریخ]] نيامده است.
اولين ارتباط اين بركه با اسلام در هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله است كه حضرت در مسير خود به مدينه از همين غدير عبور كرده است. فرداى [[لیلة المبیت]] هم كه [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] چهار بانو به نام فاطمه را به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله همراهى كرد و آنان را به [[مدینه]] آورد، مسير آن حضرت و فاطمه زهرا عليها السلام از غدير خم بود.
بعد از آن در صلح حديبيه و فتح [[مکّه]] مى ‏توان عبور كاروان مسلمانان را از كنار اين بركه احتمال داد. در [[حجةالوداع]] كه سيل هفتاد هزار نفرى مردم از مدينه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله براى اعمال حج حركت كردند و جمعيت انبوهى كه بين راه افزوده مى‏ شد، از غدير خم عبور كردند.
==== ج) آغاز پرونده بلند غدير ====
در همه اين نقاط حساس تاريخى، «غدير خم» فقط به عنوان عبور و يا احتمالاً استراحتى كوتاه مورد استفاده قرار مى‏ گرفت، اما روز سيزدهم ذى‏ حجة سال دهم هجرى، با يک اعلان رسمى «[[برکه غدیر|برکه غدیر خم]]» موقعيتى ديگرگونه يافت و پرونده جديدى براى خود در [[تاریخ]] [[اسلام]] باز كرد و از ميان بركه ‏هاى جهان امتياز خاصى يافت.
اگر چه از [[مدینه]] به پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام شده بود كه اين سفر براى اعلان حج و ولايت است؛ اما با پايان اعمال حج هنوز خبرى درباره مسئله ولايت نازل نشده بود.
اعمال حج پايان يافته، و مردم -  كه سال ‏هاست بر اثر تسلط كفار از ديدار كعبه محروم مانده ‏اند -  اكنون پس از فتح [[مکّه]] و كوتاهى دست كفار از بيت خداوند، مى‏ خواهند چند روزى كعبه را [[زیارت]] كنند و بر گرد آن طواف نمايند، اما خداى [[کعبه]] دستور ديگرى دارد.
[[جبرئیل]] نازل مى‏ شود و «غدير خم» را نشان رسول ‏صلى الله عليه و آله مى ‏دهد، و فرمان خدا را ابلاغ مى‏ كند كه فردا همه بايد از مكه خارج شوند و تا غدير خم بروند و در آنجا براى امرى مهم توقف نمايند.
[[بلال حبشی]] به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان مردم ندا داد: «فردا كسى جز معلولان نبايد بماند و همه بايد در وقت معين در غدير خم حاضر باشند».
==== د) حركت به سوى سرزمين اعتقاد ====
مكه در تعجب فرو مى‏ رود! چرا آن امر مهم در كنار بيت خداوند اعلام نمى ‏شود؟ براى چه در بيابان و از چه رو در غدير خم؟! كسى نيست كه متوجه [[اهمیت]] برنامه نشود.
اين است كه دوازده هزار نفر از اهل يمن كه مسيرشان به سمت جنوب بود همراه پنج هزار نفر از اهل مكه راه شمال را به سمت غدير در پيش مى‏ گيرند.
اكنون جغرافياى اسلام براى يافتن نقطه‏ اى حساس بر روى كره خاكى در حركت است. چهار روز راه در پيش است و از «سَيْرَف» و «مَرّ الظهران» و «عسفان» عبور مى‏ كنند تا به «قُدَيْد» مى ‏رسند كه تا غدير فاصله كمى دارد. در آنجا پيشواز غدير آغاز مى‏ شود.
از «قُديد» تا «غدير خم» [[جبرئیل]] سه بار نازل مى ‏شود و اين دستور را نازل مى ‏كند: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ...».
==== هـ) چرا غدير انتخاب شد؟ ====
كاروان به غدير نزديک تر مى ‏شود. غدير كجاست؟ عرض و طول آن، حدود شمالى و جنوبى و شرقى و غربى آن، امكانات آن، موقعيت استراتژيک آن كدام است؟
اينجا چه خصوصيتى دارد كه خداوند تبارک و تعالى آن را انتخاب كرده و تأكيد بر اعلان ولايت در آنجا نموده است؟
موقعيت حساس اين بركه از آن جهت است كه جاده بعد از آن در سمت مدينه، به جحفه مى‏رسد كه تقاطع راه ‏هاست. جاده‏اى كه از مكه تا غدير را از كنار دريا پيموده در [[وادی جحفه|جحفه]] تقسيم مى‏ شود.
راهى به سوى مدينه به شرق مايل مى ‏شود. راهى به سمت شمال از كنار دريا تا [[شام]] مى ‏رود. راه ديگرى از غرب به دريا مى‏ رسد تا با كشتى به مصر و ساير مناطق [[آفریقا]] برود.
اگر چه مسلمانان آن روز اكثراً از سوى مدينه آمده بودند، ولى انتخاب غدير قبل از اين تقاطع حساس در آينده ‏هاى [[تاریخ]] كه كاروان‏ها همين مسير را طى مى‏ كردند، براى هميشه يادآور مراسمى بود كه در هيجدهم ذى‏ الحجه در آنجا انجام گرفت، يعنى قبل آنكه كاروان‏ ها متفرق شوند غدير را -  كه يادآور آن روز مقدس بود -  [[زیارت]] مى‏ كردند.
=== كاروان اسلام در غدير ===
ساعتى به ظهر مانده كاروان به غدير خم نزديک شد. عده ‏اى از [[منافقین]] كه متوجه برنامه بودند بر سرعت خود افزودند و بعضى خود را تا [[جحفه]] رساندند كه بگويند ما عبور كرده بوديم و در مراسم حاضر نشديم.
==== الف) كاروان حجاج در نزديكى غدير ====
اما [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] -  به دستور مستقيم الهى -  با رسيدن به غدير سه كار انجام داد:
اولاً دستور داد منادى ندا دهد كه همه در غدير خم متوقف شوند. ثانياً عده‏اى را مأمور كرد كه سر تا سر قافله را كنترل كنند و آنان را كه پيشتر رفته ‏اند باز گردانند و كسانى را كه هنوز نرسيده ‏اند به سمت غدير سوق دهند. ثالثاً از جاده اصلى به سمت راست خارج شد و مسير را به سمت غدير تغيير داد.
آغاز ورود به غدير در سه مرحله انجام شد. از يک سو مردم موظف شدند تا گروه گروه در جاى جاى وادى خيمه برپا كنند و براى توقف سه روزه لوازم استراحت خود را آماده كنند.
از سوى ديگر دستور داده شد كسى زير پنج درخت كهنسال نرود و آن محوطه براى سخنرانى خالى بماند. از ديگر سوى دستور دادند براى آن حضرت و خاندانش خيمه‏ اى بر پا كنند.
همه مراحل به خوبى انجام شد و مردم استقرار يافتند تا برنامه ‏هاى بعدى اعلام گردد.
==== ب) آماده ‏سازى جايگاه خطابه ====
با توجه به قرار داشتن درختان در سمت جنوبى وادى، [[نماز جماعت]] به راحتى خوانده مى‏ شد در حالى كه امام جماعت زير درختان ايستاده باشد.
اكنون كه تا هنگام نماز ظهر ساعتى باقى مانده بود، پيامبر صلى الله عليه و آله گروهى از اصحاب را مأمور آماده سازى جايگاه سخنرانى نمود. [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] مأمور ساختن [[منبر]] شدند.
آنان ابتدا خارهاى زير درختان را كندند و سنگ‏ هاى ناهموار را جمع‏ آورى كردند، و سپس زير درختان را جارو زدند و آب پاشيدند. گروهى هم شاخه‏ هاى پايين آمده درختان را كه تا نزديكى زمين آمده بود و به سر و روى مردم اصابت مى ‏كرد قطع كردند.
آنگاه با طناب‏ هايى شاخه‏ هاى بالاى دو درخت را به يكديگر بستند و آنها را به هم نزديک كردند، و سپس روى آنها پارچه‏ هايى به صورت سايبان بر جايگاه سخنرانى قرار دادند.
گروهى ديگر مأمور شدند درختچه ‏هايى كه در اين سو و آن سوى بيابان روييده بود قطع كنند. كار اصلى بناى منبر بود كه همان چهار نفر بر عهده داشتند.
با جمع ‏آورى سنگ‏ ها و چيدن آنها روى يكديگر شكل اوليه منبر را بر پا كردند، و بلنداى آن را به اندازه قامت پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دادند.
آنگاه براى تنظيم دقيق‏ تر شكل ظاهرى آن، جهاز شتران را به كار گرفتند كه هم بالا رفتن از منبر آسان باشد و هم شباهت آن به منبر بيشتر شود. سپس براى زيباسازى بر روى آنها پارچه‏ هايى انداختند.
بدين صورت جايگاه زيبا و حساب شده‏اى براى سخنرانى آماده شد كه سايبانى بزرگ بر فراز آن از تابش آفتاب جلوگيرى مى‏كرد. موقعيت درختان و منبرى كه زير آنها بنا شده بود به گونه ‏اى بود كه نسبت به مخاطبين در وسط قرار داشت، و سخنران بر همه مردم مُشرف بود و همه حاضرين در غدير او را مى ‏ديدند و صدايش را مى‏ شنيدند، اگر چه براى بهتر شنيدن كلام حضرت، شخصى سخنان پيامبر صلى الله عليه وآله را براى افراد دورتر تكرار مى‏ كرد.
==== ج) نماز جماعت قبل از سخنرانى ====
كارها به قدرى سريع انجام گرفت كه در فاصله دو ساعت تا ظهر همه چيز آماده شد، و مقارن اذان ظهر [[بلال حبشی|بلال مؤذن پيامبر صلى الله عليه و آله]] اذان گفت، و سپس در بين مردم ندا داد كه همه براى [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز جماعت]] و آغاز مراسم در برابر جايگاه جمع شوند.
مردم گروه گروه از خيمه‏ ها و استراحتگاه ‏هاى خود بيرون آمده و در مقابل [[منبر]] اجتماع كردند و صف ‏هاى منظم براى اقامه نماز جماعت بر پا شد، و قسمتى هم براى زنان در نظر گرفته شد.
همه آماده و منتظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله از خيمه ‏اش خارج شد و زير درختان كنار [[سخنرانی|منبر]] بر [[سجاده]] ايستاد، و نماز جماعت با جمعيتى عظيم كه تا آن روز سابقه نداشت برپا شد.
=== بلندترين خطابه انبيا عليهم السلام در غدير ===
==== الف) خطيب اعظم بر جايگاه غدير ====
بلافاصله پس از نماز، پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف منبر آمد و از پله ‏هاى آن بالا رفت و بر آخرين پله آن در مقابل مردم ايستاد.
سپس [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] را فرا خواند و به او دستور داد بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.
آن حضرت هم از منبر بالا رفت و يک پله پايين ‏تر از پيامبر صلى الله عليه و آله در طرف راست و احتراماً كمى مايل به طرف آن حضرت ايستاد كه پشت به حضرتش نباشد.
در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله دست بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت. اكنون مردم -  بر خلاف هميشه كه يک خطيب را در حال نشسته مى‏ ديدند -  دو نفر را بر فراز منبر در حال ايستاده مى‏ ديدند و خود را آماده شروع خطابه مى‏ كردند.
پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به راست و چپ جمعيت نمود و منتظر شد تا مردم پس از نماز فشرده ‏تر بنشينند و جمع شوند و با سكوت آماده شنيدن سخنان حضرتش شوند.
==== ب) خطابه‏ اى براى نسل ‏ها ====
اكنون بى‏ سابقه ‏ترين سخنرانى تاريخ شش هزار ساله [[پیامبران علیهم السلام|انبیاء علیهم السلام]] با حضور يكصد و بيست هزار نفر در مقابل اول شخصيت جهان آغاز مى‏ شود. با نام خدا طنين صداى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير پيچيد:
بسم اللَّه الرحمن الرحيم، الحمد للَّه الذى علا فى توحده و دنا فى تفرده و جل فى سلطانه و عظم فى اركانه و احاط بكل شى علماً و هو فى مكانه ... .
سخنرانى تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر سكوت مطلق مردم حدود يک ساعت طول كشيد، كه طى آن مسايل اصولى و مبانى ريشه ‏اى براى آينده اسلام تبيين شد، و اساس همه آنها ولايت و [[امامت]] دوازده امام ‏عليهم السلام بعد از آن حضرت تا روز قيامت قرار داده شد.
حضرت پس از حمد و ثناى الهى، تصريح كرد كه بايد فرمان مهمى درباره على بن ابى ‏طالب ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ‏ام و ترس از [[عذاب]] او دارم.
آنگاه امامت دوازده امام ‏عليهم السلام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا اعلام فرمود.
سپس با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ...»، و كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه‏ عليهم السلام اعلام فرمود.
بعد از آن غضب الهى بر [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|دشمنان اهل بیت‏ علیهم السلام]] را با تلاوت آيات [[عذاب]] و [[لعن]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن به عده ‏اى از اصحابشان بيان فرمود.
سپس با اشاره رمزى به «[[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه ملعونه]]»، تصريح كرد كه بعد از من مقام امامت را غصب مى‏ كنند و غاصبين را [[لعن|لعنت]] كرد.
آنگاه تكيه سخن را بر اثراتِ [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت]] و [[محبت]] [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت ‏علیهم السلام]] قرار داد و آياتى از قرآن درباره اهل [[بهشت]] تلاوت فرمود و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمد عليهم السلام [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] نمود.
آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كرد و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معنى نمود.
در فراز ديگر مطالبى اساسى درباره حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمود، و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كرد؛ و آينده ‏اى پر از عدل و داد را به دست آن حضرت به جهانيان مژده داد.
آنگاه بيعت با خود حضرت و سپس [[بیعت]] با على‏ عليه السلام را با پشتوانه الهى مطرح كرد. در فرازى ديگر درباره احكام الهى سخن گفت و به اطاعت از ائمه‏ عليهم السلام در همه امور دستور داد.
در آخرين مرحله خطابه، بيعتِ لسانى انجام شد كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام ‏عليهم السلام و رساندن پيام غدير به نسل‏ هاى آينده و غايبان از غدير بود.
كلمات نهايى پيامبر صلى الله عليه و آله دعا براى اقراركنندگان به سخنانش و نفرين بر منكرين اوامر آن حضرت بود، و با حمد خداوند خطابه حضرت پايان يافت.
==== ج) سه برنامه استثنايى بر فراز منبر ====
آن منبر سنگى كه در جغرافياى غدير مى‏ درخشد -  گذشته از سخنرانى -  شاهد سه اقدام عملى نيز بود كه تا آن روز سابقه نداشت.
يكى آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و بيان مقام امامت، از فراز [[منبر]] مردم را مورد سؤال قرار داد و از آنان پاسخ خواست تا اقرار كنند.
حضرت فرمودند: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ همه يكصدا پاسخ دادند: خدا و رسولش.
دوم آنكه از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام خواست نزديك‏تر بيايد و آنگاه دو بازوى حضرت را گرفت و او را تا آنجا بلند كرد كه پاهاى حضرت محاذى زانوان پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت.
در آن حال فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله: هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست.
خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.
سوم [[بیعت]] عمومى بود كه حضرت از انبوه جمعيت خواست تا اقرار نام ه‏اى درباره ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام بر زبان جارى سازند و آن را همراه پيامبر صلى الله عليه و آله تكرار كنند.
در اينجا خطاب به مردم فرمود:
همه بگوييد: ما فرمان تو را كه از جانب خداوند درباره على بن ابى‏ طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندى اطاعت مى‏ كنيم و به آن راضى هستيم و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت مى‏ كنيم... .
عهد و پيمان در اين باره براى ايشان از ما، از قلب‏ ها و جان‏ ها و زبان‏ ها و ضماير و دستانمان گرفته شد. هر كس با دستش توانست و گرنه با زبانش بدان اقرار كرده است.
قرآن عجب حضورى در غدير دارد. هر فراز از اين واقعه عظيم با آيه‏اى تأييد مى‏ شود تا آنجا كه امضاى الهى را به ارمغان مى ‏آورد:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً».
=== جغرافياى غدير در چهارده قرن ===
آن روزها گذشت، اما [[مسجد]] غدير در كنار بركه و [[آبگیر|چشمه]] و درختان بر جاى ماند. مسافران مكه در ايام حج و غير آن از جاده‏اى عبور مى ‏كردند كه غدير خم بر سر راهشان بود. در آنجا ياد آن روز بزرگ در دل‏ها زنده مى‏شد و در مسجد آن نمازى به جاى مى ‏آوردند و در آب بركه سر و رويى صفا مى ‏دادند و «من كنت مولاه فعلى مولاه» را زمزمه مى‏ كردند.
==== الف) اولين خرابى مسجد غدير به دست سقيفه ====
اين مسجد خارى در چشم دشمنان بود كه به عنوان شاهدى زنده از ولايت على ‏عليه السلام در قلب بيابان مى ‏درخشيد، و پيداست كه دشمنان هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.
طبيعى بود كه اولين اقدام براى نابودى اين آثار به دست [[عمر بن خطاب|عمر بن الخطاب]] باشد، چرا كه او مؤسس [[صحیفه ملعونه|صحیفه]] و [[سقیفه]] بود. آرى، به دستور عمر مسجد غدير كه توسط [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و اصحابش علامت گذارى شده بود از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد؛ و [[سقیفه]] پنداشت كه آخرين يادگار غدير از صفحه روزگار برداشته شد.
ولى دلسوختگان غدير جغرافياى غدير را حفظ كردند، و در زمان [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] بار ديگر آنجا را احيا كردند و ياد غدير را زنده نمودند.
==== ب) خرابى دوم مسجد غدير به دست معاويه ====
پس از شهادت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، بار ديگر [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] دشمن كينه ‏توز [[اسلام]]، ساربانى را با دويست نفر مأمور كرد و آنان را به غدير خم فرستاد، تا هر گونه آثارى در آنجا هست با خاک يكسان كنند.
اى درختان غدير كه در سايه شما پيامبر صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را به عنوان نشان [[هدایت]] بالا برد؛ و اى بركه و چشمه غدیر و اى ريگ ‏هاى وادى غدير، اگر اشک مى‏ ريزيد كه جاى پاى محمد و على‏ عليها السلام را با خاک يكسان كردند، خبر داريد كه خانه محمد و على ‏عليها السلام را به آتش كشيدند و طناب بر گردن صاحب غدير انداختند، تا به اجبار از او براى سقيفه [[بیعت]] بگيرند!!
ما هم با شما اشک مى ‏ريزيم، اما خوشحاليم كه مدافعان هميشه بيدار غدير نگذاشتند اين محدوده جغرافيايى در لابلاى ظلم سقيفه نابود گردد.
==== ج) غدير خم در زمان ائمه‏ عليهم السلام ====
بعد از آن [[امام حسین‏ علیه السلام]] را در مسيرى كه از [[مکّه]] به [[عراق]] مى ‏آمد، مى‏ بينيم كه كاروان [[کربلا]] را از غدير عبور مى‏ دهد و در آنجا توقفى دارد.
بار ديگر [[مسجد غدیر]] را در زمان [[امام باقر علیه السلام]] احيا شده مى ‏بينيم. پس از آن [[امام صادق ‏علیه السلام]] را مى ‏بينيم كه رسماً در سفر از [[مدینه]] به [[مکّه]] در غدير توقفى مى‏ نمايد و جاى [[منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله و جزئياتى از واقعه را نشان مى ‏دهد. در نقطه ‏اى ديگر محل خيمه [[منافقین]] را نشان مى‏ دهد و برخى توطئه ‏هاى آنان را بيان مى ‏فرمايد.
در زمان [[امام کاظم ‏علیه السلام]] نيز مسجد غدير را آباد مى ‏بينيم و حضرت به اصحابشان دستور نماز در آن مسجد را مى ‏داد، و تصريح مى‏ فرمود كه پدرم نيز چنين دستورى را به اصحابش مى ‏داد.
==== د) غدير خم از غيبت صغرى تا قرن چهاردهم ====
پيداست غدير خم به گونه‏ اى جاى خود را در جغرافياى [[اسلام]] باز كرده كه ديگر ظالمان جرئت خراب كردن آن را نداشته ‏اند و صفحات تاريخ همچنان حكايت از حفظ مسجد غدير دارد، تا آغاز غيبت صغرى (سال ۲۶۰ ق) كه على بن مهزيار اهوازى در سفرى كه به اشتياق ديدار امام زمان‏ عليه السلام عازم مكه است در غدير پياده مى‏ شود و در مسجد آنجا به مناجات مى‏ پردازد.
پس از آن [[شیخ صدوق]] (م ۳۸۱ ق) را مى ‏بينيم كه تصريح به بقاى مسجد غدير در زمان خود مى ‏نمايد، و بر استحباب نماز در آنجا تأكيد مى ‏كند.
بعد از او [[شیخ طوسی]] (م ۴۶۰ ق) به مسجد غدير در زمان خود اشاره مى‏ كند.
قاضى ابن برّاج (م ۴۸۱ ق) به بقاى مسجد غدير تا زمان خود تصريح كرده است.
پس از او ابن حمزه (م ۵۶۰ ق) به اين مطلب تصريح مى‏ كند.
پس از آن ابن ادریس حلی (م ۵۹۸ ق) بقاى مسجد غدير در زمان خود را يادآور شده است.
بعد از او علامه حلى (م ۷۲۶ ق) اين مطلب را خاطر نشان كرده است.
تا زمان شهيد اول (م ۷۶۸ ق) كه مى ‏گويد: «ديوارهاى اين مسجد تا امروز باقى است».
بعد از آن شيخ يوسف بحرانى (م ۱۱۸۶ ق) را مى ‏بينيم كه به وجود مسجد غدير در زمان خود تصريح مى ‏كند.
سيد حيدر كاظمى (م ۱۲۶۵ ق) از وجود مسجد غدير خبر داده و مى ‏گويد: «با آنكه جاده از غدير فاصله دارد ولى مسجد آن مشهور است».
محدث نورى نيز از وجود آن در قبل از سال ۱۳۰۰ ق خبر داده كه در سفر حج با استاد خود سيد مهدى قزوينى حلى در مسجد غدير نماز خوانده‏ اند.
=== غدير در عصر حفظ ميراث فرهنگى ===
==== الف) قرن چهاردهم و انهدام مسجد غدير ====
شكى نيست كه چون منطقه غدير در مسير سيل است تغييراتى در شكل و حدود جغرافيايى آن پديد آيد. آن چند درخت كهنسال در طول ۱۴۰۰ سال از بين رفته‏ اند. در اين بيابان در سال‏ هاى بارانى گياهان و درختان بيشترى روييده و در خشكسالى از بين رفته است.
[[آبگیر|چشمه غدیر]] گاهى پر [[آب]] و گاهى كم آب بوده و در مواردى در صدد حفر و ازدياد آب آن برآمده ‏اند. بركه غدير در اثر عوارض طبيعى عريض ‏تر يا كم عرض‏تر شده است.
حتى در زمان عثمانى ‏ها سيل شديد باعث خرابى مسجد شده و دوباره اقدام به بازسازى آن گرديده است.
نكته قابل توجه، عنايت خاص سلاطين [[هند]] به [[مسجد غدیر]] بوده، كه چند بار توسط آنان تعمير و بازسازى شده است. آنچه مسلم است اينكه تا قبل از سلطه وهابيان در [[عربستان]]، مسجد غدير رسماً بر جا بوده و محل [[زیارت]] و نماز حاجيان در رفت و برگشت حج بوده است.
يكى از بناهاى مقدسى كه [[وهابیت]] همچون ساير موارد به انهدام آن دست يازيده مسجد غدير است. آنان با دو اقدام كينه‏ توزانه اثر مسجد غدير را به كلى محو كرده ‏اند.
از يک سو ساختمان مسجد را كاملاً منهدم ساخته و از بين برده‏ اند و اثرى از آن باقى نگذاشته‏ اند، و از سوى ديگر جاده را به قدرى از غدير فاصله داده ‏اند كه حتى دورنماى آن را از جاده نمى ‏توان ديد.
==== ب) اكتشاف جغرافيايى غدير در قرن پانزدهم ====
خوشبختانه دو محقق شناخته شده از كشور عربستان اقدام به شناسايى غدير نموده‏ اند. اين دو محقق نتيجه تحقيق خود را به طور مستند و به صورت كتابى منتشر ساخته‏اند.
يكى جغرافيدانى از [[اهل‏ سنت]] به نام عاتق بن غيث بلادى است كه اهل بلاديه در نزديكى غدير است. او از طرف دولت عربستان مأمور به شناسايى مسير هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله شده و در اين راه به غدير خم رسيده و به شناسايى دقيق آن پرداخته است.
او در سال‏ هاى ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ قمرى در دو نوبت شخصاً به آن منطقه سفر كرده و به تحقيق از اهالى آنجا پرداخته و جزئيات جغرافيايى منطقه را به صورت دقيقى ثبت كرده است.
ديگرى علامه دكتر شيخ عبدالهادى فَضلى از علماى شيعه منطقه شرقى عربستان است، كه در سال‏ هاى ۱۴۰۲ و ۱۴۰۹ قمرى شخصاً دو سفر اكتشافى به منطقه غدير داشته و با توجه به منابع تاريخى اقدام به شناسايى دقيق محدوده منطقه غدير و بركه و چشمه آن با تحقيقات محلى نموده است.
مهم اين است كه تحقيقات اين دو محقق -  با آنكه جدا از هم صورت گرفته -  نتايج يكسانى داشته و سخن هر دو در شناسايى غدير يكى است.
اين نتيجه به ما اطمينان مى‏ دهد كه بركه غدير هم اكنون پا برجاست و چشمه غدير نيز مى‏ جوشد و آب آن به سمت بركه مى ‏آيد و در آن مى‏ ريزد و جغرافياى غدير خم با زمان پيامبر صلى الله عليه و آله تغيير زيادى نكرده است.
گام ديگر، بناى مجدد مسجد غدير است كه اميدواريم در آينده‏اى نزديك تحقق پذيرد؛ و بار ديگر حاجيان در مسير رفت و برگشت در مسجد غدير توقفى كنند و از بركه آن روح و جان خويش را صفايى دهند.


== تحقيق در جغرافياى غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
== تحقيق در جغرافياى غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
خط ۴۶۷: خط ۱۹۹:


از اين عبارات معلوم مى ‏شود اختلافى درباره اينكه غدير بين مكه و مدينه است وجود ندارد، و بحث بر سر تعيين مكان آن بين اين دو شهر است.
از اين عبارات معلوم مى ‏شود اختلافى درباره اينكه غدير بين مكه و مدينه است وجود ندارد، و بحث بر سر تعيين مكان آن بين اين دو شهر است.
== دقت در شرايط مكانى غدير ==
سخنرانى تاريخى درباره اعلان ولايت امامان مى‏ توانست در مدينه انجام شود، همان گونه كه در مكه يا عرفات يا مشعر يا مِنا امكانِ اجرا داشت.
جاى دقت دارد كه چرا اين موقعيت‏هاى مكانى براى [[خطبه غدیر]] در نظر گرفته نشد و بركه ‏اى در ميان بيابان براى آن تعيين شد.
== علت انتخاب سرزمين غدير خم براى اجراى حكم الهى<ref>آينه غدير در روايت شيعه و اهل‏ سنت (صاعد اصفهانى -  مهرپرور): ص ۳۳۳،۳۳۲.</ref> ==
در مورد اينكه چرا سرزمين غدير خم براى ابلاغ ولايت و امر [[امامت]] انتخاب شد مى‏ توان چند وجه بيان كرد:
۱. شايد اگر پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ خواست اجراى حكم «بلّغ ما انزل إليك من ربك» را در [[مکّه]] و پيرامون خانه [[کعبه]] و حتى در سرزمين [[روز عرفه|عرفات]] و منى انجام دهد با اجراى ساير احكام حج ممزوج مى‏ شد، و معاندين كه مترصد فرصت اخلال و خدشه بودند فرصت بيشترى داشتند كه به نيت‏ هاى شوم خود بپردازند.
۲. سرزمين غدير و محلى كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله انتخاب فرمود، اين مناسبت را داشت كه جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى حجاج در سفر [[حجةالوداع]] به بهترين شكل گرداگرد آن حضرت قرار گيرند، كه ابلاغ را همه به گوش خود بشنوند و به چشم خود ببينند.
۳. حجاج در برگشت از اجراى حج و فارغ البال بودند؛ كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله وظايف خود را انجام داده ‏اند. اين آسوده خاطر بودن و شادمانى درونى، آنها را آماده شنيدن حكم تازه پرودگار و پذيرفتن اين امر مهم مى ‏كرد.
۴. غدير خم گذرگاه و محلى بود كه حجاج از بعد آن متفرق مى ‏شدند؛ گروهى به طرف [[یمن]] و گروه ‏هاى ديگر هم به طرف مدينه و نيز ديگر مكان‏ هاى اطراف پراكنده مى‏ شدند.
۵. از همه مهم‏تر اينكه پيامبر مكرم اسلام ‏صلى الله عليه و آله با نزول امين وحى الهى [[جبرئیل]] و ابلاغ «و الله يعصمك من الناس»، «و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته» به اطمينان كامل رسيده بود.
۶. مردم هم در اين آخرين ديدار، هر خاطره ‏اى را بهتر در حفظ نگه مى‏ داشتند و ابلاغ آن به ديگران نيكوتر انجام مى‏ شد.
۷. همين امتيازهاى مذكور براى سرزمين غدير خم موجب شد كه موضوع جريان غدير در سينه‏ ها محفوظ بماند، و تا امروز به دست ما برسد و براى آيندگان نيز استمرار داشته باشد.
۸. همچنين همين امتيازهاى سرزمين غدير موجب شده كه كتاب ‏هاى بسيارى [[تألیف]] شده است، كه يک نمونه چشمگير آن «عبقات الانوار» و «الغدير» است.


== علت نامگذارى به غدير خم<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۲.</ref> ==
== علت نامگذارى به غدير خم<ref>غدير كجاست؟ : ص ۴۲.</ref> ==
خط ۵۷۱: خط ۲۷۹:
علت انتخاب راه قله هرشى با همه دشوارى عبور از آن، فقط نزديک شدن مسير است كه از رابغ به «مُبيريك» از راه هرشى ۳۱ كيلومتر و از راه مستوره ۸۸ كيلومتر است، كه ۵۷ كيلومتر نزديک تر است و زودتر به مقصد مى‏ رسد. بعد از هرشى «ابواء» است كه قبر [[آمنه بنت وهب|حضرت آمنه مادر پیامبر صلی الله علیه و آله]] در آنجا واقع است.<ref>على طريق الهجرة: ص ۲۴۰ - ۲۴۲.</ref>
علت انتخاب راه قله هرشى با همه دشوارى عبور از آن، فقط نزديک شدن مسير است كه از رابغ به «مُبيريك» از راه هرشى ۳۱ كيلومتر و از راه مستوره ۸۸ كيلومتر است، كه ۵۷ كيلومتر نزديک تر است و زودتر به مقصد مى‏ رسد. بعد از هرشى «ابواء» است كه قبر [[آمنه بنت وهب|حضرت آمنه مادر پیامبر صلی الله علیه و آله]] در آنجا واقع است.<ref>على طريق الهجرة: ص ۲۴۰ - ۲۴۲.</ref>


گستردگى جغرافياى غدير تا «هَرشى» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى‏يابد. اين نام همان كوهى است كه مى‏خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل على‏عليه السلام اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!
گستردگى جغرافياى غدير تا «هَرشى» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى‏ يابد. اين نام همان كوهى است كه مى‏خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل على‏عليه السلام اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!


پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، [[اکثریت]] كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده ‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر كوه زودتر پايين آيند و راه نزديک شود.
پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، [[اکثریت]] كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده ‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر كوه زودتر پايين آيند و راه نزديک شود.
خط ۵۸۹: خط ۲۹۷:


در آنجا ياد آن روز بزرگ در دل‏ ها زنده مى ‏شد و در مسجد آن نمازى به جاى مى‏ آوردند و در آب بركه سر و رويى صفا مى‏ دادند و «من كنت مولاه فعلى مولاه» را زمزمه مى ‏كردند.  
در آنجا ياد آن روز بزرگ در دل‏ ها زنده مى ‏شد و در مسجد آن نمازى به جاى مى‏ آوردند و در آب بركه سر و رويى صفا مى‏ دادند و «من كنت مولاه فعلى مولاه» را زمزمه مى ‏كردند.  
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[مسجد غدیر]].
== منبع ==
دانشنامه غدیر، جلد ۶،صفحه ۴۱۲


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:جغرافیای غدیر]]
[[رده:جغرافیای غدیر]]