تحلیل دانشمندان اهل سنت از پیامدهای انکار غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== ۶- دکتر طه حسین مصری ==
== ۶- دکتر طه حسین مصری ==
او در کتاب «مرآة الاسلام» می‌گوید: «... خداوند مکه را در قرآن حرمت داده و نیز مدینه پیامبر(ص) را محترم شمرده است، ولی بنی امیه مدینه و مکه را مباح کردند. از یزید بن معاویه شروع شد که او سه بار مدینه را مباح کرده و غارت نمود. عبدالملک بن مروان نیز به حجاج بن یوسف اجازه داد تا مکه را مباح گرداند و چه جنایاتی که در آن جا انجام داد. همه این‌ها برای این بود که بلاد مقدّس برای فرزندان ابی سفیان و بنی مروان خاضع گردد. ابن زیاد با امر یزید بن معاویه کشتن حسین و فرزندان و برادرانش و به اسارت گرفتن دختران رسول خدا(ص) را مباح کرد… مال مسلمانان ملک خلفا شد و آن گونه که دوست داشتند انفاق می‌نمودند نه آن گونه که خدا دوست می‌داشت…».[x]
او در کتاب «مرآة الاسلام» می‌گوید: «... خداوند مکه را در قرآن حرمت داده و نیز مدینه پیامبر(ص) را محترم شمرده است، ولی بنی امیه مدینه و مکه را مباح کردند. از یزید بن معاویه شروع شد که او سه بار مدینه را مباح کرده و غارت نمود. عبدالملک بن مروان نیز به حجاج بن یوسف اجازه داد تا مکه را مباح گرداند و چه جنایاتی که در آن جا انجام داد. همه این‌ها برای این بود که بلاد مقدّس برای فرزندان ابی سفیان و بنی مروان خاضع گردد. ابن زیاد با امر یزید بن معاویه کشتن حسین و فرزندان و برادرانش و به اسارت گرفتن دختران رسول خدا(ص) را مباح کرد… مال مسلمانان ملک خلفا شد و آن گونه که دوست داشتند انفاق می‌نمودند نه آن گونه که خدا دوست می‌داشت…».<ref>مرآة الاسلام، ص۲۷۰–۲۶۸.</ref>


او نیز می‌گوید: «طغیان و سرکشی اصلی از اصول حکم بین شرق و غرب عالم شد. زیاد و فرزندانش در روی زمین فساد می‌کردند تا حکومت را برای بنی امیه قرار دهند، و بنی امیه برای آنان این فساد را مباح کرده بود. و حجاج بعد از زیاد و فرزندش وارد عراق شد و عراق را پر از شرّ و منکر نمود».[xi]
او نیز می‌گوید: «طغیان و سرکشی اصلی از اصول حکم بین شرق و غرب عالم شد. زیاد و فرزندانش در روی زمین فساد می‌کردند تا حکومت را برای بنی امیه قرار دهند، و بنی امیه برای آنان این فساد را مباح کرده بود. و حجاج بعد از زیاد و فرزندش وارد عراق شد و عراق را پر از شرّ و منکر نمود».[xi]
خط ۹۳: خط ۹۳:




[x]. مرآة الاسلام، ص ۲۷۰–۲۶۸.
[x].  


[xi]. همان، ص ۲۷۲
[xi]. همان، ص ۲۷۲
۲۵۱

ویرایش