پرش به محتوا

آفتاب غدیر پشت پرده های تعصب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
۸ـ سیاق حدیثی که حاکم در مستدرک نقل کرده است به وضوح دلالت بر امامت دارد. او نقل می‌کند از زید بن ارقم که گفت: هنگامی که به غدیر خم رسیدیم رسول خدا صلی الله علیه و آله امر کردند که سایبانی درست کنیم.
۸ـ سیاق حدیثی که حاکم در مستدرک نقل کرده است به وضوح دلالت بر امامت دارد. او نقل می‌کند از زید بن ارقم که گفت: هنگامی که به غدیر خم رسیدیم رسول خدا صلی الله علیه و آله امر کردند که سایبانی درست کنیم.


روزی بود که گرم تر از آن ندیده بودم سپس خدا را ستایش کرد و فرمود: نزدیک است که از میان شما بروم و من چیزی را میان شما می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزّ وجل، سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: ای مردم: چه کسی از جانهایتان به شما اولی است؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: که هر که من مولای اویم علی مولای اوست.<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۵۳۳.</ref> سپس حاکم می‌گوید این حدیث صحیح است. قرائنی که در این حدیث وجود دارد کاملاً نشان می‌دهد که مراد از «مولی» همان «امامت» است. چرا که اولاً شدت گرما را توصیف می‌کند ثانیاً رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر از رحلت خود می‌دهد. سپس سؤال می‌کند که چه کسی نسبت به شما اولی است و مردم می‌گویند خدا و رسولش داناترند. اگر مراد، ناصر و… بود چرا مردم گفتند نمی‌دانیم. سپس پیامبر فرمودند: هر که من مولای اویم علی مولای اوست. آیا با همه این قرائن آیا برای انسانی که ذوق سلیم داشته باشد تردیدی باقی می‌ماند که معنایی غیر از جانشینی اراده شده باشد؟
روزی بود که گرم تر از آن ندیده بودم سپس خدا را ستایش کرد و فرمود: نزدیک است که از میان شما بروم و من چیزی را میان شما می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزّ وجل، سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: ای مردم: چه کسی از جانهایتان به شما اولی است؟  


۹ـ حدیثی که در صحیح بخاری و مسلم روایت شده، نظیر و شبیه این حدیث است:{{متن عربی|قال البخاري:... عن أبي هريرة: أن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: ما من مؤمن إلا و أنا أولي به في الدنيا والآخرة إقرأوا إن شئتم * النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم * فأيّما مؤمن مات و ترك مالاً فليرثه عصبته من كانوا، ومن ترك ديناً أوضياعاً فليأتني فأنا مولاه}}<ref>صحيح بخارى، ج۳، ص۱۵۵. باب فى الاستقراض وأداء الديون.</ref>
گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: که هر که من مولای اویم علی مولای اوست.<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۵۳۳.</ref>
 
سپس حاکم می‌گوید این حدیث صحیح است.
 
قرائنی که در این حدیث وجود دارد کاملاً نشان می‌دهد که مراد از «مولی» همان «امامت» است.
 
چرا که اولاً شدت گرما را توصیف می‌کند.
 
ثانیاً رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر از رحلت خود می‌دهد.
 
سپس سؤال می‌کند که چه کسی نسبت به شما اولی است و مردم می‌گویند خدا و رسولش داناترند. اگر مراد، ناصر و… بود چرا مردم گفتند نمی‌دانیم.
 
سپس پیامبر فرمودند: هر که من مولای اویم علی مولای اوست.
 
آیا با همه این قرائن آیا برای انسانی که ذوق سلیم داشته باشد تردیدی باقی می‌ماند که معنایی غیر از جانشینی اراده شده باشد؟
 
۹ـ حدیثی که در صحیح بخاری و مسلم روایت شده، نظیر و شبیه این حدیث است:
 
{{متن عربی|قال البخاري:... عن أبي هريرة: أن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: ما من مؤمن إلا و أنا أولي به في الدنيا والآخرة إقرأوا إن شئتم}}{{قرآن| النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم}}{{متن عربی| فأيّما مؤمن مات و ترك مالاً فليرثه عصبته من كانوا، ومن ترك ديناً أوضياعاً فليأتني فأنا مولاه}}<ref>صحيح بخارى، ج۳، ص۱۵۵. باب فى الاستقراض وأداء الديون.</ref>


پیامبر فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه من در دنیا و آخرت نسبت به او أولی هستم. چنانچه خداوند می‌فرماید: پیامبر، نسبت به مؤمنین از خودشان سزاوارتر است. پس هر مؤمنی از دنیا برود و مالی باقی بگذارد ورثه او به ارث می‌برند و هر که از دنیا برود و قرضی به عهده او باشد من مولای او هستم.
پیامبر فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه من در دنیا و آخرت نسبت به او أولی هستم. چنانچه خداوند می‌فرماید: پیامبر، نسبت به مؤمنین از خودشان سزاوارتر است. پس هر مؤمنی از دنیا برود و مالی باقی بگذارد ورثه او به ارث می‌برند و هر که از دنیا برود و قرضی به عهده او باشد من مولای او هستم.
خط ۲۱۵: خط ۲۳۳:
هر کدام از این معانی که برای مولی ذکر شده دلالت بر اولویت دارد و این اولویت یکی از شئون حاکم اسلامی است. و این حدیث کاملاً شبیه حدیث غدیر است اما تعصب، مانع از بیان حق در حدیث غدیر شده است.
هر کدام از این معانی که برای مولی ذکر شده دلالت بر اولویت دارد و این اولویت یکی از شئون حاکم اسلامی است. و این حدیث کاملاً شبیه حدیث غدیر است اما تعصب، مانع از بیان حق در حدیث غدیر شده است.


۱۰ـ تهنیت عمر بن الخطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز غدیر که آن را ۲۶ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، ثعلبی، خطیب بغدادی، ابن عساکر و…این تهنیت از جانب عمر بن الخطاب و سایر صحابه نشان دهنده عظمت این فضیلت است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فضائل زیادی برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند اما در هیچ‌یک از آن فضائل، صحابه به ایشان تهنیت نگفته‌اند. پس روشن می‌شود که منظور از «مولی» معنایی فراتر از آنچه اهل سنت ادعا می‌کنند می‌باشد و آن مقام بلند که سبب تبریک و تهنیت صحابه شد چیزی جز خلافت نمی‌تواند باشد.
۱۰ـ تهنیت عمر بن الخطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز غدیر که آن را ۲۶ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، ثعلبی، خطیب بغدادی، ابن عساکر و…این تهنیت از جانب عمر بن الخطاب و سایر صحابه نشان دهنده عظمت این فضیلت است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فضائل زیادی برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند اما در هیچ‌یک از آن فضائل، صحابه به ایشان تهنیت نگفته‌اند.  
پس روشن می‌شود که منظور از «مولی» معنایی فراتر از آنچه اهل سنت ادعا می‌کنند می‌باشد و آن مقام بلند که سبب تبریک و تهنیت صحابه شد چیزی جز خلافت نمی‌تواند باشد.


۱۱ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است:{{متن عربی|فإن عليّاً بَعدي مولاه}}.<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹.</ref> که اگر منظور ناصر و غیره باشد وجهی برای گفتن کلمه «بعدی» نمی‌باشد.
۱۱ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است:{{متن عربی|فإن عليّاً بَعدي مولاه}}.<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹.</ref> که اگر منظور ناصر و غیره باشد وجهی برای گفتن کلمه «بعدی» نمی‌باشد.