۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=== پاسخ شبهه اول === | === پاسخ شبهه اول === | ||
مهمترین اشکالی که اهل سنت درباره دلالت این حدیث مطرح میکنند این است که لفظ | مهمترین اشکالی که اهل سنت درباره دلالت این حدیث مطرح میکنند این است که لفظ{{متن عربی|مَوْلَى}} در این حدیث به معنای یاری کننده، محب یا محبوب میباشد و لفظ {{متن عربی|مَوْلَى}}به معنای {{متن عربی|أولى بالتصرّف}}در کلام عرب وجود ندارد. | ||
حال به یاری خداوند متعال ثابت خواهیم کرد که به اعتراف بزرگان خودشان، استعمال لفظ | حال به یاری خداوند متعال ثابت خواهیم کرد که به اعتراف بزرگان خودشان، استعمال لفظ {{متن عربی|مَوْلَى}}در «أولی به تصرف» شایع است و سپس معلوم خواهد شد که کلمه «مولی» در حدیث غدیر به همین معنی میباشد. | ||
۱–چهل و سه نفر از بزرگان اهل لغت، ادب و تفسیر اهل سنت تصریح میکنند که لفظ | ۱–چهل و سه نفر از بزرگان اهل لغت، ادب و تفسیر اهل سنت تصریح میکنند که لفظ{{متن عربی|مَوْلَى}} در معنای{{متن عربی|أولى}} در قرآن کریم و احادیث و اشعار عرب استعمال شده است. مانند: فراء، کلبی، ثعلب، مبرد، ابوعبیده، أخفش، زجاج، جوهری، زمخشری، تفتازانی، قوشجی و… | ||
۲– سی و پنج نفر از علمای اهل سنت تصریح دارند که لفظ «مولی» به معنای {{متن عربی|المتصرّف في الأمر}}، {{متن عربی| | ۲– سی و پنج نفر از علمای اهل سنت تصریح دارند که لفظ «مولی» به معنای {{متن عربی|المتصرّف في الأمر}}، {{متن عربی|وَلِيُّ الْأَمْر}}، {{متن عربی|مَلِيك}} و {{متن عربی|رئيس}} استعمال شده است. مانند: مبرد، زمخشری، نسفی، سیوطی، ابن اثیر، ابن کثیر، ثعلبی، ابن الجوزی و… | ||
۳ـ یکی از دلایل قاطع بر این استعمال، همین حدیث غدیر است که در برخی نقلها به جای{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}آمده است {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}یا{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}<ref>المعجم الكبير، ج۵، ص۱۸۶.</ref> | ۳ـ یکی از دلایل قاطع بر این استعمال، همین حدیث غدیر است که در برخی نقلها به جای{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}آمده است {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}یا{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ}}<ref>المعجم الكبير، ج۵، ص۱۸۶.</ref> | ||
چرا که با توجه به قاعده پذیرفه شده {{متن عربی|الحديث يفسّر بعضه بعضاً}}<ref>فتح البارى، ج۷، ص۱۱۱.</ref> (حدیثها همدیگر را تفسیر میکنند) معلوم میشود که | چرا که با توجه به قاعده پذیرفه شده {{متن عربی|الحديث يفسّر بعضه بعضاً}}<ref>فتح البارى، ج۷، ص۱۱۱.</ref> (حدیثها همدیگر را تفسیر میکنند) معلوم میشود که {{متن عربی|مَوْلَى}} به معنی همان {{متن عربی|أولى بالنفس}}میباشد. | ||
۴ـ در صحیح بخاری کلامی وجود دارد که نشان میدهد «مولی» به معنای | ۴ـ در صحیح بخاری کلامی وجود دارد که نشان میدهد «مولی» به معنای {{متن عربی|مَلِيك}}استعمال میشود که این استعمال هم برای اثبات امامت کافی است چرا که ملیک به معنای پادشاه است. | ||
الف) قال البخاری فی کتاب التفسیر، باب: {{متن عربی|ولكل جعلنا موالي مما ترك الوالدان… و قال معمر: موالي: اولياء ورثة عاقد أيمانكم، هو مولي اليمين وهو الحليف. والمولي أيضاً: ابن العم. والمولي: المنعم المعتق والمولي: المعتق. والمولي: المليك. والمولي: مولي في الدين}}<ref>صحيح بخارى بشرح ابن حجر، ج۸، ص۱۹۹</ref> | الف) قال البخاری فی کتاب التفسیر، باب: {{متن عربی|ولكل جعلنا موالي مما ترك الوالدان… و قال معمر: موالي: اولياء ورثة عاقد أيمانكم، هو مولي اليمين وهو الحليف. والمولي أيضاً: ابن العم. والمولي: المنعم المعتق والمولي: المعتق. والمولي: المليك. والمولي: مولي في الدين}}<ref>صحيح بخارى بشرح ابن حجر، ج۸، ص۱۹۹</ref> |