پرش به محتوا

خطبه غدیریه امام علی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۸: خط ۶۸:
* {{متن عربی|أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْخُرَاسَانِيُّ الْحَاجِبُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ سَبْعٍ وَ ثَلَاثِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ هَارُونَ أَبُو عُمَرَ الْمَرْوَزِيُّ وَ قَدْ زَادَ عَلَى الثَّمَانِينَ سَنَةً قَالَ حَدَّثَنَا الْفَيَّاضُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الطَّرَسُوسِيُ‏ بِطُوسَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ قَدْ بَلَغَ التِّسْعِينَ‏ أَنَّهُ شَهِدَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ وَ بِحَضْرَتِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ خَاصَّتِهِ قَدِ احْتَبَسَهُمْ لِلْإِفْطَارِ... وَ هُوَ يَذْكُرُ فَضْلَ الْيَوْمِ وَ قِدَمَهُ‏ فَكَانَ مِنْ قَوْلِهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَدَّثَنِي الْهَادِي(الكَاظِم) أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِي الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِي سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ قَالَ اتَّفَقَ فِي بَعْضِ سِنِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْجُمُعَةُ وَ الْغَدِيرُ فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ عَلَى خَمْسِ سَاعَاتٍ مِنْ نَهَارِ ذَلِكَ الْيَوْمِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ حَمْداً لَمْ يُسْمَعْ بِمِثْلِهِ...}}
* {{متن عربی|أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْخُرَاسَانِيُّ الْحَاجِبُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ سَبْعٍ وَ ثَلَاثِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ هَارُونَ أَبُو عُمَرَ الْمَرْوَزِيُّ وَ قَدْ زَادَ عَلَى الثَّمَانِينَ سَنَةً قَالَ حَدَّثَنَا الْفَيَّاضُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الطَّرَسُوسِيُ‏ بِطُوسَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ قَدْ بَلَغَ التِّسْعِينَ‏ أَنَّهُ شَهِدَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ وَ بِحَضْرَتِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ خَاصَّتِهِ قَدِ احْتَبَسَهُمْ لِلْإِفْطَارِ... وَ هُوَ يَذْكُرُ فَضْلَ الْيَوْمِ وَ قِدَمَهُ‏ فَكَانَ مِنْ قَوْلِهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَدَّثَنِي الْهَادِي(الكَاظِم) أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِي الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِي سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ قَالَ اتَّفَقَ فِي بَعْضِ سِنِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْجُمُعَةُ وَ الْغَدِيرُ فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ عَلَى خَمْسِ سَاعَاتٍ مِنْ نَهَارِ ذَلِكَ الْيَوْمِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ حَمْداً لَمْ يُسْمَعْ بِمِثْلِهِ...}}


شیخ طوسی آنگاه خطبه غدیریه را تا پایان نقل می کند.<ref>مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، ص۶۹۴.</ref>
شیخ طوسی آنگاه خطبه غدیریه را تا پایان نقل می کند.<ref>مصباح المتهجد وسلاح المتعبد،ج ۲، ص ۷۵۲.</ref>


====== ۱. بررسی رجال و سند روایت ======
====== ۱. بررسی رجال و سند روایت ======
سلسله سند این روایت از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول آن سلسله ذهبیه است که از امام هشتم،علی بن موسی الرضا علیه السلام شروع و با واسطه ائمه معصومین علیهم السلام به امام امیرالمؤمنین علیه السلام منتهی می شود که تنها به جهت تبرک و تیمن، نام مبارک آنها ذکر شد. اما بخش دوم سند از شیخ طوسی و کتاب «مصباح المتهجد» آغاز و به «فیاض بن محمّد» منتهی می شود که محور پژوهش در این بخش از مقاله است.
سلسله سند این روایت از دو بخش تشکیل شده است:
 
بخش اول آن سلسله ذهبیه است که از امام هشتم،علی بن موسی الرضا علیه السلام شروع و با واسطه ائمه معصومین علیهم السلام به امام امیرالمؤمنین علیه السلام منتهی می شود که تنها به جهت تبرک و تیمن، نام مبارک آنها ذکر شد.
 
اما بخش دوم سند از شیخ طوسی و کتاب «مصباح المتهجد» آغاز و به «فیاض بن محمّد» منتهی می شود که محور پژوهش در این بخش از مقاله است.


====== ۲. اهمال در روایت ======
====== ۲. اهمال در روایت ======
این حدیث از نظر علم رجال و علم درایت، از روایت های «مهمل» به شمار می رود، چرا که تعریف روایت مهمل به طور کامل بر این روایت منطبق است.علمای رجال و درایت، در تعریف خبر مهمل گفته اند:
این حدیث از نظر علم رجال و علم درایت، از روایت های «مهمل» به شمار می رود، چرا که تعریف روایت مهمل به طور کامل بر این روایت منطبق است.علمای رجال و درایت، در تعریف خبر مهمل گفته اند:


* مهمل، روایتی است که برخی از رجال سند آن در کتابهای رجالی ذکر نشده باشد و یا اگر ذکر شده وصفی از آن نشده باشد. <ref>ر.ک: مقباس الهدایة، ص۷۰؛ درایة الحدیث، شانه چی، ص۸۸؛ کلیات فی علم الرجال، جعفر سبحانی، ص۱۲۲</ref>
* مهمل، روایتی است که برخی از رجال سند آن در کتابهای رجالی ذکر نشده باشد و یا اگر ذکر شده وصفی از آن نشده باشد. <ref>ر.ک: مقباس الهدایة، ص۷۰؛ درایة الحدیث، شانه چی، ص۸۸؛ کلیات فی علم الرجال، جعفر سبحانی، ص۱۲۲.</ref>
* ارباب رجال درباره رجال سند این روایت به جز «هارون بن موسی» که مدح و توثیق شده و با تعابیری چون، وجه، ثقه، معتمد، جلیل القدر، عظیم المنزلة وعدیم النظیر یاد شده است،<ref>ر.ک: رجال النجاشی، ج ۲،ص۴۰۷؛ جامع الرواة، ج ۲،ص ۳۰۸؛معجم الرجال، ج۱۹،ص۲۳۵</ref> از دیگران ذکری به میان نیاورده اند و وصفی چه مدح و چه ذم و قدح درباره آنها نگفته اند.  
* ارباب رجال درباره رجال سند این روایت به جز «هارون بن موسی» که مدح و توثیق شده و با تعابیری چون، وجه، ثقه، معتمد، جلیل القدر، عظیم المنزلة وعدیم النظیر یاد شده است،<ref>ر.ک: رجال النجاشی، ج ۲،ص۴۰۷؛ جامع الرواة، ج ۲،ص ۳۰۸؛معجم الرجال، ج۱۹،ص۲۳۵.</ref> از دیگران ذکری به میان نیاورده اند و وصفی چه مدح و چه ذم و قدح درباره آنها نگفته اند.  
* مراجعه به جوامع رجالی و سخن علامه نمازی شاهرودی گواه بر این گفته است. وی تصریح دارد که علمای رجال از علی بن احمد، سعید بن هارون و فیاض بن محمّد طوسی سخنی به میان نیاورده اند. <ref>ر. ک: مستدرک علم رجال الحدیث،ج۵، ص۲۹۱؛ ج۴،ص۸۵ و ج۶،ص۳۲۸</ref> بنابراین، روایت مهمل است اما این باعث آن نمی شود که دست از روایت شسته و بدان توجهی نکنیم، چرا که میان دانشمندان علم رجال و درایت گفتار یکسان و هماهنگی وجود ندارد، و اتفاق و اجماعی بر میزان اعتبار روایت مهمل در بین نیست و در این باره دست کم سه نظریه وجود دارد.
* مراجعه به جوامع رجالی و سخن علامه نمازی شاهرودی گواه بر این گفته است. وی تصریح دارد که علمای رجال از علی بن احمد، سعید بن هارون و فیاض بن محمّد طوسی سخنی به میان نیاورده اند. <ref>ر. ک: مستدرک علم رجال الحدیث،ج۵، ص۲۹۱؛ ج۴،ص۸۵ و ج۶،ص۳۲۸.</ref> بنابراین، روایت مهمل است اما این باعث آن نمی شود که دست از روایت شسته و بدان توجهی نکنیم، چرا که میان دانشمندان علم رجال و درایت گفتار یکسان و هماهنگی وجود ندارد، و اتفاق و اجماعی بر میزان اعتبار روایت مهمل در بین نیست و در این باره دست کم سه نظریه وجود دارد.


====== آراء دانشمندان درباره روایت مهمل ======
====== آراء دانشمندان درباره روایت مهمل ======


* ۱. روایت مهمل بسان روایت مجهول: این سخنی است که به شهید ثانی، مجلسی و ممقانی نسبت می دهند که گفته اند: مجهول اعم از روایتی است که تصریح به مجهول بودن آن شده باشد و روایتی که مدحی و قدحی درباره آن ذکر نشده باشد. <ref>ر. ک: کلیات علم الرجال، ص۱۲۲</ref>ممقانی ضمن این که روایت مهمل و مجهول را جزء اقسام خبر ضعیف می شمارد می افزاید: در «لب اللباب» <ref>تألیف مولی محمّد جعفر شریعتمدار استرآبادی (م.۱۲۶۳). ر.ک: الذریعه، ج۱۸، ص۲۸۳</ref>نیز این قسم از روایات در حکم ضعیف دانسته شده است.<ref>.ر. ک: مقباس الهدایه، ص۷۱۷۲</ref>
* ۱. روایت مهمل بسان روایت مجهول: این سخنی است که به شهید ثانی، مجلسی و ممقانی نسبت می دهند که گفته اند: مجهول اعم از روایتی است که تصریح به مجهول بودن آن شده باشد و روایتی که مدحی و قدحی درباره آن ذکر نشده باشد. <ref>ر. ک: کلیات علم الرجال، ص۱۲۲.</ref>ممقانی ضمن این که روایت مهمل و مجهول را جزء اقسام خبر ضعیف می شمارد می افزاید: در «لب اللباب» <ref>تألیف مولی محمّد جعفر شریعتمدار استرآبادی (م.۱۲۶۳). ر.ک: الذریعه، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref>نیز این قسم از روایات در حکم ضعیف دانسته شده است.<ref>.ر. ک: مقباس الهدایه، ص۷۱۷۲.</ref>
* ۲.مهمل، مجهول لغوی است: این گفته محمّدباقر استرآبادی در «رواشح» است، که معتقد است مجهول بر دو قسم است: مجهول اصطلاحی، یعنی روایتی که پیشوایان رجال نسبت به یکی از راویان آن حکم به جهالت نموده باشد، و مجهول لغوی یعنی روایتی که از راوی آن در کتابهای رجالی نام برده نشده است. در قسم اول مسلماً روایت ضعیف است ولی در قسم دوم نمی توان حکم به ضعف و صحت نمود.<ref>ر. ک: درایة الحدیث، ص۸۹</ref>
* ۲.مهمل، مجهول لغوی است: این گفته محمّدباقر استرآبادی در «رواشح» است، که معتقد است مجهول بر دو قسم است: مجهول اصطلاحی، یعنی روایتی که پیشوایان رجال نسبت به یکی از راویان آن حکم به جهالت نموده باشد، و مجهول لغوی یعنی روایتی که از راوی آن در کتابهای رجالی نام برده نشده است. در قسم اول مسلماً روایت ضعیف است ولی در قسم دوم نمی توان حکم به ضعف و صحت نمود.<ref>ر. ک: درایة الحدیث، ص۸۹.</ref>
* ۳.  روایت مهمل جزء روایت ممدوح است: این عقیده علامه حلی و ابن داود (محمّد بن احمد بن داود) و گذشتگان از رجالیان است. مولف «قاموس الرجال» می نویسد:
* ۳.  روایت مهمل جزء روایت ممدوح است: این عقیده علامه حلی و ابن داود (محمّد بن احمد بن داود) و گذشتگان از رجالیان است. مولف «قاموس الرجال» می نویسد:


علامه، مهمل را اصلاً عنوان نکرده و ابن داود نیز آن را در جزء اول کتاب و در شمار روایت های ممدوح ذکر کرده است. مفهوم این کار این است که به روایت مهمل عمل می کرده اند همانند عمل به خبر ممدوح.
علامه، مهمل را اصلاً عنوان نکرده و ابن داود نیز آن را در جزء اول کتاب و در شمار روایت های ممدوح ذکر کرده است. مفهوم این کار این است که به روایت مهمل عمل می کرده اند همانند عمل به خبر ممدوح.


مؤلف«قاموس الرجال» با تعبیر «هو الحق الحقیق بالاتباع و علیه عمل الاصحاب» آن را تایید می کند. <ref>ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱</ref>
مؤلف«قاموس الرجال» با تعبیر: {{متن عربی|هُوَ الحَقُّ الحَقِيقُ بِالإِتِّبَاعِ وَ عَلَيْهِ عَمَلُ الأَصحَابِ}} آن را تایید می کند. <ref>ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱.</ref>


در نتیجه باید گفت،از آنجا که نسبت به رجال روایت مهمل تصریحی بر جهل و قدح نشده است و میان دانشمندان نیز سخن یکسانی در بی ارزشی روایت مهمل وجود ندارد، و از سوی دیگر علامه مجلسی با فرض بی اعتباری و ضعف روایت مهمل، این خطبه را در «بحارالانوار» نقل کرده است می توان آن را تلقی به قبول کرد، بویژه اینکه بزرگانی چون شیخ طوسی، ابن طاووس، کفعمی، حرّ عاملی و امینی این خطبه را نقل کرده اند.
در نتیجه باید گفت،از آنجا که نسبت به رجال روایت مهمل تصریحی بر جهل و قدح نشده است و میان دانشمندان نیز سخن یکسانی در بی ارزشی روایت مهمل وجود ندارد، و از سوی دیگر علامه مجلسی با فرض بی اعتباری و ضعف روایت مهمل، این خطبه را در «بحارالانوار» نقل کرده است می توان آن را تلقی به قبول کرد، بویژه اینکه بزرگانی چون شیخ طوسی، ابن طاووس، کفعمی، حرّ عاملی و امینی این خطبه را نقل کرده اند.


==== ۵) شکوه غدیر در نگاه علی علیه السلام ====
==== ۵) شکوه غدیر در نگاه علی علیه السلام ====
در این بخش به پاره های از خطبه غدیریه که درباره معرفی روز غدیر و بیان عظمت و شکوه آن است، اشارت می شود.
در این بخش به پاره هايی از خطبه غدیریه که درباره معرفی روز غدیر و بیان عظمت و شکوه آن است، اشارت می شود.


===== ۱-روز غدیر، عید بزرگ: =====
===== ۱-روز غدیر، عید بزرگ: =====
«ان اللّه جمع لکم معشر المؤمنین، فی هذا الیوم عیدین عظمین کبیرین». آن گونه که پیش از این نیز یادآوری شد، هنگامی که امام (علیه السلام) این خطبه را ایراد فرمود، روز غدیر مصادف با روز جمعه بوده است، به همین دلیل تعبیر به «عیدین» کرده و هر دو را به عظمت و بزرگی یاد کرده است. این خود بهترین دلیل بر «تعیّد» روز هجدهم ذو الحجة و برگزاری مراسم جشن و سرور و بزرگداشت آن است.
{{متن عربی|وَاعْلَمُوا أَنَّ اَللَّهَ جَمَعَ لَكُمْ مَعْشَرَ اَلْمُؤْمِنِينَ [اَلْمُسْلِمِينَ] فِي هَذَا اَلْيَوْمِ عِيدَيْنِ عَظِيمَيْنِ كَبِيرَيْنِ.}} آن گونه که پیش از این نیز یادآوری شد، هنگامی که امام علیه السلام این خطبه را ایراد فرمود، روز غدیر مصادف با روز جمعه بوده است، به همین دلیل تعبیر به {{متن عربی|عِيدَيْنِ}} کرده و هر دو را به عظمت و بزرگی یاد کرده است. این خود بهترین دلیل بر{{متن عربی|تعيُّد}} روز هجدهم ذو الحجة و برگزاری مراسم جشن و سرور و بزرگداشت آن است.


در عید بودن روز غدیر، روایات متعددی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان شیعه (علیه السلام) به ما رسیده است، از جمله در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) می خوانیم که فرمود:
در عید بودن روز غدیر، روایات متعددی از پیامبر صلی الله علیه وآله و امامان شیعه علیهم السلام به ما رسیده است، از جمله در روایتی از پیامبر صلی الله علیه وآله می خوانیم که فرمودند:


«یوم غدیرخم افضل اعیاد امتی».<ref>ر. ک: بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۱۰</ref>
{{متن عربی|يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْيَادِ أُمَّتِي‏.}}<ref>ر. ک: بحار الانوار، ج۹۴، ص۱۱۰.</ref>


و در روایتی از امام صادق می خوانیم که فرمود:«انه یوم عید و فرح و سرور».<ref>بحارالانوار، ج،۹۸ ص۲۹۸</ref>
و در روایتی از امام صادق می خوانیم که فرمود:{{متن عربی|إِنَّهُ يَوْمُ عِيدٍ وَ فَرَحٍ وَ سُرُور.}}<ref>بحارالانوار،ج۹۵،ص۲۹۸.</ref>


و یا می فرماید:«اشرف و اعظم اعیاد است».<ref>ر. ک: وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۱۴) ح۱،۲،۴،۶،۷،۹ و۱۰</ref>
و یا می فرماید:«اشرف و اعظم اعیاد است».<ref>ر. ک: وسائل الشیعه، کتاب الصوم، باب الصوم المندوب (ب۱۴) ح،۱،۲،۴،۶،۷،۹ و۱۰.</ref>


نویسنده «الغدیر»، از برخی بزرگان از دانشمندان اسلام چون ابو ریحان بیرونی، ابن طلحه شافعی و ابن خلکان نقل می کند که از این روز با نام «عید» یاد کرده اند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۶۸</ref>
نویسنده «الغدیر»، از برخی بزرگان از دانشمندان اسلام چون ابوریحان بیرونی، ابن طلحه شافعی و ابن خلکان نقل می کند که از این روز با نام «عید» یاد کرده اند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۲۶۷ و ۲۶۸</ref>


===== ۲-روز بیان اراده خدا و روز بلاغ: =====
===== ۲-روز بیان اراده خدا و روز بلاغ: =====
۷۶۴

ویرایش